هدايت پاداشي و اضلال كيفري

تفسير سوره رعد

قسمت پنجاه و پنجم

هدايت پاداشي و اضلال كيفري

(2)

آية الله جوادي آملي

ãAqà)tƒur tûïÏ%©!$# (#rãxÿx. Iwöqs9 tA̓Ré& Ïmø‹n=tã ×ptƒ#uä `ÏiB ¾ÏmÎn/§‘ 3 ö@è% žcÎ) ©!$# ‘@ÅÒム`tB âä!$t±o„ ü“ωöku‰ur Ïmø‹s9Î) ô`tB z>$tRr& * tûïÏ%©!$# (#qãZtB#uä ’ûÈõuKôÜs?ur Oßgç/qè=è% ̍ø.ɋÎ/ «!$# 3 Ÿwr& ̍ò2ɋÎ/ «!$# ’ûÈõyJôÜs? Ü>qè=à)ø9$# *  šúïÏ%©!$# (#qãZtB#uä (#qè=ÏJtãur ÏM»ysÎ=»¢Á9$# 4’n1qèÛ óOßgs9 ß`ó¡ãmur 5>$t«tB ».

(سوره رعد- آيات 29-27)

و آنان كه كافر شدند مي­گويند: چرا آيت و معجزه­اي از پرودگارش بر او نازل نمي­شود؟
بگوك همانا خداوند هر كه را بخواهد گمراه و هر كه را به درگاهش تضرّع كند، هدايت
مي­نمايد. آنان كه ايمان آوردند و دلهايشان به ياد خدا مطمئن مي­شود. همانا به ذكر
خدا، قلب­ها مطمئن مي­شوند، آنان كه ايمان آوردند و عمل صالح داشتند، بشارت بر
آنان باد و بازگشتي شيرين در انتظارشان است.

هدايت و اضلال، بيهوده نيست

در مقام دوّم بحث، به اموري اشاره شد: امر اوّل- اين بود كه قرآن كريم اضلال و
هدايت را به خداي سبحان اسناد مي­دهد بالقول المطلق كه همانا خداوند گمراه مي­كند
و خداوند هدايت مي­كند «لايضلّ من يشاء و يهدي من يشاء». آيات فراواني بر اين مطلب
دلالت دارد. در سوره انعام- آيه 39 آمده است:

«tûïÏ%©!$#ur (#qç/¤‹x. $uZÏG»tƒ$t«Î/ @Oß¹ ÖNõ3ç/ur ’Îû ÏM»yJè=—à9$# 3 `tB Î*t±o„ ª!$# ã&ù#Î=ôÒム`tBur ù’t±o„ çmù=yèøgs† 4’n?tã :ÞºuŽÅÀ 5OŠÉ)tGó¡•B»-
آنان كه آيات ما را تكذيب كردند مانند كرولال­هائي هستند كه در گمراهي بسر مي­برند. هر كه را خدا بخواهد گمراه مي­كند و هر كه را بخواهد بر صراط
مستقيم قرار مي­دهد.

آياتي كه جزء اين طايفه است در قرآن كريم كم نيست كه بدون ذيل مي­فرمايد: هر
كه را خدا بخواهد هدايت و هر كه را خدا بخواهد گمراه مي­كند. اما از طايفۀ دومّم،
آياتي كه دلالت مي­كند بر اينكه گرچه اضلال و هدايت به مشيّت خدا است، اما خدا
حكيمانه اضلال و هدايت مي­كند، نه گزاف و بيهوده.

در سوره ابراهيم، آيه 4 مي­فرمايد: «!$tBur $uZù=y™ö‘r& `ÏB @Aqߙ§‘ žwÎ) Èb$|¡Î=Î/ ¾ÏmÏBöqs% šúÎiüt7ãŠÏ9 öNçlm; ( ‘@ÅÒãŠsù ª!$# `tB âä!$t±o„ “ωôgtƒur `tB âä!$t±o„ 4 uqèdur Ⓝ͓yèø9$# ÞO‹Å3ysø9$#
»- و ما هيچ رسولي را نفرستاديم مگر به زبان قومش تا اينكه احكام را براي مردم
بيان نمايد، پس خداوند هر كه را بخواهد گمراه و هر كه را بخواهد هدايت مي­كند و
همانا او است غالب و نفوذناپذير و حكيم.

