ابرقدرتها و ایران

بسم الله الرحمن الرحیم

در قرن بیستم و در اوج به اصطلاح تمدن بشری ، حکومت جنگل و حاکمیت زور بر دوش بشریت سنگینی می کند و هر حکومتی به اندازه توانش با سیاست زورمداری و با استفاده از ابزارهای نظامی و اقتصادی و تبلیغاتی که  در اختیار دارد ، در استثمار و استعمار انسانها می کوشد. و اگر در حکومت جنگل ، حیوانات نسبت به همنوع خود تا حدود زیادی انعطاف دارند و هر حیوانی در حد زور و درندگی اش ، حیوانات ضعیف تر دیگر را که همنوع خود نیستند ، به کام خود می کشد ، انسان مسخ شده جهان امروز به تعبیر شیوای قرآن ” بل هم اضل سبیلا ” از حیوانات درنده نیز پست تر گردیده و بدترین جنایتها را نسبت به همنوع خود روا داشته و آنچه را که ابرقدرتها و قدرتهای جنایتکار در ویتنام ، کامبوج ، شبه قاره هند ، افغانستان ، ایران ، فلسطین ، لبنان ، آفریقا ، آمریکای لاتین و … بر سر همنوعان خود آورده اند ، یک عمر هزار ساله باید تا من یکی از هزار گویم.

در سایه سیستم حکومت زور ، دیگر جائی برای آزادی ، استقلال و مسائل اخلاقی و انسانی وجود نداشته و حتی خود ابرقدرتها همچنان به صورت حیوانات درنده به یکدیگر می نگرند و هر کدام در موارد نقاط ضعف ، از دیگری باج می گیرند و در حقیقت آزادی و استقلال هر یک به عدم قدرت بیشتر طرف مقابل محدود می شود و تصمیم گیری های مهم ابرقدرتها نیز در صحنه بین المللی بدون توافق مشترک و بده و بستان بین طرفین انجام پذیر نیست . هر جا آمریکا و ایادیش دست یه جنایتی می زنند قطعا بدون اطلاع و موافقت روسیه نیست و آنجا که شوروی مرتکب تجاوزی می شود بدون توافق با آمریکا نیست . مگر نه آن است که آمریکا و صهینونیسم  جنایتکار با کمک نوکرانشان درمنطقه ، دیوانه وار مردم فلسطین و مسلمانان لبنان را قتل عام کرده و نیروهای مسلح فلسطین را زنده زنده در گورستان کشورهای آمریکایی منطقه به گور فرستادند . و شوروی حامی خلقها و سازمانهای آزادی بخش !! با سکوت مرگبار خود همه این جنایتها را امضاء کرد! همچنان که در آغاز ، جزء اولین امضاء کنندگان موجودیت اسرائیل بود! و مگرنه آن است که شوروی بی شرمانه به افغانستان مقاوم تجاوز می کند و در ازاء آن ، آمریکا جای پای خود را در آب های اقیانوس هند و خلیج محکمتر می کند و …

و در صحنه بازی سیاست در استادیوم ! سازمان دول و شورای ضد امنیت ! که به دروغ نام آنها را سازمان ملل و شورای امنیت نهاده اند ، با لگد وحشیانه و زورمدارانه حق وتو سرنوشت ملتها را به بازی می گیرند و در مواردی نیز که مصلحت همه ی ابرقدرتها ایجاب می کند مانند آتش بس در جنگ تحمیلی آنگاه که صدام مزدور در لغزشگاه سقوط قطعی قرار می گیرد به اتفاق آراء مورد تصویب قرار می دهند و بالاخره در شرائطی که در جهان زورمداری حتی ابرقدرتها با زبان زور با یکدیگر سخن می گویند و از همدیگر باج می گیرند، طبیعی است که ابرقدرتهای فرتوت و نیمچه ابرقدرت و دیگر رژیمهای حاکم بر جهان نیز به طور عمده در همان روال به زندگی وحشیانه و ننگین خود ادامه می دهند.

در این میان ، جمهوری اسلامی ایران به عنوان پدیده های جدید همه ارزش های پوسیده و سبعانه حاکم بر تمام نظامهای جهان را در هم شکسته و استوار و قاطع با اتکاء به قدرت خدا و بندگان با ایمانش بدون آنکه به هیچ یک از ابرقدرتها باج دهد ، ایستاده و برای اولین بار ارزش های الهی و سعادت بخش اسلام را به ملتهای جهان ارائه نموده است . و به عنوان نمونه می بینیم برای نخستین بار در تاریخ ، حق وتو برای چند دولت زورمند که سالها به عنوان یک واقعیت انکار ناپذیر و حق مسلم برای صاحبان آن حتی در افکار ملتهای جهان جا افتاده بود ، رسما از سوی ایران به عنوان یک قانون ضد بشری و بدتر از قانون جنگل مطرح می شود و زمینه انهدام پایه های برتری جوئی ابرقدرتها را درافکار خفته بیدار می کند.

بدیهی است در برابر چنین نظامی که برخاسته از معیارهای الهی و اسلامی است و در طبع خود ، مبارزه با همه نظامهای زورمدارانه حاکم بر جهان را دربردارد – و به سرعت ملتهای به جان آمده را بر علیه آنها خواهد شورانید – تمام رژیمهای جنایتکار و ابرقدرتها برای نابودی آن کمر همت بسته اند و ما در حوادث و توطئه های بی شمار قبل و بعد از انقلاب ، جای پای آنها را شاهد بوده و هستیم و نمودار برجسته آن ، جنگ تحمیلی است که در تاریخچه آن از آغاز تاکنون ، از یک سو دست آمریکا و صهینونیسم و رسواترین سرسپردگان آنان را آشکار می بینیم و از سوی دیگر روزانه جایگزینی تانکهای بی شمار تی ـ۷۲ پیشرفته و هواپیماهای میگ روسی را به جای سلاحهای فرسوده و منهدم شده ارتش بعثی صهیونیستی عراق مشاهده می کنیم و در حقیقت آمریکا با اسلحه شوروی با جمهوری اسلامی می جنگد ، اگر چه شوروی مزورانه تا کنون سعی داشته است چهره کریه خود را از مردم بیدار ما بپوشاند ولی امروز امت قهرمان اسلام ، دشمنان خود را به خوبی شناخته و شعار نه شرقی ، نه غربی برایش به صورت یک شعور کامل در آمده است و در پرتو همین شعور اسلامی است که جمهوری اسلامی را با قدرت ایمان و ایثار به صورت مستقل ترین و نیرومندترین حکومتهای جهان در آورده و با خنثی ساختن انواع توطئه های چپ و راست و مقابله با تمام مشکلات و جنگهای نظامی ، اقتصادی ، تبلیغاتی و تروریستی روز بروز نیرومندتر در صحنه جهانی ، جای خود را باز می کند . در صورتی که اگر چنین جنگی را همراه با تحریم اقتصادی و موج تروریستی و مشکلات دیگری که همه قدرتهای جهان برای جمهوری اسلامی پیش آورده اند ، به جای آن در سطح جهانی ، علیه هر کشور دیگری حتی آمریکا یا شوروی به کار می گرفتند ، به سقوط قطعی کشیده می شد . و اینجاست که درمی یابیم : با ثبات ترین و قوی ترین کشور جهان جمهوری اسلامی ایران است که با اتکاء به قدرت لایزال قادر متعال ، به پیروزی نهائی خواهد رسید. انشاءالله

والسلام رحیمیان

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *