پيام آشنا به امّت پاسدار اسلام‏

  مقدمه
[آقاى حاج حسين شامى عضو سابق شوراى مركزى حزب اللّه لبنان و از مسئولين برجسته فعلى آن مى‏باشند. وى در دهه 60 هجرى شمسى مسئوليت دفتر نمايندگى حزب اللّه در تهران را عهده‏دار و در ايام حضور خود در ايران همكارى نزديكى با نشريه پاسدار اسلام داشته و مقالاتى چند از ايشان در نشريه به رشته تحرير درآمده است.
مقاله حاضر كه توسط ايشان به مناسبت بيست و پنجمين سالگرد پيروزى انقلاب اسلامى تهيه و به خانواده محترم مجله پاسدار اسلام تقديم گشته است جهت بهره بردارى خوانندگان محترم ارائه مى‏گردد.] انقلاب مستمر
در ابتداء تبريكات خالصانه خود را به مناسبت بيست و پنجمين سالگرد پيروزى انقلاب شكوهمند و مبارك اسلامى ايران به محضر رهبر امّت و ولى امر مسلمين حضرت امام خامنه‏اى «دام ظله العالى» و ديگر مسئولين محترم و امت بزرگ ايران تقديم و اميد آن دارم كه اين انقلاب اسلامى مقدّس همچنان به مثابه محرّك، مقوم و الهام بخش نظام جمهورى اسلامى ايران و اصول پايه‏گذارى شده آن توسط بنيانگذار جمهورى اسلامى حضرت امام خمينى (قدس سره) به عنوان مبانى حركت نظام اسلامى در ابعاد داخلى و خارجى پايدار و استوار باقى ماند. با اغتنام فرصت، يادآورى و تأكيد مجدّد بر آنچه كه ملّت ايران قدرت و توانمندى خلق چنين پيروزى و حماسه بزرگ را عطاء نمود يعنى التزام و پيروى محض بنيانگذار آن از راه پيامبران و ائمه عليهم السلام براى آنها و ساير ملل مسلمان و مستضعف نه تنها مناسب و مفيد بوده بلكه بازگشت و تمسّك به آن جهت گذر از مشكلات داخلى و تهديدات جديد و گسترده دشمنان كه بطور متّحد و يكپارچه بدان قيام نموده‏اند ضرورى و اجتناب‏ناپذير خواهد بود.
هر چند كه برگزارى مجالس جشن سالگرد پيروزى انقلاب امرى شايسته و زيباست وليكن زيباتر و شايسته‏تر است كه در اين ايام هر شخص فرصتى را نيز براى بررسى عملكرد خود و قضاوت عادلانه در مورد نحوه تعامل خود با انقلابى كه با تشكيل دولت و نظام اسلامى رسالت آن پايان يافته تلقى نمى‏گردد اختصاص دهد. پايان نيافتن انقلاب با تشكيل حكومت و دولت امرى طبيعى است چرا كه انقلاب محرم اصلى دولت و حكومت بوده و بدون آن حتى براى لحظه‏اى حكومتى كه بر پايه انقلاب شكل گرفته قادر به ادامه حيات و حركت نخواهد بود و بدين سبب انقلاب و اصول آن براى هميشه بايد در قلبها و عقلهاى صاحبان آن شعله‏ور و پايدار باقى مانده و از اين ديدگاه هيچگونه تعارضى بين تشكيل حكومت و استمرار انقلاب وجود نخواهد داشت. اگر اين انقلاب بود كه دگرگونى‏ها را در محيط و جامعه فاسد و منحرف گذشته خلق نمود بايد همچنان بطور زنده و پويا و قدرتمند باقى مانده تا حكومت اسلامى را از ابتداى تولد تا تكامل نهايى آن به عنوان پديده‏اى تمدّن آفرين كه قادر به پاسخگويى به همه نيازهاى مادى و معنوى و در همه زمانها و مكانها و شرايط بوده يارى و پشتيبانى نمايد. بدين گونه حكومت اسلامى با جذابيّت و تأثيرگذارى قوى توانايى ايجاد حركتهاى بزرگ در ميان مردم و تبديل آنها به نيروى عظيم خلاق و مؤثر را يافته كه امواج متلاطم و توفنده آن همه نقاط ضعف را در خود حل نموده و به آن قدرت پالايش و استمرار و تأثيرگذارى در محيط و حيات بخشى به ملتهاى دربند حكومتهاى مستبد و فاسد را اعطاء خواهد نمود. يقيناً حكومت‏ها و ملتهايى كه فرهنگ جهاد و انقلاب و تحويل از آنها رخت بربسته و به افتخارات قومى و قبيله‏اى قديم خود دل بسته‏اند در گذر زمان به توده‏هاى بى‏اثر انسانى و كتابها و ورقه‏هاى بى ارزش تاريخى تبديل خواهند شد كه در هيچ بازارى خريدار نداشته و دارايى‏ها و ثروتهاى آنها فرصتى براى انباشت ثروت و قدرت و سلطه‏جويى ديگران خواهد گرديد.
