بيانات مقام معظم رهبري در ديدار با دانش آموزان و دانشجويان نمونه شاهد

بيانات مقام معظم رهبري در ديدار
با دانش آموزان و دانشجويان نمونه شاهد

به اطلاع خوانندگان عزيز مي رساند
چون متن سخنان مقام معظم رهبري در ديدار با دانش آموزان و دانشجويان نمونه شاهد
بعد از چاپ مجله شماره 130 به دفتر مجله رسيد. لذا در اين شماره چاپ و از نظر خوانندگان
مي گذرد.

بسم الله الرحمن الرحيم

خيلي خوشحالم از زيارت شما فرزندان
عزيز شهداي عاليقدر و يادگارهاي ارزنده بهترين جوانان و مردان اين کشور. جلسه ما
معطر است به عطر شهادت، عطر فداکاري در راه خدا که جان انسان از چنين عطري، معطر
مي شود و بهره مند مي شود.

يک مطلب با شما جوانان عزيز است،
چه پسرها و چه دخترها، يک مطلب هم با برادران زحمتکش و مسئول بنياد شهيد است.

آن مطلبي که به شما عرض مي کنم،
اين است که شما با جوانهاي معمولي کشور فرق داريد. خوب، کشور ما جوانان و
نوجوانان، دخترها و پسرهاي زيادي در حد ميليونها دارد. در بين آنها جوانان بسيار
خوب، بسيار مؤمن، واقعا فداکار، حقيقتا انقلابي و آماده زيادند و اساسا خصلت جواني
در همه جا خصلت درخشان و برجسته اي است، بخصوص در ايران اسلامي، بحمدالله جوان هاي
ما، دخترها و پسرهاي ما در هرجاي کشور هستند بطور قهري و طبيعي و خصلتي خوب هستند،
لکن شما جوانان عزيز شاهد و فرزندان شهدا يک امتيازي بر همه داري و آن امتياز اين
است که يک پيوند خونيني با اسلام، با قرآن، با انقلاب بين شما بوجود آمده است،
يعني دشمن اسلام، استکبار جهاني، قدرتمندهاي عالم، عزيزترين کس شما را که در راه
اسلام مبارزه مي کرده است از شما و از ما گرفته اند، اين چيز کمي نيست.

شهيد ما آن کسي که در جبهه هاي جنگ
مبارزه مي کند. اولا در راه اسلام مبارزه مي کند، ثانياً با خبيث ترين قدرتهاي
مستکبر عالم مبارزه مي کند.

شهيد ما در جبهه هاي جنگ براي
استقرار عدالت در عالم مبارزه مي کند، براي ريشه کن کردن زورگويي مبارزه مي کند،
براي جلوگيري از تجاوز مبارزه مي کند، براي اينکه همه دنيا، يعني همه مستکبران
دنيا دست به دست هم داده بودند تا اين نظام را، تا جمهوري اسلامي را ريشه کن
بکنند.

شهيد ما، پدر شما رفت به ميدان جنگ
و مبارزه کرد تا شهيد شد. اين مبارزه مقدس ترين مبارزه هاي عالم است و اين يک
يادگاري است در خانواده شما، شهيد براي ملت خود و کشور خود يک نوع يادگار و نشانه
عظمت و افتخار است و براي خانواده خود و فرزندان خود و همسر خود و پدر و مادر خود
يک نوع. همه اين شهدا، شهداي ملت ايرانند، شهداي ما هستند، بلکه اگر درست دقت
بکنيد شهداي امت اسلامي هستند، اي کساني که در جبهه جنگ تحميلي عليه ما، به شهادت
رسيدند مثل همين پدران شما، يا منافقين اينها را به شهادت رساندند در کوچه و
خيابان اينها تاثير داشتند در آزادي دنيا از دست کمونيسم در حقيقت همه اين کشوهايي
که از زير بار سلطه تحميلي کمونيستها و نظام الحادي کمونيستها خارج شدند مرهون منت
شهداي ما هستند. اينها چيزهايي است که با استدلال، استدلال تاريخي، استدلال علمي،
مي توان ثابت کرد فقط شعار نيست. يا فرض بفرماييد امروز که شما مي بينيد در شمال
افريقا نسيم بيداري اسلامي وزيده است و حکومتهاي وابسته در آن منطقه پايه هايشان
مشغول لرزيدن است، اين متأثر از خون پاک همين شهداي ماست، شهداي امت اسلامي هستند
پس اينها، يا فرض بفرماييد همين مسئله فلسطين. مسئله فلسطين به غربت افتاده بود
خيلي از جوانها شادي يادشان نيست، يک عده اي، چند صباحي، تفنگي دست گرفتند، بعد هم
به چرب و شيرين آمريکا و دولتهاي پولدار عربي دل باختند و تفنگ را زمين گذاشتند.
علتش هم اين بود که با اسلام و دين هيچ ارتباطي نداشتند آنها، خيلي هم پرشور و پر
حماسه خودشان را نشان مي داند لکن چون دين در کار نبود، اساسي هم نداشت، هميشه هم
چنين بوده است.

جوانان يادشان باشد، حماسه و شور
اگر با اعتقاد ديني و ايمان به خدا همراه نبود چيز نامطمئن و ناپايداري خواهد بود.
بعد که آنها تفنگها را زمين گذاشتند همه فکر کردند که قضيه فلسطين ديگر تمام شد،
ديگر کسي ازحق مردم فلسطين دفاع نخواهد کرد. ناگهان جوانهاي مؤمن و مسلمان و
فداکار و انقلابي در قلب فلسطين اشغالي، نه بيرون، توي کشورهاي اروپا، آسيا و
کنفرانس ها، بر روي سنگ فرش هاي فلسطين اشغالي 
و بيت المقدس اشغالي، جوانهايي پيدا شدند، شعار دادند و با دست خالي يک
مبارزه سختي را شروع کردند که هنوز هم ادامه دارد و انشاء الله تا پيروزي ادامه
خواهد داشت.

از کجا پيدا شد اين مبارزه زنده
ايماني، از خون شهداي ما. پس شهداي عزيز ما، اينها شهداي ملت ايران، بلکه شهداي
همه امت اسلامي هستند، فقط مربوط به خانواده هاي خود نيستند. اما شما جوانها،
بخاطر پيوند با اين خون پاکي که در راه خدا بر زمين ريخته است، يک امتيازي داريد.
اين را بايد مهم بشماريد، خودتان را سربازان حقيقي و هميشگي اسلام، انقلاب و نظام
جمهوري اسلامي بدانيد. چون پدران شما در اين راه به شهادت رسيده اند و در اين راه
عمرشان را مصرف کرده اند. شما ذخيره هاي اين انقلاب و اين کشوريد. شما کساني هستيد
و بايد باشيد که دشمنان اسلام از شما مي ترسند، در مقابله با اسلام و قرآن.

شما عناصر اصلي انقلاب و در راه
انقلاب هستيد و بايد باشيد، بايد خودتان را مجهز کنيد، آماده کنيد، هم از لحاظ
علمي و درسي و هم از لحاظ روحي، يعني قلبتان و دلتان را با خدا مرتبط کنيد، آشنا
کنيد، دلهاي شما پاک است، آماده ارتباط با خداست، با اندک مجاهدتي که در راه خدا
بکنيد، توجهي که بکنيد و پرهيزي که از گناه بکنيد، دل شما نوراني خواهد شد.

اين خاصيت جواني است و خاصيت وضع
خانوادگي شماست و برکات شهيد است، شايد راهي که در معنويت، جوانهاي معمولي، با
زحمت بيشتري بايد طي بکنند، شما به برکت خود شهيد و به برکت عنايتي که خداوند
متعال به شهدا دارد و به برکت دعاي پدرانتان که زنده هستند پيش خداي متعال، شايد
اين راه را خيلي زودتر طي بکنيد و قلب شما نوراني بشود. به دنبال نورانيت قلبتان و
جانتان هم باشيد و خودسازي فکري و علمي همچنين خودسازي روحي و قلبي براي شما لازم
است، تا انشاءالله براي آينده آن عناصر صد در صد کار آمد براي انقلاب باشيد. شما
متعلق به انقلابيد و انقلاب متعلق به شماست، شماها صاحبان انقلابيد و انقلاب و
نظام اسلامي هم همه چيز شماست. چون شما عزيزترين فردتان را در راه خدا داريد.

و اما راجع به کيفيت برخورد با
مسائل خانواده ها و فرزندان شهدا، يک جمله به مسئولين محترم بيناد شهيد عرض کنم:

بنياد شهيد يکي از ظريفترين مسئوليت
ها را بر عهده گرفته است، البته يکي از سنگين ترين مسئوليت ها هم هست، يکي از
متبرّکترين مسئوليتها هم هست،  يعني سنگيني
بار مسئوليت و مأجور بودن عند الله و درخشندگي مسئوليت در خلال مسئوليتهاي مختلف،
همراه با ظرافت، اينها همه با هم توأم است. اولا مسئولين محترم بايد قدر بدانند
اين مسئوليت را، مسئوليت بنياد شهيد و خدمت گزاري در بنياد شهيد چيزي نيست که کسي
نسبت به آن بتواند با استغنا برخورد کند. همه بايد مشتاقانه دنبال خدمت در بنياد
شهيد باشند، مشتاقانه دنبال خدمت به خانواده هاي شهدا باشند. اين افتخار است براي
هر کسي که براي بنياد شهيد و خانواده شهدا خدمت بکند. اگر چنين فرصتي گير کسي
افتاد که خدمت بکند، اين فرصت را بايد مغتنم بشمارد. اين را موهبت الهي بداند و
خود را آماده کند که جواب اين مسئوليت الهي را بدهد با تلاش خود، با کار خود با
زحمت خود. و اميدواريم حالا که جناب آقاي رحيميان اين مسئوليت سنگين را بر عهده
گرفته اند با تجربه، اطلاع و آمادگي هم که از پيش بحمدالله دارند و آن وقتي هم که
مسئول نبودند ايشان يعني آنجا مسئوليتي داشتند، لکن نه بعنوان مسئول اول، افراد
زيادي از خانواده هاي شهدا تلفني، نامه اي، اينجا از ايشان تشکر مي کردند و از
خدمات ايشان. حالا هم اميداواريم که همين روش ادامه پيدا کند و ايشان انشاء الله
اين وظيفه سنگين و با ارزش را که موهبتي از سوي پروردگار هست انشاء الله به بهترين
وجهي انجام بدهد.

آنچه که براي اين مسئولين محترم از
همه چيز مهم تر است، توجه به معنويت خانواده هاي شهدا است، نه اين که توجه به
مادّيات مي گوئيم نشود، چرا بشود، در حدي که لازم و ميسور است، آن هم يک وظيفه اي
است بايد بشود، اما مهمتر از آن اين است که روحيه اين جوانها روحيه شادي باشد، اين
جوان ها دچار مسئله رواني و عقده روحي نشوند و نباشند، اين جوانها دچار ابهام
نباشند، بدانند که پدران عزيز آنها براي چه در راه خدا اينجور فداکارانه حرکت
کردند و به شهادت رسيده اند. اين مسئله اساسي است، در نظام ما کسي بخاطر مسائل
مادي دنبال خدا راه نيافتاد و حرکت نکرد، براي معنويت رفتند. همين شهداي عزيز ما
از همه چيزشان گذشتند و رفتند در جبهه ها و به شهادت رسيدند، کسي دنبال ماديات
نبود، شهداي عزيز ما، ماديات را در راه خدا صرف کردند براي معنويات، براي روح،
براي عقيده، ايمان رفتند، آن چيزي که انسان را در حرکت او به سوي هدفها و آرمانها
کمک مي کند، ماديات نيست، او عقيده و ايمان روشن است، او اين است که بداند براي چه
حرکت مي کند و براي چه دارد راه مي رود، اين است که به انسان کمک مي کند، اين که
شما مي بينيد يک عده اي در راه خدا از هيچ مشکلي رو گردان نيستند، هرچه مشکل در
راه اينها بيشتر باشد، اينها دلشان روشنتر است و در هم نميشکنند، چون ايمانشان
ايمان قوي است.

خوب نمونه اعلا براي اين کار، امام
بزرگوارمان است، شما ديديد که امام عزير در طول اين سالهاي مبارزه و همچنين بعد از
پيروزي مبارزه و پيروزي انقلاب، با سخت ترين مشکلات ايشان مواجه بودند. يک انسان
معمولي نمي تواند اين مشکلات را تحمل کند، اين بزرگوار تحمل کرد، چرا، چون توکلش
به خدا زياد بود. چون توکلش به خدا در حد اعلا بود. چون حسن ظنش با خدا و انسش با
خدا زياد بود. ما اين را بايد در خودمان تقويت کنيم. البته خانواده هاي شهداي
عزيزمان حقوق زيادي دارند بر گردن همه و متکفل اداي اين حقوق مادي هم بنياد شهيد
است. بايستي برسد به مشکلات مادي اينها. اما تکيه اصلي بايد بر روي معنويات باشد.
بر روي توضيح و توجيه و هدايت و روشن کردن دل و روشن کردن آن شمع ايمان در درون يک
يک افراد، اين بايد باشد و اين چيزي است ممکن، و من يک وقتي در سالهاي گذشته عرض
کردم به آقايان، متاسفانه آن وقت ترتيب اثر داده نشد به اين حرف. ما گفتيم 50 درصد
بنياد شهيد را بگذاريد جنبه فرهنگي، اگر فرض کنيم که جسم و روح در يک تقسيم پنجاه،
پنجاه قرار مي گيرند، خيلي خوب، پنجاه درصد تلاش و کار و فعاليت و پول و امکان و
وقت در بنياد شهيد صرف مسائل معنوي بشود، مسائل فرهنگي بشود، اين جوانهاي پاکيزه،
اين جوانهاي مؤمن، اين پسرها و دخترهاي خالص و ناب، اينهايي که از اساس با شهادت
رشد کرده اند و با نام شهادت بزرگ شدند، قلبشان منور به نور شهادت است. ما اينها
را با خودمان نبايد مقايسه کنيم، اين جوانان، پاک و روشن و منورند، اينها بهترين
عناصر اين انقلاب هستند و مي توانند باشند.

کار فرهنگي بايد روي اينها انجام
بگيرد، دشمن بايد مأيوس بشود از خانواده هاي شهدا، من ديده بودم پسر شهيد را و
فرزندان شهيد را که بهترين افراد محيط اجتماعي خودشان بودند از لحاظ اوج روحي و
معنوي، اصلا انسان به گرد اينها نمي رسيد، بعضي ها را هم برخورد کرده بوديم که
متأسفانه، نه اين جور نبودند، با اينکه خانواده شهيد بودند، اين چيزي است که فقط
با کار فرهنگي تدارک مي شود و اميدواريم که کار بشود.

من عرض آخرم به دخترها و پسرها و
نوجوانان ها و جوان ها که بحمدالله بزرگ هم شدند، بچه هاي شاهد، عزيزان ما، هرکدام
مردي و زني هستند و کاري در جامعه بر عهده اينهاست، آن نور شهادت را فراموش نکنيد
و آن فداکاري که آنها کرده اند، آن را هميشه به ياد داشته باشيد، بدانيد که
استکبار آنها را کشت، دشمن اسلام آن ها را شهيد کرد.

دست مرموزي که امروز هم با اسلام
روبروست، همان دست مرموز در مبارزه با اسلام بود که پدر شما با او به جنگ برخاست و
اين دست مرموز هنوز هم هست، اين دشمن غدار هم هنوز هم هست و ما بايد با او مبارزه
کنيم و ما آماده هستيد و مسئولين همه آماده هستند، ملت هم آماده است براي مبارزه
با دشمنان خونخوار و غدّار جهاني و آرزوي ما اين است که در اين راه همان سرنوشتي
را داشته باشيم که پدران شما داشتند و شهدا داشتند، اين آرزوي ماست، بزرگترين
افتخار براي کسي که در راه خدا قدم برمي دارد، اين است که مرگ او هم در راه خدا
باشد و کشته شدن در راه خدا باشد. اين افتخاري است که شهداي ما به آن رسيدند، ما
هم منتظر و آرزومنديم که انشاء الله به اين افتخار نائل بشويم.

خداوند ان شاءالله همه شما را موفق
و مؤيد بدارد و ان شاء الله برگرديد و بر سر کار و درس و مشاغل مهم خودتان، با
روحيه خوب و خودتان را آماده کنيد براي پيشرفت ها و ان شاء الله قلب مقدس ولي عصر
ارواحنا فداه از همه شما راضي و خشنود باشد.

والسلام عليکم و رحمة الله و
برکاته

(11/6/71)