ارزش های اسلام و
انقلاب را پاسداری كنيم (26 )
به استقبال انتخابات
مجلس شورای اسلامی (3)
از عواقب اختلاف و
روش حذفی بهراسيد !
حجة الاسلام و
المسلمين محمّد تقی رهبر
حضرت امام ( قدس سره
) :
« تمام مردم موظف اند
كه در انتخابات حاضر باشند و تحت تأثير هيچ كس قرار نگيرند » .
حضرت اما ( رضوان
الله عليه ) :
« من و شما نبايد
خودمان را بازی بدهيم ، اختلافات ريشه اش از حبّ نفس است » .
« ريشه تمام
اختلافاتی كه فاقد هدف مشخص و مقدس باشد به حبّ دنيا باز می گردد و اگر در ميان
شما هم چنين اختلافاتی وجود دارد برای آن است كه حبّ دنيا را از دل بيرون نكرده
ايد و از آنجا كه منافع دنيا محدود می باشد هر يك برای بدست آوردن آن با ديگری به
رقابت برمی خيزد . شما خواهان فلان مقاميد ، ديگری نيز همان مقام را می خواهد
قهرا منجر به حسادت و برخورد می گردد . ليكن مردان خدا كه حبّ دنيا را از دل بيرون
كرده هدفی جز خدا ندارند ، هيچ گاه با هم برخورد نداشته چنين مصائب و مفاسدی را
ببار نمی آورند » . «
امام خمينی ( قدس سره ) ـ جهاد اكبر »
سخن حضرت امام
برگرفته از قرآن كريم است . قرآن در بيان ريشه اختلافات چنين می گويد : « و ما
تفرقوا الا من بعد ما جائكم العلم بغيا بينهم » ( شوری / 14 )
ـ آنها اختلاف نكردند
مگر بعد از آنكه علم به حقيقت پيدا كردند و اين روی سركشی بر يكديگر بود .
همچنين قرآن كريم
تفرق و تنازع را عامل ضعف و فروپاشی دانسته و مسلمانان را از آن برحذر می دارد : «
و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم »( انفال / 64 )
1-
از نزاع و تخاصم
بپرهيزيد كه شما را دستخوش فشل و ضعف می كند و قدرت و عظمت تان را بر باد می دهد
.
و در مناسبتی ديگر
درباره گروه های پراكنده دل ، می فرمايد : « تحسبهم جميعا و قلوبهم شتی ذلك بانهم
قوم لا يعقلون » ( حشر / 14 ) ـ می پنداری متفق اند در حالی كه قلب هايشان
پراكنده است ، چرا كه آنها تعقل ندارند .
و بدينسان قرآن وحدت
و همدلی را شرط عقل می داند و تفرقه و تشتّت را نشانه بی خردی . گفتار سعدی از
همين جا گرفته شده كه می گويد :
دو عامل را نباشد كين
و پيكار
نه دانا خود ستيزد با
سبكبار
اگر نادان به وحشت
سخت گويد
خردمندش به نرمی دل
بجويد
دو صاحب دل نگه دارند
موئی
هم ايدون سركش و آزرم
جوئی
اگر از هر دو جانب
جاهلانند
اگر زنجير باشد
بگسلانند !
اهميّت وحدت و برادری
آنگاه بيشتر ملموس می گردد كه دشمنان برای نابودی حق دست به دست بدهند . امّا
دوستان در راه حق متفرق باشند ! اميرمؤمنان عليه السلام در خطبه معروف به « جهاد »با
لحن بسيار دردمندانه ای ضمن توبيخ ياران خود می فرمايد : « فيا عجبا عجبا و الله ،
يميت القلب و يجلب الهم اجتماع هولاء علی باطلهم و تفرقكم عن حقكم » .
( نهج البلاغه ـ خطبه 27 )
ـ شگفتا ، شگفتا !!
به خدا قسم آنچه قلب را می ميراند و موجب اندوه می شود ، اين است كه آنها ( ياران
معاويه ) در باطل شان متحدند و شما در حقتان متفرق !!
حقايق تلخ را بايد
پذيرفت
حضرت امام حسين عليه
السلام در آخرين لحظات زندگی به فرزندش علی بن الحسين عليه السلام نصيحت فرمود كه
: « يا بنی ! اصبر علی الحق وان كان مرّا » ( اصول كافی ـ ج 2 ص 92 ) ـ فرزندم !
بر حق صبر كن گر چه تلخ باشد .
از مقدمه بگذريم به
اصل مطلب بپردازم . يكی از مسائل حياتی امروز ما مسئله وحدت و پرهيز از اختلافات
زيان آور است . همان مسئله كه حضرت امام ( قدس سره ) را در حياتشان رنج می داد و
همواره از آن اظهار نگرانی می فرمودند و با نصايح پدرانه و پيامبرانه برای حلّ آن
می كوشيدند ، امروز نيز مطرح است . حضرت امام كه از هيچ حادثه ای بيم و هراس به
خود راه ندادند . از دو مطلب هراسان بودند و آن را اظهار می داشتند : يكی تجمل
گرایی ، ديگری اختلاف و تفرقه ( صحيفه نور ـ ج 18 ص 44 ) .
صحيح است كه اختلاف
نظر طبيعی انسان است و تضارب افكار و انظار مسائل جهت دستيابی به بهترين نقطه نظر
نه تنها برای جامعه و كشور زيان بار نيست بلكه امری متداول در ميان بزرگان ، عقلا
و دانشمندان بوده و مفيد و سازنده و عامل رشد و شكوفائی انديشه ها است ، امّا اگر جريان های مختلف به جان هم افتادند
و يكديگر را نفی و حذف كردند اين جز فاجعه برای دين و كشور ثمره ای ندارد . و خدا
نكند ما دچار چنين فاجعه ای باشيم ، به خاطر داريم كه حضرت امام طی نامه مورخه 10
/ 8/ 67 در خصوص اختلاف نظرهایدو جريان چنين فرمودند :
« … آنها نسبت به
اسلام و قرآن و انقلاب وفا دارند و دلشان برای كشور و مردم می سوزد و هر كدام برای
رشد اسلام و خدمت به مسلمين طرح و نظر دارند كه به عقيده خود موجب رستگاری است .
اكثريت قاطع هر دو جريان می خواهند كشورشان مستقل باشد ، هر دو جريان می خواهند
سيطره و شر زالوصفتان وابسته به دولت و بازار و خيابان را از سر مردم كم كنند ، هر
دو جريان می خواهند كارمندان شريف و كارگران و كشاورزان متدين و كسبه صادق بازار و
خيابان زندگی پاك و سالمی داشته باشند ، هر دو جريان می خواهند دزدی و ارتشاء در
دستگاه های دولتی و خصوصی نباشد و هر دو می خواهند ايران از نظر اقتصادی به صورتی
رشد نمايد كه بازار های جهان را از آن خود كند ، هر دو می خواهند اوضاع فرهنگی و
علمی ايران به گونه ای باشد كه دانشجويان و محققان از تمام جهان به سوی مراكز
تربيتی و علمی و هنری ايران هجوم آورند . هر دو می خواهند اسلام قدرت بزرگ جهان
گردد . پس اختلاف بر سر چيست؟» .
( صحيفه نور ـ ج 21 ص 48)
و اعتقاد ماست كه هم
اكنون و پس از رحلت حضرت امام نيز خطّ مشی دو جريان همان است كه آن بزرگوار
فرمودند . به علاوه آنكه هر دو جريان را مطيع مقام معظم رهبری می دانيم و بدون
ترديد آنان حفظ انقلاب را در تاييد و تثبيت ولايت فقيه می دانند كه ستون اصلی
انقلاب اسلامی و سمبل عظمت و قدرت ما در سطح جهانی است . و به اين ايده و اعتقاد
تصريح كرده و بيعت هميشگی نموده اند و ما خداوند را بر اين وحدت و همدلی سپاس می
گوئيم كه امروزه بيش از هر زمان ديگر بدان نياز داريم . به علاوه چهره های اصلی دو
جريان ، زجر انقلاب را كشيده و شهيد و مجروح داده ، ترور شده و زخم خورده و آسيب
ديده اند و استخوانی در اسلام خرد كرده اند .
چنين می نمايد كه
حاشيه ها باشيد كه سهوا يا عمدا به اختلاف دامن زنند و يا دستخوش برخی ندانم كاری
ها و يا برداشت های غلط و دلسوزی های بی مورد گشته اند . و اين وظيفه̾ عقلای قوم
است كه حاشيه ها را هدايت كنند و مجال تفرقه افكنی به آنها ندهند . حال كه چنين
است ، آيا می توان در همين مسئله انتخابات مجلس كه مسئله روز است ، راه تفاهم پيش
گرفت ؟ چه اشكالی دارد برای حفظ وحدت و ارتباط ، دو جريان حداقل چند مورد
كانديدای مشترك داشته باشند و باب آشتی را باز گذارند و محيطی از تفاهم به وجود
آورند ؟ آيا توجه كرده ايم كه دورنمای اين جنگ روانی برای خودی چقدر رنج آور و
برای بيگانه چه اندازه موجب شادمانی است ؟ آيا می دانيم كه برخی موضع گيری ها
عقائد مردم را نسبت به مسؤلان به ويژه جامعه محترم روحانيّت سست ومتزلزل می كند ؟
پس چرا مسؤليت خود را از ياد برده ايم ؟ مگر ما نبوديم كه در انقلاب دست در دست هم
داشتيم و در روزهای حادثه فرياد جمع مان بلند بود و حركتمان پشت دشمن را شكست پس
چرا امروز اينگونه برخورد می كنيم ؟
از امام و امت
بياموزيم
بيائيد از امام
بياموزيم ، آن كوه بلند وقار و استقامت و آن اقيانوس بی كران تحمّل و صبر و گذشت
خصلتی كه فلك را به تسليم می كشاند ، او بيش از لقب خدمتگزار به خود نمی داد . از
امام بياموزيم و اندرزهای مشفقانه اش ، منشور برادری اش و اهتمامی كه به جذب و
تفاهم گروه ها داشت ، از مردم بياموزيم ، مردمی كه با خون و اشك سالهای سال ، بی
توقع و بدون نام و نشان ، هر آنچه در توان داشتند به پای انقلاب اسلامی ريختند ،
شهيد و اسير و مفقود و معلول دادند و با مشكلاتی كه در زندگی اقتصادی امروزه نيز
با آن دست به گريبانند و با تمام خون دلی كه از دست شهرداری ودارائی و … می
خورند ، و گرانی و فشار اقتصادی و تناقضات اخلاقی كه می بينند ، با اين همه ، به
خاطر آرمان هايشان وخدا و دينشان ، يك پارچه ، چون يد واحده ، به صحنه می آيند و
مشت بر دهان شيطان بزرگ و عمله و مزدورانش می زنند و بر سر پيمانی كه با خدا و
امام راحل بسته اند و بيعتی كه با مقام معظم رهبری نموده اند ، چون كوه استوار
ايستاده اند كه نمونه اخير آن را در همين راهپيمائی بيست و دوم بهمن ديديم ، كه
رودهای عظيم انسان ها با عشق و ايمان به هم پيوستند و اقيانوس بی كران را در ميدان
ها و خيابان ها به نمايش گذاشتند و آب پاكی روی دست دشمن ريختند واين سنت هميشگی مردم
است كه امام به آنها آموخت .
واقعا اين مردم خوب ،
بايد الگوی ما باشند . اين مردم تلاشگر و بی توقع و اين سربازان گمنام اسلام وامام
زمان عجل الله تعالی فرجه را نگهداريم ، ما بايد به ديگران درس صميميت بدهيم و
همدلی را بياموزيم نه با كم ظرفيتی وتنگ نظری ها تحمّل يكديگر را نداشته باشيم و
از اختلافات جزئی نگذريم البته در اين ميان مسؤليت عالمان بيشتر است.
مسئوليت سنگين امروز
ما
علی عليه السلام
فرمود : « زلة العالم كانكسار السفينة تغرق و تغرق معها غيرها » ( غرر الحكم ) .
ـ لغزش عالم به شكستن
كشتی ماند كه هم خود غرق می شود و هم سرنشينان كشتی را غرق می كند .
مواظب باشيم ما آن
كشتی شكسته نباشيم كه هم خود را نابود كنيم و هم ديگران را ! امروز شيطان بزرگ ،
در نظم نوين جهانی اش ، با يك رقيب سر سخت رو به رو است و آن انقلاب اسلامی است و
با تمام توان می كوشد راه انقلاب را كه در حال گسترش به سراسر جهان است سد كند ،
انقلابی كه به خواست خداوند قدرت مطلق آينده جهان خواهد شد . همانگونه كه حضرت
امام فرمودند : « من با اطمينان می گويم : اسلام ابر قدرت ها را به خاك مذلّت
خواهد نشاند » .
چرا ما جايگاه خودمان
را فراموش كرده ايم ؟ آيا اين خود فراموشی نتيجه چه می تواند باشد ؟ خدا نكند
مصداق : « نسوا الله فانساهم انفسهم » باشيم ، عملكرد فرد فرد ما بخواهيم و يا
نخواهيم به حساب اسلام و روحانيت گذاشته می شود . مگر داعيه دار زمينه سازی حكومت
جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه نيستيم و معتقديم پرچم انقلابمان را به دست
آن حضرت بايد بسپاريم ؟
اين كار فداكاری ،
هوشياری و گذشت می طلبد . ما كه دستمان را به آن دنيا دراز كرده ايم تا ملل و
مذاهب را زير پرچم اسلام متحد در آوريم بايد در خانه خود تفاهم داشته باشيم ؟…
مسئله انتخابات الآن
سنگ محكمی است كه می تواند اندازه صداقت و صفای ما را به نمايش گذارد . و برای
جامعه نيز ملاك داوری باشد ، ما كه مردم را به مشاركت فراگير دعوت می كنيم الگوی
خوبی به مردم نشان دهيم و تا حدّ ممكن در راه ائتلاف و تفاهم كاری بكنيم …
گامی به سوی وحدت
در ميان كانديداهای
دو جناح افراد صالح و خوشنام بسيارند كه می توانند در مورد آنها تفاهم كنند و با
سوگند می توان گفت هيچ يك از دو جناح ، بی تفاوت نسبت به انقلاب ، ضد ولايت فقيه ،
مخالف خطّ امام ، ليبرال ، آمريكائی ، طرفدار استثمار و … نيستند ، همه آنها به
راه امام و مقام رهبری وفادارند ، به ويژه چهره های شاخص دو جريان كه مورد تأييد
حضرت امام بوده و نوشته های حضرت امام « ره » در تأييد آنان در « صحنه » موجود است
. حال كه چنين است ، چرا برخی گروه های می گويند فلان كانديدا گرچه صالح و شايسته
هم باشد چون با جناح ديگر رابطه دارد و يا از جناح ديگر است و آنها او را تأييد
كرده اند پس ما او را قبول نداريم ؟ ! اين داوری با كدام عقل و منطق و دين سازگار
است ؟!
ما بايد مجلس را نگه
داريم :
برادران ! مجلس جای
تنش و جنگ روانی نيست . جای بحث و بررسی و تضارب افكار و تصميم گيری منطقی و عاقلانه در پيرامون قوانينی
است كه حيات امت و سرنوشت اسلام و انقلاب بدن بستگی دارد ، از اين رو افرادی می
خواهد واقع بين ، با سواد ، مؤمن ، عاقل ، انقلابی ، سياسی ، مآل انديش ، خوش نام
و خوش سابقه و در عين حال ، خاكی ، وارسته ، زجر انقلاب كشيده و دلسوز و همدرد مردم
.
مسايل سياسی ،
اقتصادی ، فرهنگی ، قضائی ، اجتماعی و روح زمان و وضع جهان و اوضاع سياسی بين
المللی را بشناسند و در هر جا موضع مناسب با بينش عميق اسلامیاتخاذ كنند ،
استقلال رأی داشته باشند ف دنباله رو ، سست اراده و آسيب پذير نباشند ، الفبای پرو
با گانديست ها را رو نويسی نكنند .
اين همان ملاكی است
كه حضرت امام دست دادند : « پس مردم افرادی را كه تعيين می كنند بايد سعی در
شناسائی آنها نموده و قبل و بعد انقلابشان را در نظر بگيرند و بعد رأی دهند . پس
مسئله خوب بودن خود شخص است ، نه اينكه از يك دسته خاصی باشد ، نه اينكه اهل علم
باشد ، حزبی باشد ، بازاری باشد ، اينها ديگر شرط نيست ، عمده موازينی است كه
قانون و اسلام تعيين كرده است . ما بايد مجلس را نگهداريم » .
بايد به دنبال اينان
رفت و چراغ برداشت و جستجو كرد و به مجلس فرستاد نه به دنبال افرادی كه در چنگال گروهی
گرفتار و اسير باشند و يا دنباله رو ، كم ظرفيت و تنگ نظر بوده و تاب تحمّل حرف
طرف را نداشته ، فاقد سعه صدر و منطق و استدلال و اقناع باشند.
برادران ! راستی اگر
خدای ناخواسته ، بنا باشد يك دوره چهار ساله تؤام با جنگ روانی و گوشه و كنايه
عليه يكديگر و نطق های توهين آميز و تضعيف كننده كه در شأن اين نهاد مقدس نيست ،
طی شود و جناح ها با حقد و كينه به يكديگر بنگرند چه بازتابی خواهد داشت و ديگر چه
مجالی برای رسيدگی به مسائل مهم و حياتی جامعه كه وظيفه اصلی مجلس است باقی می
ماند ؟ مجلس كه نهادی توانمند برای نظام اسلامی بوده و هست و می بايست از متانت و
رزانت و استحكام هر چه بيشتر برخوردار باشد ، بدانگونه كه در شأن كشور سربلند و
سرافراز چون كشور ماست .
ريشه اختلافات از نظر
امام
حضرت امام با اشاره
به اينكه اختلاف مسؤلين و كارگزاران امور اگر بالا گيرد بعد گسترش خواهد يافت و به
كل جامعه و همه كشور سرايت خواهد كرد می فرمودند :
« … كاميوندار ها
اگر با هم مختلف بشوند به بازار هيچ كاری ندارد . اما اگر در صنف ما اختلاف پيدا
بشود اين اختلاف به بازار كشيده می شود ، به خيابان هم كشيده می شود ، برای اينكه
شما هادی مردم هستيد ، مردم توجه دارند ، قهرا يك دسته به دنبال شما ، يك دسته
دنبال آن كسی كه با شما مخالف است و يك وقت می بينيد كه در همه ايران يك اختلافی
از ناحيه ما پيدا شده است …
و اين را من به شما
عرض كنم و ما و شما نبايد خودمان را بازی بدهيم ، اختلاف ريشه اش از حبّ نفس است
… ملت همه با هم بودند كه توانستند يك همچو معجزه ای را ايجاد كنند ، اگر چنان
چه به واسطه اختلاف ما ها يك وقت اختلاف به بازار ها بكشد كه خواهد كشيد ، به
خيابان هم بكشد ، به اصناف ديگری بكشد ، اين تمام ورزش به گردن ماست » . (صحيفه
نور ـج 18 ص 46 )
وصايای حضرت امام را
كه امانت الهی است نزد ما ، مدّنظر داشته باشيم .
حضرت امام ( رضوان
الله عليه ) در خصوص حفظ وحدت و خنثی كردن توطئه های تفرقه انگيز در وصيتنامه
سياسی ـ الهی خود فرموده اند :
« اينجانب به همه نسل
های حاضر و آينده وصيت می كنم كه اگر بخواهيد اسلام و حكومت الله برقرار باشد و
دست استعمار و استثمار گران خارج و داخل از كشورتان قطع شود اين انگيزه الهی را كه
خداوند تعالی در قرآن كريم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهيد و در مقابل اين
انگيزه كه رمز پيروزی و بقا است فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است .
بی جهت نيست كه
بوقهای تبليغاتی در سراسر جهان و وليده های بومی آنان تمام توان خود را صرف شايعه
ها و دروغ های تفرقه افكن نموده و ميلياردها دلار برای آن صرف می كنند » .
« توصيه اين جانب به
مسلمين و خصوصا ايرانیان به ويژه در عصر حاضر آن است كه در مقابل اين توطئه ها عكس
العمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود به هر راه ممكن افزايش دهند و كفار
ومنافقان را مأيوس نمايند » .
و در خاتمه يك سخن
داريم و آن اينكه انسان نياز به مربی دارد ، بيائيد امام را به عنوان يك مربی بزرگ
و اسوه اخلاق و فضيلت باور كنيم و برای هميشه درس های انسان ساز آن بزرگ را پيش
روی داشته باشيم ، كتاب « جهاد اكبر » ، « صحيفه نور » و « چهل حديث» آن بزرگوار
بايد هر روز برابر ما گشوده باشد ، بيائيم اين منابع غنی فرهنگی و ارشادی را كه در
قفسه های كتابخانه های ما موجود است برای خودسازی بخوانيم و نه برای شعار كه اين
شفای همه دردهای ماست .
والسلام