شرایط رهبری و نمایندگان مجلس درکلام امام (س)

جاودانگی راه امام

شرایط رهبری و نمایندگان مجلس
درکلام امام (س)

حجة الاسلام و المسلمین اسدالله
بیات

شرایط نمایندگان مجلس از نظر حضرت
امام (س)

حال اگر مردم در سرنوشت کشور و ملت
و انقلاب دخالت نمایند و در جریان امور کشور و مملکت باشند با توجه به آگاهی که
دارند و به اسلام عزیز وفادار و متعهد هستند بدون تردید به کسانی که عمری به آنان
ستم روا داشته و مانند زالو خون آنان را مکیده و املاک و زمین ها و هستی محرومان
را زیر سلطه و تملک خویش در آورده است رأی نخواهند داد و زمین خواران و مرفهین بی
درد جرأت اینکه خودشانرا مطرح سازند پیدا نخواهند کرد و به کسانی رأی خواهند داد
که انقلابی و متعهد به اسلام و قرآن باشند و محرومیت و رنج مستضعفان عالم را درک
کرده و خود یکی از آنان بوده و با تمام وجود آنها را لمس کرده باشند یعنی خودشان
از محرومان وطبقه مستضعف جامعه باشند تا بتوانند درد دردمندان را درک و در فکر
برطرف کردن و علاج آنها باشند و اگر اینگونه باشیم و نظام را به این سمت هدایت
کنیم که خود مردم با کمال روشنی و ملموس درک کنند که خودشان هستند که دارند تصمیم
می گیرند و دیگران برای آنان اعمال قیمومیت و ولایت مانند ایتام و صغار نمی
نمایند. به رئیس جمهوری و نمایندگانی رأی خواهند داد که:

1-   
از طبقه محروم باشند و طعم محرومیت
و مظلومیت مستضعفان و محرومان جامعه را لمس کرده باشند.

2-   
از سرمایه داران و زمین خواران و
صدرنشینان مرفه و غرق در لذت و شهوات که تلخی و رنج گرسنگان و پابرهنگان را نمی توانند
بفهمند نباشند.

3-   
از افراد شایسته و متعهد به اسلام
باشند.

4-   
دلسوز و علاقمند برای کشور و ملت
باشند.

اگر چنین کردیم مشمول این سخن
امام(ره) خواهیم شد:

«و باید بدانیم که اگر رئیس جمهور
و نمایندگان مجلس شایسته و متعهد به اسلام و دلسوز برای کشور و ملت باشند بسیاری
از مشکلات پیش نمی آید و مشکلاتی اگر باشد رفع می شود و همین معنی در انتخاب
خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر با ویژگی خاص باید در نظر گرفته شود که اگر
خبرگان که با انتخاب ملت تعیین می شوند از روی کمال دقت و با مشورت با مراجع عظام
هر عصر و علما بزرگ سرتا سر کشور و متدینین و دانشمندان متعهد به مجلس خبرگان
بروند بسیاری از مهمات و مشکلات به واسطه تعیین شایسته ترین و متعهدترین شخصیتها
برای رهبری یا شورای رهبری پیش نخواهد آمد، یا با شایستگی رفع خواهد شد. و با نظر
باصل یکصد و نهم و یکصد و دهم قانون اساسی، وظیفه سنگین ملت در تعیین خبرگان و
نمایندگان در تعیین رهبر یا شورای رهبری روشن خواهد شد که اندک مسامحه در انتخاب،
چه آسیبی به اسلا و کشور و جمهوری اسلامی وارد خواهد کرد که احتمال آن که در سطح
بالای از اهمیت است برای آنان تکلیف الهی ایجاد می کند.» (وصیت نامه سیاسی الهی)

