در آستان امامان

اطاعت از امام معصوم(ع)
آیت‌الله سیداحمد خاتمی
در مجموعه مقالات در آستان امامان «شرح زیارت جامعه کبیره» محور بود و اینک فرازهای دیگر این زیارت بلند را مطرح می‌کنیم.

اطاعت از امامان
«آخذ بقولکم عامل بامرکم»
سخن شما را می‌گیرم (و بدان عمل می‌کنم)؛ به امر شما کار می‌کنم.
در این دو فراز ادب تشیع به خوبی تصویر شده است. شیعه آن کس است که مطیع امامان علیهم‌السلام باشد. توصیه و اوامر آنان برای او مطرح باشد و بس! چرا که آنان جز به اوامر الهی دستور نمی‌دهند. پیامبر گرامی از هوی و هوس سخن نمی‌گوید، آنچه می‌گوید وحی است. امامان نیز «خدامحور»اند و با «هوس، بیگانه». آنچه مهم است همین است که باید دربست مطیع اوامر آنان بود، نه گزینشی. گزینشی یعنی آنجا که کلام امام را موافق با سلیقه شخصی خود دید، اطاعت کند و آنجا که این موافقت نبود، اطاعت نکردن! این اطاعت گزینشی است. به تعبیر قرآن کریم «نؤمن ببعض و نکفر ببعض؛(۱) به بعضی ایمان می‌آوریم و بعضی را انکار می‌کنیم». ادب تشیع آن است که در زندگی و بعد از شهادت امامان، آنان مطاع باشند.
در روایتی از پیامبر گرامی اسلام رسیده است: «ان شیعتنا من شیعنا واتبع آثارنا و اقتدی باعمالنا؛(۲) همانا شیعه ما کسی است که از ما پیروی کند و پا جای پای ما بگذارد و به کردار ما اقتدا نماید.»
در روایتی دیگر از حضرت امام صادق علیه السلام رسیده است: «لیس من شیعتنا من وافقنا بلسانه و خالفنا فی اعمالنا و آثارنا؛(۳) شیعه ما نیست آن که به زبان، دم (از تشیع) بزند، اما در عمل برخلاف اعمال و کردار ما رفتار کند.

توجیه کلمات امامان به سود خود
قابل توجه است که امامان علیهم‌السلام به این نکته هم توجه داده‌اند که برخی افراد، فرمایشات آنان را به نفع خود توجیه می‌کنند. می‌دانند خلاف واقع است، اما به گونه‌ای توجیه می‌کنند که رفتار خود را «مطیعانه» جلوه دهند و فرموده‌اند اینان نیز شیعه شعاری هستند نه شیعه عملی. روایت این است: «قوم یزعمون انی امامهم والله ما انالهم بامام لعنهم الله کلما سترت یستراً هتکوه اقول کذا و کذا فیقولون انما یعنی کذا و کذا انما انا امام من اطاعنی؛(۴) گروهی می‌گویند من امام آنها هستم، به خدا قسم من امام آنها نیستم، خدا لعنت‌شان کند، هر چه من پرده‌پوشی می‌کنم، آنان پرده‌دری می‌کنند. من می‌گویم چنین و چنان، آنان می‌گویند مقصودش فلان و بهمان است، من در حقیقت امام کسی هستم که اطاعتم کند.»
فضای این روایت، نکوهش کسانی است که اوامر امام را نافرمانی می‌کردند، در عین حال تلاش داشتند خود را همراه امام نشان دهند! امام اینان را لعنت می‌کند و می‌گوید آن کس که صادقانه امام صادق را قبول دارد «امام مدار» است، نه «امام شعار».
در این دو فراز زائر همراهی «عملی» خود را با امامان معصوم اعلام می‌دارد. در عرصه ولایت آنچه مهم است «ولایتمداری» است. در حوزه جانشینی عام حضرت ولی‌عصر(عج) که تجلی یافته در ولایت فقیه است، مسأله همین است؛ یعنی اطاعت عملی از ولایت.

اطاعت از ولی‌ فقیه
در عرصه اطاعت از ولی ‌فقیه، چند نکته قابل توجه است:
۱ـ مبنای اطاعت از ولی‌ فقیه، پذیرش این مطلب است که در غیبت کبرای حضرت ولی‌عصر ـ ارواحنا فداه ـ ولی فقیه جانشین عام حضرت است که روایات متعدد، مستند آن است. از جمله آنها توقیع «احمد بن اسحق» است که حضرت فرمودند: «اما الحوادث الواقفه فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله علیهم؛(۵) در حوادث (مهمی) که پیش می‌آید، به راویان حدیث ما (ولی فقیه) مراجعه کنید که آنان حجت من بر شمایند و من حجت خداوند بر آنان هستم.»
پس اطاعت از ولی‌ فقیه مشروعیت الهی دارد، چرا که حضرت ولی‌عصر ـ ارواحنا فداه ـ که امام منصوب از ناحیه خداوند است، در غیبت خود ولی ‌فقیه را جای خود قرار داده و امر به اطاعت او کرده است.
۲ـ حوزه اطاعت بعد از صدور امر است. تا امری صادر نشده، اظهار نظر، تحلیل و بررسی، نقد و ایراد نه تنها جایز که در مواردی واجب است تا تصمیم صائب گرفته شود.
معنی «وشاورهم فی‌الامر» همین است که در حوزه مشورت همه حرف‌ها گفته شود، بعد از آن تصمیم‌گیری نهایی با ولی شرعی است. «فاذا عزمت» یعنی تصمیم با رهبر مشروع است. بنابراین «ولایتمداری» را باید از صدور امر دید.
۳ـ بعد از صدور امر ولی ‌فقیه، آیا می‌توان نقد داشت؟ پاسخ آن است که در عرصه عملی حتی آن کس که در حوزه مشورت مخالف بوده، باید اطاعت کند، مخالفت عملی و کارشکنی در این عرصه، حرام است. در تاریخ آمده است ابن عباس به امام علی(ع) پیشنهاد کرد معاویه را بر کار خود باقی بگذارد، سپس بعد از آرام شدن اوضاع، وی را عزل نماید. نیز پیشنهاد کرد حکم فرمانداری بصره را برای «طلحه» صادر فرموده و ولایت کوفه را به «زبیر» بسپارد. حضرت مولا علی(ع) فرمودند: «لا افسد دینی بدنیا غیری لک ان تشیر علی واری فان عصیتک فاطعنی؛(۶) من دینم را با دنیای دیگری از بین نمی‌برم، تو حق داری نظر مشورتی خود را به من بگویی و من روی آن بیندیشم و تصمیم نهایی را بگیرم، اما اگر برخلاف نظر تو تصمیم گرفتم، باید از من اطاعت کنی.»
و اما در عرصه نقد و نظر بی‌تردید حق نقد و نظر حتی بعد از صدور حکم و امر هست، اما به گونه‌ای که این جایگاه یعنی جایگاه ولایت مورد وهن و بی‌احترامی قرار نگیرد. نقد به صورت نامه به دفتر ولی فقیه ارسال گردد. این می‌شود مصداق «النصیحه لائمه المسلمین» که در روایات به عنوان یک ارزش دینی است، یعنی خیرخواه رهبران مسلمانان بودن، اینکه در موردی انسان ایرادی دارد، با نهایت دلسوزی و از راه معقول بیان کند، در روایات مورد ستایش است.
در روایتی از نبی اکرم صلی ‌الله علیه و ‌آله رسیده است حضرت به اصحابشان فرمودند: دین نصیحت و خیرخواهی است. اصحاب گفتند «لمن». خیرخواهی نسبت به چه کسی؟ فرمودند: «لله و لکتابه و لرسوله و لائمه المسلمین و عامتهم؛(۷) برای خدا و برای کتاب او، و برای پیامبر او، برای پیشوایان مسلمین و برای عموم مردم.»
نیز در سخنی حضرت مولا علی«ع» به مردم فرمودند: شما حقی بر من دارید و من حقی بر شما…، اما حق من بر شما «فالوفاء بالبیعه و النصیحه فی المشهد و المغیب؛(۸) وفاداری به بیعت و خیرخواهی در حضور و غیاب.»
پس داشتن نقد سازنده در این عرصه یک ارزش است، لکن باید توجه داشت نباید این عنوان «النصیحه لائمه المسلمین» پوششی برای حرمت‌شکنی نسبت به «ولی فقیه» باشد.

پناهندگی به امامان علیهم‌السلام
«مستجیر بکم»
به شما پناهنده‌ام
«پناهندگی» مفهوم روشنی است و نیاز به توضیح ندارد، ولی سؤال در اینجا این است: «پناهندگی به اهل بیت یعنی چه؟» پاسخ آن است که همان معنایی را که برای پناهندگی به خداوند در «استعاذه» داریم، همان را نسبت به این بندگان برگزیده خداوند داریم. پناهندگی به خداوند، اطاعت و اجتناب از نافرمانی اوست. پناهندگی به امامان هم فرمانبری از اوامر آنان و دوری گزیدن از معصیت آنهاست. با امنیت در پناه امامان قرار گرفته و آنان از ما حمایت خواهند کرد. حمایت در این عرصه با این عملکرد است نه انتساب، نه شعار همراهی؛ پیامبر و امامان عمل می‌خواهند.
حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) فرمودند: «… ان ولی محمد من اطاع الله و ان بعدت لحمته و ان عدو محمد من عصی الله و ان قربت قرابته؛(۹) … دوست محمد کسی است که از خدا اطاعت کند؛ هر چند پیوند نسبی او دور باشد و دشمن محمد کسی است که معصیت خدا کند؛ هر چند قرابت او نزدیک باشد.»
آنچه در پناهندگی تأثیرگذار است، «عمل» است، شعار تنها جواب نمی‌دهد. در روایتی حضرت امام محمد باقر(ع) پیامی را از طریق شخصی به شیعیان دادند، در بخشی از این پیام آمده است: «…قل لهم انا لاتغنی عنکم من الله شیئاً الا بعمل صالح و من تنالوا ولاتینا الا بالورع و ان اشد الناس حسره یوم القیامه لمن وصف عدلا ثم خالف الی غیره؛(۱۰) … به شیعیان بگو از ما نسبت به شما کاری ساخته نیست؛ مگر آنکه عمل صالح داشته باشید (در این صورت دوستی ما به شما سود می‌دهد) به ولایت و دوستی ما نخواهید رسید مگر با ورع و پارسایی و به راستی در قیامت با حسرت‌ترین مردم، کسی است که از عدالت (و کار خوب دم زند) ولی خودش خلاف آن عمل کند.»
پناهندگی به اهل ‌بیت در صورت عمل به رهنمودهای آنان است که تأثیرگذار است و انسان را از عذاب قیامت می‌رهاند.

زیارت قبور امامان
زائر لکم لائذ عائذ بقبورکم
زائر شما هستم، به قبرهای شما پناه آورده‌ام
در رابطه با زیارت در گذشته مفصل سخن گفتیم.
«لائذ» به معنای روی آورنده، متوسل
«عائذ» امان‌خواه، پناهنده به کسی از چیزی یا از ترس فرد دیگری.
زیارت قبور پیامبر و امامان، هم عرض ادب به ساحت مقدس آنان است و هم بیعت با صراط مستقیم آنان.
زیارت نه تنها در تعارض با توحید نیست که تأکید بر آن است، زیرا زائر، پیامبر یا امام را بنده صالح خداوند می‌داند. «یا وجیهاً عندالله» خطابش می‌کند، کجای این ادبیات شرک‌آلود است؟!!
«وهابیت» این مذهب ساختگی محمد بن عبدالوهاب که برگرفته از مکتب افراطی ابن‌تیمیه است، با شرک خواندن زیارت، نه تنها شیعه بلکه بسیاری از فرق دیگر مسلمین را مشرک می‌خواند، عقیده خودساخته‌ای که خروجی آن تولید گروهک‌های تکفیری آدمکشی است که خطری برای انسانیت هستند.
«تقی‌الدین سبکی شافعی»(متوفای ۷۵۶) یکی از فقیهان چیره‌دست قرن هشتم است. در نقد سخن « ابن‌تیمیه» که استحباب زیارت قبر پیامبر را منکر شده بود، کتابی به نام «شفاء السقام فی زیاره خیرالانام» نوشت و با پژوهشی گسترده، آرای فقیهان اهل سنت از قرن چهارم تا روزگار خویش را در آن کتاب گرد آورده و مبرهن ساخت که استحباب زیارت قبر آن حضرت از مسلّمات فقه اسلامی است و محدثان و فقیهان بزرگ، روایات گوناگونی در استحباب زیارت مزبور نقل کرده و به آن فتوا داده‌اند.(۱۱)
علامه و محقق سختکوش معاصر مرحوم آیت‌الله امینی (متوفای ۱۳۹۰ هجری قمری) در کتاب شریف «الغدیر» به تکمیل موضوع پرداخته و توانسته است نظریات بیش از ۴۰ دانشمند مسلمان اعم از فقیه و محدث را در این زمینه تا عصر خویش گرد آورد.(۱۲)
زیارت قبور پیامبر اکرم(ص) و پیشوایان اسلام نوعی حفظ اصالت‌هاست و در صورت ترک آن، آثار و برکات این سنت نیز به مرور از بین می‌رود تا آنجا که بسا برای آیندگان وجود چنین شخصیت‌هایی حالت افسانه‌ای پیدا ‌کند.
«مستشفع الی الله عزوجل بکم و متقرب بکم الیه؛ به واسطه شما از خداوند عز و جل شفاعت می‌خواهم و به وسیله شما به درگاهش تقرب می‌جویم.»
در رابطه با شفاعت در همین سلسله مقالات «در آستان امامان» مفصل سخن گفتیم.
«و مقدمکم امام طلبتی و حوائجی و ارادتی فی کل احوالی و اموری؛ و شما را پیش روی خواست و نیاز و آنچه در همه احوال و در هر کاری اراده کرده‌ام، قرار داده‌ام.»

پی‌نوشت‌ها
۱ـ نساء، ۱۵۰٫
۲ـ التفسیر المنسوب الی الامام العسکری(ع)، ص ۳۰۷٫
۳ـ بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۱۶۴، مشکاه الانوار، ص ۷۰٫
۴ـ‌ بحارالانوار، ج ۲، ص ۸۰٫
۵ـ آل‌عمران، ۱۵۹٫
۶ـ تاریخ طبری، ج ۶، ص ۳۰۸۹، مروج الذهب، ج ۲، ص ۳۶۵، شرح نهج‌البلاغه، عبده، ج ۴، ص ۷۶، نیز بخشی از این گفتار نهج‌البلاغه کلمه قصار، ۳۲۱٫
۷ـ میزان الحکمه، کلمه «نصح».
۸ـ نهج‌البلاغه، خطبه ۳۴٫
۹ـ نهج‌البلاغه، کلمه قصار، ۹۶٫
۱۰ـ مستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۳۱۱٫
۱۱ـ شفاء السقام، صص ۷۹ـ۶۵٫
۱۲ـ الغدیر، ج ۵، صص ۱۲۵ـ۱۰۹ ـ وهابیت، مبانی فکری و کارنامه عملی، صص ۱۱۹ـ۱۱۸٫

سوتیتر:
۱٫
آنچه در پناهندگی تأثیرگذار است، «عمل» است، شعار تنها جواب نمی‌دهد. در روایتی حضرت امام محمد باقر(ع) پیامی را از طریق شخصی به شیعیان دادند، در بخشی از این پیام آمده است: به شیعیان بگو از ما نسبت به شما کاری ساخته نیست؛ مگر آنکه عمل صالح داشته باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *