انتخابات از نظر اسلام وقانون اساسی

قسمت پنجم

حجه الاسلام یحیی سلطانی

زمامداران در اسلام

زندگی زمامداران در اسلام :

زندگی زمامداران و بزرگان هر ملت سرمشق است و پیشوایان هر قوم الگوی زنده ای برای آنها محسوب می شوند زیرا در هر انسانی میل همگونی و همسانی با انسانهای کامل موجود است و هر فردی می کوشد خود را همانند انسانهائی سازد که آنان را کامل می داند و چون غالب انسانها به زندگی دنیا و مادیات توجه بیشتر دارند به زندگی رؤسا و فرمانروایان چشم می دوزند جمله ی معروف ( النّاسُ علی دینِ مُلُوکِهِم ) مردم بر روش پادشاهان خود هستند ، به همین حقیقت نظر دارد. اگر سران قوم به پاکی و سادگی و توجه به امور معنوی معروف شدند دیگران نیز به معنویت روی می نهند و اگر اهل عیاشی و خوش گذرانی  و فساد اخلاق باشند مردم نیز به فساد کشانده می شوند . از مدارک مذهبی استفاده می شود که زمامداران اسلام باید ساده و بی آلایش زندگی کنند و به صراحت برخی از روایات می گوید :

که باید زندگی خود را با طبقات ضعیف و محروم کشور همسان سازد، از امام علی (ع) نقل شده است که آن حضرت به مردی به نام عاصم بن زیاد که تارک دنیا شده بود و زن و فرزند او در این باره غمناک بودند فرمود : آیا از همسرت حیا نداری و به فرزندت  ترحم نمی کنی ( که دنبال کار و کوشش نمی روی و خانواده ی خود را در سختی قرار داده ای ) تو فکر می کنی خدائی که غذاهای پاکیزه را بر تو حلال کرده است نمی پسندد که تو از آنها بهره مند شوی . عاصم گفت یاامیرالمومنین پس چرا شما لباس خشن بر تن دارید و غذای ساده و خشک می خورید؟

امام فرمود : وای بر تو خدای عزوجل بر پیشوایان عادل واجب فرموده که زندگی خودشان را با طبقه ی ضعیف مردم هم سطح قرار دهند .

” فی احتجاج امیرالمومنین (ع) علی عاصم بن زیاد حین لبس العباء وترک الملاء و شکاه اخوه الربیع بن زیاد الی امیرالمومنین انه قد غم اهله و اهزن ولده بذلک فقال امیرالمومنین علی بعاصم ابن زیاد فجیئی به فلما رآه عبس فی وجهه فقال له اما استحییت من اهلک اما رحمت ولدک ؟ اتری الله احل لک الطیبات وهو یکره اخذک منها ؟ فقال عاصم یا امیرالمومنین فعلی ما اقتصرت فی مطعمک علی الجشوبه و فی ملبسک علی الخشونه فقال و یحک ان الله عزوجل فرض علی ائمه العدل ان یقدروا انفسهم بضعفه الناس”               ( اصول کافی ج ۱ ص ۴۱۰ )

حابر بن عبدی نیز سخنی به همین مضمون در اصول کافی از امام علی (ع) نقل کرده است و از معلی بن خنیس نیز نقل شده است که او به امام ششم حضرت صادق (ع) عرض کرد : اگر نعمت حکومت که در دست فلان افراد است در دست شما قرار می گرفت ما نیز در کنار شما در نعمت زندگی می کردیم امام (ع) فرمود: معلی چه آرزوی دور از حقیقتی داری ، اگر حکومت در دست ما قرار بگیرد ما را جز پاسداری شبها و بار سنگین اجرای امور در روزها و لباس خشن و ساده و نان خشک سهمی نیست .

” عن المعلی بن خنیس قال : قلت لابی عبدالله یوما جعلت فداک ذکرت آل فلان و ما هم فیه من النعیم فقلت: لو کان هذا الیکم لعشنا معکم فقال هیهات یا معلی اماوالله ان لوکان ذاک ما کان الا سیاحه النهار و لبس الخشن و اکل الجشب”

( اصول کافی ج ۱ ص ۴۱۰)

ساده زندگی کردن برای دولتمردان و فرمانروایان اسلام یک امر لازم و معمول بوده است در بین افرادی که به نام اسلام حکومت می کردند ، مدتی پس از رسول خدا تا موقعی که مسلمانان در صحنه بودند و در زمان حکومت علی (ع) به طور چشم گیری رعایت می شد .

مردی به نام عتبه بن مرثد حاکم آذربایجان شد هنگام ورود به آذربایجان خوراک مخصوصی به نام ( خبیص ) برای او آوردند که بسیار شیرین و خوش طعم بود عتبه آن خوراک لذیذ را بسیار پسندیده یافت از این جهت تقاضا کرد که از همان خوراک مقداری برای زمامدار مرکزی فراهم نمایند مقدار زیادی از آن خوراک تهیه و به وسیله دو شتر برای مرکز حمل شد وقتی آن طعام را به حضور حاکم مرکز آوردند پرسید چیست ؟ آورنده جواب داد : این طعامی است که آنرا ( خبیص ) می گویند و از آذربایجان برای شما آورده ام حاکم وقت پس از چشیدن طعام آنرا بسیار مطبوع یافت پرسید ؟ آیا همه ی مسلمانان آذربایجان از همین طعام سیر می شوند ؟ جواب داد : نه ، حاکم مرکز دستور داد طعام را برگرداند و در نامه ای برای عتبه نوشت خبیص که تو برای ما فرستاده ای نه از دسترنج پدرت بوده و نه از دسترنج مادرت سعی کن از آنچه تو در خانه ات می خوری مسلمانان دیگر نیز بخورند و برای زندگی خود امتیازی قرار مده .              ( شرح ابن ابی الحدید ج۳ ص ۱۰۱ )

در نهج البلاغه در نامه معروف امام علی (ع) به عثمان ابن حنیف نیز آمده است :

(( امام شما از لباس به دو جامه ی کهنه و از خوراک به دو قرص نان اکتفا کرده است به خدا قسم از دنیای شما طلائی نپذیرفته و از غنائم دنیا مالی ذخیره نکرده ام و به جای جامه ی کهنه ای که پوشیده ام جامه ی دیگری آماده ندارم اگر بخواهم می توانم بهترین عسلهای تصفیه شده را به دست بیاورم و بهترین نان را از مغز گندم تهیه کنم و عالی ترین لباس را از بافته های حریر و ابریشم آماده نمایم ولی دور است که هوای نفس بر من غلبه کند و حرص آز مرا به انتخاب خوارکی های گوناگون وادار نماید و حال آنکه شاید در حجاز و یا یمامه فردی باشد که به قرص نانی طمع ندارد و سیری را یاد نمی آورد آیا با شکم سیر بخوابم و در اطرافم شکمهای گرسنه باشد آیا به اینکه مردم مرا رئیس مومنان می خوانند قناعت کنم و با آنان در سختیهای روزگار شریک نباشم ؟ )).

رفتار خانواده ی زمامداران در اسلام:

اسلام به اخلاق و رفتار زمامداران و پیشوایان توجه خاصی داشته است و علاوه بر اینکه شرائط سنگینی از جهت علم و تقوی برای آنها قرار داده تاکید فرموده است که زندگی و رفتار خانواده ی آنها نمونه ی کاملی از شرف و انسانیت و معنویت باشد.

قرآن مجید در سوره ی احزاب با جمله ی :

” و لقد کانَ لکم فی رسُول اللهِ اُسوهٌ حسنهٌ ”

به مسلمانان می آموزد که باید زندگی رسول خدا (ص) برای شما الگو باشد و در همان سوره به همسران رسول اکرم (ص) دستور می دهد که بدون توجه به زیور دنیا زندگی کنند و عفت و پاکدامنی را در حد اعلا رعایت نمایند . زنان پیغمبر (ص) هنگامی که به همسری آن حضرت در آمدند طبعا به خانه مردی آمده بودند که پیشوای بزرگ اسلام و عرب محسوب می شد در آن روزگار پیغمبر اکرم (ص) در مدینه شخصا حاکم اسلام بود و مقدمات یک حکومت وسیع اسلامی را فراهم می کرد و طبیعی است که در این شرایط همسران وی خود را از زنان دیگر برتر و بالاتر می دانند و شاید در این اندیشه بودند که یک زندگی نسبتا با تجمل را که در شان بانوان اشراف عرب بوده است آغاز کنند از این جهت ( بنا بر نقل بعضی از مفسرین ) از پیامبر خواستند که به خرج آنها اندکی بیافزاید و به زندگی آنها سرو سامانی ببخشد . خداوند پیامبر خود را مورد خطاب قرار داد و فرمود :

” ای پیامبر به همسرانت بگو اگر خواهان زندگی و زیور دنیا هستید بیایید تا حقوق شما را بپردازم و با خیر و خوبی شما را رها کنم و اگر خدا و رسول و معنویت و زندگی آخرت را می خواهید خداوند برای نیکوکاران شما پاداشی بزرگ مهیا فرموده است .”

در این آیه ی شریفه خداوند با کمال صراحت به پیامبر دستور می دهد : اگر همسرانت به هوس زندگی و زیور مادی به خانه ات آمده اند باید آنها را طلاق بدهی .

( خانه ی تو خانه ی شرف و معنویت است )

و سپس همسران آن حضرت را مستقیما مورد خطاب قرار داده و فرموده است (( ای همسران پیامبر اگر یکی از شما گناه آشکاری مرتکب گردد او را دو برابر دیگران عذاب می کنیم  و هر کدام از شما از خدا و رسول پیروی کرد و عمل نیکی انجام داد و پاداش نیک به او داده می شود ))         ( آیه ۲۸ تا ۳۰ از سوره احزاب )

آری عمل ناشایسته و خلاف قانون اگر از همسران رسول خدا (ص) مشاهده شود در زنان دیگر نیز اثر سوء دارد و بر عکس اگر آنها اعمال  و رفتار نیک داشته باشند بانوان دیگر هم از آنها پیروی می کنند و چون کارهای نیک یا بد آنها اگر آشکار باشد دو اثر دارد ( یکی اثر فردی و دیگر اثر اجتماعی ) دو برابر نیز جزا خواهد داشت .

در آیه ی دیگر خداوند به همسران پیغمبر دستور عفت و مراقبت می دهد و می فرماید: (( ای همسران پیامبر شما مانند زنان دیگر نیستید ) ، ( شما همسر پیشوای ملت و در خانه ی رهبر امت هستید ) اگر تقوی پیشه کنید و پرهیزکار باشید ( در نزد خدا عزیزتر خواهید بود ).

در صحبت کردن ( با نامحرمان مواظب باشید نرم و نازک و مهیج صحبت نکنید ، درمقابل مرد نامحرم ) خاضعانه سخن نگوئید تا نظر افراد ناسالم و هوس باز دنبال شما نباشد ( تا می توانید ) در خانه ی خود قرار بگیرید و مانند زنان جاهلیت بدون حفظ حجاب از خانه بیرون نیائید ( واجبات خدا را رعایت کنید ) نماز بخوانید ( و اگراندوخته ای داشته باشید ) زکوه مالتان را بدهید و فرمان خدا و رسول را اطاعت نمائید و آنچه از آیات خدا و حکمت در خانه ی شما تلاوت می شود به یاد داشته باشید ))           آیه  ۳۲ تا ۳۴ احزاب

با توجه به اینکه آیات یاد شده به دنبال آیه “اسوه” آمده است به خوبی استفاده می شود که علت فرمان اکید خداوند به همسران پیامبر (ص) در خصوص رعایت عفت و انتخاب زندگی ساده این است که زندگی آنها الگوی زندگی برای خانواده ها در امت اسلامی بوده است ، بنابراین خانواده ی هر کدام  از پیشوایان و زمامداران اسلامی از مقام رهبری و رئیس جمهوری تا استانداران و فرمانداران و سران ارتش و دیگران لازم است وظایف اسلامی را در حد اعلا رعایت نمایند زیرا هر کدام از آنها به نوبه ی خود برای عده ای الگو خواهند بود.

خلاصه گفتار :

بار دیگر به طور فهرست خلاصه مطالب گذشته را تکرار می کنیم : کسی که بخواهد در حکومت اسلامی زعامت و ریاستی را عهده دار شود باید دارای این مشخصات باشد :

  1. با تقوی و پرهیزگار ، عادل و پارسا ، دور از هرگونه معصیت وگناه
  2. دارای حلم و بردباری و حسن اخلاق و خوش رفتاری با مردم و زیردستان
  3. دارای زندگی ساده و بی آلایش و بی اعتنا به جلوه های فریبنده دنیا توام با رعایت عفت و پاکدامنی در خانواده باشد.
  4. پایبند به اجرای سنت های دینی و مذهبی و انجام واجبات الهی
  5. دارای دانش کافی و آگاهی از فقه اسلامی همراه با بینش عمیق سیاسی و مدیریت کافی و حسن تدبیر برای اداره ی امور .

از شرایط یاد شده دانش و  تقوی و عدالت و مدیریت کافی برای همه ی مسئولین حکومت لازم است و به تناسب وظایفی که بر عهده آنها محول می شود وجود بعضی از شرایط در الویت قرار می گیرد . مثلا کسانی که از قوه قضائیه هستند حلم و بردباری وآگاهی کافی از قوانین قضائی برای آنها ضروری است و برای کسانی که به عنوان قوه مجریه کار می کنند عدالت و تقوی و حسن معاشرت ضروری تر است و برای قوه مقننه آگاهی از فقه اسلامی و بینش عمیق سیاسی در حد اعلای لزوم است .

