ارتباط متقابل ملت و دولت

جاودانگی راه
امام

ارتباط متقابل
ملت و دولت

حجه الاسلام
والسملمین اسدالله بیات

قسمت پانزدهم

وظیفه مهم ملت
ایران

«و یک وصیت به
ملت شریف ایران و سایر ملتهای مبتلا به حکومتهای فاسد و دربند قدرتهای بزرگ می‌کنم.
اما به ملت عزیز ایران توصیه می‌کنم که نعمتی که با جهاد عظیم خودتان و خون جوانان
برومندتان به دست آوردید همچون عزیزترین امور قدرش را بدانید و از آن حفاظت و
پاسداری نمائید و در راه آن که نعمتی عظیم الهی و امانت بزرگ خداوندی است کوشش
کنید و از مشکلاتی که در این صراط مستقیم پیش می‌آید نهراسید که «ان تنصروا الله
ینصرکم و یثبّت اقدامکم». و در مشکلات دولت جمهوری اسلامی با جان و دل شریک و در
رفع آنها کوشا باشید و دولت و مجلس را از خود بدانید و چون محبوبی گرامی از آن
نگهداری کنید».

وظیفه مجلس، دولت
و مسئولان جمهوری اسلامی

«و به مجلس و
دولت و دست‌اندرکاران توصیه می‌نمایم که قدر این ملت را بدانید و در خدمتگزاری به
آنان خصوصاً مستضعفان و محرومان و ستمدیدگان که نور چشمان ما و اولیاء نعم همه
هستند و جمهوری اسلامی ره‌آورد آنان و با فداکاری‌های آنان تحقق پیدا کرد و بقاء
آن نیز مرهون خدمات آنان است، فروگذار نکنید و خود را از مردم و آنان را از خود
بدانید و حکومتهای طاغوتی را که چپاولگرانی بی‌فرهنگ و زورگویانی تهی مغز بودند و
هستند را همیشه محکوم نمائید. البته با اعمال انسانی که شایسته برای یک حکومت
اسلامی است».

امام امت- قدس
سره- در این فراز روی مطالب و نکاتی انگشت گذاشته‌اند که بنظر اینجانب فوق‌العاده
مهم و حیاتی است و غفلت از آنها خسارتها و زیانهائی ببار می‌آورد و به این سادگی و
سهولت جبران آنها امکان‌پذیر نمی‌باشد.

امام رضوان الله
علیه از این فراز بلند بنحو رابطه و نوع برخورد هر ملتی را با حکومت خویش و همچنین
نحوه ارتباط حکومت را با ملت‌ها اشاره فرموده و با فرمول خاصی که ارائه فرموده‌اند
نشان می‌دهند حکومتها نباید خودشان را مالک الرقاب و صاحب اختیار مطلق مردم بدانند
و فکر نکنند سرنوشت ملت‌ها در دست آنان است و بهر طرف خواستند می‌توانند مردم را
سوق داده و بدون توجه بخواست و مصالح آنان می‌توانند تصمیماتی برای آنان بگیرند و
از طرف آنان اعمال ولایت نمایند در دید امام رضوان الله علیه، حکومت در خدمت مردم
و تأمین کننده مصالح آنان است حکومت و حاکمان خادمان مردمند و از آنان بوده و در
کنارشان قرار دارند برخلاف تحلیلی که خیلی‌ها دارند و برداشتی غیر مطابق با تحلیل
حضرت امام را دارند و فکر می‌کنند رابطه مردم با حکومت رابطه خادم و مخدوم است و
هر چه آنان درباره مردم خواستند می‌توانند اعمال نمایند، در صورتیکه تحلیل امام
این نیست امام اسلام و انقلاب اسلامی را یکی از بزرگترین نعمت‌های الهی در تمام
اعصار بویژه در این عصر حاضر می‌داند و آن را ثمره قیامها و حرکتهای مقدس مصلحان
بشری در طول قرنهای متوالی می‌داند و آن را محصول مجاهدت و فداکاری هزاران شهید و
معلول و اسیر و جانباز معرفی می‌نماید و ملت مجاهد و مقاوم ایران اسلامی را نه
تنها خادم حکومت و حاکمان نمی‌داند بلکه بالعکس از اولیاء امور نظام اسلامی مصراً
می‌خواهد قدر مردم را بدانند و خودشان را در خدمت آنان دانسته و باین خدمتگزاری
ببالند و آنان را اولیاء نعم و صاحبان انقلاب اسلامی بدانند بالخصوص محرومان و
مستضعفان مردم و ستمدیدگان جامعه که جمهوری اسلامی را بوجود آوردند و در مسیر تحقق
آن فداکاری کردند و با دادن هزاران شهید و معلول و جانباز و اسیر شرایط ارتقاء
مسئولان را فراهم آوردند باید از نظر دولت‌مردان و مسئولان اجرائی و مجلس شورای
اسلامی همیشه مدّنظر قرار گرفته و در نظام قانون‌گذاری و سیاست‌گذاری و در اجراء
ملاکهای ارزشی قرآن و اسلام را معیار قرار دهند. مجاهدان راه خدا را با قاعدان یکی
ندانند متقیان را با افراد باند باز و ثروت‌اندوز و صاحبان زر و زور و تزویر و
فرصت‌طلبان حرفه‌ای یکی ندانند و به بهانه‌های دفاع از تخصص، افراد ارزشمند مجاهد
و با تقوی را در انزوا قرار ندهند زیرا که بدون تردید در میدان تزاحم و تعارض میان
تخصّص و تقوی و جهاد در راه خدا تقدم با مجاهدان راه خدا و انسانهای باتقوی است
برای اینکه تقدم نظام الهی و مردمی با همان مردم و افرادی است که برای نظام الهی
سرمایه‌گذاری کرده‌اند و در مسیر آن دلسوزی کرده و می‌کنند و بالاخره نظام را
محبوب خود دانسته و تأمین کننده اهداف و آرمانهای خویش می‌دانند و میان خود و نظام
و مسئولان بالای آن جدائی و بیگانگی نمی‌بینند و خود را از نظام و نظام را از خود
می‌شناسند و دفاع از حیثیّت نظام الهی را وظیفه مقدّسی دانسته و در راه آن حاضرند
از سر و جان بگذرند و همه نوع ایثارگری و فداکاری نمایند مبادا عدّه‌ای فکر کنند
وظیفه میان مردم و حکومت یکطرفه است و همیشه مردم موظفند اطاعت کنند و حاکمان امر
و دستورالعمل صادر نمایند نه چنین نیست. حق میان این دو متقابل است و چهارچوب این
حق متقابل را اصول و مقررات اسلام تعیین می‌نماید.

ارتباط حکومت با
مردم

در دیدگاه حضرت
امام «قدس سره» حکومت و مردم، زور و قدرت و سلطه حاکم نبوده و مردم خودشان را
تسلیم بلا ارادۀ حاکمان نمی‌دانند بلکه هم در اصل تحقق حکومت اسلامی و هم در بقاء و
نگهداری آن خود را صاحب اصلی و محور می‌دانند و در حقیقت همانها عامل تحقّق حکومت
خدمتگزار خودشان هستند و لذا همیشه مواظب و مراقب جریانات بوده و خواهند بود و
نخواهند گذاشت حکومت- به تدریج- زمینه‌های کمرنگ شدن و کمتر ظهور و بروز نقش مردم
را فراهم ساخته و از صحنه بیرون نماید، بلکه با توجه به اینکه حکومت را در مسیر
اهداف خودشان می‌دانند و چون خود آنان و فرزندانشان با تلاشهای زیاد کوشیده‌اند
حکومت را به وجود آورند، در ارتباط با حفظ و حراست از آن و استقرار پایه‌‌های آن،
احساس وظیفه نموده و از عمق جانشان آن را دوست می‌دارند و چون دوست می‌دارند در غم
و شادی حکومت خود را شریک می‌دانند و عزّت و عظمت خویش را در قوت و عظمت حکومت می‌دانند
و همچنین ضعف و ناتوانی حکومت را موجب ضعف و سقوط مجد و عظمت ملیت خویش می‌شناسند
و آنقدر احساس همبستگی و اتحاد و یگانگی میان خودشان و حکومت می‌نمایند که لحظه‌ای
از آن غفلت نکرده و دائماً دفاع از حرمت و حریم نظام الهی را از اهم وظایف دانسته
و بی‌اعتنائی به آن را بی‌توجّهی و بی‌اعتنائی به اوجب واجبات تلقّی می‌نمایند
زیرا حکومت اسلامی را ضامن و عهده‌دار اهداف مقدس شهیدان راه خدا و مصلحان الهی و
مبارزان خستگی‌ناپذیر می‌دانند و در سایۀ دفاع از حکومت اسلامی، مقابله با
حکومتهای طاغوتی را شکل داده و حذف طاغوتیان را در تجلیّگاه حاکمیت اسلامی مشاهده
می‌نمایند.

این نگرشی است که
امام امت با الهام از کتاب خدا و سنّت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم
دربارۀ نوع ارتباط و برخورد مردم با حکومت بیان فرموده‌اند و زیباترین ترسیم و
سیمایی است که ایشان در این باره ارائه فرموده‌اند و به اعتقاد ما، این نوع بیان و
ترسیم، جز در بیان پیامبران الهی بدست نخواهد آمد؛ در عین اینکه عاطفی‌ترین رابطه
را میان حکومت و مردم نشان می‌دهد و تعمیق ارتباط را تا این درجه تبیین می‌نماید و
هر دو را نسبت به همدیگر محبوب و دوست‌داشتنی معرّفی می‌نماید رمز و راز بقا و
استمرار یک حکومت مردمی را بصورت دائمی و طبیعی نیز به خوبی نشان می‌دهد زیرا در
این مکتب حکومت از یک جایگاه و پایگاه قوی و قویمی برخوردار است و در مقابل حوادث
و جریانات و بحران‌ها از توان و قوّت و استحکام بالایی برخوردار است چون در دل
مردم جای دارد و مردم آن را محبوب خویش می‌دانند و دفاع از آن را به خاطر علاقه و
عشقی که دارند، یک امر طبیعی و عاشقانه می‌دانند و مقابله با آن را مقابله با
خواست مردم تلقی می‌نمایند.

اینکه می‌بینید
حکومتهای متکی به زور و استبدادی در مقابل هجوم دیگران شکست می‌خورند و از خود
مقاومت نشان نمی‌دهند، برای این است که پایگاه مردمی ندارند و مردم از درون، نسبت
به آن نظامها و حکومت‌ها علاقه‌ای نشان نمی‌دهند.

آری! در نظام
اسلامی که امام علی علیه السلام ترسیم می‌نماید، مردم اولیاء نعم دولت مردان هستند
و صاحبان اصلی انقلاب و ارزشهای آن مردم می‌باشند و حکومت، وظیفه‌ای جز خدمت به
آنان ندارد. حکومت حق ندارد با هر بهانه‌ای، زمینه‌هائی را فراهم نماید که نقش
مردم کمتر و در اراده و آزادی آنان، محدودیت بوجود آید.

مردم قیّم نمی‌خواهند

امام پیشوایی است
که برای مردم نه تنها در شعار و تبلیغات و در مقاطع خاصّ بهاء قایل است بلکه بطور
واقعی و جدّی، صاحب حقیقی نظام و انقلاب را مردم دانسته و خود را برای آنان رهبر
نمی‌داند و از اینکه او را رهبر و امام و قائد اسلام و امثال ذلک، معرّفی نمایند،
اظهار خوشحالی نمی‌نماید و بلکه امام، خود را خدمتگزار صدیق برای مردم می‌داند و
گاهی خودش را یک بسیجی معرّفی می‌نماید و دست بسیجیان را می‌بوسد و به این بوسه
افتخار می‌نماید و آرزوی پاسدار بودن را دارد و مقام دانستن حکومت را نشانۀ ضعف
نفس می‌شناسد و این درس را به پیروان مکتب خویش تعلیم می‌دهد که در عمل این معنا
را نشان بدهند و باور نمایند مردم مسایل را خوب می‌فهمند و قدرت تجریه و تحلیل را
دارند و لازم نیست یک عدّه فکر کنند چون مردم هنوز به مرحله بلوغ نرسیده‌اند و
قدرت تشخیص مصالح و مفاسد را ندارند و اصلح را از غیر اصلح نمی‌توانند بفهمند و
تشخیص دهند و باید عدّه‌ای از افراد بعنوان قیم آنان بنشینند و از طرف آنان تشخیص
دهند؛ این شیوه را امام طرد کرده و خطرناک می‌داند و موجب جدائی و بیگانگی مردم از
نظام و مسئولان نظام می‌شناسد و لذا در موارد متعّدد هشدارهای لازم را نشان داده و
از هر شیوه‌ای که باعث شود مردم تحقیر شوند و نسبت به مسائل اساسی، احساس نقش و
تأثیر نداشته باشند، شدیداً جلوگیری کرده و با صاحبان چنین فکر و اندیشه خطرناکی،
برخورد کرده است.

از باب نمونه به
مواردی بصورت مستند از برخوردهای حضرت امام رضوان الله علیه اشاره می‌شود:

1-   
«باید از ملت
ایران تشکر کنیم که ملت بیداری است، ملت هشیار و مقاومی است؛ در عین حال که این
همه ظلم می‌بیند و این همه کشته می‌دهد، در مقابل ظلم، مقاومت می‌کند؛ ایستادگی می‌کند؛
این ایستادگی به نتیجه خواهد رسید، پس از آنکه ملت بیدار شوند و حتی زنها بر ضد
دولت و بر ضد جباران قیام کنند، اشکالی نیست که چنین ملتی پیروز شوند».

(12 صفر 98 هجری قمری)

2-   
«الآن مملکت
ایران به ما صاحب دین شده است، ما الآن به آنها دین داریم، مدیونشان هستیم زیرا
آنها دارند در مسایل راجع به مسایل اسلام و ملت، فداکاری می‌کنند، ما هم جزو ملت
هستیم، از ملت ایران هستیم؛ بنابراین آنها به خاطر ما فداکاری کردند، خون دادند،
حبس بودند. الآن چقدر از علمای ما در حبس‌اند! از روشنفکران، از دکترها و مهندسین،
از محصلین، از بازاریها، از همۀ طبقات الآن در حبس‌اند. عده‌ای کشته شده‌اند، عده‌ای
محبوس‌اند، اینها همه به خاطر این ملت بوده، برای خاطر اسلام بوده و ما که مسلم
هستیم و ما که ملّی هستیم و مربوط به این ملت هستیم، به اینها دین داریم و باید
دینمان را اداء کنیم. من که یک طلبه هستم، دینم را ادا می‌کنم».

(چهارم
آبان 57)

3-   
«همه ما مرهون
زحمات این ملت هستیم. این ملت ما را از انزوا بیرون آورد و این ملت دست همۀ شما را
گرفت و از حبس‌ها بیرون کشید و دست جور ستمکاران را از سر این کشور قطع کرد.
خداوند ان‌شاءالله این ملت را پایدار کند. تمام این مسایل برای این است که اوّلاً
اسلام ایده ما و شما و ملت است. ثانیاً- ملت همراه است با دولت، با ارتش، با مجلس،
با قوّه قضائیه و سایر ارگانهایی که هست. ملت در صحنه است، همانطوری که پیروزی
برای حضور ملت در صحنه بود، ادامه پیروزی هم، همین معنا را دارد».

(هفدهم مهرماه 1360)

شما اگر در کلمات
و پیامهای حضرت امام «ره» دقت کنید، مشاهده خواهید کرد که مرکز ثقل سخنان و
پیامهای ایشان، پس از اسلام، ملت و اراده امت اسلامی است و زندگی نورانی و نوع
برخورد امام در دوران ستمشاهی قبل از پیروزی انقلاب و بعد از پیروزی، به مدت ده
سال در کنار مردم بالخصوص دوران فشارهای نظامی و سیاسی و اقتصادی و هشت سال جنگ
تحمیلی که از ناحیه قدرتهای بزرگ طراحی شده بود و با هدایت پیامبرگونه امام امت
اسلامی، با سربلندی به حرکت خودشان ادامه دادند، بروشنی راه و روش امام را نشان می‌دهد
و شیوۀ برخورد امام با مردم را یاد می‌دهد. اگر امام به مردم بهاء می‌دهد، همان
راهی است که از پیامبر اسلام تعلیم یافته‌اند و اگر برای مردم نقش قایل هستند و
مردم را صاحب اصلی انقلاب می‌دانند و از مسئولین می‌خواهند در خدمت آنان باشند،
دستوری است که از متن مکتب و احکام اسلام ناب محمدی «ص» دریافته‌اند و به عنوان
یکی از مصادیق صراط مستقیم الهی برای امت اسلام و حاکمان اسلامی معرفی فرموده‌اند
و این رمز یکی از برجسته‌ترین مشخصّه‌های نظام اسلامی و حکومتهای مردمی است و غفلت
از آن ضایعاتی بوجود خواهد آورد و با هیچ سرمایه‌گذاری قابل جبران نمی‌باشد، به
امید اینکه این هدایت و رهنمود همیشه مدّنظر تمام مسئولان کشورهای اسلامی قرار
گیرد چون از دیگران، انتظار چنین موضوعی بجا نمی‌باشد.

ادامه دارد

بهترین هدیۀ پدر

* امیرالمؤمنین
«ع»:

ما نحل والد ولداً
نحلاً افضل من ادب حسن.

(مستدرک الوسائل- ج 2- ص 625)

هیچ بخشش و عطیّه
پدری نسبت به فرزندش ارزنده‌تر از ادب نیکو و تربیت پسندیده نیست.