سیری در کشف اسرار و حکومت اسلامی

حجه الاسلام سید احمد خمینی

بسم الله الرحمن الرحیم

قول داده بودم مطلبی کوتاه از کشف اسرار و حکومت اسلامی یا کتاب ولایت فقیه و سایر کتب امام بنویسم بار دیگر به کشف اسرار مراجعه کردم. مسائلی درآن دیدم که حیفم آمد از آن بگذرم.  این کتاب پرخاشی است علیه زور و تجاوز و بی دینی با اینکه در چهل سال قبل نوشته شده ولی با مقایسه با کتابها و روزنامه های چهل سال قبل از نثری خوب برخوردار است در این کتاب به مسائلی برمیخوریم که معلوم است امام از همان موقع در فکر حکومت اسلامی بوده اند در صفحه ۱۳۸کتاب مذکور آمده است: خدای تعالی با این آیه (که اشاره است به آیه بالای صفحه “اَطِِ‍‍ِیعُواللهَ وَاطِیعُواالرَّسُولَ وَاوُلیَ الْأمِْرمِنْکُمْ”) تشکیل حکومت اسلامی داده است تا روز قیامت و پرروشن است که فرمانبرداری کسی جز این سه را واجب نکرده و چون بر تمام امت واجب کرده اطاعت اولوالامر را، آنچه باید مورد بررسی قرار گیرد آنست که این اولوالامر چه کسانی هستند بعضی میگویند که آنها پادشاهان و امراهستند !!خدا واجب کرده بر مردم که اطاعت کنند از سلاطین و پادشاهان خود !!! اینک ما از عقل خدا داده داوری میخواهیم: خدای جهان پیغمبر اسلام را فرستاد با هزاران احکام آسمانی و پایه ی حکومت خود رابر اصل توحید و عدالت بنا نهاد… همین خدا که پایه عدل را درجهان با فداکاریهای مسلمانان استوار نمود واز ستمکاریها و بی عفتیها جلوگیری کرد آیابه مردم امر میکند که همه اطاعت کنید از آتاتورک که همه میدانند با دینداران چه کارها کرد و با مردم چه ستمکاریها نمود؟ یا بگوید باید از پهلوی اطاعت کنیدکه همه دیدید چه کرد؟!!! که اگر کسی بخواهد مخالفت های صریح او را با قرآن وخدا بشمارد شاید نیازمند بیک کتاب گردد، چنین خدائی که خود اساس دین و عدل را بپا کرده خود به دست خود به خراب آن امر نموده، دانشمندان او را به خدائی و عدل داد نمی پذیرند و مقام خدائی از چنین بیهوده کاری منزه است.  پس از این مطلب و مطلب بسیار دیگر درصفحه ۲۸۱میفرمایند: تنها حکومتی که خرد آن را حق میدانند و با آغوش گشاده و چهره باز آن را میپذیرند. حکومت خدا است. ما نمی گوئیم حکومت حتماً باید با فقیه باشد بلکه میگوئیم حکومت باید با قانون خدائیکه صلاح کشور و مردم است اداره شود واین بی نظارت روحانی صورت نمی گیرد. این کلام چهل سال قبل امام است و در پاریس در تمامی مصاحبه ها در جواب اینکه جمهوری اسلامی یعنی چه؟ آیا بمعنای اینست که روحانیون در رأس قرار گیرند امام بلا استثناء می فرمودند: جمهوری اسلامی یعنی جمهوری‌ای که با اتکاء به مردم تشکیل میشود ولی محتوای آن صددرصد اسلامی است و یا در بعضی از مصاحبه ها فرمودند: نظارت با روحانیون است. در بعضی فرموده اند: ما نمی خواهیم روحانیون دررأس حکومت باشند خیر بلکه روحانیون ناظرند تا خلاف اسلام نشود. در اینجا این سئوال پیش میآید که پس چرا روحانیون در رأس حکومت قرار گرفتند رئیس جمهور روحانی است بعضی از وزراء روحانی میباشد. این سئوال را امام اینگونه جواب دادند فرمودند: به دولت موقت نگاه کنید یک روحانی نیست حتی وزارت ارشاد را به غیر روحانی داده بودیم این کار دنبال همان نوع تفکر پاریس بود ولی بعدا بر خورد کردیم به اینکه آنگونه که مردم و ما میخواستیم که مسائل اسلام صددرصد رعایت شود نشد ما گفته بودیم که روحانی رادر رأس قرارنمی دهیم اما نه بصورتی مطلق حتی اگر غیر روحانی ای باشد که به اسلام معتقد نباشد نه ما در زمانی که یک روحانی یا غیر روحانی در تمام زمینه ها مثل هم باشند.  غیر روحانی را در  مشاغل اجرائی بر روحانی ترجیح میدهیم ولی دیدیم که نه !!آنان به آنصورت به اسلام عمل نمی کنند. در این صورت نه اسلام اجازه چنین کاری را میدهد و نه مردم مسلمان ایران. تازه این موضوع را در مورد دولت می گفتم و الا در مورد قضاء که باید مجتهد عادل باشد و مجلس راهم که مردم انتخاب می کنند و من میگویم که در دولت هم که تنها وزیر کشور و ارشاد معمم هستند. از این گذشته عمامه که نباید موجب شود که اگر کسی لایق بودبر سر آن گذاشته نشود. برگردیم به کشف اسرار در مباحث گوناگون این کتاب بر میخوریم به حملات خیلی تند به حکومت رضا خان. این را نباید فراموش کرد که روحانیون در چهل سال قبل نوعا کاری باین کارها نداشته اند. در زمانی امام این مطالب را گفته‌اند که بسیاری روحانیون دخالت در امور را حرام می دانستند نه تنها آنموقع حتی وقتی امام شروع به مبارزه کردند- سال ۴۲را می گویم –درآنموقع هم عده ای ازخدا بی خبر گفتند امام از روحانیون و حوزه علمیه قم نیست. در کشف اسرار آمده است: ما می گوئیم دولتی که چندین هزار افراد مظلوم کشور را درمعبد بزرگ مسلمین و جوار امام عادل با شصت تیر و سرنیزه سوراخ سوراخ و پاره پاره کند این دولت، دولت کفر است واعانت آن عدیل کفر و بدترازکفر است.  مامی گوئیم دولتی که بر خلاف قانون کشورو قانون عدل، یک گروه دیوان آدم – خواررابنام پاسبان در هر شهر و ده به جان زنهای عفیف بی جرم مسلمان بیندازدو حجاب عفت را با زور سرنیزه از سرآنها برباید و محترمات رادر لگد انداخته وبچه های مظلوم آنان را سقط کند این دولت دولت ظالمانه واعانت به آن عدیل کفر است.  ما حکومت دیکتاتوری را ظالمانه وعمال آنرا ظالم و ستمکار میدانیم، هر کس آنها را محترم بداند از شرف و انصاف بوئی نبرده است.  آن روزنامه هائی که ازاعمال ظالمانه دیکتاتور گریزپا طرف داری می کند کمک کار باصول وحشیانه. دیکتاتوری میباشد وباید اوراق آنها را در میدانها آتش زدودر جای دیگر کتاب کشف اسرار آمده است: دستوری که دولت دیکتاتوری رضاخان قاچاقداده به یک پول سیاه ارزش ندارد و باید حتما قانونهائی که در آن زمان از مجلس گذشته اوراقش را سوزاند و محو کرد وکلای زوری آن روزها حق وکالت امروز را ندارند و اگر مجلس امروزمجلس باشد باید اعتبارنامه آنها را ردکند. در جای دیگرکشف اسرار آمده است: آن حرف بی خردانه که از مغز یک سرباز بیسواد (رضاخان)تراوش کرده بود پوسید و کهنه شد فقط قانون خداست که  خواهد ماندودست تصرف روزگار آن راکهنه نمی کند. در جای دیگر کشف اسرار آمده است: کسی که گفته بود من یک سرباز دزد را از تمام معارف ایران بالاتر و بهتر میدانیم او معنی روحانی و معارف رانمیداند گر چه معارف آنروز (معارف زمان رضا خان)از سرباز دزد هم خیلی ننگین تر بود لکن رضا خان فهم صلاح وفسادرانداشت و فشارها ی اوبه روحانیین برای اصلاح نبود، او میخواست ریشه رااز بیخ بکند.  در جای دیگر آمده است: ملاها از همان روزهای اول، تصدی رضا خان را بر خلاف مصالح کشور تشخیص دادند و تا توانستند عمومی و وقتی نشد مخفیانه و خصوصی فسادهای خانمانسوز او رابه مردم گوشزد کردند.  درجای دیگر کشف اسرار امام به رنگین نامه ها و روزنامه های آنروزها حمله کردندو فرموده اند که: نوک قلم واوراق ننگینی که درآن روز نشر افکار و الفاظ بی خردانه رضاخان رامی کردند صدها مقابل مسموم تر وبدتر است از نوک سوزن احمدیها. درجای دیگر کتاب آمده است: جمله کلام اینکه این زمامداران خائن بی خرد این اجزاء بزرگ و کوچک شهوت پرست قاچاقچی باید عوض شوند تاکشورعوض شود وگر نه از این روزگاربد تری خواهید دید (روزگاری)که اکنون داریدپیش آن بهشت است. مگر امروز کشور ما را باید جزءکشورها بحساب آورد. اگر این زندگی و این کشور را خوب بدانیم دیگر لغت بد را از قاموس جهان باید محو کنیم. امام درآخر کتاب کشف الاسرارعلاوه بردوآیه واعدوالهم ما استطعتم الی اخره راآورده اندو می فرمایند: هم میهمان عزیز،خوانندگان گرامی، برادران ایمانی،جوانان ایران دوست،ایرانیان عظمت خواه مسلمانان عزت طلب دین داران استقلال خواه: اینک این فرمانهای آسمانی است این دستورات خدائی است که خدای جهان برای حفظ استقلال کشور اسلامی و بنای سرفرازی به شما ملت قرآن و پیروان خود فرو فرستاده است.  آنها را بخوانید و تکرارکنید و پیرامون آن دقت کنید وآنها را بکار بندید تا استقلال و عظمت شما برگردد و پیروزی وسر افرازی را دوباره در آغوش گیرید و گرنه راه نیستی وزندگی سراسر ذلت و خواری را خواهید پیمود و طعمه جهانخواران خواهید شد ! بار دیگر تذکر این نکته را ضروری میدانم که این کتاب در چهل سال پیش وشاید بیشتر نوشته شده است مسائلی که امام طرح فرمودند مسائلی است که بالاخره با تلاش و پشت کار بآن رسیدند خداوند موفق ترشان فرماید.

 

نگاهی به کتاب حکومت اسلامی

کتاب ولایت فقیه یاحکومت اسلامی که ۱۶ درس میباشد موجب سروصدای بسیار در نجف وایران شد، البته سرو صدائی که در نجف شد،درست عکس سروصدائی بود که در قم و ایران گردید. ارتجاع حاکم بر نجف با تمام نیرو به کمک دستهای آشکار و پنهان رژیم شاه کوشیدند تا از گسترش بینش انقلابی امام با تمام وجود جلوگیری کنند آنان افرادی راکه درس امام می آمدند با تهدید مانع از شرکت در جلسه درس می شدند بسیاری از کتابها را نابود کردند، و بعضی از افرادی راکه مسائل رادرست درک نمی کردند وادار میکردند تا با امام تماس بگیرند و بگویند که نجف تحمل اینگونه حرفها را ندارد ولی امام، امام بود و کارش را برای جهان اسلام دنبال میکرد نه چند نفری که نفس حوزه نجف در دستشان بود و با کمال وقاحت هر دروغی ونسبتی را که برای پیش بردن نفسشان صلاح می دانستند می گفتند.  بگذرم از نجف که روزهای بسیار بسیار تلخی بر امام و یاران اندکش در این شهر گذشت در ایران ابتدا قم وتهران و بعد هم اصفهان و مشهد وشهرهای دیگر دوستان ویاران امام به پلی کپی کردن درسهای امام مشغول شدند.  و بحمدالله موفق هم بودند در این کتاب که بیش از۲۰۰صفحه است بیشتر روی این موضوع تکیه شده است که باید از صفر شروع کرد حال این موضوع را در بعضی از صفحات میشود دید ودربعضی از صحفات مطلب به گونه ایست که این معنا از آن استفاده میشود. باید متکی به نفس بود باید جلوی تبلیغات سوئی که میگوید ما نمیتوانیم حکومت کنیم را گرفت. من هرگز به فکر بررسی کتاب نیستم بلکه چند مطلب از کتاب مذکور را میاورم و خوانندگان را به خواندن کتاب دعوت می کنم. امام به بوروکراسی موجود در ایران تاخته اند و معتقداند حکومت اسلام بدون این تشریفات می باشد.  استعمار و کسانی را که در داخل و خارج به هر چه بیشتر مستعمره شدن ما کوشش می کنندرا ترسیم کرده اند و نقش تبلیغات را در این زمینه ذکر کرده اند دلائل لزوم تشکیل حکومت از قرآن و سنت نقل شده است و طرزحکومت اسلامی و اختلاف با سایر طرز حکومتها، شرائط زمامدار و شرائط زمامدار در دوره غیبت که میرسد به فقیه، ولایت اعتباری و ولایت تکوینی، حکومت وسیله ای است برای تحقق هدفهای عالی خدائی و انسانی و خصال لازم برای تحقق این هدفها واثبات ولایت فقیه از طریق نص و بالاخره برنامه مبارزه برای تشکیل حکومت اسلامی و مقاومت درمبارزه ای طولانی. اصلاح حوزه های روحانیت و از بین بردن آثار فکری و اخلاقی استعمار که می رسد به اصلاح مقدس نماها و تصفیه حوزه ها و در نهایت براندازی حکومتهای جائر در صفحه ۱۷۳ آمده است: ما موظفیم برای تشکیل حکومت اسلامی جدیت کنیم. اولین فعالیت مارا در این راه تبلیغات تشکیل می دهد بایستی از راه تبلیغات پیش بیائیم. درهمه عالم و همیشه همینطور بوده است چند نفر باهم می نشستند فکر می کردند تصمیم میگرفتند و به دنبال آن تبلیغات می کردند. کم‌کم بر نفرات همفکر اضافه میشد سرانجام بصورت نیروئی دریک حکومت بزرگ نفوذ کرده یا با آن جنگیده وآنرا ساقط می کردند. محمد علی میرزائی رااز بین می بردند وحکومت مشروطه تشکیل میدادند همیشه ازاول قشون و قدرتی درکار نبوده است. فقط ازراه تبلیغات پیش میرفتند قلدریها و زورگوئیها رامحکوم میکردند، ملت راآگاه می ساختند و بمردم می‌فهماندند که این قلدریها غلط است کم‌کم دامنه تبلیغات توسعه می یافت و همه گروههای جامعه رافرا میگرفت مردم بیدارو فعال می شدند و به نتیجه می رسیدند. شما الان نه کشوری دارید ونه لشگری، ولی تبلیغات برای شما امکان دارد. دشمن نتوانسته همه وسائل تبلیغاتی راازدست شما بگیرد. البته مسائل عبادی را باید یاد بدهید اما مهم مسائل سیاسی اسلام است،مسائل اقتصادی و حقوقی اسلام است اینها محور کار بوده و باید باشد وظیفه ما این است که از حالا برای پایه ریزی یک دولت حقه اسلامی کوشش کنیم، تبلیغ کنیم تعلیمات  بدهیم همفکر بسازیم و یک موج تبلیغاتی و فکری بوجود آوریم تا یک جریان اجتماعی پدید آید وکم کم توده های آگاه وظیفه شناس و دیندار در نهضت اسلامی متشکل شده قیام کنند وحکومت اسلامی تشکیل دهند. تبلیغات و تعلیمات دو فعالیت مهم واساسی ماست. در جاوی دیگراین کتاب آمده است: مردان بزرگ که دارای سطح فکر وسیعی می باشند هیچگاه مأ یوس نگردیده وبوضع فعلی خود که در زندان و اسارت بسرمیبرند و معلوم نیست آزاد می شوند یا نه نمیاندیشند و برای پیشبرد هدف خویش درهر شرایطی که باشند طرح نقشه میکنند تا بعداً اگر توانستندشخصاً آن طرح رابه مرحله اجراء درآورند و اگر خودشان فرصت نیافتند دیگران هر چندبعداز۲۰۰-۳۰۰سال دنبال این طرح بروند و اجرا نمایند.  اساس بسیاری ازنهضتهای بزرگ بهمین صورتها بوده است.  بانقل جملاتی چند از صفحات آخر کتاب ولایت فقیه صحبت درباره کتابهای امام راتمام می کنم در صفحه ۱۹۷کتاب مذکور آمده است:  روزی مرحوم آقای بروجردی مرحوم آقای حجت مرحوم آقای صدر مرحوم آقای خوانساری (رض)برای مذاکره در یک امر سیاسی در منزل ما جمع شده بودند به آنان عرض کردم که شما قبل از هر کار تکلیف این مقدس نما ها را روشن کنید با وجود آنها مثل این است که دشمن به شما حمله کرده و یک نفر هم محکم دستهای شمارا گرفته باشد اینهائی که اسمشان مقدسین است –نه مقدسین واقعی-ومتوجه مفاسد و مصالح نیستند دستهای شما را بسته اند واگر بخواهید کاری انجام دهید حکومتی را بگیرید مجلسی را قبضه کنید که نگذارید این مفاسد واقع شود آنها شما رادر جامعه ضایع میکنند.   شما باید قبل ازهر چیز فکری برای آنها بکنید، امروز جامعه مسلمین طوری شده که مقدسین ساختگی جلو نفوذ اسلام و مسلمین را می گیرند و به اسم اسلام به اسلام صدمه بزنند، ریشه این جماعت که در جامعه وجود دارد در حوزه های روحانیت است در حوزه‌هایی نجف و قم ومشهد ودیگر حوزه‌ها افرادی هستند که روحیه مقدس نمائی دارند و از اینجا روحیه و افکار سوء خود را بنام اسلام در جامعه سرایت می دهند اینها هستند که اگر یک نفر پیدا شود بگوید بیائید زنده باشید بیائید نگذارید ما زیر پرچم دیگران زندگی کنیم نگذارید آمریکا و انگلیس اینقدر بما تحمیل کنند، نگذارید اسرائیل اینطور مسلمانان را فلج کند با او مخالفت میکنند. این جماعت را ابتدا باید نصیحت وبیدار کرد و به آنها گفت. … بیدار شوید به این حقایق و واقعیت ها توجه کنید خودتان را تا باین اندازه مهمل بار نیاورید شما با این اهمال کاریها می خواهید که ملائکه اجنحه خود را زیرپای شما پهن کنند مگر ملائکه تنبل پرورند ملائکه بالشان را زیر پای امیرالمؤمنین پهن می کنند. .. هر گاه که بعد از تذکر و ارشاد و نصیحت های مکرر بیدار نشده و به انجام وظیفه برنخاستند معلوم می شود تصورشان از غفلت نیست بلکه درد دیگری دارندآنوقت حسابشان طور دیگری است.

در اینجا مناسب است نامه ای که حضرت امام در سال ۱۳۶۳هجری قمری نوشته اند که نشان دهنده استواری وثبات فکری و سیاسی امام ازآغاز تا کنون میباشد در اختیار خوانندگان عزیز قرار گیرد.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

قَالَ الله تعالی قُلْ اِنَّمَا اَعْظَکُمْ بِواحِدَه اِنْ تَقوُموُا لِلهِ مَثْنَی وَ فُرَادَا.

خدای تعالی در این کلام شریف ازسر منزل تاریک طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را بیان کرده و بهترین موعظه هائی است که خدای عالم از میانه تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده این کلمه تنها راه اصلاح دو جهان است قیام برای خدا است که ابراهیم خلیل الرحمن را بمنزل خلت رسانده و ازجلوه های گوناگون عالم طبیعت رهانده خلیل آسا در علم الیقین زن، ندای لااحب الافلین زن قیام الله است که موسی کلیم را با یک عصا بفرعونیان چیره کرد وتمام تخت و تاج آنها را بباد فنا داد و نیزاورا بمیقات محبوب رساندو بمقام صعق وصحو کشاند قیام برای خدا است که خاتم النبیین (ص) را در یک تنه برتمام عادات وعقائد جاهلیت غلبه داد وبتها را از خانه خدا برانداخت و بجای آن توحید وتقوی راگذاشت و نیز آن ذات مقدس را بمقام قاب قوسین او ادنی رساند خودخواهی وترک قیام برای خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را برما چیره کرده و کشورهای اسلامی را زیرنفوذ دیگران درآورده قیام برای منافع شخصی است که روح ووحدت وبرادری را در ملت اسلامی خفه کرده قیام برای نفس است که بیش از ده ملیون جمعیت شیعه رابطوری ازهم متفرق وجداکرده که طعمه مشتی شهوت پرست پشت میز نشین شدند، قیام برای شخص است که یک نفر مازندرانی بی سواد را بر یک گروه چندین ملیونی چیره میکند که حرث ونسل آنها را دست خوش شهوات خود کند، قیام برای نفع شخصی است که الان هم چند نفر کودک خیابان گرد رادر تمام کشور براموال ونفوس واعراض مسلمانان حکومت داده قیام برای نفس اماره است که مدارس علم ودانش را تسلیم مشتی کودک ساده کرده و مراکز علم قرآن رامرکز فحشاء کرده، قیام برای خود است که موقوفات مدارس ومحافل دینی را برایگان تسلیم مشتی هرزه گرد بی شرف کرده و نفس از هیچکس در نمی‌آید، قیام برای نفس است که چادر عفت را ازسرزنهای عفیف مسلمان برداشت و الان هم این امرخلاف دین و قانون در مملکت جاری است وکسی علیه آن سخنی نمی گوید، قیام برای نفع های شخصی است که روز نامه هاکه کالاهای پخش فساد اخلاق است امروز هم همان نقشه ها راکه از مغز خشک رضاخان بی شرف تراوش کرده تعقیب میکند و درمیان توده پخش می کنند قیام برای خود است که مجال به بعضی ازاین وکلای قاچاق داده که درپارلمان بر علیه دین وروحانیت هر چه میخواهد بگوید وکسی نفس نکشد هان ای روحانیین اسلامی علماء ربانی ای دانشمندان دیندار، ای گویندگان آیین دوست ای دین داران خداخواه ای خدا خواهان حق پرست، ای حق پرستان شرافتمند، ای شرافتمندان وطن خواه ای وطن خواهان باناموس موعظت خدای جهان را بخوانید و یگانه راه اصلاحی راکه پیشنهاد فرموده بپذیرید و ترک نفعهای شخصی کرده تا بهمه سعادتهای دو جهان نائل شوید وبا زندگی شرافتمندانه دو عالم دست در آغوش شوید. اِنَّ لِله فِی اَیّام دَهْرَکُمْ نَفَحاتِ اِلّا فَتَعْرِضُوا لهَا.  امروز روی است که نسیم روحانی الهی وزیدن گرفته وبرای قیام اصلاحی بهترین روز است اگر مجال را از دست بدهید و قیام برای خدا نکنید و مراسم دینی را عودت ندهیدفردا است که مشتی هرزه گرد شهوترن بر شما چیره شوند و تمام آئین وشرف شما را دست خوش اغراض باطله خود کنند.  امروز شماها در پیشگاه خدای عالم چه عذری دارید همه دیدید کتابهای یک نفر تبریزی بی سرو پا را که تمام آئین شما ها را دستخوش ناسزا کرد ودر مرکز تشیع بامام صادق وامام غائب روحی له الفداء آن همه جسارت ها کرد و هیچ کلمه از شماها صادر نشد. امروز چه عذری در محکمه خدا دارید،این چه ضعف و بیچاره ایست که شماها را فراگرفته ای آقای محترم کهاین صفحات را جمع آوری نمودید و بنظر علماء بلاد و گویندگان رساندیدخوب است یک کتابی هم فراهم آورید که جمع تفرقه آنان را کندو همه آنان را درمقاصد اسلامی همراه کرده از همه امضاء می گرفتید که اگر در یک گوشه مملکت بدین جسارتی میشد همه یک دل و (یک) جهت از تمام کشور قیام میکردند خوب است دینداری رادست کم از بهائیان یاد بگیرید که اگر یک نفرآنها در یک دیه زندگی کنداز مراکز حساس آنها بااو رابطه دارند و اگر جزئی تعدی باو شود برای او قیام کنند. شماها که بحق مشروع خود قیام نکردید خیره سران بی دین از جای بر خاستند و در هرگوشه زمزمه بی دینی را آغاز کردند و بهمین زودی بر شما تفرقه زده هاچنان چیره شوند که اززمان رضا خان روزگارتان سخت تر شود.  ومن یخرج من بیته مهاجرا الی الله ورسوله ثم یدرکه الموت فقدوقع اجره علی الله. ۱۱شهر جمادی الاولی۱۳۶۳سید روح الله خمینی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *