انتقاد ها و پیشنهاد ها

افراط و تفریط
اعتدال و میانه وری در همه امور و هر کردار و رفتاری مطابق حکمت و موافق عقل است و شرح مقدس اسلامی نیز به این جهت دستور فرموده است خداوند در قرآن ضمن بیان حکمت های جناب لقمان می فرماید: «واقصد فی مشیک» لقمان آیه ۱۹ مشی ممکن است به معنای سیر و راه رفتن باشد و ممکن است به معنای روش و رفتار سیر و راه به طور عموم باشد و قصد به معنا میانه وری است و اقتصاد نیز از همین ماده است بنابراین آیه یا به طور عموم دعوت به میانه روی در رفتار می کند یا در خصوص راه رفتن دستور اعتدال می دهد
در مورد انفاق و کمک کردن به نیازمندان خداوند به پیغمبر گرامی دستور می فرماید:
        •    • 
اسراء -۲۹ نه دست های خویش را به گردن بیاویز (کنایه از بخل و خودداری از انفاق) و نه چندان دست های خویش را باز کن که پس از ان به کنج ملامت و حسرت نشینی و در صفات بندگان خاص خویش می فرماید بندگان خاص می فرماید”
           
فرقان، آیه ۶۷
آنان که در وقت انفاق نه اسراف می کنند و نه بخل می ورزند بلکه راه میانه را می روند البته انفاق در این آیه ممکن است به معنای مصرف کردن به نحو عموم باشد و ممکن است مراد انفاق بر دیگران و کمک مستمندان باشد.
عبادت و پرستش خدا که از همه بالاتر و غایت خلقت انسان است نیز باید با اعتدال و میانه روی باشد در این باره روایات بسیار در کتب حدیث نقل شده است و وسائل الشیعه بابی به عنوان استحباب میانه روی در عبادات قرار داده است.
حکما می گویند اساس اخلاق فاضله انسانی میانه روی در کارهاست هر رفتار و صفتی طرف افراط دارد و طرف تفریط و راه دست راه میانه است مانند شجاعت که ترس تفریط در آن وتهور و بی باکی افراط در آن است. و مانند سخاوت که بخل طرف تفریط و اسراف افراط در آن است
در اینجا باید نکته ای را متذکر شد که افراط در کارهای اجتماعی مستوجب عکس العملی در جهت تفریط از سوی گروهی دیگر میشود هم چنان که تفریط مستوجب افراط گروهی دیگر می گردد و تا راه راست میانه پیدا نشود هم چنان جامعه گرفتار اضطراب و تحیر گاهی به این سو گاهی به آن سو کشیده می شود .
انقلاب های جهان همیشه همراه با یک سلسله عکس العمل های شدید است که از جهات مختلف به افراط کشیده می شود و دوباره مستوجب عکس العمل های اسلامی ما به فضل و کرم الهی و رهبری های خردمندانه امام امت از بسیاری از آن عکس العمل ها مصون و محفوظ ماند آدم کشی ها و خونریزی های دسته جمعی در کوچه و خیابان در اثر برخورد گروه های مختلف در هر انقلابی یک امر معمولی و مورد انتظار است ولی به بحمدالله به حکم یک پارچگی امت درا طاعت از امام انقلاب اسلامی ایرانی از این گونه برخوردها محفوظ ماند.
ولی درعین حال درپاره ای از مسائل برخوردهای نامطلوب افراطی موجب عکس العمل های تفریطی شد مانند مسئله حجاب بانوان که برخی از جوان غیور در ابتدای امر با برخوردهای خشونت آمیز زمینه عکس العملی تفریطی را که اکنون گرفتار آن هستیم و فراهم نمودند از رهبران و رهنمایان انتظار داریم که در هرزمینه مردم را به سوی راه اعتدال و صراط مستقیم رهنمون گردد.
ما برای تذکر به نمونه ای از تفریط ها که شاید عکس العملی بعضی از افراط ها باشد یا افراط هایی که شاید عکس العمل تفریط ها باشد اشاره می کنیم.
اوائل انقلاب اسلامی در مساله گزینش و استخدام به حدی با سادگی و خوش بینی برخورد می شد که حتی ساواکی ها نیز با تظاهرات و تحصن در مقابل نخست وزیری که در تمام مدت مبارزات طولانی ملت مسلمانان ایران دشمن امام و انقلاب بودند به پست های حساس دست یافتند چه خیانت هایی که نکردند خان ها و قلدرها با تغییر چهره یا بدون آن با کمال پر روئی طمع در تکیه زدن بر مسند وزارت وکالت داشتند. البته نباید غافل بود که هنوز هم این گونه عناصر با بعضی از کار های اجرائی را به دست دارند حتی بعضی از مناسب مقدس هم اکنون در دست کسانی است که تا قبل از سقوط علنی بلعم با عورا نماینده و مروج او بودند..
این ها همه به دلیل بعضی وساطت های ناشیانه یا مغرضانه و کم توجهی بعضی از مصادر امور است ولی به هر حال در بسیاری از سطوح حالات افراط در تحقیق و تجسس درا حوال مردم برای گزینش حکم فرماست.
دانشجویی که از تدوین و استعداد بسیار عالی برخوردار است نماینده ای که به عنوان معرف معرفی کرده بود برای تحقیق از صلاحیت وی نکیر و منکر به سراغ آن نماینده رفته بودند و ضمن این که پرسش ها از این جهت تحقیق شده بود که آیا ایشان به نماز جمعه حاضر خواهد شد؟
آیا در مراسم دعای کمیل شرکت می کند عجبا حضرت امام نماز جمعه را واجب تخییری می دانند و این آقایان با آن معامله واجبی عینی می کنند آن هم آن گونه واجبی که ترک آن موجب محرومیت از حقوق اجتماعی است چه استعدادهایی که با همین تحقیق ها بی استفاده مانده است و از این راه چه ضررهایی متوجه جامعه شده باشد من نمی دانم برای گزینشیان چه عذری در ادامه این روش باقی است امام با فریاد رسا و با کمال صراحت این گروه تحقیق های بی جا و بی معنی را بارها منع فرمودند. آیه الله العظمی منتظری با دلی پر از درد از کنار گذاشتن نیروهای با استعداد بارها و بارها شکایت کردند.
مسئولیت بلند پایه مملکتی در مناسبت های مختلف از این وضع چندش آور اظهار نارضایتی نموده وعده جلوگیری از آن ها دادند این چه گوش هایی است که صدای این بزرگان را نمی شنود یا می شنود و به مغزها تحویل نمی دهد یا …
افراط و تفریط همین است و قرآن راه میانه را می خواهد (اشداء علی الکفار رحماء بینهم) ما گاهی رحم و مهربانی و عطوفت را چنان توسعه می دهیم که شامل دشمنان خدا و خلق نیز می شود و گاهی چنان خشونت و شدت را پیش می گیریم که نیروهای لایق و مومن جامعه اسلامی را به بهانه های مقدس مآبانه خشک و بی روح از حقوق اجتماعی محروم می نماییم.
نمونه ای دیگر
در رژیم گذشته سعی بسیار می شد که جامعه را مصرفی و مبتذل نمایند. این مطلب به حدی روشن است که ذکر مثال و توضیح لازم نیست ولی اکنون مشاهده می شود که هرگونه کمبود مواد ضروری که به مقتضای ضرورت زمان یا ضعف اداری یا جهت دیگر پیش امده است، به عنوان نفی مصرفی بودن توجیه می شود.
چندی پیش یکی ازمسئولین بلند پایه طی سخنانی که از رادیو دربرنامه ( انقلاب ،مردم مسئولین) پخش میشد، خمیر دندان ودستمال کاغذی رانیز جزء امور مصرفی معرفی کردند!! و اعلام داشتند که باید صنعت کشور راطوری تنظیم کنیم که به جای اینگونه تولیدها امور ضروری جامع تولید شود. به نظر می رسد تنها اثری که اینگونه سخنها درجامعه دارد این است که محتکران اینگونه کالاها درپنهان داشتند آنها بیشتر حرص ورزیده و مصرف کنندگان نیز حاضر به پرداخت پول بیشتر باشند . آیا می توان گفت که آن مسئول – بدون توجه – خدمتی بزرگ به محتکران و گرانفروشان کرده است؟چون قطعا چنین هدفی را نداشته است پس باید بدون توجه و قصد باشد آیا واقعا اینگونه وسائل بهداشتی امور مصرفی است!؟
حتما رفته رفته صابون و شامپو مایع ظرفشویی و پودر لباسشویی نیز در لیست سیاه کالاهی مصرفی وارد می شوند زیرا اگر برگردیم به دورانها ی گذشته پدران ما با سدر و گل و سرشور و گل ختمی بدن خود را می شستند، پس احتیاجی به صابون و شامپو نیست لباسهای خود را باچوبک و امثال آن و ظرفها رابا خاک اره و شن و امثال آن می شستند ، پس احتیاجی به پودر و مایع ظرفشویی نیست!! آیا اینگونه تفکر با این همه تبلیغاتی که برای پیشگیری می شود منافات ندارد؟ و آیا می شود پیش گیری را در جامعه بدون مواد لازم ضروری ترویج کرد و جامعه را به رعایت اصول بهداشت وادار نمود؟ و آیا خمیر دندان برای رعایت بهداشت دندان لازم وضروری ( مخصوصا برای بعضی بیماران) نیست؟ شاید اصلا دندان داشتن هم یک امر مصرفی باشد زیرا اگر دندان نباشد دیگر نان هم لازم نیست!!
رفته رفته هواپیما که چه عرض کنم قطار ماشین هم مصرفی شمرده می شود و باید تاحد مقدور از حیوانان زبان بسته و مخلوق خدا استفاده کرد!
راجع به اتومبیل شخصی که مکررا بعضی ا زآقایان گفته اند که کالای مصرفی است غافل از این که مرکب شخصی در فقه ما جزو مستثنیات دین شمرده می شود و خمس به آن تعلق نمی گیرد اگر کسی مدیون و مفلس باشد مرکب شخصی او را نمیتوان از اونو گرفت. آیا چگونه می توان مقایسه کرد آن دید فقهی اسلام با این دیده تنگی بعضی مسئولینى به نظر میرسد هر کالایی که ازتهیه ان عاجز ماندند باید برآن مارک مصرفی بودن زده شود و از لیست کالای مجاز خارج شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *