ولادت امام صادق(ع) ولادت دوباره مکتب محمدی (ص)

«بمناسبت هفدهم ربیع الاول، سالروز ولادت با
سعادت امام صادق(ع)»

ولادت امام صادق(ع) ولادت دوباره
مکتب محمدی (ص)

امام جعفر صادق (ع) در روز دوشنبه
17 ربیع الاول از سال 83 هجری قمری، در مدینه منوره متولد شد. آن حضرت دوازده سال
و چند روز از زندگی جد بزرگوارش امام زین العابدین سالم الله علیه را درک کرد
وهنگامی که پدر بزرگوارش امام باقر علیه السلام از دنیا رفت، سی و چهار سال از عمر
مبارکش گذشته بود، و پس از پدر نیز سی و چهار سال- طبق روایتی- در جهان زیست که
بدینسان عمر مبارک آن حضرت 68 سال و طبق روایتی دیگر 65 سال می باشد. نام مادرش
فاطمه و کنیه وی ام فروه می باشد. مادرش دختر قاسم بن محمدبن ابی بکر است.

القاب آن حضرت: صادق، فاضل، قاهر،
باقی، کامل، منجی، صابر، و طاهر است. نقش خاتمش، طبق روایتی: «ماشاء الله لا قوة
الا بالله» و طبق روایتی دیگر: «الله خالق کل شیء» کنیه اش: ابوعبدالله و گاهی
ابواسماعیل نیز به آن حضرت گفته می شود.

امام صادق (ع) دارای قامتی متوسط،
صورتی روشن، موئی سیاه و پیچیده و بینی ای کشیده بود و بر روی گونه مبارکش خالی
سیاه دیده می شد.

امام صادق در دامان ولایت متولد شد
و در خاندان نبوت و عترت پاک پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم پرورش یافت و
در آغوش وحی، رشد کرد و در پرتو پرفروغ نیای بزرگوار و پدر والایش تربیت یافت.

محیط زندگی امام

قطعا امام صادق علیه السلام در
محیطی پرورش یاقته است که تنها با احتیاط و در پنهانی می شد با اهل بیت، تماس
برقرار کرد، زیرا تحت مراقبت شدید دستگاه حاکم وقت یعنی امویان غاصب بودند، و امام
خود شاهد بود که چگونه طالبان علم و دانش به محضر پرفیض جدش و پدرش حاضر می شدند و
با چه مشقت و سختی از وجود ذیجود امامان معصوم بهره می بردند و چسان از زبان
فرزندان پیامبر خدا، احکام خدا را دریافت می نمودند و با چه ترفندها و نقشه هائی
خود را به راهبران و امامان خویش می رساندند تا پیامی را بگیرند یا پیغامی را
رسانند و یا حدیثی را فرگیرند.

امام صادق- که درود بی کران
پروردگار بر روان پاکش باد- در دورانی رشد و نمو کرد که هواها و هوسها و اندیشه
های آشفته و افکار الحادی و نقشه های خائنانه دشمنان مکتب، فزون از حد و همواره در
تزاید بود و از آن سوی موجهای متلاطم ارعاب و وحشت و ستم در سراسر کشور بزرگ
اسلامی، به حرکت درآمده و گروه گروه از یاران و مخلصان مکتب مقدس نیایش را، به کام
خود فرو می برد. چاپلوسان و متملقان، با تهمت و سعایت و شهادت دروغ، به والیان و
حاکمان جائر و ستم پیشه تقرب می جستند و هیچ حرمتی برای انسانهای آزاده و وارسته
نمانده و هیچ نظم و قانونی بر کشور اسلامی، حکم فرما نبود، بلکه همه چیز در هم
فروریخته و اشفته شده و ارزشها وارونه جلوه داده شده و فرمانروایان و امیران
خودخواه، طبق دلخواه خویش، بر مردم حکومت می راندند و مردم را برای رسیدن به اهداف
خویش به بازی گرفته بودند.

و در این میان، هیچ ظلم و ستمی
نبود که بر سر یاران و شیعیان آل محمد فرو نمی ریخت، تا جائی که دشنام به علی ولعن
و سبّ امیرمؤمنان را سنت قرار داده و به آن فخر می ورزیدند. و امام صادق با قلبی
حزین و دلی آکنده از غم و اندوه ولی آرام و مطمئن به وعده الهی، تمام بلایا و
مصیبت ها را برای خدا تحمل می کرد و در فرصت های مناسب چه به صورت آشکار و چه
مخفیانه مردم را به سوی صراط مستقیم فرا می خواند و از همکاری و همزیستی با
ستمگران جلوگیری و منع می کرد.

دوران پس از امویان

بهرحال، آن دوران توأم با خشونت و
مصیبت سپری شد و با پیدایش اضطراب ها و دگرگونیها در بین امویان، ضعف و سستی در آن
نفوذ کرده و به تدریج حکومتشان را از بن برکند و پرونده سالها ظلم و خیانت و
مبارزه با ثقلین را در هم پیچید، و امام صادق علیه السلام از آن تنگنای سابق درآمد
و فرصت پیش آمده را برای یک انقلاب فرهنگی گسترده، مغتنم شمرد و هر چند عباسیان را
از امویان سالمتر نمی دانست ولی در ان هنگام که تازه اینان بر سر کار آمده بودند و
با وعده های پوچ و دروغین، حکومت نوزاد خود را می آراستند، چند صباحی آل البیت را
تأسی نمود.

دانشمندان و دانش پژوهان و رهبران
مذهبهای گوناگون برای استفاده از محضر فرزند وحی و رسالت وزمامدار معصوم امت، از
شهرها و کشورهای دور و نزدیک به آموزشگاه حضرتش شتافتند و برای دریافت علوم حدیث،
تفسیر، حکمت، کلام و سایر علوم نظری و عملی دیگر، بر یکدیگر پیشی گرفتند تا جائی
که نوشته اند چهارهزار دانشمند از نام آوران و مشهوران در علوم و دانش ها، از محضر
درسش استفاده و بهره برده اند که این درسها در آینده به صورت کتابها و دائرة
المعارف هائی بزرگ درآمد و برای همیشه تاریخ، جهان را پر از علم و حکمت نمود. و
این مکتب فکری، ارزنده ترین اندیشمندان و برترین فلاسفه و بهترین دانشمندان را به
جهان تحویل داد که بی گمان تمدن بزرگ اسلامی در ترقی و پیشرفت و جاودانگی، مدیون
امام صادق و مکتب علمی آن حضرت است.

بهرصورت، دشمنان اهل بیت که این
بار در کسوت عباسیان درآمده بودند، پس از یک استقرار نسبی، دیگر توان آن همه توجه
های مردم به امام صادق(ع) را نداشتند و پس از به درک رسیدن سفاح عباسی و بر سر کار
آمدن منصور، این الگوی ظلم و خون آشامی و عداوت با اهل بیت، مشکلات نوینی برای
حضرت پیش آورده و آنچنان او را در فشار قرار داد که به حق می توان دوران منصور ار
از دوران خلفای اموی، سخت تر و دشوارتر، توصیف کرد.

اغو که از شخصیت روز افزون امام و
توجه بیش از حد اندیشمندان و عالمان و سایر مردم به حضرت سخت در هراس و وحشت قرار
گرفته بود و با نگرانی، آن همه پیشرفتها را نظاره می کرد، در پی انتقام از حضرت
برآمد. و بدینسان اندیشه قتل امام در ذهن پلیدش چنان استوار گشته بود که دیگر تحمل
دیدن آن همه عظمت و مقام و ارجمندی را نداشت و پس از گذشت ده سال از حکومت ننگین و
غاصبانه اش سرانجام حضرت را مسموم کرده و به شهادت رساند.

در مدح وجود مقدسش، چه خوش نوائی
دارد مرحوم کمپانی:

توئی دوجه بوستان معارف              توئی گلبن گلستان حقایق

توئی عقل اقدم توئی روح عالم محیط دوایر مدار مناطق

توئی منطقه حق و فرمان مطلق       الی الحق داع و بالحق ناطق

امام الهدی صالح بعد صالح              دلیل الوری، صادق بعد صادق

خلیف التقی، جعفر بن محمد           کثیر الفواصل، عظیم السوابق

دلیل حقیقت، لسان شریعت           امام طریقت بکل الطرائق

به تجلیل او دشمن و دوست یکسان به تحلیل او هر مخالف، موافق

زمنصور مخذول چندان بلا دید           لقد کاد تنهد منه الشواهق

سر اهل ایمان،سرو پای عریان بسی رفت در محفل آن منافق

چنان تلخ شد کامش از جور اعدا      که شد سم قاتل بر او شهد فائق

فرا رسیدن عید سعید ولادت این امام
همام را به تمام پیروان راه حقش و به محضر مقدس ولی الله اعظم ارواحنا فداه، مقام
معظم رهبری و ملت مسلمان ایران وشیعیان جهان، تبریک و تهنیت عرض کرده، توفیق پیروی
راستین از آن امام معصوم و پدران و فرزندان طاهرینش را از خدای بزرگ مسئلت داریم.

هوای نفس و هلاکت

امام صادق (ع): «لا تدع النفس و
هواها فان هواها رداها» (اصول کافی ج 2 ص 336)

نفس خویشتن را با خواهشهای
گوناگونش آزاد مگذار، زیرا همان تمایلات آزاد و ناروا باعث سقوط و هلاکش خواهد شد.