دانستيهائي از قرآن

دانستني‌هايي
از قرآن

جاء الحق و
زهق الباطل

«وقل جاء
الحق و زهق الباطل، ان الباطل کان زهوقا» (سوره اسراء- آيه 81)

بگو- اي
پيامبر- حق رسيد و باطل نبود شد، چرا که باطل قطعا نابود شدني است.

اين آيه
مبارکه نياز به توضيح زيادي ندارد، زيرا با کمال صراحت اعلام مي‌دارد که اي پيامبر
بگو به همه مردم و تمام نسل‌ها در زمان‌ها و مکانهاي حال و آينده که حکومت باطل،
هرچند به پيش بتازد و بر مردم چيره شود، رو به زوال و نابودي است و ظلم و کفر و
شرک هرگز پايدار نيست ولي آنچه قطعا‌ مي‌ماند «حق» است، و هرگاه حق پيدا شد، باطل
خود به خود، مضمحل و زايل مي‌شود چرا که باطل همواره با اصول طبيعت و قوانين
آفرينش مخالفت دارد و ناهماهنگ است و چون ريشه ندارد و جز ظاهري بيش نيست،‌لذا بي‌گمان
نمي‌تواند مدت زيادي عرض اندام کند و خودنمائي بنمايد و دير يا زود بايد فاني و
مضمحل گردد و بجايش حق پديدار شود و مردم از آن دست برداشته، به سوي حق روي آورند
زيرا حق با فطرت انسان سازگارتر مي‌باشد و طبعا انسان از باطل در تمام ابعادش،
گريزان است.

آري! آن روز
که پيامبر خدا«ص» مبعوث شد و جلوه‌اي تابناک از ذات حق، در جهان پديدار گشت،
جاهليت باطل رو به زوال گذاشت،‌و چند صباحي نگذشته بود که رسول گرامي‌«ص» با
مسلمانان پيروز وارد مکه شدند و خانه خدا را که پر از بتهاي مشرکان بود، پاک کرد و
همچنان با چوبي که در دست داشت بر بتها مي‌زد و مي‌فرمود: «جاء‌الحق و زهق الباطل
ان الباطل کان زهوقا» و بدينسان در يک حرکت سريع و با توفيقات الهي، سيصد و شصت بت
را از خانه خدا بزدود و حکومت حق را جايگزين حکومت پوشالي باطل نمود و ثابت کرد که
باطل را رنگي و تواني نيست و هرگز نمي‌تواند پايدار بماند. هان! امروز بوضوح مي‌ّينيم
که پايداري و بقاء براي حق و حکومت حق است. و مگر خود شاهد نبوديم که سالهاي
متمادي، شاهان قلدر و ظالم برملت ستمکشيده ايران حکومت مي‌کردند و ظلم  ستمشان به فرد فرد مردم محروم رسيده بود، و در
يک چشم بهم زدن فرزند رسول خدا‌«ص» خميني بت شکن، به ايران آمد و چنان محکم با تبر
حق بر سر باطل خواهان و باطل انديشان کوفت که هم آنان را رسوا و مفتضح ساخت  هم بجاي حکومت جابرانه و غاصبانه‌شان، حکومت
مقتدر اسلامي را برقرار ساخت، و يک بار ديگر فتح مکه را به نمايش درآورد.

و همين حق
است که ان‌شاء‌الله به نحو اتم و اکملش بزودي با ظهور حضرت ولي الله اعظم راواحناه
فداه، نمايان خواهد شد و جهان را پر از عدل و قسط خواهد کرد و تمام زورگويان و ستم
پيشگان و قدرتمندان و جباران و جهانخواران را نابود خواهد ساخت و حکومت الهي را در
سراسر گيتي برقرار خواهد نمود.

امام باقر سلام الله عليه در تفسير آيه
ياد شده مي‌فرمايد: «اذا قام القائم، ذهبت دولة الباطل» اگر قائم(ع) قيام کرد،
دولت باطل نابود خواهد شد- و در روايت ولادت حضرت نيز از قول حکيمه خاتون مي‌خوانيم
که: وقتي حضرت قائم سلام الله عليه متولد شد، پاک و تميز بود و بر بازوي راستش
نوشته شده بود: «جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا» و بهرحال، قيام حضرت
ولي عصر عجل‌الله تعالي فرجه،‌قطعا روشن‌ترين مصداق «جاء‌الحق و زهق الباطل‌» است
چرا که در حکومت آن حضرت، دين اسلام کاملا شکوفا مي‌شود و ثمر مي‌دهد و حق در
سراسر جهان بر باطل‌هاي موجود،‌پيروز مي گردد، و گرنه اين آيه مبارکه در هر زمان و
دوراني مصاديقي بارز دارد، چه اينکه در زمانهاي قبل از اسلام و پيروزي پيامبران و
بندگان فرستاده و برگزيده خدا برکفار و مشرکان را بنگريم و چه پس از اسلام و دوران
حکومت پيروزمندانه نبي‌اکرم «ص» را مشاهده کنيم و چه دوران خودمان را ببينيم که
چگونه يکي از بندگان صالح و شايسته خدا، تنها با توکل بر خدا و پيروي از حق، بر
باطل و کفر جهاني پيروز شد و حکومت اسلامي، بزرگترين و ارزشمندترين و مقدس‌ترين
يادگار آن بزرگوار است، تا ما چگونه با آن رفتار کنيم و بدست صاحب اصليش بسپاريم.