حج نموداری‌ از عبادت اجتماعی‌ در اسلام

حجة الاسلام والمسلمين هاشمی‌ رفسنجانی‌

عظيم ترين كنگره جهان  متشکل از مسلمانانی از سراسر جهان در چند روز
مخصوص ( اياماً معدودات ) از اقصی‌ نقاط عالم به گرد خانه̾ خدا،‌خانه ای‌ كه برای‌
ناس وضع شده تشكيل می‌شود.

اين كنگره̾ عظيم گذشته از اينكه بُعد عبادی
مخصوص به خود دارد و بايد قبل از ورود به آن، از هر نظر برای عازمان بيت الحرام
آموزش داده شود، بُعد سياسی اجتماعی‌ آن نيز از ويژگی خاصّی برخوردار است و
همانگونه كه امام عزيزمان مكرر فرموده اند،‌ حج بهترين و مناسب ترين مكانی است كه
در آن،‌ مسائل و مشكلات مسلمانان بررسی و حل می‌ شود.

و از آنجا كه امام عزيزمان از سالهای متمادی‌،‌هر
سال در اين رابطه پيام می‌دهند،‌و برای‌ آن اجتماع مهم كه سرنوشت مسلمانان تأثير
بسزائی‌ دارد،‌ بالاترين ارزش را قائلند و از آنجا كه آموزش اين مسائل نياز به
زمان دارد و از اهميت بسياری برخوردار است،‌مجله پاسدار اسلام سعی بر اين دارد كه
همانند دو سال پيش در اين چند ماه كه به استقبال ايام حج می رويم، مطالبی‌ جالب و
مفيد در رابطه با مناسك حج و كيفيت استفاده از اين عبادت سياسی اجتماعی در آن جمع
چند ميليونی‌ كه مسلمانان از سراسر نقاط جهان به آنجا سرازير می شوند،‌برای‌ كليه
زائران و راهيان خانه خدا و علاقمندان به مكتب و آنان كه در پی‌ آموختن مسائل دينی
هستند،‌ توسط دانشمندان متعهد و متخصصين مسائل دينی‌ و نويسندگان مؤمن،‌ منتشر
سازد كه از اين شماره بخش اوّل آن بحثی تحت عنوان « حج،‌نموداری از عبادت اجتماعی‌
در اسلام » از جناب حجة الاسلام و المسلمين هاشمی رفسنجانی به چاپ می رسد و حاوی‌
نكات بسيار ارزنده ای‌ در اين رابطه است كه هم برای‌ راهيان خانه خدا و هم برای
روحانيون اعزامی در كاروانهای حج و هم برای‌ ساير برادران و خواهرانی كه برای
فراگيری‌ مسائل اسلامی،‌علاقه نشان می دهند،‌مفيد و سازنده است.

به اميد اينكه خداوند توفيق دهد،‌و در چند ماه
آينده با نشر مقالات و بحثهای آموزنده و سازنده در اين رابطه، گامی هر چند كوچك
برداريم و مقداری از دين خود را ادا كنيم و با اميد اينكه مورد توجه برادران و
خواهران عزيز قرار گيرد،‌هر گونه پيشنهاد و انتقادی را در اين زمينه پذيرا
هستيم.                                                                 
والسلام.

حج يكی از مظاهر تبلور ماهيت معارف و مقررات
اسلام است كه به تنهائی می تواند مشخص ويژگيهای اسلام و معرف اين مكتب انسان ساز
باشد.

تمام ابعاد حج را نمی توان در يك بحث گنجاند و
نه تاكنون به طور مستقصی و مفصّل روی آن كار شده است. ما بايد در كنار ساير
اقداماتی كه برای‌ شناخت و معرّفی اسلام می كنيم، در مورد حج هم ـ چه در ميدان
انديشه و چه در ميدان عمل ـ چنين كاری را انجام دهيم.

