سنگ‌های بسته دیانت و سگ‌های باز لیبرالیسم

دکتر محمدصادق کوشکی

۱ـ در آخرین روزهای بهمن‌ماه سال ۹۲، روزنامه آسمان به نقل از «هرمیداس باوند»،حکم الهی قصاص را غیر انسانی نامید و روز بعد، این اقدام را خطای سهوی ناشی از فشار کار عنوان کرد! نه از گوینده چنین گفتاری عجیب بود که او از بقایای جبهه ملی است که سابقه‌ای خاص در اهانت به حکم الهی قصاص دارد و نه از آسمان چنین کرداری دور از انتظار که جراید دگراندیش سال‌هاست که به مدد تساهل و تسامح و غفلت و ضعف ایمان متولیان مطبوعات، کمر به ذبح تدریجی دیانت و نظام دینی بسته و در این مسیر از هیچ اقدامی فروگذار نکرده‌اند.

۲ـ اما از متولیان وزارت ارشاد اسلامی و مقامات عالیه دولت توقع نمی‌رفت که در برابر چنین اهانتی سکوت کنند، زیرا به فرمایش حضرت امام، فلسفه تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت، اجرای احکام الهی است و بسیار عجیب است کسانی که در حکومت دینی به وزارت و ریاست رسیده‌اند، به جای اجرای شریعت و پاسداری از حریم آن، ناظر ساکت اهانت به حکم صریح قرآن باشند.

۳ـ ماجرا وقتی عجیب‌تر می‌شود که بدانیم در آبان‌ ماه همین امسال روزنامه «بهار» در مقاله‌ای ولایت امیرمؤمنان«ع» و حق ایشان بر خلافت رسول‌الله«ص» را انکارکرد، ولی وزیر ارشاد در برابر این حرکت نه اقدامی کرد و نه کلامی گفت و حتی در زیر فشار مجلس شورای اسلامی هم حاضر به محکومیت این مقاله نشد، بلکه از توقیف «بهار» ابراز تأسف کرد.

۴ـ و همه این اتفاقات در حالی رخ می‌دهند که در همین زمان (از آبان‌ماه تا بهمن سال ۹۲) نشریه یا لثارات الحسین به دلیل انتقاد به سخنان وزیر خارجه در باره جزیره ایرانی «ابوموسی» و نقد مواضع معاون رئیس‌جمهور در امور زنان، توسط هیات نظارت بر مطبوعات توقیف و نشریات «وطن امروز» و «۹ دی» به دلیل نقد توافقنامه ژنو، دادگاهی و ماهنامه پاسدار اسلام به علت انتقاد به عملکرد وزارت ارشاد و معاونت سینمایی آن، مخاطب تذکر هیئت نظارت بر مطبوعات قرار گرفته‌اند.

جالب اینجاست که همان هیئت نظارت بر مطبوعات و همان وزارت ارشادی که حاضر به حداقل برخورد قانونی با هتاکان به اسلام و مسلمانان نیستند، با قاطعیت هر چه تمام‌تر کمر به قلع و قمع منتقدین دولت بسته‌اند؛ منتقدینی که دفاع از استقلال و اسلامیت نظام را وجهه همت خود قرار داده‌ و حسب قاعده باید مورد تشویق دولت جمهوری اسلامی قرار بگیرند. سکوت عجیب ریاست محترم جمهور در برابر این موج اهانت به اسلام و مقدسات و احکام آن در حالی که ایشان عالم دین و مجتهدند و تکلیف اصلی ایشان ترویج و تبلیغ دیانت و دفاع از شریعت و مذهب حقه جعفریه و مسلّمات آن است، خود جای سئوال دارد. خصوصاً که ایشان به عنوان رئیس‌جمهور سوگند یاد کرده‌اند که پاسدار اسلام و احکام آن باشند.

۵ـ مروری بر جشنواره فیلم فجرسال گذشته ثابت می‌کند آنچه در شماره های گذشته پاسدار اسلام در خصوص عملکرد سازمان سینمایی وزارت ارشاد آمده بود ـ که هیئت نظارت بر مطبوعات به دلیل همین مطلب «پاسدار اسلام» را مستحق دریافت تذکر شناخته است ـ منطبق با واقعیت است و وزارت ارشاد و هیات نظارت لازم است به جای شکستن آینه و گریز از حقیقت، به خودشکنی روی آورند، زیرا وظیفه آینه نمایاندن واقعیت‌ها و حقایق است.

وقتی بازیگر زن نقش اول فیلم شیفتگی (از فیلم‌های بخش مسابقه جشنواره سی و دوم فیلم فجر) در ۹۰% از زمان فیلم به صورت سر برهنه و با لباس مردانه ظاهر می‌شود و به دلیل ایفای همین نقش از سوی هیئت داوران منصوب از جانب وزارت ارشاد، نامزد دریافت سیمرغ بلورین نیز می‌گردد، چه باید کرد؟

البته موضوع فیلم نیز خود حکایتی دیگر است، زیرا این فیلم برای اعتراض به ممنوعیت آوازه‌خوانی زنان در انظار مردان ساخته شده است. در این فیلم به صراحت، حکم شرعی منع آوازخوانی زنان محکوم شده و مورد نکوهش قرار گرفته است و فیلمساز تلاش می‌کند مخاطب را علیه این حکم الهی بشوراند.

هنگامی در فیلم «کلاشینکف» ـ که در بخش مسابقه جشنواره پذیرفته شد و به نمایش درآمد ـ سرقت مسلحانه به عنوان یگانه راه‌حل غلبه بر فقر، تجویز و تشویق می‌شود و قهرمان فیلم، شب را همراه زنی بیگانه به صبح می‌رساند و می‌گوید دیشب را به مذاکره گذراندم، چه باید کرد؟

در مورد پرده‌دری‌های فیلم «قصه‌ها» و دفاع جدی آن از آشوب‌طلبان حوادث سال ۸۸ و نمایش چهره‌ای سیاه و تباه از جامعه اسلامی ایران چه باید کرد؟ وقتی که به روایت این فیلم عمده مردم ایران درگیر اعتیاد و فحشا و همسرآزاری و شک به همسرند و تنها اشخاص سالم و مثبت، دانشجوی اخراجی دانشگاه (دانشجوی ستاره‌دار!) و جوان آشوب‌طلب سال ۸۸ معرفی می‌شوند. این فیلم، آشوبگران سال ۸۸ را بی‌گناه و پاک معرفی می‌کند و احساسات تماشاچی را به همدردی و دفاع از آنان سوق می‌دهد و در نقطه مقابل منفورترین فرد داستان مرد معتادی است که همسر خود را با آب جوش سوزانده و البته با صدای بلند به حضرت زهرا«س» و ابوالفضل العباس«ع» سوگند یاد می‌کند!

زمانی که فیلمی مانند «من عصبانی نیستم!» در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر برگزیده و در چندین رشته نامزد دریافت سیمرغ بلورین می‌شود، چه باید کرد؟ فیلمی که رسماً و به صراحت از خرابکاران و آشوبگران سال ۸۸ حمایت و اقدام آنان در تخریب اموال مردم و حمله به بسیجیان را ستایش می‌کند. فیلمی که زشت‌ترین فحاشی‌ها در آن مانند نقل و نبات تکرار می‌شوند و اگر بنا باشد این فحاشی‌ها حذف شوند، عملاً چیزی از فیلم باقی نمی‌ماند. فیلمی که صراحتاً به تجزیه‌طلبی دامن می‌زند و برای شوراندن جوانان و هموطنان کرد علیه نظام تلاش می‌کند.

۶ـ سیاه‌نمایی و ترویج یأس و بدبینی، فصل مشترک بسیاری از فیلم‌های بخش مسابقه جشنواره  فیلم فجرسال ۹۲ بود. فیلم‌هایی که به دست منتخبین وزارت ارشاد برگزیده شده بودند.

شاید گناه پاسدار اسلام این بود که با پیش‌بینی چنین روندی و قبل از برپایی جشنواره سی و دوم فیلم فجر، نسبت به وقوع این فاجعه فرهنگی هشدار داد و همگان را به پیشگیری از آن فراخواند و البته این گناه از چشمان تیزبین هیات نظارت بر مطبوعات دور نماند و به همین دلیل «ناهی از منکر» به جرم پایداری بر اجرای «اصل هشتم قانون اساسی» مستحق دریافت تذکر شناخته شد. و البته چرا چنین نشود وقتی که این هیات بر صدها تخلف روزانه مطبوعاتی چشم فرو بسته و سکوت اختیار کرده است.

شیوع وحشتناک استفاده ابزاری از تصاویر محرک زنان و دختران با آرایش غلیظ در مطبوعات تجاری، انتشار پی ‌در پی تصاویر نیمه برهنه زنان بازیگر سریال‌های فاسد ماهواره‌ای در نشریات زرد (آن هم تمام‌رنگی و در صفحات نخست!) و مواردی از این دست، جز با سکوت و مماشات هیات نظارت بر مطبوعات و وزارت ارشاد ممکن نیست و طبیعی است که چنین وزارتخانه و هیات نظارتی «نهی از منکر» را تاب نیاورد و بابت آن «ناهی از منکر» را مخاطب «تذکر» خود قرار بدهد! حتی اگر «ناهی از منکر»، «پاسدار اسلام» باشد و رسالت آن پاسداری از حریم اسلام و انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی!

۷ـ هشدار جدی رهبر انقلاب در اخرین روزهای سال گذشته درخصوص وضعیت نامطلوب فرهنگی کشور و عدم حضور ایشان در نمایشگاه کتاب امسال(علیرغم اهتمام جدی ایشان به مقوله کتاب و کتاب خوانی)؛نگرانیهای برخی از مراجع عظام درباره عملکرد فرهنگی دولت و تذکرات پی درپی امامان جمعه در تهران وشهرستانها در همین موضوع؛ نشانه هایی واضح از درستی موضع “پاسدار اسلام” در نگرانی نسبت به عملکرد فرهنگی دولت یازدهم است. سعدی در گلستان خود داستانی را نقل می‌کند که گوئی زبان حال ماست:

«شاعری پیش امیر دزدان رفت و ثنایی بر او بگفت . فرمود تا جامه از او برکنند و از ده به در کنند. مسکین برهنه به سرما همی رفت. سگان در قفای وی افتادند. خواست تا سنگی بردارد و سگان را دفع کند. در زمین یخ گرفته بود. عاجز شد و گفت: این چه ناجوانمرد مردمانند. سگ را گشاده‌اند و سنگ را بسته».

آیا روند فعلی بستن دهان ناهیان از منکر، بستن سنگ و رها کردن سگ‌های درنده لیبرالیسم فرهنگی و گامی جدی و بلند در مسیر تکمیل جنگ نرم جهان استکبار علیه اسلام و انقلاب اسلامی نیست؟ و آیا با تداوم این روند، دیگر نام و نشانی از اسلامیت نظام باقی خواهد ماند؟ آیا وزارت ارشاد دولت یازدهم پای در مسیر وزارت ارشاد «مهاجرانی» نگذاشته است؟ به‌راستی جز شیطان بزرگ و جهان استکبار و رژیم صهیونیستی چه کسی از تداوم این روند سود خواهد برد؟

 

سوتیترها:

 

۱٫

در آخرین روزهای بهمن‌ماه سال ۹۲، روزنامه آسمان  به نقل از هرمیداس باوند حکم الهی قصاص را غیر انسانی نامید و روز بعد این اقدام را خطای سهوی ناشی از فشار کار عنوان کرد. چنین گفتاری نه از گوینده عجیب بود که وی از بقایای جبهه ملی است و نه از آسمان، که جراید دگراندیش سالهاست که به مدد تساهل و تسامح و غفلت و ضعف ایمان متولیان مطبوعات، کمر به ذبح تدریجی دیانت و نظام دینی بسته و در این مسیر از هیچ اقدامی فروگذار نکرده‌اند.

 

۲٫

آیا روند فعلی بستن دهان ناهیان از منکر و رها کردن سگ‌های درنده لیبرالیسم فرهنگی، گامی جدی و بلند در مسیر تکمیل جنگ نرم جهان استکبار علیه اسلام و انقلاب اسلامی نیست؟ آیا وزارت ارشاد دولت یازدهم پای در مسیر وزارت ارشاد «مهاجرانی» نگذاشته است؟ به‌راستی جز شیطان بزرگ و جهان استکبار و رژیم صهیونیستی چه کسی از تداوم این روند سود خواهد برد؟

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *