گوشه‌ای از سیرۀ امام پنجم «ع»

«بمناسبت اوّل
ماه رجب (28 دی) ولادت با سعادت امام محمّد باقر علیه السّلام»

گوشه‌ای از سیرۀ
امام پنجم «ع»

امام محمّد باقر
سلام الله علیه در روز اوّل ماه رجب از سال 57 هجری قمری در مدینه منوّره متولّد
شد. سالروز ولادت این پیشوای بزرگ اسلام را به مسلمانان جهان بویژه شیعیان آن حضرت
تبریک و تهنیت عرض نموده، توفیق همگان را در پیروی و اطاعت از آن امام همام و سایر
ائمۀ معصومین علیهم السّلام از خدای بزرگ مسئلت داریم.

* هدیۀ از پیش
تهیّه شده:

عمروبن دینار و
عبیدالله بن عبیدبن عمیر می‌گویند: امام باقر- سلام الله علیه- را نیافتیم مگر
اینکه برای ما پول و هدیه و لباس آورده بود و می‌گفت: «اینها را قبل از اینکه با
شما ملاقات کنم، برای شما تهیّه کرده بودم».

* گریستن از خوف
خدا:

یکی از خادمان
امام باقر- علیه السّلام- می‌گوید: با آن حضرت به حج خانۀ خدا مشرّف شدیم. هنگامی
که وارد مسجدالحرام شد و چشمش به خانۀ خدا- کعبۀ مشرّفه- افتاد با صدای بلند گریه
کرد. به او عرض کردم: پدر و مادرم فدایت گردند، مردم دارند به شما نگاه کنند؛ اگر
ممکن است صدایتان را کمتر بلند کنید.

به من فرمود:
«وای بر تو! چرا گریه نکنم حال آنکه امید دارم خداوند با رحمتش به من بنگرد و
فردای قیامت رستگار و پیروز گردم.»

آنگاه حضرت طواف
خانه را انجام داد و آمد نزد مقام، نماز خواند و در نماز پس از آنکه سر از سجده
برداشت، دیدم جایگاه سجده‌اش از شدّت گریستن تر شده است.

و هر وقت حضرت می‌خندید
می‌فرمود: «اللّهمّ لا تمقتنی»- خدایا از من منزجر نشو.

* 30 هزار حدیث
از یک طریق:

محمّدبن مسلم
گوید: هیچ مطلبی به ذهنم خطور نکرد جز اینکه از ابوجعفر امام باقر علیه السّلام
پرسیدم تا اینکه پرسشهای من به 30 هزار سؤال رسید.

پس من 30 هزار
حدیث از امام باقر و 16 هزار حدیث از امام صادق علیهما السّلام فرا گرفته‌ام.

* صدقۀ روز جمعه:

امام صادق علیه
السّلام فرمود: پدرم امام باقر سلام الله علیه کمتر از تمام اهل بیتش پول داشت ولی
مصرف و هزینه‌اش بیش از همه بود. و آن حضرت هر روز جمعه یک دینار صدقه می‌داد و می‌فرمود:
ثواب صدقۀ روز جمعه دو برابر است زیرا روز جمعه افضل از سایر روزهای هفته است.

* دعا در میان
کودکان و زنان:

امام صادق علیه
السّلام فرمود: هرگاه پدرم را همّ و غمّی فرا می‌گرفت و از مسئله‌ای دلتنگ و
ناراحت می‌شد، دستور می‌داد بانوان و کودکان منزل جمع شوند، سپس در میان آنها می‌رفت
و دعا می‌کرد و آنها «آمین» می‌گفتند.

* همیشه ذکر خدا
می‌گفت:

امام صادق علیه
السّلام فرمود: پدرم بسیار ذکر خدا می‌گفت. من با او راه می‌رفتم و او ذکر خدا می‌گفت
و با او غذا می‌خوردم و او ذکر خدا می‌گفت و حتّی هنگامی که با مردم مشغول صحبت
کردن بود، از ذکر خدا غافل نمی‌شد و همواره متوجه می‌شدم که زبانش آرام از داخل
دهانش حرکت می‌کند و «لا اله الا الله» می‌گوید. و همواره ما را جمع می‌کرد و
دستور می‌داد. ذکر خدا بگوئیم تا وقتی که آفتاب طلوع کند و هر یک از ما که می‌توانست
قرآن بخواند، امر می‌کرد قرآن بخوانیم، و دیگران که نمی‌توانستند، می‌فرمود: ذکر
خدا بگوئید.

* نظافت کردن و
تمیز بودن:

حسن زیات گوید:
امام باقر علیه السّلام را یافتم که محاسن خود را کوتاه کرده بود.

عبدالله بن
سلیمان گوید: از امام باقر علیه السّلام از «عاج» پرسیدم که آیا می‌شود از آن
استفاده کرد. حضرت فرمود: «اشکالی ندارد. اتّفاقا ً من هم یک شانه از عاج دارم».

* عبادت در نیمه‌شب:

امام صادق علیه
السّلام می‌فرماید: من شبها رختخواب پدرم را می‌انداختم و منتظرش می‌شدم که تشریف
بیاورد و هنگامی که می‌خوابید، آن وقت می‌رفتم به سوی رختخوابم. یکی از شبها حضرت
دیر کرد، به مسجد آمدم که ببینم چه خبر شده است. دیدم هیچ کس در مسجد نیست ولی
پدرم در سجده است و با تضرع و گریه عرض می‌کند:

سبحانک اللّهمّ
أنت ربّی حقّا ً حقّا ً. سجدت لک یاربّ تعبّدا ً و رقّا ً. اللّهم إنّ عملی ضعیف
فضاعفه لی. اللّهم قنی عذابک یوم تبعث عبادک. وتب علیّ إنّک أنت التواب الرّحیم.»

تسبیحت گویم ای
پروردگارم! تو به حق پروردگار و خالق من هستی. من اکنون از روی پرستش و بندگی سر
بر آستانت گذاشته و در برابرت سجده می‌کنم بار خدایا! عملم اندک است پس تو آن را
دو برابر کن. خداوندا! مرا از عذابت برهان روزی که بندگانت را برمی‌خیزانی و بر من
ببخشای که تو بسیار آمرزنده و بخشنده‌ای.