اهميت نظارت ملت و حضور مردم در صحنه

امام خميني‌(س)
و انتخابات

اهميت نظارت
ملت و حضور مردم در صحنه

سخن در باب
مشارکت مردم در مورد تعيين سرنوشت خويش ناتمام ماند. در شماره قبل با ذکر اين جمله
که: «هيچ حرکتي و هيچ سياست و برنامه‌اي بدون حضور و مشارکت واقعي مردم موفقيتي در
پي نخواهد داشت»،‌به صورتي کلي نسبت به اين اصل مهم و بنيادين حکومت اسلامي اشاره
گرديد ليکن به لحاظ اهميت و جايگاه مخصوصي که اين اصل در تفکر امام خميني‌(ره) و
نيز پيروزي و تدام انقلاب اسلامي داراست لازم است با تفصيل بيشتري در اين باره سخن
گفته شود.

عده‌اي چنين
مي‌پندارند که بدون حضور واقعي مردم در صحنه قادر خواهند بود با تمسک به يک سلسله
سياسي کاريها و بندبازيهاي معمول دنيا، يک کشور را اداره نمايند و مردم را بمثابه
سياه لشکرهايي مي‌دانند که براي نمايش قدرت خويش، هر از گاهي و مسلما بنا به
دستور، بمنظور صحه گذاشتن بر سياستهاي حاکمان خود،‌در يک حرکت فرمايشي به روي صحنه
آورده شوند! صاحبان اين پندارهاي واهي به جز وابسته و مزدور ساختن خويش هيچ راه
ديگر را فرا روي خود نديده و نخواهند ديد که نمونه‌هاي عيني و بارز آن مزدوران
حاکم بر کشورهاي اسلامي و جهان سوم مي‌باشند. البته در اينگونه کشورها هم پياده‌
کردن برنامه‌هاي اقتصادي، فرهنگي، سياسي، اجتماعي و نظامي مستلزم به صحنه کشاندن
مردم است. مردم نيز نه تنها کشورشان را به وابستگي هرچه بيشتر مي‌رساند، ندارند،‌بلکه
بالقوه خواهان مبارزه و برخورد قاطع با آن مي‌باشند. راه حلي که حاکمان اين کشورها
براي تثبيت سياستهاي خود و به صحنه کشاندن مردم اتخاذ مي‌نمايند استفاده از عامل
زور و ايجاد ترس و ارعاب مردم مي‌باشد. اين حربه در برخي کشورها با کمي ظرافت نيز
همراه است و با تطميع مردم، زمينه‌هاي مخالفتشان را خنثي و حتي حامي سياستهاي غلط
خود مي‌نمايند.

در کشورهاي
غربي، به صحنه کشاندن مردم با سلاح تبليغات و فريب دادن آنها همراه است. سرمايه‌داران
بزرگ و صاحبان تراستها و کارتلها، با در دست داشتن دستگاه‌هاي تبليغاتي گوناگون،‌جهت‌دهي
به افکار عمومي و کشانيدن مردم به سمتي که مطلوب منافع سرمايه‌داري است، را بر
عهده دارند. آنچه در غرب «دموکراسي» خوانده مي شود در واقع همان حاکميت سرمايه‌داران
و صاحبان کارتلها بر سنوشت غربي‌هاست و مردم آن سامان نيز تحت تأثير تبليغات
دروغين يا در صحنه تعيين سرنوشت خويش حاضر نشده و بي‌تفاوت گشته و يا بعد از يک
سلسله بمبارانهاي تبليغاتي توسط همان رسانه‌هاي معلوم‌لحال در جهت تثبيت حاکيت آن
سرمايه‌داران پا به صحنه مي‌نهند و اين داستان غم‌انگيز هر از گاهي در گوشه گوشه،
اين کره خاکي تکرار شده و مي‌شود. نهضتها و و انقلابهايي هم که در اين دنيا پرآشوب
به وقوع مي‌پيوست اگرچه در روزها و ماه‌هاي اوليه اوج و پيروزي «حاکميت مردم» را
نويد مي‌داد و مردم را در عرصه مبارزات خونين وارد مي‌نمود ليکن از آنجا که غالبا
متکي بر ايدئولوژي مارکسيسم صورت مي‌گرفت، پس از شکست حکومتهاي ظالم پيشه از خود
به دست مردم، در پي تشکيل حکومت و نهادهاي آن، حاکميت را منحصر در يک «حزب» نموده
و منويات و مرام حزب کمونيست را به مردم ديکته مي‌کرد.

اما انقلاب
اسلامي به رهبير امام خميني‌(ره) از اين زاويه نيز نمونه و بي‌بديل است. امام با
نگرشي عميق، پيروزي و بقاي انقلاب را در گرو حضور واقعي مردم در صحنه و حاکميت
آنان مي‌دانستند و خواهان آن بودند که تمامي ارکان نظام با مردمي ماندن خويش بقاي
خود و نظام اسلامي را تضمين نمايند و از اين رو نهادهاي انقلابي و مردمي را بنيان
نهادند. در همه مراحل قبل و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، مسأله مورد تأکيد امام،
دخالت دادن مردم در تمامي امور بود و به شدت با افکار و نظراتي که نتيجه آنها
محدود نمودن اختيارات مردم در تعيين سرنوشت خويش بود،‌مقابله مي‌نمودند. ايشان
همچنين در رويارويي با دشمنان انقلاب و خطرات فرا روي نظام جمهوري اسلامي ايران با
بسيج توده‌هاي ميليوني و در صحنه نگهداشتن مردم به دفع آن خطرات قيام مي‌نمودند.
بي‌گمان يکي از مهمترين عوامل براي پيروزي انقلاب در مقابل رژيم شاه، دست خالي
همين مردم پيرو امام بود. همان سلاحي که منافقين و گروهکها را به شکست کشانيد و
همان سلاحي که لانه جاسوسي آمريکا را تسخير نمود و همان سلاحي که هشت سال تمام،‌جلوي
تجاوز امريکا و اسرائيل و شوروي را که در پوشش صدام تکريتي قصد اشغال ايران اسلامي
و شکست انقلاب را داشتند، ايستادگي کرد بهتر آن است که در اين باره به کلام شيواي
امام‌(ره)‌استناد گردد که فرموده‌اند:

«حضور شما
مردم عزيز و مسلمان در صحنه است که توطئه‌‌‌هاي ستمگران وحليه‌گران تاريخ را خنثي
مي‌کند. حضور شما در صحنه است که گرد يأس و درماندگي بر چهره‌هاي منافقين و متحدان
بي‌آبرويش مي‌پاشد. حضور شما مردم شجاع و باايمان است که خط اصيل اسلام را بر
ايران و به اميد خدا بر هان حاکم خواهد نمود. حضور شما مردم مؤمن و از جان گذشته
است که روشنفکران غرب و شرق‌زده را براي هميشه رسوا مي‌کند. حضور شما در صحنه،
تمام «من‌»ها و منيت‌هاي شيطاني را کوبيده و مي‌کوبد و «ما» و اخوت اسلامي را
جايگزين آن نموده و مي‌نمايد. حضور شما در صحنه 
به آمريکا و غرب و شرق و دنباله‌روهاي بي‌عقلشان هشدار داد که اين ما بوديم
که انقلاب نموديم و اين ما هستيم که سرنوشت خود را خود تعيين مي‌نمائيم و از کلمات
بي‌محتواي شما گول نمي‌خوريم … دوستان عزيز! بسيار دقت کنيد و کاملا بهوش باشيد
و هوشيارانه با آرامش کامل ولي با تمام توان در صحنه باشيد که بي‌شما هيچ کس، هيچ
نمي ـواند کند و با شما همه دشمنان رسول اکرم‌«ص» و ائمه اطهار نابود خواهند شد
…. خميني دست يکايک شما را مي‌بوسد و به يکايک شما احترام مي‌گذارد و يکايک شما
را رهبر خودش مي‌داند که بارها گفته‌ام من با شما يکي هستم و رهبري درکارنيست». (پيام
بمناسبت نيمه شعبان- 28/3/60)

اين اصل در
نظر امام يک اصل اعتقادي بود و يکي از اصول سياست اسلام ناب را در اين امر مي‌دانستند
که مردم به معناي واقعي در صحنه حاضر باشند و برنامه‌ها و جهت‌گيري سياستها به
سويي باشد که حضور هرچه بيشتر مردم در صحنه را باعث گردد. در اين رابطه يکي از
جلوه‌هاي بارز اين حضور، شرکت در انتخابات مي‌باشد. بالا بودن تعداد رأي‌دهندگان
نه از آن نظر که به تصور «بعضي‌ها» صرفا براي قانع کردن نشريات و راديوهاي بيگانه
مفيد است بلکه از اين موضع که نشانگر دخالت طيف گسترده‌اي از مردم در تعيين سرنوشت
خودشان مي‌باشد ضروري است و از ديدگاه اسلام ناب محمدي‌(ص) «تکليف» و «فريضه» مي‌باشد.
به بيان امام‌(ره):

«ما مکلفيم
به اينکه در امور دخالت کنيم، ما مکلفيم در امور سياسي دخالت کنيم. مکلفيم شرعا
همانطور که پيغمبر مي‌کرد، همانطور که حضرت امير مي‌کرد … مردم را دعوت کنيد،‌
وادار کنيد مردم را، تکليف شرعي را به آنها بگوئيد. مسأله، مسأله اين نيست که خوب،‌من
دل مي‌خواهد يک وکيل داشته باشم، دلم مي‌خواهد يک وزير داشته باشم … اين يک
مسأله حياتي است براي شما، براي اسلام و مسلمين، آسان اين را نگيريد که ما دخالت نمي‌کنيم.
يک دسته بگويند ما دخالت نمي‌کنيم از باب اينکه امر سياسي است، به ما چه. اين امر
سياسي به همه مربوط است،‌به اسلام مربوط است، به حفظ اسلام مربوط است. ما اگر
نظارت نکنيم يعني ملت اگر نظارت نکنند در امور دولت و مجلس و همه چيز اگر کنار
بروند و بسپارند دست اينها و بروند مشغول کارهايشان بشوند، ممکن است يک وقت به
تباهي بکشد. ما بايد ناظر باشيم به امور مردم، ما بايد، ملت بايد ناظر باشد به
اموري که در دولت مي‌گذرد، اموري که فرض کنيد که در مجلس مي گذرد،‌نظارت، توجه
داشته باشيد به اينها». (بيانات امام خميني‌(ره) در جمع روحانيون تهران- 10/4/60)

سخن درباره
اهميت نظارت ملت بر امور و حضور مؤثرشان در صحنه از ديدگاه امام را با جمله‌اي
ديگر از ايشان پايان مي‌بريم و ادامه اين مقال که به ترسيم انتخابات مطلوب امام
خميني‌(ره) پرداخته مي‌شود،‌در شماره آتي انشاء الله با ذکر نمونه‌هايي از تاريخ
انقلاب آورده خواهد شد:

«نبايد ديگر
از اين به بعد اين فکر بيايد در سر اين حکومت‌ها که کار با ماست و به ملتها مربوط
نيست. شما در مقابل ملت هيچ کاره‌ايد. ملتها هستند که بايد کارها به تصويب آنها
برسد. البته ما هم گرفتار يک همچو مسأله‌اي بوديم در زمان رضاخان، در زمان محمدرضا
خان همين مسأله بود که به ملت کار نداشتند ملت چه کاره است؟ آنها ملت را هيچ کاره
مي‌دانستند، هرچه هست اعليحضرت است، غير اعليحضرت خبري نيست. لکن ملت ايران شکست
اين را و فهماند ک هرچه هست ملت است و حکومتها بايد بر طبق اميال ملت عمل بکنند،
بر طبق مصالح ملت عمل بکنند … بدانيد ک ملتها اگر با يک چيزي مخالفت کردند،
دولتها نمي‌توانند اجرا بکنند. امروز مثل سابق نيست که يک دولتي بيايد هرغلطي مي‌خواهد
بکند، خير، بايد موافق اميال صحيح ملت عمل بکند. نوکر ملت بايد باشد نه آقاي ملت».
(26/8/60)

و بدين
ترتيب ملت ما با اختياراتي عظيم و مسئوليتي خطير که امام خميني‌(ره) بر عهده تمامي
رهروان طريق اسلام ناب براي تداوم انقلاب نهاده است، مي‌رود تا در آزمايشي ديگر
انتخاب چهارمين دوره مجلس شوراي اسلامي را به صورتي سالم به اجرا درآورد.