چه کسانی باید کاندیدا شوند ؟

در امر انتخاب ولی امر و رهبر امت در قانون اساسی سخنی از کاندیدا شدن فقها به میان نیامده بلکه از اصل پنجم قانون اساسی و اصل یک صد و هفتم استفاده می شود که رهبر یا شورای رهبری از بین فقهاء موجودین انتخاب می شوند بدون اینکه فقهاء خود را کاندیدا کرده باشند و این طبیعی ترین نوع انتخاب است و رهبری که از این راه بدون اینکه از طرف او تبلیغاتی شده باشد به طور طبیعی برگزیده شود ، مردمی ترین رهبر است ولی در انتخاب رئیس جمهوری افرادی برای انتخاب شده داوطلب می شوند و خود را کاندید می نمایند . قانون اساسی در اصل یک صد و شانزدهم می گوید :

” نامزدهای ریاست جمهوری باید قبل از شروع اتنخابات آمادگی خود را رسما اعلام کنند”

در اینجا باید یادآور شویم ، کسانی که خود را برای ریاست جمهوری نامزد  می کنند لازم است شرایط موجود خود را با شرایطی که برای ریاست و زعامت اسلامی لازم است ( آنها را شرح دادیم ) تطبیق دهند و اگر خود را شایسته زعامت اسلامی ندیدند نامزد نشوند و بار سنگین مسئولیت ریاست را بر دوش نگیرند و اگر برای انجام مسئولیت ریاست فردی را از خود شایسته تر دیدند او را بر خود مقدم بدارند و از او حمایت کنند اسلام تاکید فرموده که باید رؤسا و زمامداران شایسته ترین افراد مردم باشند و همان طوری که در گذشته اشاره کردیم از دیدگاه اسلام هرگاه زمامدارای یک جامعه در دست افرادی قرار بگیرد که از آنها دانشمند تر و شایسته تر برای آن کار موجود باشند آن جامعه رو به سقوط و انحطاط می رود . و همان طوری که از حدیث نبوی استفاده می شود اگر افرادی در حکومت اسلامی عهده دار ریاست شوند و زمینه را برای فاضل تر و شایسته تر از خود باقی نگذارند در صورتی که فاضل تر موجود باشد عمل آنها خیانت به خدا و پیامبر (ص) و امت اسلامی محسوب می شود .

مرحوم علامه امینی ( قدس سره ) درکتاب الغدیر جلد هشتم صفحه ۲۹۱ این حدیث را از رسول خدا (ص) نقل می کند :

” مَن تَقَدَّمَ علی قَومِ مِنَ المُسلِمین و هو یَری اَنَّ فیهم مَن هو اَفضَلَ مِنهُ فَقَد خانَ اللهَ و رسُولَهُ والمُسلِمینَ”

هر کس خود را بر قومی مقدم بدارد ( و پیشوایی آنها را به عهده بگیرد ) در حالی که بداند در بین آن ملت فاضل تر ( و شایسته تر ) از او ( برای آن کار ) وجود دارد آن شخص به خدا و رسول و جمیع مسلمانان خیانت کرده است .

بنابراین اگر مسلمان متعهد و مکتبی و واجد شرایط لازم نامزد ریاست شود ولی رفیق و رقیب خود را از خود متعهدتر وعالمتر وشایسته تر بداند و شرایط لازم را در او بیشتر بیابد چه بسا وظیفه و واجب شرعی باشد که به نفع او کنار برود و مردم را برای رای دادن به او تشویق نماید و اگر مسلمانی واجد شرایط نباشد و از عهده زمامداری اسلامی برنیاید ودر عین حال داوطلب ریاست شود شرعا مسئول است واز تفکر اسلامی و تربیت واخلاق اسلامی بهره ای ندارد و به شیوه دموکراسی های غربی عمل کرده است .

امت اسلامی باید بکوشد تا زندگی نامزدهای ریاست را دقیقا بررسی کند و در احوالات آنها مطالعه نماید و از افراد نزدیک کسب اطلاع کند و از میان کاندیدها بهترین آنها را انتخاب کند. ملت در انجام رسالت خود در انتخابات از نظر اسلام وظایف مهمی دارد که مشروح ومفصل آن را در فصل جداگانه ای انشاءالله مورد بحث قرار می دهیم .

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *