گفته ها و نوشته ها

 

گفته ها و نوشته ها

نماز واپسين

پيشوايان معصوم(عليهم السلام) از ما خواسته اند: هر نمازى كه مى خوانيم آخرين نماز بدانيم; مانند نماز كسى كه با همه جهان خداحافظى مى كند.
امام صادق(عليه السلام) به[ عبدالله بن ابى يعفور] فرمود:
اى عبدالله! هرگاه نماز مى گزارى همچون نماز وداع كننده اى بگزار كه نگران است هرگز نمازى نخواند. پس ديدگان خود را به سجده گاهت بدوز, اگر بدانى در آن حال ندانى كه چه كسى در اطراف توست, آن گاه نمازت را نيكو به جا خواهى آورد.
پس (اى عبدالله) بدان كه در برابر كسى ايستاده اى كه تو را مى بيند, هر چند تو او را نمى بينى)
(وسائل الشيعه, ج4, ص685)

از سوگند خوردن زياد بپرهيزيد

امام حسين(عليه السلام) فرمود: از سوگند ياد كردن زياد بپرهيزيد, زيرا انسانى به خاطر يكى از موارد زير سوگند ياد مى كند:
1. در خود احساس كمبود مى كند و سوگند مى خورد تا مردم او را تصديق كنند.
2. از آوردن دليل ناتوان است, از اين رو سوگند را وسيله استحكام سخنش قرار مى دهد.
3. در بين مردم متهم شده است, به طورى كه جز با سوگند, حرفش پذيرفته نمى شود.
4. گاهى نيز به اين عمل عادت كرده و بى جهت سوگند ياد مى كند.
(نهج الشهاده, ص350)

عزت خود را نفروشيد

عثمان در عصر خلافت خود كيسه پولى به غلامش داد و گفت: اين كيسه را به ابوذر بده, اگر پذيرفت تو را آزاد مى كنم.
غلام كيسه را گرفت و با شوق تمام نزد ابوذر آمد و آن كيسه را به او داد, اما هرچه اصرار كرد نپذيرفت. غلام گفت: اى ابوذر! آزادى من بستگى به پذيرش تو دارد, اگر اين كيسه پول را نپذيرى من آزاد نخواهم شد.
ابوذر ـ كه حاضر نبود به هيچ وجهى عزت خود را در برابر عثمان پايمال كند ـ گفت: اگر آزادى تو در پذيرفتن من است, ولى پذيرفتن من موجب بردگى خودم نسبت به عثمان مى شود.
(كشكول شيخ بهايى, ج1, ص263)

نشانه منافق

نشانه منافق سه چيز است: هنگام سخن, دروغ مى گويد, وقتى وعده مى دهد تخلف مى كند و هنگامى كه نزد او امانتى بگذارند خيانت مى نمايد, چنين كسى منافق است; هرچند روزه بگيرد و نماز بخواند و خود را مسلمان بداند.
(تفسير نمونه, ج7, ص137)

عبرت گرفتن از دنيا

اگر انسان دنيا را از روى شهرهاى ويران شده و خانه هاى درهم فرو ريخته بشناسد, خواهد ديد كه دنيا, تذكر دهنده اى دلسوز و واعظى گوياست و همچون دوستى مهربان است كه در رسيدن اندوهى به انسان بخل مى ورزد.
(نهج البلاغه, خطبه223)

آموختن قرآن

حضرت على(عليه السلام) مى فرمايد:
قرآن را بياموزيد كه بهترين گفته هاست, در آن تدبر كنيد كه بهار[ و نشاط بخش] قلب هاست, از روشنايى آن شفا بجوييد كه شفابخش بيمارى سينه هاست, آن را به خوبى تلاوت كنيد كه سود بخش ترين داستان هاست. دانشمندى كه به غير علمش عمل كند چون نادان سرگردانى است كه از جهالت به هوش نمىآيد, بلكه حجت و دليل بر او تمام تر, حسرت و افسوس بر او ثابت تر و سرزنش او در پيشگاه خداوند بيشتر است.
(نهج البلاغه, نامه 31)

اقسام برادرى

برادران بر دو گونه اند: 1. واقعى و مورد اطمينان. 2. ظاهرى و زبانى.
اما برادران واقعى, همانند دست و بازو و ثروت اند. پس به برادرى كه اطمينان دارى, مال و دست يارى ببخش و با دوستان يك رنگش دوست و با دشمنانش دشمن باش. رازش را بپوشان, يارى و نيكى هايش را آشكار ساز. البته بدان كه چنين دوستانى از كبريت احمر ناياب ترند!!
اما دوستان ظاهرى كه تو از آنان لذت خود را مى برى, به همان اندازه كه خوشرويى و خوش گويى مى كنند با ايشان خوش بگو و خوشرويى كن.
(غرر الحكم, ج1)

فرازهايى از پيام مقام معظم رهبرى دام ظله درباره نماز:

1. نماز با حضور و با توجه, انسان را از پوچى و بى هدفى و ضعف مى رهاند و افق زندگى را در چشمش روشن مى سازد و به او اهميت و اراده و هدف مى بخشد و دل او را از ميل به كج روى و گناه و پستى نجات مى دهد.
2. انسان هميشه به نماز محتاج است و در عرصه هاى خطر, محتاج تر.
3. هيچ وسيله اى محكم تر و دايمى تر از نماز براى ارتباط ميان انسان و خدا نيست.
4. مبتدىترين انسان ها رابطه خود با خدا را به وسيله نماز آغاز مى كنند; برجسته ترين اولياى خدا نيز بهشت خلوت انس خود با محبوب را در نماز مى جويند.
5. كلمات و اذكار نماز, هر يك خلاصه اى است كه به بخشى از معارف دين اشاره مى كند و به طور مكرر و پى در پى آن را به ياد نمازگزار مىآورد.
6. مردم ما و جامعه ما و به خصوص جوانان ما كه اكنون بار امانت سنگينى را بر دوش گرفته اند, بايد نماز را منبع قدرتى لايزال بدانند و در برابر جبهه فساد و بى عدالتى و كجروى كه امروز بشريت را تهديد مى كند, از نماز و ياد خدا نيرو بگيرند.
7. از كودك دبستانى تا پژوهشگر دوره هاى عالى, هر يك در فراخور ذهن و معرفت خود, مى توانند در راه شناختن نماز و رازهاى آن قدم هايى بردارند و با ناشناخته هايى آشنا شوند.
8. فلسفه نماز, تحليل رازها و رمزهاى آن, با زبان هنر در معرض ديد همگان قرار گيرد تا هر كس به قدر ظرفيت خود از آن متمتع گردد.
9. حقيقت آن است كه در كار معرفى نماز كوتاهى هاى زيادى شده است و نتيجه آن كه نماز هنوز جايگاه شايسته خود را, حتى در نظام اسلامى ما, به دست نياورده است.
10. سخنان سنجيده و افكار بلند در بازشناسى نماز, فراهم و در معرض ذهن و دل دانشجويان و دانشآموزان گذاشته شود.
(پيام مقام معظم رهبرى درباره نماز, /16 7 / 70)