·       
مع الاسف ابعاد مختلف
اين فريضه عظيم سرنوشت ساز به واسطه انحراف های حكومت های جور در كشور های اسلامی
و آخوند های فرومايه درباری… در پرده ابهام باقی مانده است.                                           
امام خمينی

جنبه اجتماعی احكام اسلام

سخنی كه به طور قاطع می توان بيان داشت اين
است كه : جنبه اجتماعی دستورات اجرائی و عملی و تعليمات و معارف اسلام نسبت به
نيازهای فردی و تكامل شخصی افزونی‌دارد و در اين مطلب هيچ اغراقی نيست اگر گفته
شود كه : توجهات فردی كه در معارف اسلام هست، ضمن اينكه خود اصالتی‌ دارد، جنبه
مهم تری‌ برای تكامل جامعه دارد.

البته به نظر می رسد كه ديد قرآن و اسلام اين
است كه جامعه را بدون اصلاح فرد نمی توان اصلاح كرد و از اين روی‌، يك سلسله
برنامه هائی برای تك تك افراد تنظيم شده ولی‌ هيچ وقت و در هيچ جا غفلت نشده كه
اين فردسازی و انسان سازی برای‌ ايجاد جامعه̾ بهتر است. و آنجا هم كه نظر اسلام را
درباره جامعه بررسی می كنيم،‌درمی يابيم كه خود جامعه نيز پلی‌ است برای‌ ساختن
افراد يعنی‌ اسلام از فرد شروع می كند و به جامعه می رسد و دوباره از جامعه برای ساختن  فرد استفاده می نمايد.

از نظر تحليل منطقی هم، مطلب كاملاً صحيح است.
پس اگر ما بخواهيم مجموعه سالمی داشته باشيم، هم بايد مجموعه̾ تركيبی آن درست باشد
و هم بايد تك تك اجزاء آن مجموعه،‌صحيح و سالم باشد. اگر ـ مثلا ـ در ساختمانی‌،
ابزار و مصالح آن ساختمان معيوب باشد،‌ممكن نيست آن ساختمان مفيد و مؤثر قرار گيرد
و اگر ابزار و وسائل خوبی باشد ولی تركيب درستی نداشته باشد بازهم، لغو و بيهوده
است.

به نظر من عبادات و  اجتماعيات اسلام مانند چنين چيزی است ؛ اصلاً
وقتی‌انسان فكر می‌كند، يك عبادت محضی كه هيچ توجه به اجتماع در آن نباشد،‌در
اسلام نمی توان پيدا كرد. شايد فردی‌ ترين عبادتی كه ما در معارف اسلامی داريم،‌
نماز شب باشد كه در دل شب،‌در تاريكی خانه و به تنهائی برگزار می شود. و با اينكه
تمام معيارهای خلوت در اين نماز مراعات شده و كاملاً فردی به نظر می رسد، در  همان حال می بينيم وقتی خداوند به پيامبرش
دستور می‌دهد كه بايد شب را نماز بخوانی و پاسی از آن را به عبادت بگذرانی چنين می
فرمايد.

« قُمِ الّيْلَ اِلّا قَليلاً. نِصْفَهُ اَوِ
انْقُصْ مِنْهُ قَليلاً. اَوْزِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتيلاً. اِنّا
سَنُلْقي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقيلاً » يعنی‌ همان خلوتها و عبادتهای نيمه شب و همان
ناله های عارفانه،‌مقدّمه̾ قول ثقيل است كه همان پيام الهی و رسالت آسمانی می باشد
و پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله آن را برای اصلاح و ساختن جامعه به عهده گرفته
است. و اين خصوصی ترين و خلوت ترين و فردی‌ ترين عبادتی است كه می توان روی آن
تكيه كرد.

مقداری فراتر می رويم، ملاحظه می كنيم كه هيچ
يك از فقها منكر نيست كه نماز جماعت بهتر و برتر از نماز فرادی است. با اين فضيلت
كه برای نماز در نظر گرفته شده،‌ معلوم می شود، جنبه̾ فرديّت در آن مستهلك است.

