حضرت معصومه س ؛ اختر تابان آل محمد ص


اشاره:
در ميان دختران امام هفتم حضرت موسى بن جعفر(ع) از همه برتر, حضرت معصومه(س) بود, كه او را با عنوان ((فاطمه كبرى)) مى خواندند. مطابق قرائن, مادر او همان مادر حضرت رضا(ع), حضرت نجمه(س) بود, كه او را به خاطر طهارت و پاكى معنوى, ((طاهره)) مى خواندند.
حضرت معصومه (س) در روز اول ذيقعده سال 173 هجرى قمرى, در مدينه چشم به جهان گشود, و در روز دوازدهم ربيع الثانى سال 201 در 28 سالگى از اين جهان, رخت بربست.(1)
روز ولادت و وفات او, در مدارك معتبر, ديده نشده, ولى همان گونه كه بعضى از بزرگان گفته اند: ((انصاف اين است كه با توجه به رواياتى كه در مورد روز وفات آن حضرت, از دهم, يازدهم و دوازدهم ربيع الثانى نقل شده, مناسب و شايسته است كه اين سه روز را به عنوان ايام معصوميه, مراسم سوگوارى برگزار كرد.)) همان گونه كه مسوولين و توليت آستانه مقدسه حضرت معصومه(س) در سالهاى اخير همين كار را شروع نموده, و اين سنت خوب, به جريان افتاده است, و اين سه روز به عنوان ((ايام معصوميه)) رسميت يافته است. به اميد آن كه در اين ايام در ساير مساجد و محافل, چه در قم و چه در شهرهاى ديگر, از آن بانوى باعظمت كه فاطمه ديگرى از آل محمد(ص) و اختر تابنده ولايت است, تجليل شايان گردد, و خاطره زندگى پربار و درخشانش, تجديد شود.

مقام علم و طهارت حضرت معصومه (س)
مى دانيم كه كمال و شخصيت انسان بستگى به علم و پاكى او دارد, او هرقدر در اين راستا به پيش رود, كاملتر و ممتازتر خواهد بود, چنان كه در قرآن مى خوانيم: ((ان اكرمكم عندالله اتقاكم;(2) همانا گرامى ترين شما در پيشگاه پروردگار, پاكترين شما است.)) و نيز مى خوانيم: ((يرفع الله الذين آمنوا منكم والذين اوتوا العلم درجات;(3) خداوند كسانى را كه ايمان آورده اند, و كسانى را كه علم به آنان داده شده, درجات عظيمى مى بخشد.))
كمالات حضرت معصومه(س) در حدى است كه از فرازهاى زيارتنامه اش كه از حضرت رضا(ع) نقل شده فهميده مى شود كه او دختر روح و جسم پيامبر اكرم(ص) و حضرت زهرا(س) و خديجه كبرى(س) و امامان معصوم(ع) است.
و در فرازى از اين زيارتنامه آمده است: ((يا فاطمه اشفعى لى فى الجنه, فان لك عندالله شانا من الشان; اى فاطمه! مرا در بهشت شفاعت كن, چرا كه براى تو در پيشگاه خداوند, مقامات و درجات بسيار ارجمند است.))(4)
و در فرازى از زيارتنامه غير معروفه آن حضرت, كه آن هم از معصومين(ع) نقل شده, خطاب به آن حضرت مى خوانيم: ((السلام عليك ايتها الطاهره الحميده البره الرشيده التقيه النقيه الرضيه المرضيه; سلام بر تو اى پاك سرشت و پاك روش, اى ستوده, اى نيكوكار, اى بانوى رشد يافته و پاك و پـاكيـزه, و اى بـانوى شايسته و پسنديده.))(5)
در اين فراز, حضرت معصومه(س) با هشت لقب, كه هر كدام بيانگر يكى از ابعاد شخصيت اوست, تمجيد شده است.
و نيز در فرازى از همين زيارتنامه آمده است: ((السلام عليك يا فاطمه بنت موسى بن جعفر و حجته و امينه; سلام بر تو اى فاطمه دختر موسى بن جعفر(ع) و حجت و امين موسى بن جعفر(ع).))(6)
جالب اين كه با اين كه نام حضرت معصومه(س), فاطمه است, او را معصومه گويند, اين لقب را كه بيانگر مقام عصمت و اوج طهارت او است, بنا به روايتى, حضرت رضا(ع) به خواهرش حضرت معصومه(س) داده, آن جا كه فرمود: ((من زار المعصومه بقم كمن زارنى; كسى كه معصومه را در قم زيارت كند, مانند آن است كه مرا زيارت كرده است.))(7)
جالبتر اين كه امام صادق(ع) سالها قبل از ولادت حضرت معصومه(س) سخن از قم به ميان آورد, و آن را به عنوان حرم امامان(ع) ستود, آن گاه فرمود: ((تقبض فيها امراه من ولدى اسمها فاطمه بنت موسى, و تدخل بشفاعتها شيعتى الجنه باجمعهم; در قم بانويى از فرزندان من كه نامش فاطمه دختر موسى(ع) است از دنيا مى رود, بانويى كه به شفاعت او همه شيعيانم داخل بهشت مى گردند.))(8)

شباهت حضرت معصومه (س)به حضرت زهرا(س)
از گفتنى ها در شان و مقام حضرت معصومه(س), آن كه: از يكى از علماى معروف نجف اشرف مرحوم آيه الله مستنبط(ره) نقل شده كه گفت: از كتاب ((كشف اللئالى)) كه نسخه خطى آن در كتابخانه شوشترىهاى نجف موجود است, روايت شده: روزى جمعى از شيعيان براى دريافت پاسخ پرسشهاى خود, به محضر امام كاظم(ع) رهسپار شدند, آن حضرت مسافرت كرده بود نظر به اين كه آنها ناگزير به مراجعت بودند, پرسشهاى خود را نوشتند و به افراد خانواده امام كاظم(ع) تحويل دادند, تا در سفر بعد به آن نايل شوند, هنگام خداحافظى ديدند حضرت معصومه(س) پاسخ پرسشهاى آنها را نوشته و آماده كرده است, آنها شادمان شدند و آن را گرفتند. هنگام مراجعت در مسير راه با امام كاظم(ع) ملاقات نمودند, و ماجرا را به عرض رساندند, امام آن نوشته را از آنها طلبيد و مطالعه كرد, و پاسخهاى حضرت معصومه(س) را درست يافت, سه بار فرمود: ((فداها ابوها; پدرش به فدايش باد.))(9)
اين موضوع در زمانى رخ داد كه حضرت معصومه(س) خردسال بود, و در اين هنگام حدود ده سال داشت.
اين ماجرا انسان را به ياد حضرت فاطمه زهرا(س) مى اندازد كه پيامبر اكرم(ص) در شان او به طور مكرر فرمود ((فداها ابوها; پدرش به فدايش باد.))(10)
ماجراى ديگرى كه بيانگر شباهت حضرت معصومه(س) به حضرت زهرا(س) است اين كه: بعضى از شاگردان مرحوم آيه الله العظمى نجفى مرعشى(ره) بارها از ايشان شنيده اند, كه ايشان در درس خود مى فرمود: من در نجف اشرف چشم به جهان گشودم, پدر و مادرم در آن جا سكونت داشتند, در همان جا بزرگ شدم, علت آمدن من به قم اين بود كه: پدرم مرحوم آيه الله سيد محمود مرعشى, چهل شب در حرم حضرت على(ع) به عبادت به سر برد, به اين اميد كه به طريقى محل قبر شريف جده اش حضرت زهرا(س) را بيابد, براى حصول به اين مقصود, ختم مجربى را (يعنى يكى از دعاهايى را كه استجابت آن به تجربه رسيده, به طور مكرر با حضور قلب و خلوص) چهل شب خواند, شب چهلم اندكى خوابيد, در عالم خواب, امام صادق(ع) يا امام باقر(ع) را ديد كه به او فرمود: ((خداوند به خاطر مصالحى قبر حضرت زهرا(س) را براى همه مخفى نموده است, اگر مى خواهى به موهبت زيارت مرقد حضرت زهرا(س) برسى, مرقد حضرت معصومه(س) را كه بانوى بزرگوار اهل بيت(ع) است زيارت كن, و به دامن او چنگ توسل بزن)) آيه الله العظمى مرعشى نجفى(ره) افزود: از اين رو من طبق سفارش پدر, به قصد زيارت مرقد مطهر حضرت معصومه(س) از نجف به قم آمدم, و در قم به اصرار موسس حوزه علميه قم, حضرت آيه الله حائرى (ره) ماندگار شدم, شصت سال است كه هر روز من, نخستين زائر حضرت معصومه(ص) هستم.))
بنابراين مرقد حضرت معصومه(س) تجليگاه مرقد منور حضرت زهرا(س) است, و با زيارت آن, گويا مرقد حضرت زهرا(س) زيارت شده, و همان مقصود به دست آمده است.

دفاع حضرت معصومه (س)از حريم ولايت
يكى از شباهتهاى حضرت معصومه(س) به حضرت زهرا(س) دفاع او از حريم ولايت و مقام عظيم رهبرى صحيح اسلامى بود, تا آن جا كه حضرت زهرا(س) در اين راه به شهادت رسيد. حضرت معصومه(س) نيز مطابق پاره اى از روايات, در همين مسير به شهادت رسيد.
توضيح اين كه: همان گونه كه حضرت زهرا(س) با استدلال و گفتار استوار خود, رهبرى حق را مشخص و تاييد مى كرد, حضرت معصومه(س) نيز در اين راستا مى كوشيد, و به نقل روايات مى پرداخت, به طورى كه به عنوان ((عالمه محدثه)) خوانده مى شد.
يكى از روايات او در مورد ماجراى غدير است, كه با ذكر سلسله سند آن را نقل نموده است.(11)
روايت ديگر او در اين زمينه, نقل حديث ((منزلت)) است, كه پيامبر اكرم(ص) مطابق اين حديث, به حضرت على(ع) فرمود: ((نسبت تو به من همانند نسبت هارون به موسى(ع) است, جز اين كه بعد از من پيامبرى نخواهد بود.))(12)
روايت ديگر او با چند واسطه به رسول خدا مى رسد كه فرمود: ((الا من مات على حب آل محمد مات شهيدا; آگاه باشيد! كسى كه با حب آل محمد(ص) از دنيا رفت, شهيد از دنيا رفته است.))(13)
روايت ديگر او, روايت معراجيه است, كه حضرت معصومه(س) آن را, با چند واسطه, از حضرت زهرا(س) نقل مى كند كه پيامبر(ص) فرمود: در شب معراج, وارد بهشت شدم, بر روى پرده درگاه قصر بهشت ديدم چنين نوشته شده: ((لااله الا الله, محمدا رسوله, على ولى القوم; خدايى جز خـداى يكتـا و بى همتا نيست, محمد رسول خدا است, و على(ع) رهبر مردم است.))
و بر روى پرده درگاه قصر ديگرى ديدم, نوشته بود: ((شيعه على هم الفائزون; شيعيان على(ع) كسانى هستند كه رستگارند.)) به جبرئيل گفتم: اين قصر, از آن كيست؟
در پاسخ گفت: ((از آن پسر عمو و وصى تو على بن ابى طالب است… .))(14)
سرانجام حضرت معصومه(س) يك سال پس از هجرت حضرت رضا(ع) به خراسان, از مدينه به سوى خراسان رهسپار شد, تا غم پرسوز فراق برادر را به پايان رساند, و از نزديك يار دلسوز مقام رهبرى گردد, و در غم و شادى برادر و رهبرش, حضرت رضا(ع) شريك شود, مطابق پاره اى از روايات, هنگامى كه به ساوه رسيد, دشمنان خاندان رسالت, در يك جنگ نابرابر, برادرش هارون و جمعى از بستگان و همراهانش را به شهادت رساندند, و در ظرف غذاى آن حضرت, زهر ريخته, و آن حضرت را از اين طريق مسموم كردند كه بيمار شد و از ساوه به قم آمد و پس از شانزده يا هفده روز در سنين جوانى (28 سالگى) به شهادت رسيد.(15)

