سخنان معصومين

سخنان معصومين

فضيلت عزاداري اهل بيت (ع)

*پيامبر اکرم (ص):

«يا فاطمة، کلّ عين باکية يوم
القيامة الّا عينٌ بکت علي مصاب الحسين فانها ضاحکة مستبشرة بنعيم الجنّة».

(بحار- ج44- ص293)

اي فاطمه! هر ديده اي روز قيامت
گريان است جز ديده اي که بر مصيبت حسين گريه کند که آن ديده خندان و مسرور است و
به نعمتهاي بهشتي او را بشارت باد.

*امام حسين (ع):

«أنا قتيل العبرة، قُتلتُ مکروباً،
و حقيقٌ علي الله أن لايأتيني مکروبٌ قطُّ الّا ردّه الله أو أقلبه الي أهله
مسروراً».

(کامل الزيارات- ص109)

من کشته شده اشک و گريه ام، و با
قلبي غمين کشته شده ام، پس سزاوار است بر خداوند که هيچ دلتنگ و حزيني به سوي من
نيايد جز اينکه خداوند غم قلبش را بزدايد يا او را با شادي و خرسندي به خانواده اش
باز گرداند.

*امام صادق (ع):

«نظر اميرالمؤمنين الي الحسين
عليهماالسلام فقال: يا عبرة کل مؤمن. فقال: أنا يا ابتاه؟ فقال: نعم، يا بني».

حضرت امير به امام حسين عليهما
السلام نگريست و به او فرمود: اي مايه اشک هر مؤمن. حضرت سيد الشهدا عرض کرد: من،
پدرم! حضرت امير فرمود: آري فرزندم.

*امام صادق (ع):

«… ما بکي أحد رحمة لنا و لما
لقينا الا رحمه الله قبل أن تخرج الدمعة من عينه…، و ان الموجع قلبه لنا ليفرح
يوم يرانا عند موته فرحة لاتزال تلک الفرحة في قلبه حتي يرد علينا الحوض، و ان
الکوثر ليفرح بمحبّنا اذا ورد عليه.»

(بحار- ج44- ص289)

هيچ کس نيست که بر ما ترحّم کند و
از آن مصيبت ها که بر ما فرود آمد گريه کند جز اينکه خداوند پيش از آنکه اشکش خارج
شود، او را رحم کند و همانا کسي که قلبش بر ما متألم و محزون گردد، قطعاً روزي که
مرگش فرا رسد و ما را ببيند، خرسند باشد و آن خوشحالي پيوسته در قلبش باشد تا
اينکه در حوض بر ما وارد شود و همانا حوض کوثر هنگام ملاقات دوستان ما، خوشحال
گردد.

*امام صادق (ع):

«يا ابا هارون! أنشدني في الحسين
عليه السلام. قال. فأنشدته. فبکي ثم قال: زدني. فأنشدته القصيده الاخري قال: فبکي
وسمعت البکاء من خلف الستر. قال: فلما فرغت قال: يا ابا هارون! من أنشد في الحسين
شعراً فبکي و أبکي عشرة کتبت لهم الجنة. و من أنشد في الحسين شعراً فبکي و ابکي
خمسة کتبت لهم الجنة، و من أنشد في الحسين شعراً فبکي و أبکي واحداً، کتبت لهما
الجنة…».

(ثواب الاعمال- ص47)

ابوهارون گويد: امام صادق (ع) به
من فرمود: شعري که در باره امام حسين (ع) سروده اي براي من بخوان. من قصيده اي را
خواندم حضرت گريست سپس فرمود: بيشتر بخوان! من قصيده ديگري را خواندم. حضرت گريست
و صداي گريه از پشت پرده نيز شنيدم.

پس از آنکه قصيده ام پايان يافت،
حضرت به من فرمود: اين ابو هارون! هرکه درباره حسين شعري بگويد و بگريد و ده نفر
را بگرياند، خداوند براي همه آنها بهشت را قرار دهد و هرکه در باره حسين شعري را
بسرايد و خود بگريد و پنج نفر را به گريه وادارد، خداوند همه آنها را به بهشت ببرد
و هرکه شعري درباره حسين سرايد و يک نفر را همراه با خودش بگريه درآورد، خداوند هر
دو را داخل در بهشت گرداند.

*امام رضا (ع):

«من تذکّر مصابنا و بکي لما ارتُکب
منّا، کان معنا في درجتنا يوم القيامة، و من ذکّر بمصابنا فبکي و أبکي لم تبک عينه
يوم تبکي العيون، و من جلس مجلساً يحيي فيه أمرنا لم يمت قلبه يوم تموت القلوب».

(امالي صدوق- مجلس 17)

هرکه مصيبت هاي ما را يادآور شود و
گريه کند بر آنچه بر ما گذشته است، در روز قيامت با ما و در درجه ما خواهد بود. و
هر که مصيبت ما به او يادآور شود، پس گريه کند و ديگري را بگرياند، روزي که ديده
ها گريان است، ديده او گريه نمي کند و هرکه در مجلسي که امر ما احيا مي شود
بنشيند، روزي که قلب ها مرده است، قلب او نمي ميرد و زنده دل خواهد بود.