محصول اين طايفه از
آيات آن است كه هدايت خدا و اضلال خدا كه هر دو پاداشي يا كيفري است، روي حكمت و
حساب است؛ گزاف و بيخود نيست كه يك نفر را هدايت كند و ديگري را گمراه نمايد.

طايفه سوّم، آياتي است كه موارد خاصّش را نشان مي­دهد كه چه شخصي را هدايت مي­كند
و چه شخصي را گمراه مي­كند. و از اينجا معلوم مي­شود، حكمت خداي سبحان در توزيع
هدايت و اضلال چگونه است؟ در اين طايفه از آيات، اوّلاً خداي سبحان مي­فرمايد:
هرگز كسي را بدون اتمام حجّت گمراه نمي­كند. در سورۀ توبه، آيه 115 آمده است: «$tBur šc%Ÿ2 ª!$# ¨@ÅÒã‹Ï9 $JBöqs% y‰÷èt/ øŒÎ) öNßg1y‰yd »
– سنّت خدا اين نيست كه كسي را راهنمائي كند، سپس توفيق را از او سلب كرده، گمراهش
نمايد. در ادامۀ آيه مي­فرمايد « 4Ó®Lym šúÎiüt7ムOßgs9 $¨B šcqà)­Gtƒ» تا موارد تقوا را كاملاً برايشان روشن
سازد. پس اگر خداوند رشد را از غي و هدايت را از گمراهي تبيين نمود و احكام را
روشن ساخت، باز هم كسي بخواهد به بيراهه برود، اني دگير به سوء اختيار خودش است و
اينجا است كه خداوند توفيق هدايت را از او سلب مي­كند. پس اضلال به اين معني كه
خداي سبحان يك  امر وجودي را به نام
«ضلالت» به كسي بدهد، چنين نيست بلكه آن فيض خاصّي كه به مؤمنين عطا مي­كند، آن
فيض و رحمت خاص را از منافقين و كفار مي­گيرد.

تقابل اضلال و هدايت

«ما يفتح الله للناس
من رحمة فلا ممسك لها و ما يمسك فلا مرسل له»- هر كس را خداي درب رحمت بر او گشود،
كسي نمي­تواند آن را ببندد و نسبت به هر كسي كه امساك كرد- و فيض و رحمت خاص را به
او نداد- هيچ كس نمي­تواند آن را باز كند. فيض عام مربوط به همه است ولي فيض خاص،
اختصاص به مؤمنين دارد.

پس اضلال در مقبالش
هدايت است مثل تقابل عدم و ملكه يعني مثل تقابل بياض و سواد نيست بلكه مثل عمي و
بصر است. يضلّ يعني لايعطي و لايهدي. لذا همين مضمون «يضلّ الله الكافرين» يا
«يضلّ الله الظالمين»، به صورت سلب نيز بيان شده مي­فرمايد: «واله لايهدي القوم
الظالمين»، زيرا اين اضلال كيفري همان امساك رحمت خاصّه است وگرنه چيزي به نام
«اضلال» نازل نمي­شود. ضلالت اصولاً امر عدمي است. بي­راهه رفتن وجودي نيست يعني
كمال را از دست دادن، فيض را از دست دادن، عوضي و بي­راهه رفتن. پس خداي سبحان آن
رحمت خاصه را به مؤمنين مي­دهد و به كفار نمي­دهد. يك رحمت، رحمت عامه است و شامل
حال همه مي­شود «رحمتي وسعت كل شيء» وي رحمت خاصه به هر كس داده نمي­شود «والله
يختصّ برحمته من يشاء» و اين «من يشاء» را مشخص كرده است كه چه كساني هستند تا
روشن شود كه مشيّت او بر اساس حكمت است.

