امام
خميني(س) و سياست خارجي
وظايف
وزارت خارجه و سفارتخانهها از ديدگاه امام
پيرامون
وظيفه وزارتخانه نظام جمهوري اسلامي ايران از ديدگاه بنيانگذار آن، امام خميني(س)
ذکر جملاتي از وصاياي آن بزرگوار اگر چه تذکري کوتاه به شمار مي ايد اما به قدر
کافي گويا و تعيين کننده است:
«وصيت
من به وزراي خارجه در اين زمان و زمانهاي عبد آن است که مسئوليت شما بسيار زياد
است چه در اصلاح و تحول وزارتخانهها و سفارتخانهها و چه در سياست خارجي، حفظ
استقلال و منافع کشور و روابط حسنه با دولتهايي که قصد دخالت در امور کشور ما را
ندارند و از هر امري که شائبه وابستگي با همه ابعادي که دراد بطور قاطع احتراز
نمائيد و بايد بدانيد که وابستگي در بعض امور هرچند ممکن است ظاهر فريبندهاي
داشته باشد يا منفعت و فايدهاي در حال داشته باشد ليکن در نتيجه، ريشه کشور را به
تباهي خواهد کشيد».[1]
در
واقع وظيفه وزارتخانه اصلاح وزارتخارجه و سفارتخانهها يعني تبديل وضعيت
وزارتخارجه زمان طاغوت، که بر اساس و پايه وابستگي و خودفروختگي در برابر بيگانگان
خصوصا قدرتهاي بزرگ سلطهگر استوار بوده است، به وزارتخارجه يک کشور اسلامي مستقل
ميباشد. با تحصيل اين هدف در حقيقت بخش دوم وظيفه وزارتخارجه تأمين ميگردد بدين
معني که با حضور و فعاليت نيروهاي مؤمن و داراي استقلال رأي و عمل، حرکت اين
وزارتخانه به سمت و سوي وابستگي انحراف
نخواهد يافت.
و
اما وظايف سفارتخانهها از ديدگاه امام را ميتوان به دو محور اصلي زير تقسيم کرد:
1- طاغوتزدائي و تصفيه سفارتخانهها از
عناصر و مظاهر طاغوتي و وابسته، و سپس جايگزين نمودن نيرهاي انقلابي و اسلامي.
2- مقابله با تبليغات کذب بيگانگان و تبليغ
اسلام ناب محمدي(ص).
در
اين مورد سخنان امام قابل توجه است:
«اگر
افراد و وضع سفارتخانهها و کيفيت اداره و برخوردها از سفارتخانهها، با جمهوري
اسلامي مطابقت نداشته باشد، نبود سفارتخانه بهتر از بود ان است. اگر سفارتخانههاي
ما مثل سفارتخانههاي زمان محمدرضا باشد ديگر چه توقعي است از اينکه قلمها و زبانها
چيزي نگويند و ننويسند. آنها چيزهايي را که نيست جعل ميکنند، اگر خداي نخواسته
باشد چه؟ لذا وظيفه اسلامي و ملي شما و ماست تا حيثيت اسلام و کشورمان را حفظ کنيم
شما که خارج ميرويد سعي کنيد تا اشخاصي را برگزينيد که انحراف نداشته باشد و اگر
نميتوانيد يکمرتبه اصلاح کنيد، در فکر اصلاح تدريجي باشيد. همه ميدانيد که
مسئوليت وزارتخارجه به مناسبت سروکار داشتن با خارج، بسيار سنگين است، لذا سعي
کنيد به هر مقداريکه امکان دارد سفارتخانههايتان را در مسير رشد و ترقي و تعالي
اسلامي قرار دهيد و سعي کنيد نشريهاي داشته باشيد تا مسائلتان را بيان کنيد و به
دروغهاي راديوها و روزنامهها تا آنجا که ميسر است جواب دهيد»[2]
«تقويت
و توسعه تبليغات خصوصا در خارج از کشور، از اهم امور است و کشور ما در اين چندسال
تقريبا فاقد آن بوده است. ما در مقابل همه بوقهاي تبليغاتي جهانخواران در خارج که
اسلام عزيز، آنان را بوحشت انداخته است فاقد تبليغات صحيح هستيم. سفارتخانههاي ما
عمل مثبتي انجام ندادهاند».[3]
«مسأله
سفارتخانهها کار مهمي است. سفارتخانهها از اول که جمهوري اسلامي بپا شد من از آن
روز اول به وزراي خارجه که شدند يکي بعد از ديگري اين مطلب را، هي گفتهام اين
سفارتخانهها بايد تصفيه بشود، بايد درست بشود آنها. کسانيک رفتهان و ديدند و
آمدند، آنها ميگويند که اينها همان بساط سابق را دارند. چند وقت پيش از اين يکي
آمده بود گفته بود همان بساط سابق را دارند، گاهي فرق مختصري کرده. اين سفارتخانهها
آبروي کشور اسلامي ماست، اگر آنجا بد باشد، مردم آنها را، که يک سفارتخانهاي در
وفق دولت اسلامي نيست، بر وفق اسلام نيست، وضعش همان وضع طاغوتي است از آن قيا ميکنند
که، خوب، در داخل هم همين است، فرق نميکند». [4]
«اميدوارم
سفارتخانهها هم در صراط مستقيم انسانيت سير بکنند و سعي شود که سفارتخانهها تحت
سلطه ديگران نباشند و تصرفاتي در آنها از ناحيه ديگران نباشد. هر قدمي که بر ميدارند
به فکر اين باشند که آيا رو به وابستگي ميرويم، يا به طرف رهايي و آزادي؟» [5]
اين
دو محور يعني طاغوت زدائي و زدودن مظاهر طاغوتي از سفارتخانههاي جمهوري اسلامي
ايران و نيز تبليغات صحيح توسط آن سفارتخانهها، دائما مورد تأکيد حضرت امام قرار
گرفته و در مناسبتهاي گوناگون پيرامون آن به سفارتخارجه تذکر و تنبه ميدادند:
«
سفارتخانهها را در خارج به صورتي [دنبال] کنيد که هر کس که آنجا برود ببيند در
محيط اسلامي و اخلاقي وارد شده است»[6]
«بايد
وضع بکلي تغيير کند، تغيير هم کرده است، اما تغيير اساسي باشد که يک سنتي بشود به
واسطه شما براي آيندهها، کسي که يک سنت خوبي را بگذارد، در اجرش تا آخر شريک است
به حسب روايت ما. يک وضعي در آنجا ردست کنيد که کساني که ميآيند و سفارتخانه را
ميبينند متوجه بشوند که اين سفارتخانه با ساير سفارتخانهها فرق دارد حتي با
سفارتخانههاي دول اسلامي فرق دارد. اين سفارتخانه با سفارتهاي سابق اصلا طرف
نسبت نيست، يک جور ديگري است. اگر شما موفق بشويد به اين معنا که وضع را جوري کنيد
که به ارث برده بشود براي آتيه، ما مسئول حالا که نستيم، ما مسئول هميشه هستيم. ما
الآن که مجال دستمان آمده است مسئوليت مان براي دورههاي بعد است. نه اينکه فقط-
ما حالا- هر چه شد بعد، بعدها هرچه شد بشود، ما تا زندهايم بشود، هر چه ميخواهد
بعد بشود. اينجور نيست. ما مسئوليم که اين سفارت، شماها آقايان اين سفارتخانهها
را به جوري درست بکنيد که وقتي دست يک سفارت ديگري افتاد نتواند اصلا تغييرش بدهد
به اين زوديها و همه جهاتش، هر جهتي که در آن وقت بوده عکسش را بکنيد. آن وقت من
ميدان جهت صحيح نبوده در کار، جهت سالم نبوده يا بست و بندهايي بوده است که سياسيها
ميکنند غالبا براي استفادههاي شخصي يا استفادههاي ديگري، غيرمشروع».[7]
«و
آن چيزي که راجع به برادرهايي که از خارج اين جا هستند و همه برادرهايي که در خارج
کشور خدمت ميکنند عرض ميکنم اين است که بايد همه شماها در هر جا هستيد خودتان را
مقيد و متعهد به اسلام بدانيد، تحت تأثير محيط آن جا واقع نشويد. خوب! کسي که وارد
ميشود دريک سفارتخانهاي در خارج، ببيند که وارد شد در يک محيط اسلامي در يک
محيط انساني، اين طور نباشد که خداي نخواسته در آن جا از آن چيزهايي که در سابق
بود چيزي باقي مانده باشد. اگر آن چيزهائي که در دوران سابق بود، در دوران طاغوت
بود در آن جا هست، جديت کنيد که بکلي پاکسازي بشود و اميدوارم شده باشد تاکنون»[8]
پايان
اين بحث نيز باکلامي از امام خميني(س) حسن ختام مييابد که فرمودهاند:
«سفارتخانه
در هر کشوري متعلق به آن کشوري است که سفير آن به آنجا ميرود. يعني يک قطعهاي
است از يک کشور ديگر. وقتي مردم به سفارتخانههاي ما ميآيند، بايد وضع ايران را
ببينند نه وضع آمريکا و فرانسه و ساير کشورها را. آقايان! تحت تأثير هيچ چيزي واقع
نشويد که در سابق چه بوده است که الآن آن طورنيست. ما اگر بخواهيم خودمان باشيم،
بايد همه چيزمان از خودمان باشد و در آداب و رسوم، خودمان را از غرب جدا کنيم، ما
از غرب خيلي بديها ديدهايم و چيزي که بشود گفت که خوبي آنها بوده است، از حکومتهاي
غربي نبوده بلکه از اهل صنعت بوده است که البته بسياري از آنها براي حکومتها کار
ميکنند. بنابراين، بايد وضع شما جوري باشد که هر کس وارد به آنجا ميشود يک محيط
اسلامي ببيند، چه از حيث پرسنل و چه از جهت زندگي». [9]