از طرفی ديگر نماز جمعه را می بينيم كه آن همه
اهميّت برای آن قائل می شوند تا آنجا كه به آن اطلاق نماز عبادی سياسی می شود و
تحقیقاً نماز جمعه، عبادی سیاسی است و با آن توصیفی كه از نماز شب ذكر شد، آن هم
عبادی سياسی است ولی در نماز جمعه تجلّی سياست زياد می شود.

فقه برای ساختن جامعه

به فقه اسلام نظری بيفكنيد؛ اين فقهی‌ كه الآن
در اختيار ما است،‌از اول تا آخرش، رنگ اجتماعيش خيلی فراوان تر است. چند كتاب
عبادات را كه گذر كنيم می بينيم نمازش آنگونه بود كه توضيح دادم ؛ زكاتش اصلاً
جنبه اجتماعی دارد ؛ ماهيت خمسش اجتماعی است. دفاع و جهاد در عين حال كه به خصوص
در آن باره می خواهيم بحث كنيم، وضعش روشن است. از اين چند كتاب، قدری‌ فراتر می
رويم به كتاب قضاء می رسيم كه ماهيتی كاملاً اجتماعی‌دارد ؛ متاجر و مكاسب با همه
ابوابش اجتماعی است وو… و كتابهای‌ديگر باز جنبه خانوادگی دارد كه از مسائل فردی‌
مقداری بالاتر است و مسائل اجتماعی در آن نهفته است. كتابهای احياء موات، اطعمه و
اشربه، ميراث، حدود، ديات و ساير كتابهائی كه عناوين فقه است، همه اجتماعی می
باشد.

و به طور كلی، فقه مجموعه̾ سازندگی و اداره
جامعه است كه عبادات را در آن آميخته اند با اين واقع بينی كه مصالح اين جامعه و
پيكره اجتماع ـ كه انسانها هستند ـ قبلاً خوب ساخته شوند و اين يك واقعيت است زيرا
انسانهای فاسق، فاجر، مادّی، دنياپرست، خودخواه، زورگو، متجاوز، متكبّر انحصارطلب
و شهوتران هيچگاه نمی توانند يك جامعه خوب و ايده آل بسازند.

بنابراين، اگر عبادتها را كه ساختن انسانها در
ضمن ساختن جامعه می داند، از جامعه بگيريم، هرچه هم تربيت قوی و مؤثر باشد و هر چه
معلّم ها و تربيت كنندگان خوب باشند و هرچه كارهای فرهنگی نيرومندی انجام پذيرد،
گروهی پديد می آيند كه مانند گروه های غربی هستند كه بايد اذعان كرد چنين افرادی
جزء بدترين نوع از اجتماعات تاريخ بشريت به حساب می آيند.

·       
ساده بودن بيت و مسجد
همچون زمان ابراهيم و صدر اسلام و به هم پيوستن مسلمين در آن مكان بی آلايش و
وافدين بی پيرايش هزاران مرتبه بالاتر است از تزيين كعبه و بناهای مرتفع عظيم و
غافل شدن از مقصد اصلی كه قيام ناس و شهود و منافع ناس است.                             امام خمينی

·       
بيتی كه برای قيام
تأسيس شده است، آن هم قيام ناس و للناس، پس بايد برای‌ همين مقصد بزرگ در آن
اجتماع نمود و منافع ناس را در همين موقف شريف تأمين نمود.                                                             
امام خمينی

حج، مظهر بارز جامعه صحيح

با اين حساب،‌يك نقطه اساسی در اين بحث هست كه
می‌ توان روح بحث به شمار آورد و آن عبارت است از اينكه پيام اساسی اسلام اين است
كه جامعه صحيحی را از راه های صحيحی‌ به وجود بياورد و من حج را يكی از مظاهر بارز
اين مسئله می دانم. زيرا جلوه اين مسئله در حج خيلی روشن است و جنبه جهانی و بين
المللی بودنش و  تكيه روی شعائرش در هيچ يك
از عبادتها مانند آن نيست.

مناسكی كه برای عبادات وجود دارد،‌ يك بخش آن
می تواند فردی باشد ولی حج تعبير«شعائر» بيشتر دارد. مسجد هم از شعائر خدا است
برای‌اينكه جای‌ اجتماع است و اينجا يكی‌از نقطه های بروز ماهيت اسلام است و يكی
از مواردی‌ است كه ما با دنيای كفر و استكبار جهانی مواجه می شويم و از اين نقطه
بين ما و آنها برخورد پيش می آيد. اينجا در درون جامعه اسلامی ما ؛ نماز جماعت ها،
مساجد، راهپيمائی ها حضور در مراسم اعياد و وفيات و ديگر جلوه های وحدت، هر يك به
نوعی برخورد با استكبار و كفر دارد ولی آنچنان مماس نيست. امّا حج اولين نقطه
برخورد جدّی اسلام به معنای‌واقعی آن با آنچه كه كفر در آن با اسلام مبارزه دارد،
می باشد.

جامعه گرائی انقلاب اسلامی

جامعه گرائی يكی از ابعاد عظيم انقلاب اسلامی
و رسالت آن است كه در طول هزار و چهارصد سال، تمام تلاش دشمنان اسلام بر اين
متمركز بوده كه اين بُعد عظيم و اين رسالت را از اسلام بگيرند و  جای آن چيز ديگری  بگذارند و به اين نحو خاصيت اساسی اسلام را از
بين ببرند. اين توطئه متمركز می شود در اينكه حالت فردگرائی را در جامعه تزريق
كنند و حالت جامعه گرائی و به طور كلی به انسانيّت انديشيدن را از اسلام بگيرند.
بقيه تحريفاتی كه در اسلام شده نسبت به اين تحريف مانند شاخ و برگها و فروع است. و
مهمترين تحريفی كه ما در تاريخ اسلام از آن رنج برده ايم همين تحريف معنوی بسيار
خطرناك است كه به مسلمانها القاء كنند : هر كس گليم خودش را از آب بكشد! و هر
انسانی رابطه خود و خدای‌ خود را درست كند و با اين القاء خطرناك، روح توجه به
جامعه و ديدن صلاح فرد در صلاح جامعه را از ما بگيرند.

 پرواضح است كه هيچ كافر و هيچ جريان كفری‌ آنقدر
اهميت نمی دهد به يك انسان عابد مقدّسی كه تصميم گرفته، زندگی خود را در ديری‌ يا
خانه ای يا مسجد و معبدی و يا زيارتخانه ای بگذراند ! و تنها موقعی‌ ممكن است از
او بترسند كه با جامعه رابطه پيدا كند.

اگر تمام روحانيون و تمام مسلمانان ايران، هر
يك برای‌ خود معبد كوچكی بسازد و در و ديوار آن معبد را پر از شعار عليه آمريكا،
استكبار جهانی، كفر، سرمايه داری‌ وو… بكند ولی از آنجا بيرون نيايد، نه تنها
دنيای استكبار را عصبانی‌ نمی كند بلكه حاضر است بودجه زندگی او را نيز بپردازد،‌فقط
مشروط به اينكه همانجا بماند و  با بيرون
ارتباط نداشته باشد.

آنچه برای‌ آنها سنگين و غير قابل تحمل است،
پلی است كه بين انسانها و جامعه زده می‌شود و راه برگشتی است كه از جامعه اصلاح شده
به سوی‌ انسانها باز می شود.

انگيزه فردی، انحرافی‌است

هم 
اكنون نيز شنيده می شود كه بسياری‌ بر اين باورند كه : ما به مكه می‌ رويم
كنار ناودان طلا يا كنار مقام ابراهيم در مسجدالحرام يا كنار غار حرا و يا در جوار
حضرت رسول صلی‌الله عليه و آله در مدينه، رابطه ا‌ی را با خداوند و عالم وحی‌
برقرار سازيم و دلمان را صاف كنيم! البته اين خوب و ارزنده است ولی نبايد تمام هدف
از حج چنين چيزی‌باشد،‌ اگر هدف فقط فردی باشد و دنبال آن هيچ انگيزه اجتماعی وجود
نداشته باشد، بوی‌ همان انحراف از آن می‌ آيد.

حج را بايد دسته جمعی‌ و در كنار جمع انجام
داد. در قرآن می فرمايد : «… ثمِّ افيضوا من حيث افاض الناس » پس از اينكه
اعمالتان را انجام داديد، از همان راهی‌ كه همه مسلمين می روند، شما هم برويد.
برخی تمام عشقشان اين است كه عرفه را درك كنند و آنجا دعا عرفه را با خلوص نيّت
بخوانند تا اينكه قلب خود را صاف كنند. ما با پاك كردن قلب موافقيم و فكر می كنيم
بدون پاك كردن قلب نمی‌توانيم به جائی برسيم و به شدت روی اين مطلب تكيه می كنيم
ولی كسی كه تنها هدفش اين باشد، دچار همان انحراف ـ كه ذكر شد ـ شده است.

قلب را بايد پاك كرد برای‌ اينكه در جامعه
مؤثر باشد زيرا اگر يك رهبر يا يك مدير يا 
حتی يك همسايه قلبش پاك نباشد، در همسايگان و زيردستان و پيروان خود نمی
تواند تأثير مثبت بگذارد، نه اينكه قلب پاك باشد برای‌ اينكه تنها گليم خود را از
آب بيرون بكشد و به فكر ديگران نباشد !

برخورد جدّی انقلاب اسلامی با دنيای استكباری‌در
همين نقطه است و من فكر می كنم اختلاف عمده ای كه با كشورهای ارتجاعی و سياستهای
ضد اسلامی كه  حاكم  بر منطقه است، در همين نقطه است. اگر توجه كرده
باشيد در برخی از اين كشورهای عربی و اسلامی‌ ـ نظير عربستان سعودی ـ حفظ ظواهر
اسلامی تا اندازه ای می شود ولی اين قشری و انحرافی‌است. البته اگر آنها را با
جامعه زمان شاه مقايسه كنيم، خيلی از اين كشورها از اين بهتر بودند ولی اگر از ديد
اسلامی بنگريم، قابل قبول نيست. اين اسلامی كه آنها به رخ جامعه می كشند،‌نه
اسلامی است كه ما از آن دم می زنيم چون روح اسلام در آن نيست و لذا دشمن هيچ گاه
از اينها نمی ترسدبلكه به عكس دنيای استكباری‌، جامعه سعودی‌ را به عنوان اسلام
كاملاً می پذيرد و هيچ مخالفتی هم با آنها ندارد. گرچه قبل از انقلاب رسانه های
جمعی‌ دنيای‌ غرب اسلام را مسخره می كردند و به اسلام سعودی‌ـ برای استهزاء كردن
به قوانين اسلامی‌ ـ مثال می زدند و اين يكی از ترفند های تبليغاتی ضد اسلامی بود
كه دنيای اسلام را به الحاد كامل بكشانند همانگونه كه رژيم پهلوی يا كمال آتاتورك
در پی تحقق آن بودند.

ولی اكنون كه به واقعيت اسلام در جمهوری
اسلامی مواجه شده اند، و می بينند حركت به سوی اين اسلام واقعی در سراسر جهان آغاز
شده است، اسلام عربستان يا جامعه شيوخ خليج،‌برای آنها الگو و چيزدلچسبی شده است و
به اصطلاح : مرگ برايشان آمده، به تب راضی شده اند.

آری ! گرچه استعمارگران از نام اسلام خوششان
نمی آيد ولی چون اكنون می خواهند اسلام واقعی را بكوبند، از اين روی، حرفی ندارند
كه آن اسلام قشری را بپذيرند.

به هر حال، يكی از انحرافات اساسی كه برای
مسلمانان در اين قرون متمادی پيش آمده، اين است كه اسلام را به صورت يك مكتب
فردساز و مناسك اسلامی را به عنوان مناسك فردساز و رابطه̾ بين انسان و خدا معرّفی
كرده اند و خطر بزرگی را برای‌خنثی كردن كاربرد اسلام راستين، اسلام علی بن ابی‌
طالب (ع)و اسلام ابوذرها و سلمان ها به وجود آورده اند.

بنابراين، يكی از وظائف بسيار مهم و حسّاس ما
همين است كه تلاش كنيم اسلامی واقعی و روح اجتماعی‌ اسلام  را در دنيا زنده كنيم و در برابر آن توطئه
خطرناك بايستيم و آن را خنثی كنيم. جزو تبليغات عربستان اين است كه : ما اينجا
محيطی درست كرده ايم كه مردم بيايند، عبادتشان را آرام انجام دهند و به كشورهای
خود برگردند ولی ايرانيها می خواهند اين محيط عبادت را به هم بزنند !

اگر اينها چنين طرز فكری دارند كه مردم
مناسكشان را آرام انجام دهند و برگردند، اين طرز تفكر انحراف است ولی اگر اين چنين
فكر نمی كنند بلكه اين را بهانه كرده اند برای اينكه نگذارند ماهيّتش روشن شود،
شيطنت است. در هر صورت چه جهل باشد و چه شيطنت بايد با آن انديشه مبارزه كرد.

نتيجه گيری از مناسك حج

يكی از نتيجه گيری هائی كه قرآن كريم از مناسك
حج می گيرد اين است : « لِيَشْهَدُوْا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يَذْكُرَوا اسْمَ اللهِ
».

آيات حج را با دقت مطالعه كنيد، اين دو نقطه
زياد به چشم می خورد و انسان فكر می كند كه هدف گيری در آيات شده :

1-   
منافعی كه خود مردم
می برند 2- چيزی‌ كه عايد خدا می‌شود.

می فرمايد : « لايَنالَ اللهَ لُحُوْمُها وَلا
دِماؤها وَلكِنْ يَنالُهُ التّقْوی مِنْكُمٌ »

آنچه خداوند در مراسم حج ـ پس از قربانی ـ به
دست می آورد، نه آن گوشتها است و نه آن خونها بلكه آن چيزی كه به خدا می رسد، همان
تقوائی است كه شما كسب می كنيد. اين تقوی در نتيجه همان ذكر خداوند در ايام تشريق
به دست می آيد « ويذكروا اسم الله »

·       
بر علماء اسلام،
نويسندگان، دانشمندان، هنرمندان، فيلسوفان،محققان، عارفان و روشنفكران لازم است كه
مسلمانان را برای يك نهضت عمومی اسلامی مهيا كنند.                                                          
امام خمينی

و امّا منافعی‌كه در آيه آمده است چيست ؟

منافع دو نوع است : 1- منافع شخصی 2- منافع
اجتماعی

و هر يك دو بخش دارد : مادی‌ و معنوی.

انسانهائی كه در اين مسافرت، با ياد خدا، به
تقوی دست می يابند، درحقيقت اين افراد، جزء مصالح ساختمانی جامعه مورد نظر خداوند،
يعنی‌ راه رسيدن به اهداف الهی ـ از ارسال رسل و تشريع حج و تعيين مناسك ـ از اين
طريق باز می‌شود و جامعه در مسير مطلوب خداوند قرار می گيرد. و لذا می بينيم به
دست آوردن تقوی را خداوند به خودش نسبت می دهد، گويا هدفی كه خداوند از اين حج
دارد، اين است كه مردم به اين دژ الهی دست يابند و تقوی‌ است كه با آن می‌توانند
اهداف الهی‌ را در زمين پياده كنند. و دنيای استكبار با تحميل جنگ و حصر اقتصادی
وو… می خواهد ما را از دست يابی به اهداف واقعی حج باز دارد.

وظيفه ما در قبال تبليغات دشمن

دشمنان با آن همه تبليغات مسموم كه در ايام حج
بر عليه ما توسط رسانه های گروهی و آن امكانات بسيار زيادی كه در دست دارند، منتشر
می سازند و از آن طرف ما در قلوب مردم جهان جا داريم و از بركت قرآن و مايه های‌
اصلی اسلام كه انقلاب اسلامی ما از آن نشأت گرفته، بايد كوشش كنيم،‌از اين نقطه
مثبت بالاترين استفاده را بكنيم تا آن توطئه تبليغاتی پليد خنثی شود. آنها می
خواهند ما را نژادپرست، دارای تعصب ايرانی و تعصب مذهبی و عدم تقيّد به اصولی كه
در جهان حاكم است، معرفی كنند و ما بايد در سفر حج واقعيت اسلام را قولاً و عملاً
ارائه دهيم تا آن تبليغات غلط كار خود را نكند.

سخنی با راهيان خانه خدا

روحانيون ما وظيفه دارند در مكه و مدينه و در
برخوردها روح فردگرائی‌را از مغز متحجّر مبلغانی كه خود را اسلامی می دانند،‌بيرون
آورده و آنچه آنها سالها است رشته اند پنبه نمايند. اين كار گرچه مشكل است ولی‌بايد
انجام پذيرد. به مردم بگوئيد : مغزهای خود را خالی كنيد از اين تفكر باطل كه يك
انسان خود ساخته، مجزّای از جامعه و بدون هدف اجتماعی مورد نظر خدا است و می تواند
انسان مطلوب خدا باشد!! آنگاه روشن كنيد كه جمهوری‌ اسلامی نه تنها طمعی در جوامع
اسلامی ندراد بلكه حاضر است برای ساير مسلمانان فداكاری كند.

ماهيت جنگ تحميلی را روشن كنيد و به آنها
بفهمانيد كه ما تجاوز را شروع نكرديم و امروز از خودمان دفاع می كنيم و تا متجاوز
محاكمه نشود به دفاع خود ادامه می دهيم. اين ما نبوديم كه اسلحه شيميائی و سمی را
به كار برديم !اين ما نبوديم كه شهر ها را در طول چند سال جنگ بی رحمانه كوبيديم !
اين ما نبوديم كه غير نظامی ها را اسير كرديم! اين ما نبوديم كه در خليج فارس آتش
افروزی كرديم و محيط زيست را آلوده نموديم و كشتيهای بی دفاع را مورد تجاوز قرار
داديم ! اين ما نبوديم كه تروريست در دنيا پرورش نموديم و دنيا را به ويرانی
كشانديم ! اينها را دشمنان ما كردند… اينها را عراقی ها كردند.

به هر حال در سفر حج بايد فوق العاده هشيار و
بيدار باشيد كه دشمنان ما نتوانند از كيفيت حركت شما، حربه دروغينی كه عليه ما تيز
كرده اند، تيزتر كنند. تبلور واقعی اسلام را در حج نشان دهيد.

ماهيت عبادی حج را خوب بروز دهيد و واقعاً
عُبّاد باشيد. ماهيت سياسی حج را خوب نشان دهيد و اهداف سياسی جهانی اسلام را در
شعارهای مشخص اعلام نمائيد. حربه های بسيار ناجوانمردانه ای كه عليه اين انقلاب
مظلوم و امت مظلوم و كشور مظلوم ساخته اند؛ بشناسيد و به ديگران بشناسانيد. از
ارتباطی‌ كه با ميليونها زائر بيت الله ـ چه مستقيم و چه غير مستقيم ـ برقرار می
كنيد،‌استفاده كنيد.

·       
بُعد سياسی و اجتماعی
حج حاصل نمی گردد مگر آنكه بعد معنوی و الهی آن جامه عمل بپوشد و لبيك های شما
جواب دعوت حق تعالی باشد.  امام خمينی

مديريّت صحيح مكه

به مديران عربستان سعودی بگوئيد : همانگونه كه
شما تلاش می كنيد برای مردم وسائل مادّی را تأمين نمائيد كه ما از اينها نيز تشكر
می كنيم، ولی هدف حج اين مسائل نيست. اگر اينها هدف حج بود، خداوند كعبه را به جای
اينكه در بيابانهای خشك بسازد، در منطقه ای مانند شام يا دره های كشمير يا
شميرانات تهران يا در تفريحگاه های مجهّز اروپا می ساخت! آنجائی می ساخت كه همه
وسائل رفاهی آماده و فراهم باشد و نيازی نباشد كه از سراسر دنيا به آنجا بياورند.

خداوند كعبه خود را آنجا ساخت كه مردم را از
زرق و برق ماديات به دور سازد. حال كه شما امكانات را برای‌ حاجی ها فراهم ساخته
ايد، ما اعتراضی نمی كنيم ولی امكانات سياسی را هم فراهم نمائيد. وسائل بيداری
مردم را تهيه كنيد، وسائلی كه به « ينال التقوی‌» برساند تهيه نمائيد. وسائلی كه «
ليذكروا اسم الله عليه » باشد تهيه كنيد. آنچه پيامبر((ص)) در مكه انجام داد،
انجام دهيد.

پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله با آن زحمت و
مشقت خود را به مكه رساند تا به تنهائی كه بالای سر مردم بوده، به پائين بريزد و
بشكند و مردم را با شرك آشتی ناپذير سازد. شما هم اجازه ندهيدكه در محيط وحی،
اراده̾ خداهای بدتر از هبل و بت های مكه بر مردم حاكم باشد. آمريكا امروز به مراتب
بدتر و پليدتر و خطرناك تر از بتهای طلائی يا سنگی آن روز مكه است. جباران دست
نشانده طاغوت صفت، و عوامل اين فرعونهای زمان به مراتب از آن بت ها و بتكده ها
خطرناكترند. به مسلمان ها اجازه دهيد اين بتها را بشكنند. اسرائيل به عنوان يك
خنجر در قلب مردم مسلمان جهان ـ كه همواره يك ميليارد مسلمان را آزار می دهد ـ
تحقيقاً از بتكده آن روز مكّه بدتر است، به مسلمانان اجازه دهيد برای شكستن اين
بتها حركت كنند.

ما اين را مديريت صحيح می دانيم. اگر شما می‌توانيد
اينچنين اداره كنيد و اگر نمی توانيد از متفكران دنيا دعوت به عمل آوريد تا مكه و
مدينه را برای شما اداره كنند. مكه خانه خدا است و حرم پيامبر از آنِ يك ميليارد
مسلمان است، از مسلمانان بخواهيد به اداره صحيح آنجا بپردازند.

مواظب رفتار و گفتارتان باشيد

در خاتمه باز تكرار می كنم در عين حال كه بايد
مسائل اساسی اسلام را در آنجا بازگو نمائيد. و شعارهای ضد استكباری را سر دهيد،
كاملاً بايد مواظب گفتارها و رفتارهای خود باشيد زيرا امروز دنيا به شما نظر دارد.
اگر از سوی ما كارهای‌ بی نظم و بی برنامه ای رخ دهد، بهانه ای به دست آنها می دهد
كه تبليغات مسموم را گسترش دهند. آنها كه از هيچ دارند حربه می سازند و ما را متهم
به برهم زدن امنيت می كنند،‌بنابراين اگر در منطق و رفتار شما اشتباهی رخ دهد از
آن بمب خواهند ساخت.

همواره مراعات اين معنی را بكنيد كه در
سخنانتان و مصاحبه هاتان متكی به آيات قرآن باشيد و بيشتر روی آيات قرآن تكيه كنيد
و از كلمات پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله اگر خواستيد استشهاد كنيد از
روايتهائی كه در كتب صحاح و سنن برادران اهل سنت آمده و مورد اتفاق تمام مسلمانان
است استفاده نمائيد تا اينكه اهداف اين حركت اسلامی به صورت روشن برای مردم شناخته
شود.

البته من نمی توانم مدّعی باشم حجّی كه ما
انجام می‌دهيم، صد در صد حجّ مطلوب پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله است. ما هنوز
محدوديتها در فهم و درك اهداف حج داريم و محدوديتها در امكانات داريم كه بيشتر
اينها در اثر موانعی است كه بر سر راهمان ايجاد می كنند ولی می توانيم ادعا كنيم
كه به عنوان يك نظام و يك حكومت، داريم راه را باز می‌كنيم. والسلام.