بنابراين، اگر خداي
حكيم، زمام هدايت و اضلال را به عهده دارد، مواردش را هم يكي پس از ديگري مشخّص
كرده كه هرگز كسي را قبل از قيام حجّت بالغه گمراه نخواهد كرد. در سوره ابراهيم،
آيه 27 چنين آمده است: «àMÎm6sVムª!$# šúïÏ%©!$# (#qãZtB#uä ÉAöqs)ø9$$Î/ ÏMÎ/$¨V9$# ’Îû Ío4quŠptø:$# $u‹÷R‘‰9$# †Îûur ÍotÅzFy$# ( ‘@ÅÒãƒur ª!$# šúüÏJÎ=»©à9$# 4 ã@yèøÿtƒur ª!$# $tB âä!$t±tƒ »- آنان كه ايمان آوردند و با تلاش خويش،
مقداري به پيش رفتند، ما در دنيا و آخرت نمي­گذاريم بلغزند و آنها را حفظ مي­كنيم
و همانا خداوند ظالمان را- حكيمانه- اضلال مي­كند و هر كاري بخواهد انجام مي­دهد.

اگر كسي عمداً به
بيراهه رفت، با استفاده نكردن از مهلت توبه و انابه، ما او را به اضلال كيفري
گمراه مي­كنيم. خداوند در آيه نشان مي­دهد اگر ما كسي را هدايت كرديم براي اين است
كه او با تلاش و كوشش خود، چندين قدم به طرف ما آمد و  اگر كسي را توفيق نمي­دهيم براي اين است كه او
با سوء اختيار خويش چندين قدم به بيراهه رفته است. ما همه امكانات را در اختيارش
گذاشتيم و او بهره­برداري نكرد خداوند مؤمنان را هم در دنيا و هم در آخرت، ثابت
قدم مي­كند و اين تثبيت، پاداشي است مخصوص مؤمنين.

در هدايت اجباري،
كمال نيست

در سورۀ نحل آيه 9
چنين آمده: «’n?tãur «!$# ߉óÁs% È@‹Î6¡¡9$# $yg÷YÏBur ֍ͬ!$y_ 4 öqs9ur uä!$x© öNà61y‰olm; šúüÏèuHødr&
»- خدا است كه راه مستقيم و معتدل را به شما بنماياند ولي ولي راه دوّم- كه مربوط
به خدا نيست- راه انحرافي است، و اگر خدا مي­خواست همۀ شما را هدايت مي­كرد. يعني:
خداوند راه مقتصد و ميانه را براي شما حتماً بيان مي­كند ولي اگر خواستيد به بي­راهه
و انحرافي برويد، آن ديگر مربوط به خدا نيست زيرا سبيل جور به خدا ارتباط ندارد. و
اگر خدا مي­خواست،‌ مي­توانست همۀ شما را به اجبار به راه مستقيم هدايت كند ولي
كمال در اين نيست كه كسي را به چيزي اجبار كنند. ولي خداوند همۀ مردم را به هدايت
بدوي، هدايت نموده است.

در همين سوره نحل
نيز، ايه 93 آمده است: «öqs9ur uä!$x© ª!$# öNà6n=yèyfs9 Zp¨Bé& Zoy‰Ïnºur `Å3»s9ur ‘@ÅÒム`tB âä!$t±o„ “ωôgtƒur `tB âä!$t±o„ »- و اگر خدا مي­خواست همۀ شما را امت واحده
قرار مي­داد ولي خداوند هر كه را بخواهد گمراه مي­كند و هر كه را بخواهد هدايت مي­كند.
اين آيه مربوط به امر اوّل است.

در سوره فاطر، آيه 8
همين مسئله هدايت امر اوّل آمده، مي­فرمايدك «أفمن زيّن له سوء عمله فرآه حسناً
فان الله يضلّ من يشاء و يهدي من يشاء»- كسي كه كار بدش را برايش زينت مي­دهند تا
جائي كه آن را نيكو مي­بيند. پس خداوند گمراه مي­كند هر كه را بخواهد و هدايت مي­كند
و هر كه را بخواهد.

پس شخصي كه با دين
آيات الهي و عقل، به سوء اختيار، راه ضلالت را پيش مي­گيرد، قابليّت دريافت فيض را
از دست داده است و با سوء اختيار، كارش به جائي رسيده كه خداوند آن رحمت خاصّه را
به او نمي­دهد. افراد زيادي هستند كه گرفتار دوست بد هستند، در قيامت مي­گويند:
«يا ويلتي ليتني لم اتخذ فلاناً خليلاًن – و اي بر من! اي كاش فلان را يار و ياور
قرار نداده بودم. خداوند در رحمت را به روي اين چنين فردي باز نمي­كند.

اين يك اصل كلّي است: در تمام مواردي كه شامل بحث ما مي­شود مي­فرمايد: دري را
كه خداوند طبق رحمت، به روي كسي باز مي­كند، كسي نمي­تواند آن درب را ببندد و دري
را كه ببندد، كسي نمي­تواند باز كند. آنجا كه خدا در رحمت را باز مي­كند، روي حكمت
است و آنجا كه درِ رحمت را باز نمي­كند، روي حكمت است «و هو العزيز الحكيم».

همه چيز به اندازه است

شما مي­بينيد دو نفر به حوزه مي­آيند كه درس بخوانند، يكي از آنها در مدّت
كوتاهي از بركات و خيرات فراواني برخوردار مي­شود. استاد خوب، شاگرد خوب، هم بحث
خوب، قرين خوب، هم حجرۀ خوب دارد و تمام علل و عوامل رشد علمي براي او فراهم مي­شود،
ولي آن ديگري كه براي درس خواندن نيامده و اهداف ديگري دارد، مي­بيني چند سال از
عمرش مي­گذرد و هيچ بهره­اي نمي­برد. اين طور نيست كه خداي سبحان بي­جهت و بي­حكمت،
به يك نفر آن همه امكانات عطا مي­كند و بي­جهت در رحمت را به روي ديگري باز نمي­كند.
«و كلّ شيء عند بمقدار»- همه چيز در نزد خداوند، به اندازه است.

و همچنين وقتي دربارۀ كفار مي­فرمايد: «فزادهم الله مرضاً»- خداوند بر بيماري
و مرضشان افزوده است. به خاطر اين است كه خودشان چنين خواسته­اند و خودشان به
بيراهه رفته­اند. همين قرآن كريم را كه عامل شفاي مؤمنين معرفي مي­فرمايد، عامل
مرض كفار مي­گردد «ãAÍi”t\çRur z`ÏB Èb#uäöà)ø9$# $tB uqèd Öä!$xÿÏ© ×puH÷qu‘ur tûüÏZÏB÷sßJù=Ïj9   Ÿwur ߉ƒÌ“tƒ tûüÏJÎ=»©à9$# žwÎ) #Y‘$|¡yz »  –
و از قرآن آنچه شفا و رحمت است بر مؤمنين نازل مي­كنيم ولي همين قرآن براي ظالمين،
اضافه زيان و خسران در بر دارد. لذا ماه مبارك رمضان- مثلاً- كه ماه عبادت است،‌
بدترين ماه براي فاسقين و تبهكاران مي­باشد زيرا شقاوتشان در اين ماه افزونتر مي­شود.
روز جمعه كه روز رحمت است،‌ بدترين روز براي منافنقين به شمار مي­آيد.

در اين باره مثلي مي­زنيم:
خداي سبحان ميوه­هاي خوب و شادابي را براي ما آفريده است. اگر كسي توانست بخورد و
آن ميوه­ها جذب بدنش بشود، فربه مي­شود ولي اگر زخم معده داشت و در برابر ميوه­ها
حساسيّت داشت، اگر همان گلابي شاداب و بامزه را بخورد، معده­اش درد مي­گيرد و
فريادش بلند مي­شود. اين گلابي به اين خوبي و شيريني، مرض كسي را كه زخم معده دارد
مي­افزايد، يا مثلاً آن آب زلال و گوارا را اگر به كسي كه تازه از اطاق عمل بيرون
آمده، بدهند و از آن بياشامد، بر دردش مي­افزايد، پس خود آن چشمه گوارا يا خود
گلابي مضر نيست. بلكه او مريض است كه نمي­تواند جذب كند و عكس العمل نشان مي­دهد.
«4y7Ï9ºx‹Ÿ2 ‘@ÅÒムª!$# ô`tB uqèd Ô$̍ó¡ãB ë>$s?ö•B »‌(سوره
غافر- آيه 34)- و همانا خداوند گمراه مي­كند كسي را كه اسراف كننده است و در آيات
و معجزات و پيامبران خدا شك و ترديد دارد. آري، كسي كه اهل اسراف و تجاوز در
كارهايش است و كسي كه در عقايدش اهل ريب و شك است، خداي سبحان اين چنين كسي را
گمراه مي­كنمد يعني فيض خود و رحمت خاصّۀ خود را به چنين انساني نمي­دهد.

در سوره شوري، آيه 13
راجع به هدايت مي­فرمايد: Žã9x. ’n?tã tûüÏ.Ύô³ßJø9$# $tB öNèdqããô‰s? ÏmøŠs9Î) 4 ª!$# ûÓÉ<tFøgs† Ïmø‹s9Î) `tB âä!$t±o„ ü“ωöku‰ur Ïmø‹s9Î) `tB Ü=‹Ï^ム»
– بر مشركين بسيار سخت و ناگوار مي­آيد كه آنان را به خدا دعوت مي­كني. و همانا
خداوند گلچين مي­كند هر كه را بخواهد.

«ª!$# ûÓÉ<tFøgs† Ïmø‹s9Î) `tB âä!$t±o„ ü“ωöku‰ur Ïmø‹s9Î) `tB Ü=‹Ï^ム»
– كسي را كه اهل انابه و توبه باشد، خداي سبحان به عنوان هدايت پاداشي، او را
هدايت مي­كند نه هر كس را. پس همانگونه كه اضلال، مال كافران و ظالمين و تبهكاران
است، در قسمت اثبات قضيه نيز هدايت، مال منيبين و توبه كنندگان است.

در سورۀ تغابن آيه 11 مي­فرمايد: «`tBur .`ÏB÷sム«!$$Î/ ωöku‰ ¼çmt6ù=s%»- اگر كسي به هدايت بدوي، ايمان
آورد، از اين پس خداوند به عنوان پاداش، قلبش را هدايت مي­كند.

در سوره مائده، آيه 16 اينچنين آمده: «“ωôgtƒ ÏmÎ/ ª!$# ÇÆtB yìt7©?$# ¼çmtRºuqôÊ͑ Ÿ@ç7ߙ ÉO»n=¡¡9$# »- هر كه راه تسليم محض را پيروي كند و رضايت خدا را كسب نمايد، خداوند هدايتش
مي­كند. اين هدايت پاداشي است كه مخصوص افراد خاصّي است؛ غير از هدايت بدوي است كه
براي همگان است. دربارۀ قرآن مي­فرمايد: «هديَّ للناس» هدايت است براي تمام بشر در
همۀ اعصار؛ اين هدايت ابتدائي است ولي دربارۀ هدايت پاداشي مي­فرمايد: مربوط به
كسي است كه تابع رضوان الهي باشد. والحمدلله رب العالمين.

ادامه دارد

مستبد به رأي!

اميرالمؤمنين (ع):

«لاتَسْتَبِدّش بِرَايِكَ فَمَنِ اسْتَبَدَ بِرايهِ هَلَك».

(غررالحكم- صفحه 811)

مستبد به رأي نباش، چه آنكس كه در رأي خود استبداد ورزد سرانجام هلاك خواهد
شد.