سيماي حج ابراهيمي

سيماي حج ابراهيمي

حجة الاسلام محمد تقي رهبر

مراسم پر شکوه عبادي سياسي حج
امسال نيز با مشارکت ميليوني امت اسلامي به پايان رسيد. پيروان آئين حنيف از سراسر
جهان لبيک گويان در اين کنگره عظيم بين المللي حضور يافته تا عظمت تاريخي اسلام را
ضمن انجام فريضه حج به نمايش گذارند…

علاوه بر ابعاد عرفاني، عبادي و
اخلاقي که طيّ اين سفر پربار معنوي، از ميقات گرفته تا مطاف و از صفا تا مروه و از
عرفات تا مشعر و مني، و ديگر مواقف کريمه و مشاهد شريفه جلوه گر است، معجزه
جاويدان مراسم حج جلوه قدرتي است از همبستگي امت اسلام که استحکام بخش دين در طول
تاريخ مي باشد همانگونه که در روايات آمده: «والحج تشييداً للدّين»- يعني خداي
سبحان حج را وسيله اي جهت استواري و پابرجائي دين قرار دارد.

رسالت تبليغي حج

بهره برداري از اين موقف عظيم، در
ابلاغ رسالت مکتب و اعلام اهداف والاي آن و بر افراشتن رايت توحيد و ابزار تنفر و
انزجار از شرک و مشرکان و طرد و نفي خداوندان زمين، و شکستن حصار بردگي و تبعيض و
استثمار، چيزي است که با تاريخ نوراني اسلام پيوند خورده است. پيامبر عظيم الشأن
اسلام دعوت جهانشمول خويش را از اين نقطه آغاز فرمود و در آن هنگام که قبائل بار
سفر بدين سرزمين مقدّس مي بستند آن حضرت در ميان جمع آمده و آهنگ رسالت ابراهيمي
خويش را ساز مي کردند و مردمي که در اين ميعادگاه حضور يافته بودند پس از بازگشت
خبر رسالت جديد را براي ديگران مي بردند و اين منبر و تريبون نقش فراوني در تبليغ
اسلام داشت.

اعلام برائت از مشرکان که کعبه را
در اسارت صدها بت صامت و متحرک کشيده بودند، فرماني بود که آيات قرآني بدان ناطق
است.

اعلام رسمي رهبري آينده امت اسلام
در غدير خم نيز هنگامي صورت گرفت که حدود صدهزار حجاج بيت الله الحرام از عمره و
حج بازگشته و راهي ديار خويش بودند و پيامبر اکرم با فرمان مؤکد الهي اين امر مهم
را که آخرين سنگ بناي اسلام بود با مردم در ميان گذاشتند. و آئين محمدي (ص) را با
ولايت علوي تکميل نمودند.

رسالت حج پس از پيامبر (ص)

همچنين پس از پيامبر اکرم (ص)
حرکتهاي عظيم فرهنگي، سياسي و اجتماعي از جوار کعبه آغاز مي شد حضرت حسين بن علي
عليهما السلام در آخرين روزهاي حکومت معاويه و يک سال به پايان زندگي ننگين طاغيه
اموي باقيمانده يعني درست روزگاراني که بدعت و ضلالت سراسر فضاي اسلامي را گرفته
بود، در سرزمين مقدس مني پيام تاريخي و الهي خويش را بوسيله زائران بيت الله به
زواياي شهرها و کشورها فرستادند. آن حضرت بيش از هزارتن از عالمان و محدّثان و
وجوه صحابه و تابعين را دعوت کردند و طي خطابه اي به بيان فضايل و جايگاه خليفه بر
حق پيامبر و امام متقين امير المؤمنين (ع) پرداختند و آيات قرآن و روايات وارده از
پيامبر در اين خصوص نقل کردند و از حاضران به طور مؤکد عهد و ميثاق گرفتند که اين
حقايق را پس از بازگشت به وطن و قبائل خود براي مردم بگويند و مجال ندهند تبليغات
مسمومي که امويان عليه خاندان پيامبر هدايت مي کردند، به صورت يک فرهنگ و تفکر
درآيد. همچنين نهضت خونين عاشوراي آن حضرت نيز از اين سرزمين وحي آغاز شد.

بدين سان حج منبر عظيم بين المللي
اسلام بود که صداي حق طلبان تاريخ را از ابراهيم تا محمد و از محمد (ص) تا مهدي-
عجل الله تعالي فرجه- رسانده و خواهد رسانيد.

حج در رهگذر انقلاب اسلامي

بر همين اساس بود که حضرت امام
(سلام الله عليه) در مراسم حج پيامهاي تاريخي خود را به مسلمين جهان ابلاغ فرمودند
و حج بي برائت و نهي از مسائل مبتلا به مسلمين را فاقد ارزش دانستند و فرمودند حج
بي برائت حج نيست. زيرا در حاليکه جهان اسلام از سلطه شوم سياسي نظامي و فرهنگي
شرک و کفر جهاني رنج مي برد و اتحاد شوم امپرياليسم و صهيونيسم و ارتجاع بدترين
سرنوشت را براي مسلمين و منطقه طراحي کرده و در حال اجراي آنند حج نمي تواند از
روشنگري و هدايت و فرياد دشمن کوب «مرگ بر آمريکا» و «مرگ بر اسرائيل» و «مرگ بر
ارتجاع» خالي باشد و اين سياست هميشگي حج است که از اين تريبون بين المللي اسلامي
مسائل مبتلا به جهان اسلام عنوان شود به وسيله پيام آوران امّت به همه کشورهاي
اسلامي و غير اسلامي منتشر گردد.

بحمدالله، حج امسال نيز با چنين
ويژگي و محتوايي با تلاش پيگير مسئولين جمهوري اسلامي برگزار شد، پيام بسيار مهم و
جامع مقام معظم رهبري به مسلمين جهان ابلاغ گرديد و با مشارکت حجّاج بيت الله
الحرام در اجتماع عظيم مکه مکرمه رسالت انقلاب اسلامي عنوان گرديد که خداي را سپاس
مي گوئيم و کوشش مسئولان و دست اندرکاران حج و حضور مردم را مورد ستايش قرار مي
دهيم و ياد گلگون کفنان مکه را گرامي مي داريم.

ره توشه حاجيان از اين سفر

بُعد اخلاقي و سازندگي حج براي
زائران از اهميت ويژه اي برخوردار است وبيشترين سخن ما نيز در اينجاست.

حج درس اتّحاد و همبستگي، و تمرين
زهد و وارستگي، و آموزش خشوع و تواضع و مدرسه اخلاق و تربيت و به طور خلاصه آئين
انسان سازي است. و اگر حاجيان به جاي ره توشه معنوي ارزيا کالاي تجاري حمل کنند و
در بازگشت با چند قلم کالاي لوکس و راديو و تلويزيون و آتاري و اسباب بازي و غيره
باز گردند و تحوّلي در روح خود نداده باشند، خسران و زيان جبران ناپذيري نصيب آنها
شده است و اگر با رجم شياطين روح شيطنت را در خود و در درون و برون نکشند و با
قرباني کردن، خواسته هاي نفساني را ذبح نکنند و اگر از زمزم عشق آب حيات معنويت
ننوشند، و در بحر توحيد و درياي انسانهاي موحد هضم نگردند و غرور خويش را سرکوب
ننمايند بر کعبه ايمان طواف نکرده اند، همانگونه که امام چهارم زين العابدين (ع)
براي شيلي پس از بازگشت از سفر حج در حديثي مفصّل بيان فرمودند.

مع الأسف شرايط به گونه اي که اين
اهداف معنوي چنانکه شايد و بايد تحقّق نمي پذيرد و در بسياري موارد جلوه هاي مادي
بر تجليّات معنوي غلبه مي کند، گشت و گذار بازار و تبادل ارز و دلار و اجناس لوکس
به حدّي است که بيشترين اوقات زائران را اشغال مي کند و اين مايه دريغ و افسوس است
که يک فرد مسلمان عمري را در انتظار حج به سر برد و هنگام عظيمت مقداري اجناس
تجارتي با وضع مبتذل با خود حمل کند و در بازار مکه و مدينه به زعفران و تسبيح و
انگشتر فروشي و غيره بپردازد و حتي برخي زنان ايراني براي فروش اين نوع کالا با
فلان عرب به چانه زدن سرگرم شوند که بسيار زننده و شرم آور است و يا دلار به نرخ
بالايي تهيه نمايند و آنجا اجناسي تهيه کنند و با رنج فراوان به کشور حمل کنند که
بسا در اينجا ارزانتر تمام مي شود.

علاوه بر اينها آموزش قبلي و حين
عمل به قدر کافي وجود ندارد تا عظيمت کنندگان را با اهداف و فلسفه حج و يا ره آورد
معنوي آن کاملاً آشنا سازد و از چرخش به سمت ماديّات بازدارد و با روح و اخلاق
اسلامي بيشتر آشنا سازد. اين است که يک نوع غرور و خودگرايي در ميان برخي افراد
ديده مي شود و بعضا براي منافع فردي و مصالح شخصي ارزشهاي اخلاقي و ايثار و نوع
دوستي و ضعيف نوازي را با نوعي خودگرايي و خشونت و استکبار معاوضه مي کنند و حالت
تنازع بقا و بي تفاوتي نسبت به ديگران جاي تعاون و صفا را پر مي کند و اين تجربه
اي است که در سفرهاي متعدد مشاهده کرديم. خلاصه اينجا نيز شيطان آدم ها را راحت
نمي گذارد و مي کوشد نوعي تقدّس کاذب را جايگزين قدس واقعي نمايد که با اين حالت
بايد مجاهده کرد و نقش مبلّغان و روحانيان در اين زمينه بسيار حسّاس و مؤثر است.

تذکار چند نکته

براي بهره وري بيشتر از اين رهگذر
معنوي نکاتي قابل ذکر است:

1-مسئله آموزش

آموزش حجّاج قبل از عظيمت و به
هنگام سفر در بهبود وضع روحي و اخلاقي و عملي آنها نقش فراوان دارد. بسيارند کساني
که از يک قرائت ساده نماز عاجزند که روي اينها بايد کار بيشتر کرد و حتّي اگر
ضوابط شرعي اجازه دهد مي توان به صورت گزينشي با اين مسئله برخورد کرد تا مسئله
جدّي گرفته شود. آموزش چهار پنج جلسه هم کافي نيست، لذا در نظر گرفتن جلسات بيشتر
آموزشي، توجيهي و ارشادي نسبت به احکام، فلسفه حج و مناسک و مسئوليت هاي اخلاقي
حاجي در اين سفر مي تواند از اين نقيصه تا حدودي بکاهد. همچنين جلسات توجيهي از
براي روحانيون در سفرهاي اوليه مي تواند آنان را با پختگي و آمادگي بيشتر به انجام
مسئوليت هاي محوله ياري رساند. چنانچه انتخاب روحانيون از منطقه زائران نيز مسئله
آموزش را به صورت کاملتر ميّسر خواهد ساخت که متصديان امور روحانيت بايد توجه
بيشتري بدان داشته باشد.

2-حمل کالاهاي تجاري به حج

از سوي مسئولين حج و مديران و روحانيون
به حجاج تذکّر داده شود از حمل کالا براي چند ريال سود مبتذل و خريد و فروش در
کوچه و بازار عربستان بپرهيزند و در گمرک از حمل اينگونه اشياء جلوگيري شود که
براي نسل انقلابي و امّت بزرگ و آبروي نظام ما جدّاً زننده و زيان بار است که حاجي
در بازارها راه بيفتد و بسته هاي آلوچه خشکه و زعفران را در دست بگيرد و تسبيح و
انگشتر بفروشد درحاليکه مسلمين از نقاط مختلف ايرانيان را مي شناسد و از آنها توقع
چنين حرکات مبتذلي را ندارند.

3-خريد لوازم منزل و کالاي لوکس

از سوي وزارت بازرگاني تسهيلاتي
فراهم شود تا کالاهاي مورد نياز مردم تهيه و در حدّ وفور در اختيار آنها قرار گيرد
که حاجي دلار يکصد و چهل توماني به کشور سعودي نبرد و کالاي گران قيمت خريداري کند
و با زحمت و اضافه بار به کشور حمل کند و روح عبادت و حضور قلب خود را به پاي اين
نوع کالاها فدا کند و با بيماري و گرما زدگي به وطن باز گردد مي دانيم که حمل
لوازم برقي و يخچال و راديو و تلويزيون و امثال اينها تقريباً منحصر به ايرانيان
است. حال چرا ما در داخل تسهيلاتي را فراهم نکنيم که حاجي حريصانه به بازار مکه و
مدينه روي بياورد و همچنين ساير کالاهايي که تهيه آنها براي حجّاج در کشور خارجي
دشوار است و خواه ناخواه به تهيه آنها نياز دارد.

4-نوع لباس و پوشش براي حجّاج

از جمله تذکرات، نوع لباس حجّاج
ايراني است که مي توان آن را با يک برنامه حساب شده تنظيم و هماهنگ ساخت و از
بانوان و آقايان حجّاج خواست از يک فرم لباس سنگين و متناسب استفاده کنند بخصوص
خانم ها آنقدر چادرهاي جور و واجور نپوشند و به بازار و مسجد الحرام و مسجد النبي
بيايند که بعضاً حفاظ آنها نيز قابل خدشه است. اگر نوعي لباس يکنواخت و ساده و
متناسب براي کوچه و بازار به بانوان از قبل پيشنهاد شود تهيه آن مشکل نخواهد بود و
در حين سفر نيز توصيه شود رعايت پوشش مورد نظر دقيقاً به اجراء درآيد و همچنين در
مورد آقايان که مثلاً با پيژامه در ملأ عام و مساجد و خيابانها ظاهر نشوند. بطور
خلاصه فرم لباس براي حاجي و حاجيه که همواره مورد بحث بوده جاي آن دارد به طور
جدّي مورد توجّه قرار گيرد و از هم اکنون براي حج و عمره مدّنظر باشد.

به اميد آنکه با برنامه ريزي دست اندرکاران و همکاري حاجيان سيماي حج
ابراهيمي با جلوه خاص معنوي و انقلابي خود بهتر از گذشته به نمايش گذاشته شود.