بهترین و موفقترین شیوه ای که
تجربه کردند و به امت اسلام تعلیم دادند و روی آن اصرار می ورزند این است، مردم
اند که رئیس جمهور را روی کار می آورند و همان مردم هستند که از طرف خودشان
نمایندگان شایسته را به مجلس شورای اسلامی می فرستند و نماینده انتخاب می نمایند و
همان مردم هستند که خبرگان رهبری را انتخاب می نمایند، فکر نکنند مردم قدرت تشخیص
ندارند و فکر نکنند مردم توان و قدرت تحلیل جریانات سیاسی را ندارند و شما در
دوران حیات حضرت امام ملاحظه کردید که چگونه هم در انتخابات خبرگان قانون اساسی و
هم در انتخابات خبرگان رهبری چطور با همان شیوه و قانونی که به تصویب حضرت
امام(ره) رسیده بود افراد مورد اعتماد خودشان را به نحو احسن و مطلوبی انتخاب
کردند و برگزیدند و تکلیف الهی خویش را ادا کردند مع الاسف با مرور زمان افرادی که
مدعی درک و تحلیل سیاسی هستند تحت تأثیر جریاناتی قرار گرفتند و با حیل مختلف آن
شیوه مقبول و مجرب دوران حضرت امام را کم رنگ کردند و پیش آمد آن چیزی که مصلحت
نبود پیش آید و لذا توصیه می شود مجددا این جملات حضرت امام را در این وصیتنامه
سیاسی الهی برای چندمین بار قرائت نمایند و بکوشند در عمل و اجراء آن را مد نظر
قار دهند و به خدای لایزال قسم از این مردم جز خیر و سعادت چیز دیگری نمی آید و
مردم علاوه بر اینکه خودشان از شعور بالای سیاسی برخوردار هستند و تجربیات تاریخ
طولانی سرخ تشیع علوی و حسینی را دارند و علل و عوامل شکست ها و پیروزی ها را به
خوبی می توانند تشخیص دهند و افراد امین و آگاه و مورد اعتماد و انقلابی را از همه
بهتر می شناسند و در مجالس علما و گویندگان متعهد به اسلام و انقلاب شرکت کرده و
با آنان بزرگ شده اند راه شناخت افراد را دارند. اگر ما زمینه به غلط افتادن آنان
را فراهم نکنیم آنان در سطح عموم به خطا و غلط نمی افتند.

در عین حال حضرت امام (ره) این
موضوع را هم با کمال دقت ملاحظه فرموده اند و احتمال اینکه شاید مردم در تشخیص
نمایندگان و رئیس جمهور و خبرگان به خطا بیافتند عقلائی دانسته اند و راه حل خوب و
معقول و منطقی هم ارائه فرموده اند و آن راه مشورت با افراد تحصیلکرده و روشنفکر
متعهد به اسلام و علماء اعلام و روحانیون انقلابی و مردمی و مراجع معظم و بزرگواری
است که ملت مسلمان ایران همیشه با این قشر سروکار داشته و ارتباط فوق العاده عمیق
و سابقه داری را دارند و می توانند از این طریق افراد لایق و صالح را برای ریاست
جمهوری و مجلس شورای اسلامی و خبرگان شناسائی کرده و انتخاب نمایند و تنها راه و
علاج جلوگیری از اجانب و نفوذ دشمنان اسلام به کشور اسلامی و راه حفظ و نگهداری
انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی همین است. اگر انقلاب و نظام مردمی است که
واقعا مردمی است راه و شیوه اش همین است و راه بها دادن به مردم نیز همین است و
این همان راه و روشی است که یک مجتهد جامع الشرایط اسلامی و آگاه به زمان و مکان و
رجیانات عالم از متن اسلام و قرآن وسنت نبوی (ص) بدست آورده و در اختیار امت اسلام
قرار داده است و ذخیره بسیار بزرگ و ارزشمندی است که ما باید با جان و دل خریدارش
باشیم و حفظ و حراستش کنیم.

حضرت امام (ره) و رهبری

سپس حضرت امام (ره) به رهبر و
شورای رهبری می پردازد و نقش والا و بالای این جایگاه رفیع را مشخص و از خطرات بی
توجهی و بی تفاوتی نسبت به این امر مهم و موضوع اساسی امت می هراساند و از اینکه
ممکن است افرادی فکر کند هر کسی می تواند متصدی این مقام و سمت تعیین کننده در
نظام جمهوری اسلامی باشد هشدار می دهد. اولا مقام و موقعیت ظاهری و سمتها نمی
توانند افراد را بسازند و موجب کنترل و حفظ و حراست آنان شوند بلکه انسانها هستند
که در سایه اطمینان نفس و اعتماد به خود و در پرتو توجهات غیبی و سیر الی الله قبل
از آنکه به قمامی برسند و دارای موقعیت بزرگ سیاسی شوند می توانند به موقعیتها جهت
داده و از آنها برای حل معضلات و مشکلات مردم و احیاء سنن الهی و ارزشهای دینی به
نحو مطلوب بهره برداری نمایند. ما قبل از آنکه وارد بحث ابعاد و زوایای مختلف
رهبری و ولایت دینی باشیم و با توجه به متون اسلامی و معیارهای قانونی جایگاه و
نقش آن را مشخص سازیم عین عبارت حضرت امام را می آوریم و بعد وارد آن مباحث می
شویم:

«و وصیت اینجانب برهبر و شورای
رهبری در این عصر که عصر تهاجم ابرقدرتها و وابستگان به آنان در داخل و خارج کشور
به جمهوری اسلامی و در حقیقت به اسلام است در پوشش جمهوری اسلامی و در عصرهای
آینده آن است که خود را وقف در خدمت به اسلام و جمهوری اسلامی و محرومان و مستضعفان
بنمایند و گمان ننمایند که رهبری فی نفسه برای آنان تحفه ای است و مقام والائی،
بلکه وظیفه سنگین و خطرناکی استکه لغزش در آن اگر خدای نخواسته با هوای نفس باشد
ننگ ابدی در این دنیا و آتش غضب خدای قهار در جهان دیگر در پی دارد. از خداوند
منان هادی با تضرع و ابتهال می خواهم که ما و شما را از امتحان خطرناک با روی سفید
در حضرت خود بپذیرد و نجات دهد و این خطر قدری خفیف تر برای رؤساء جمهور حال و
آینده و دولتها و دست اندرکاران به حسب درجات در مسئولیتها نیز است که باید خدای
متعال را حاضر و ناظر و خود را در محضر مبارک او بدانند. خداوند متعال راهگشای
آنان باشد»

حضرت امام (ره) در این فراز علاوه
بر اینکه رهبری را در نظام اسلامی یک امر اساسی و محوری می داند و تمام مسائل دیگر
را در راستای رهبری و ولایت قابل تفسیر و توجیه می داند و با توجه به محور بودن
مسئله رهبری علاوه بر اینکه شیوه خاصی با ویژگی های مخصوصی برای انتخاب وی پیشنهاد
داده اند و توصیه های لازم را به نمایندگان خبرگان فرموده اند که احتیاطات لازم را
به عمل آورده و در انتخاب شایسته ترین فرد با دقت وارد صحنه شده و از اهمیت موضوع
غفلت ننمایند و از مردم خواسته در این باره با علماء بلاد و روحانیون بزرگوار و
مراجع عظام مشورت نمایند تا برای مجلس خبرگان افرادی را انتخاب نمایند که توان
انجام این نوع وظیفه بزرگ و سنگین و الهی را داشته باشند. بنابراین اهمیت موضوع بر
کسی پوشیده نیست و جایگاه رفیع امامت و رهبری هم بر همگان واضح و آشکار است. در
عین حال در دو مقوله موضوع رهبری را پی می گیریم:

الف- امامت و رهبری در سخنان امام.

ب- امامت و رهبری در قانون اساسی

پس از آنکه از دو نظر نقش امامت و
رهبری مشخص گردید در پایان بصورت استنتاج و جمعبندی موضوع را به پایان می رسانیم.

الف: امامت و رهبری در سخنان حضرت
امام (ره)

انسان از نزدیک اگر با سخنان حضرت
امام (ره) انس نداشته باشد نمی تواند باور کند که معظم له از امامت و رهبری امت
اسلامی چه تفسیرها و بداشتهائی دارد و چگونه ایشان توانسته اند میان اوج بالا و
بلندی که رهبری در اسلام دارد و از یک حالت فوق العاده الهی و نفسانیت مطمئنه نشئت
می گیرد و در رهبر صلاحیت های فوق العاده مهم و از جمله ولایت بر امت اسلام بوجود
می آورد و خصوصیات اخلاقی ظریف و روانی و انسانی جمع کرده و به صورت یک مجموعه
کامل دراورد و در عین اینکه از یک قدرت و اختیارات وسیع و گسترده ای برخوردار است
و فرامینش مانند فرمان رسول خدا(ص) لازم الاتباع است در عین حال متواضع در مقابل
اقشار مردم و ملت مظلوم و ستمدیده است که گاهی یک بچه 12 ساله را رهبر می داند و
گاهی کسان دیگر را. و لذا به بعضی از آنها در اینجا اشاره می شود:

1-   
من برای خودم نقشی جز هدایت ملت و
حکومت برنمی گیرم.[1]

2-   
من از خدای تبارک و تعالی توفیق
شما را می خواهم. من از بیرون آ»ده ام که خدمت به شما بکنم، من خادم شما هستم، من
خادم ملت شما هستم. من آمده ام که بزرگواری شما را حفظ کنم. من آمده ام که دشمنهای
شما را زمین بزنم. من آمده ام که ملت را یک ملت مستقل کنم … و دست اجانب را از
مملکت کوتاه کنم.[2]

3-   
ما همه سرباز خدا هستیم انشاء الله
… نه تو سرباز منی و نه من سرباز تو و ما با هم قیام کردیم که اسلام را در اینجا
زنده کنیم.[3]

4-   
درباره نقش زنان انقلابی و صلاحیت
آنان حتی برای رهبری اینطور دارد: شما رهبر نهضت هستید، بانوان رهبر ما هستند و ما
پیرو آنهائیم. من شما را به رهبری قبول دارم و خدمتگزار شما هستم. خداوند شما را
حفظ کند[4].
البته تواضع است اما از یک نفس مطمئنه و مخلص این تواضع نشئت گرفته است.

5-   
اگر من پایم را کنار گذاشتم و کج
گذاشتم ملت موظف است که بگوید پایت را کج گذاشتی متوجه باش و خودت را حفظ کن همه
باید مراعات این مسئله را بکنیم، توجه داشته باشیم که مبادا من یک وقت کلمه ای
برخلاف مقرارت اسلام بگویم اعتراض کنند، بنویسند، بگویند، چه حکومت باشد و چه
کسانی که از دادگاه ها هستند و هر جای دیگر.[5]

6-   
رهبر ما آن طفل 12 ساله ای است که
با قلب کوچک خودش که ارزشش از صدها قلم و زبان ما بزرگتر است، خود را با نارنجک
زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید خداوندا، من
از پیشگاه مقدس تو عذر می خواهم که کودکان و جوانان عزیز ما خود را فدا کنند و ما
بهره کشی نماییم.[6]

هر انسان با انصافی می داند امام
این جملات را برای اینکه در میان مردم، محبوب القلوب باشد نمی گفتند و از روی هوی
و میل نفسانی هم به زبان و قلم جاری نمی کردند زیرا که سوابق درخشان و تزکیه نفس و
مجاهدت عارفانه ایشان آنقدر روشن و معلوم است که بر کسی جرأت چنین احتمالی را نمی
دهد. پیدا است ایشان از خود علمی و مادی و ناسوتی عبور کرده است و بطور جدی خود را
گم و فراموش کرده و اما بی نهایت را پیدا کرده است و این جهنم ناسوتی را مرتبط و
متصل بدنیای دیگر و جهان برتر و والاتر نموده است و لذا چون مصداق واقعی عبدالله
شده است صلاحیت امام را یافته و بعنوان پدر مهربان و مشفق مردم و خدمتگزار انسانها
در کنار مردم بزرگوار قرار گرفته است و این نوع امامت و رهبری همان چیزی است که در
لسان روایات اهل بیت پیامبر اسلام(ص) با صراحت آمده است.[7] و در
آن روایات امام بعنوان پدر دلسوز و مهربان و برادری مدافع و رشید معرفی شده است و
این مفاهیم در شخصیت رهبری این پیشوای بزرگوار به روشنی دیده می شد.

در یکی از بیانات و اعلامیه شان به
هر دو بعدرهبری چنین تصریح دارند: ما به واسطه اتکاء به این آراء عمومی که شما
الان می بینید و دیدید تا کنون آراء عمومی با ماست و ما را بعنوان وکالت، بفرمایید
یا بعنوان رهبری، همه قبول دارند. از این جهت ما یک دولتی را معرفی میکنیم …. و
من باید یک تنبه دیگری هم بدهم و آن اینکه من که ایشان را حاکم کرده ام (منظور
رئیس دولت موقت) یک نفر آدمی هستم که به واسطه ولایتی که از طرف شارع مقدس دارم،
ایشان راقرار داده ام. ایشان واجب الاتباع است. ملت باید از او اتباع کند… من
تنبه می دهم به کسانی که تخیل این امر را بکنند که کارشکنی بکنند، یا خدای نخواسته
قیام بر ضد این حکومت بکنند. من اعلام می کنم که جزای آنها بسیار سخت است در فقه
اسلام.[8]

 



[1] – کلام امام- دفتر ششم ص 14.