به اين ترتيب آخرين كوشش خود را در گفتار و رفتار, براى تثبيت رهبرى حق, انجام داد, و با اتخاذ چنين شيوه اى, همواره به شيعيان و مردان خدا پيام داد كه در راه تقويت رهبرى حق هيچ گونه دريغ ننمايند.
كوتاه سخن آن كه: از مجموع آنچه كه پيرامون شان و مقام حضرت معصومه(س) گفته شده, چنين فهميده مى شود كه او يك بانوى عادى نيست, بلكه از بانوان بسيار ارجمند, و جلوه بسيار تابان از آل محمد(ص) است, براى او به خصوص, از امامان معصوم(ع) زيارتنامه نقل شده, و در شان پاداش زيارت او مطالب بسيار ارجمندى گفته اند, از جمله امام صادق(ع) فرمود: ((من زارها وجبت له الجنه; كسى كه او را زيارت كند بهشت بر او واجب مى گردد.))(16)
بر همين اساس علماى ربانى و فقهاى بزرگ, همواره با كمال تواضع, كنار مرقد آن بانوى باعظمت اسلام مىآمدند و مىآيند, و آن شفيعه بزرگ درگاه الهى را واسطه بين خود و خدا قرار داده و مى دهند, در اين جا نظر شما را به سه نمونه زير جلب مى كنيم:

1 ـ ملا صدرا در كنار مرقدحضرت معصومه(س)
عالم ربانى و حكيم صمدانى, صدرالدين محمد بن ابراهيم شيرازى, معروف به ملا صدرا و صدرالمتالهين كه از حكما و علماى بزرگ دوره صفوى است, مدتى از عمر پربار خود را در روستاى كهك (چند فرسخى قم) به سر برد, اين مرد بزرگ, هرگاه با مشكلات پيچيده علمى رو به رو مى شد, كنار مرقد مطهر حضرت معصومه(س) مىآمد, و با توسل به آن اختر فروزان ولايت, به مقصود خود نايل مى شد و مشكلات علميش حل مى گرديد.(17)
دو شاگرد برجسته ملاصدرا, به نامهاى: ملا محسن فيض كاشانى, و مولى عبدالرزاق لاهيجى ملقب به فياض كه هر دو از حكما و علماى برجسته و فرزانه بودند و هر دو داماد ملاصدرا شدند, بر اثر كسب علم در پرتو عنايات خاصه حضرت معصومه(س) و در جوار آن بى بى دو عالم و منبع فيض به درجه عالى رسيدند, و هر دو به خاطر استفاضه از آن منبع فيض, به فيض و فياض معروف گرديدند, و به گفته بعضى وجه نامگذارى مدرسه فيضيه نيز به خاطر فيض بخشى حضرت معصومه(س) و مستفيض شدن فيض كاشانى و فياض لاهيجى, از آن سرچشمه فيض, در اين مدرسه, بود, از اين رو داراى اين نام باشكوه و ماندگار شد.
آرى, حضرت معصومه(س) در اقامت هفده روزه خود در قم, حوزه علميه را بقاى جاودانه بخشيد, و همواره پشتيبان محكمى براى حوزه بود و چون خورشيد بر آن نورافشانى كرد, و در نتيجه هزاران فرهيخته و دانش پژوه, و دهها مراجع بزرگ و حكماى نامدار, و اساتيد برجسته و عالمان ربانى و عارفان وارسته را به جهان تشيع ارزانى داشت, و اين برنامه همچنان بيش از پيش ادامه دارد.

2 ـ تواضع آيه الله العظمى بروجردى در برابرمرقد حضرت معصومه(س)
مرجع كل حضرت آيت الله العظمى بروجردى (ره) مكرر كنار مرقد مطهر حضرت معصومه(س) مىآمد و در برابر عظمت مقام آن جلوه پرفروغ كوثر, با تواضع خاص, تضرع مى كرد و با تجليل و احترام و احترام ويژه اى, آن بانوى عظما را در پيشگاه خدا واسطه قرار مى داد.
از گفتنى ها اين كه: در آن عصر, شاه عربستان سعودى به ايران آمد, و هدايايى براى مرجع كل آيه الله العظمى بروجردى فرستاد, آقا از ميان آن هدايا, چند قرآن و مقدارى از پرده كعبه را پذيرفت, و بقيه را رد كرد, در ضمن شاه عربستان تقاضاى ملاقات با آقاى بروجردى كرده بود, و اين تقاضا توسط سفير عربستان, به آقا ابلاغ شد, ولى آقاى بروجردى آن را رد كرد, وقتى كه از علت آن پرسيدند, فرمود: ((اين شخص (شاه عربستان) اگر به قم بيايد[ به خاطر اين كه وهابى است, به زيارت مرقد مطهرحضرت معصومه(س) نمى رود] اگر او به زيارت حضرت معصومه(س)نرود, به مقام ارجمند حضرت معصومه(س) توهين خواهد شد, و من به هيچ وجه, چنين امرى را كه توهين غيرمستقيم به حضرت معصومه(س) است نمى پذيرم و تحمل نمى كنم.))(18)

3 ـ حضرت معصومه(س) در اشعار امام خمينى(ره)
حضرت امام خمينى(ره) با معرفت و تواضع ويژه اى, كنار مرقد مطهر حضرت معصومه(س) مىآمد, و در برابر عظمت او تعظيم مى كرد, و او را بين خود و خداوند بزرگ, واسطه قرار مى داد, امام خمينى(ره) كه به شدت به خاندان نبوت, دل بسته بود, به خصوص براى حضرت معصومه(س) مقام بسيار ارجمندى قائل بود تا آنجا كه در قصيده اى, آن حضرت را با حضرت زهرا(س) مقايسه كرده, و عظمت آن گوهر عصمت را در آن اشعار (كه شامل 43 بيت است) ترسيم نموده, كه در بخشى از آن اشعار, چنين آمده است:
دختر چون اين دو از مشيمه قدرت
نامد و نايد دگر هماره مقدر
آن يك امواج علم را شده مبدا
وين يك افواج حلم را شده مصدر
آن يك بر فرق انبيإ شده تارك
وين يك اندر سر, اوليا را مـغفر
آن يك در عالم جلالت, كعبه
وين يك در ملك كبريايى مشعر
لم يلدم بسته لب و گرنه بگفتم
دخت خدايند اين دو نور مطهر
آن يك خاك مدينه كرد مزين
صفحه قم را نموده اين يك, انور
خاك قم اين كرد, از شرافت, جنت
آب مدينه نموده آن يك, كوثر
زيبد اگر خاك قم به عرش كند فخر
شايد گر لوح را بيابد همسر
خاكى عجب خاك, آبروى خلايق
ملجا بر مسلم و پناه به كافر (19)

پاورقي ها:پاورقيها: 1 ) شيخ على نمازى, مستدرك سفينه البحار, ج8, ص;257 عباس فيض, گنجينه آثار قم, ج1, ص;386 علامه بحرانى, عوالم العلوم, ج21, ص328. 2 ) حجرات (49) آيه13. 3 ) مجادله (58) آيه11. 4 ) علامه مجلسى, بحارالانوار, ج102, ص267. 5 ) شيخ محمد على بن حسين كاتوزيان, انوار المشعشعين, ج1,ص211. 6 ) همان. 7 ) شيخ ذبيح الله محلاتى, رياحين الشريعه, ج5, ص35. 8 ) علامه مجلسى, بحارالانوار, ج60, ص228. 9 ) على اكبر مهدى پور, كريمه اهلبيت, ص63 و 64. 10 ) علامه مجلسى, بحارالانوار, ج43, ص88. 11 ) علامه امينى, الغدير, ج1, ص197. 12 ) همان. 13 ) شيخ محمد رازى, گنجينه دانشمندان, ج1, ص16 و 17, به نقل از كتاب اللولو الثمينه. 14 ) علامه مجلسى, بحارالانوار, ج68, ص76 و 77 (به طور تلخيص) 15 ) جعفر مرتضى عاملى, الحياه السياسيه للامام الرضا(ع), ص428. 16 ) علامه مجلسى, بحارالانوار, ج48, ص317, به همين مضمون روايات ديگرى نيز وجود دارد, شرح بيشتر اين مطلب را در كتاب ((حضرت معصومه (س) فاطمه دوم)) نوشته نگارنده, بخوانيد. 17 ) شيخ محمد رازى, گنجينه دانشمندان, ج1, ص39. 18 ) به نقل از آيه الله شيخ لطف الله صافى. 19 ) حضرت امام خمينى, كليات ديوان اشعار, ص253 ـ 257.