حقيقت اسلام به عنوان يك پيام آسمانى به زمينيان، انقلابى است الهى و مستمر براى كل انسانها و كل جوامع و بدين سبب جهت تطابق با دگرگونى‏ها و واقعيتهاى عصر خود و همسانى با نيازهاى عصر حاضر و پاسخگويى به نيازهاى گسترده عصرها و نسلهاى آينده و متناسب با تحولات علمى و اجتماعى آنها ناگزير از پذيرش تحوّل و دگرگونى مستمر در درون خود و از سوى خالقان متولّيان آن مى‏باشد.پر واضح است كه هدف و مقصود از طرح چنين تحوّلى، دگرگونى و تغيير در اصول و پايه‏هاى اساسى اين دين الهى نبوده و بلكه منظور استفاده و بهره‏گيرى لازم از محدوده وسيعى از زمينه‏هاى اجتهادى در پاسخگويى به سؤالاتى كه تحولات زندگى و حيات بشرى بطور پيوسته آنها را خلق مى‏نمايد مى‏باشد كه اين خود در حقيقت انقلاب و تجدّد مستمر در نقش اديان آسمانى و در راس آنها دين اسلام به عنوان خاتم اديان و رسالتهاى الهى نيز خواهد بود. بر اين اعتقادم كه نقش و وظيفه اصلى در اين امر مهم بر عهده مردان مسلمان مجاهد و فداكاران دوره انقلاب بوده كه اعتقاد و گرايش به تغيير و نوسازى قلب و عقل آنها را تسخير نموده تا قدرت و جسارت قيام به انجام انقلابهاى جديد در ابعاد فكرى، سياسى و اجتماعى را در خود فراهم آورند. اين همان چيزى است كه امام خمينى «قده» به عنوان بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران واجد آن بوده و نمونه‏اى كامل و عالى از آن را ارائه نمود و اگر نبود آن اعتقاد قوى و آميخته در روح و قلب و عقل و اعضاء و جوارح وى به اصول حركت و تحول و اصلاح در امّت خود، هرگز اثرى شايسته از انقلاب در طول حيات ايشان به جا نمانده و هرگز قادر به دستيابى به اين پيروزيهاى عظيم نمى‏گرديد و متقابلاً اگر نبود همراهى امت اسلامى ايران و درك و اعتقاد قوى وى به افكار انقلابى امام عزيز هرگز اين اثر كبير در جامعه اسلامى ايران خلق نمى‏گرديد. در اين ميان اشاره به نقش اسلام كه قلب و عقل مسلمانان ايران را به تسخير خود در آورده بود ضرورى است، اسلامى كه تمام وجود و هويت آن را صلاح و اصلاح و ستيز با ظلم و ظالم و برپايى حكومت عدل فرا گرفته است. همان اسلامى كه اگر ديگر مسلمانان نيز بدان تمسك جسته و قدرت آن را بطور كامل در خدمت گيرند قادر خواهند بود در اندك زمانى موفقيتهاى بزرگ و بيشمارى را در زمينه‏ها و سطوح مختلف بدست آورند.
شكى نيست كه سررشته همه امور بدست خداوند تبارك و تعالى است و ليكن خداوند متعال امور دنيايى انسانها را بدانها واگذار نموده تا همانگونه كه مى‏خواهند و در چهارچوب قوانين و اصول ثابت و لايتغير الهى تدبير نمايند. رقابت و درگيرى بين نيروهاى خير و شر به عنوان بخشى از سنت و نظم الهى از ازل و به شكل جدى وجود داشته و متأسفانه بايد اقرار و اعتراف كرد كه امروز جهان در سطح وسيعى در تسلط و سيطره نيروهاى شرور و شيطانى قرار گرفته و بخش مهمّى از موفقيت آنها مرهون غفلت قواى خير و الهى و پرداختن به مصلحت‏ها، تعصبات و منازعات داخلى و فراموشى و حذف فرهنگ انقلاب از ادبيات زندگى اجتماعى و فردى آنها و دل سپردن به مجد و عظمت دوران گذشته و قناعت به تعريف‏ها و تمجيدهاى دروغين دشمنان بوده است. اين واقعيت تلخى است كه امروز امّت اسلامى و عربى بدان دچار گرديده و با سرسپردگى حاكمان آن‏ها به قدرتهاى بزرگ بر كشورهاى اسلامى رقم خورده است. واقعيتى كه گروهها و جريانات سياسى و احزاب نيز نه تنها توفيقى در تغيير آن حاصل ننموده بلكه خود به نوعى ديگر در تثبيت آن سهيم گرديده‏اند به گونه‏اى كه با عجز و ناتوانى در نجات فلسطين از دست صهيونيستهاى غاصب عرصه را بر جولان آنها بازتر نموده و عالم اسلامى را به درگيرى‏ها و رقابتهاى درونى و ايجاد مرزبندى‏ها و موانع سياسى، مذهبى و نفسانى بيشتر و كينه توزى و نفاق عميق‏تر سوق داده است.
و در اين ميان تنها جمهورى اسلامى ايران است كه تاكنون توانسته با فداكارى و تقديم هزاران شهيد و جانباز و اسير با انبوهى از توطئه‏ها و محاصره‏ها و جنگها كه از ابتداى تأسيس از سوى نيروهاى شيطانى بدان تحميل گرديده مقابله نمايد.
پايدارى مردم ايران در مقابل اين حجم عظيم از توطئه‏ها از بركت انقلابى بوده كه امام خمينى «قده» پرچم آن را برافراشته و در سايه آن توانست نظامى شاهنشاهى را كه از سوى استكبار جهانى مورد حمايت بوده و ثروتهاى آن توسط خانواده هئيت حاكمه و برخى فرصت طلبان و سودجويان كه خود را حاكم بر جان و مال مردم مى‏دانستند به يغما برده مى‏شد سرنگون نمايد.
امام «قده» بر ويرانه‏هاى آن نظام، نظامى را بنانهاد كه اصل آن نظام و قانون اساسى آن را نيز به تأييد و انتخاب كامل مردم قرار داده بود. شجاعت بى‏نظير امام سبب گرديد كه حتى براى لحظه‏اى در انحلال شوراى انقلاب و اعطاى نقش مطلق به مردم و استيفاى حقوق آنان از طريق تشكيل اركان مختلف حكومت تعلل و تأخير ننمايند، آن‏چه كه ما در هيچ يك از انقلابهاى شناخته شده دنيا سراغ نداشته و نداريم. انقلاب امام، قيامى براى كسب حاكميت و قدرت نبود بلكه وسيله و معبرى بود براى ورود به داخل امت اسلامى جهت تحقق خواسته‏ها و آرزوهاى ايشان و خلق انقلابها و نهضتهاى بزرگ و گوناگون در ابعاد و عرصه‏هاى مختلف سياسى، فرهنگى، و اقتصادى و اين همان چيزى است كه انقلاب اسلامى ايران را از ساير انقلابات از جهت اهداف و اصول و معيارهاى آن متمايز مى‏سازد.
اين انقلاب كه از بعد زمان وقوع و آرمانها و اهداف خود دنيا را به تعجب و حيرت واداشته بود به يك دشمن قوى در مقابل استكبار جهانى كه هميشه به ايران به عنوان پشتيبان و تكيه‏گاه مطمئن براى اهداف استكبارى خود مى‏نگريست تبديل گرديد. در ايامى كه استكبار با امضاى قرارداد كمپ ديويد بين كشور مصر و دشمن صهيونيستى به موفقيتى بزرگ در جهت نيل به اهداف آمريكايى – صهيونيستى خود در منطقه نايل گرديده بود، پيروزى انقلاب اسلامى با برهم زدن همه معادلات، آنها را با مشكل و نگرانى جدى مواجه ساخت. بگونه‏اى كه آنها و همه دولتهايى كه در طرح شوم تضعيف و تسليم در مقابل دشمن صهيونيستى سهيم و شريك بودند در برابر اين انقلاب صف‏آرايى نموده و كشورى عربى همچون عراق كه از بزرگترين و ثروتمندترين كشورهاى منطقه محسوب مى‏گرديد در اين توطئه به ورطه استكبار جهانى غلتيده و به دشمنى وحشى در مقابل جمهورى اسلامى ايران مبدل گرديد. وليكن به فضل حكمت و شجاعت امام و فداكارى امت اسلامى، كشور ايران همچنان سربلند و استوار باقى مانده و عليرغم تحمّل سختيهاى طاقت فرسا اين امتحان بزرگ را نيز با پيروزى پشت سر نهاد. در زمانى كه اكثر كشورهاى عربى با بكارگيرى تمام توان خود و با دشمنى و تنفّر قلبى شديد در مقابل ايران صف آرايى نموده بودند، كشور ايران با اتكاء به اصول الهى و ارزشى خود در برابر تمام مسائل و مشكلات امت اسلامى وفادار باقى مانده و با صداقت و اخلاص تمام در دفاع از حقوق ملت مظلوم فلسطين و كشورهاى لبنان و سوريه پرداخت بگونه‏اى كه اين حمايتها روح تازه‏اى در مقاومت اسلامى لبنان و فلسطين دميده و توانست شريكى حقيقى در پيروزى‏هاى بزرگ بدست آمده در منطقه و لبنان قلمداد گردد. در كنار اين نقش اساسى و مؤثر در منطقه، كشور ايران عليرغم همه تهديدات و تضييقات ايجاد شده به پيروزى‏هاى بزرگى در داخل ايران نيز نائل گرديد بگونه‏اى كه امروز همه انسانهاى منصف و بيطرف در عالم راهى جز اقرار بدان ندارند. بر مردم ايران هم فرض است كه اين همه توفيقات را به ديده احترام نگريسته و برخى گروهها و نخبگان كشور به جاى پرداختن به برخى نارسائيهاى فرعى و اشكالات و اشتباهات احتمالى به بررسى دستاوردهاى ارزشمند اين انقلاب بزرگ بپردازند. هرچند كه وجود برخى كاستيها در قوانين تفصيلى و طرحها و برنامه‏هاى اجرايى محتمل بوده و پيگيرى آنها حق و وظيفه هر ايرانى مؤمن و
متعهد بدون توجه به جايگاه مسئوليتى وى مى‏باشد و ليكن بايد توجه داشت كه پيگرى اين امور و تلاش براى رفع آنها نبايد به تضعيف و يا سرنگونى نظامى منجر شود كه حق آزادى و پرسش گرى را براى آنها به ارمغان آورده است. از اينرو به سبب عشق و علاقه شديد به جمهورى اسلامى ايران است كه به خود اجازه مى‏دهيم تا از امت اسلامى ايران درخواست نماييم كه توجه و تأكيد به امور جزيى را ترك و به امور اساسى‏تر كه پايه و اساس آنچه را كه براى آن فداكارى نموده‏اند مورد تهديد قرار داده است بپردازند. يادآورى عوامل اساسى سه گانه كه بر پايه آنها انقلاب اسلامى پايه ريزى و ضامن استمرار و تحقق موفقيتهاى بزرگ در عرصه‏هاى مختلف سياسى، نظامى، مديريتى و فرهنگى گرديده خالى از فايده نبوده و آنها را مى‏توان در عناوين ذيل خلاصه نمود:
1- رهبرى آگاه، صادق، شجاع و فداكار.
2- امت عظيم و ايثارگر و مطيع رهبر.
3- اسلام انقلابى پويا و آزاديبخش.

تمام اين عناصر اصلى انقلاب همچنان با قوت و قدرت در همه اركان نظام اسلامى جارى بوده و همانگونه كه مجموعه اين عوامل عزت و پيروزى را به ارمغان آورد، همه تهديدها و توطئه‏ها را نيز نقش بر آب ساخته و علاوه بر آن تعامل پيوسته اين عناصر امكان حل بسيارى از مشكلات و رفع بسيارى از نقاط ضعف را فراهم آورده و نقشى اساسى در مواجهه با مشكلات فراروى آينده نظير مبارزه با فقر و فساد و تبعيض و مقابله با دشمنان مستكبر و شيطانى ايفاء خواهد نمود. قابل ذكر است كه هرگونه بحث از تجزيه اين عناصر و ايجاد فاصله و تفرقه ميان آنها و يا كم جلوه ساختن نقش هر كدام از آنها تهديدى براى اصل انقلاب و نظام و از دست دادن فرصت امت اسلامى براى بدست آوردن جايگاه واقعى و قوى خود در مقابله با دشمن صهيونيستى و استكبار خواهد بود.
امروز ما و همه پيروان راه و مرام امام راحل «قده» اميدواريم كه جمهورى اسلامى ايران با رهبرى حكيمانه رهبر معظم انقلاب چهره‏اى روشنتر و نورانى‏تر از اسلام به جهانيان ارائه نمايد. اسلامى كه ابعاد تمدن آفرين آن درعمق جان و وجدان انسانها نفوذ كرده و بدور از هرگونه تعصبات، آلودگى‏ها و نيرنگ‏ها كه سراسر جهان اسلام را فرا گرفته عقلها و قلبهاى آنها را به تسخير خود درآورده است. بر اين اعتقادم كه ما در اين رهگذر نيازمند انقلابى حقيقى هستيم، انقلابى كه در مسير خود همه موانع نفسانى، كلامى، طايفه‏اى و قومى انباشته در ميان مسلمانان را كه آنها را به خود مشغول ساخته ذوب نموده و فرصتهاى از دست رفته براى معرفى چهره واقعى اسلام به جانهاى تشنه معنويت و اخلاق و تربيت و علم و هنر و ادبيات اسلامى كه با الهام الهى از قلب و عقل آنها تراوش يافته و به ابزارى قوى براى دعوت به سوى خدا و هدايت مردم به راه راست تبديل گشته است را اعاده نمايد. آيا راه در پيش گرفته امروز و بازگشت مسلمانان به افتخارات قبيله‏اى و قومى خود كه نتيجه‏اى جز اختلاف و درگيرى نداشته و بوى تعفّن آن همه رفتارها، گفتارها و توطئه‏هاى آنها را به خود گرفته است راه درستى بوده و در خدمت اين رسالت الهى مسلمانان است؟ اين همان چيزى است كه استكبار جهانى براى اثبات ادعاى خود در مورد دين اسلام مبنى‏بر دين جهل و ارتجاع و شرارت بدان نياز داشته و اكنون تنها مسئوليت حذف و جايگزينى آن براى او باقى مانده است. آيا مناسبتر نيست كه همگان رجوع مجددى به چشمه‏هاى اصلى اسلام داشته و از گوارايى و زلالى سرچشمه آن قدرت و نيروى لازم براى استمرار نهضت اسلامى و مقابله با توطئه‏ها و تهديدها را كسب نموده و با بهره‏گيرى از همه امكانات پيشرفته بشرى براى استحكام پايه‏هاى اساسى اسلام تلاش نموده و از پرداختن به مسائل فرعى و طايفه‏اى و گروهى دورى گزينيم. چگونه است كه مسلمانان صدر اسلام با همه كمبودهاى مادى و امكانات فنى زمان خود توانستند تعاليم، اخلاق و آداب اسلامى را در سرتاسر عالم نشر و گسترش دهند و امروز ما عليرغم داشتن امكانات وسيع اقتصادى و مادى از خروج از مرزهايى كه مسلمانان را به مذاهب، اقوام و طوايفى تقسيم نموده است عاجز مانده‏ايم. چاره‏اى نيست جز اينكه حل اين مشكلات نيازمند انقلابى ديگر بوده كه با در خدمت گرفتن همه امكانات و تجارب ارزشمند بيست و پنج ساله ان

قلاب اسلامى ايران و بهره‏گيرى از دانشمندان، متفكرين، نويسندگان و محققين عرب و مسلمان جهان جهت بحث و بررسى نقاط ضعف جوامع اسلامى و برنامه‏ريزى جهت جلوگيرى از سقوط و تفرقه بيشتر آنها تحولات كيفى لازم در مسير انقلاب اسلامى در جامعه ايران و ساير جوامع را ايجاد نمايد.
اميد است كه انشاء اللّه در ساليان آينده شاهد برگزارى جشن پيروزى‏ها و موفقيتهاى جديد جمهورى اسلامى ايران و ساير مسلمانان جهان باشيم.
والسلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته‏ ترجمه: مهندس مهدى قنبرى‏ پاورقي ها: