گوشه هایی از دیدگاهها درباره شریعتمداری

پیامبر اسلام فرمود:

«اِذا فَسَدَ العالِمُ فَسَدَ العالِمُ»

اگر عالمی فاسد شد، دنیا را به فساد می کشاند.

آیت الله مشکینی: شریعتمداری آنقدر حب ریاست دارد که حاضر است ملیونها ریال پول مسلمین در این راه صرف شود، و انسان ها جانشان را تلف کنند، این آدم از اول تقوی نداشت.

آیت الله مشکینی:

قانون اساسی که مهمترین اصل آن ولایت فقیه است، این آقا امضاء نکرد این آقا چون عادل نبود قانون اساسی را صحه نگذاشت.

جامعۀ مدرسین قم:

اگر بخواهیم امور خلاف عدالت از شریعت مداری را بشماریم، مثنوی هفتاد من کاغذ شود……. بنا به وظیفه شرعی بر خود لازم دانستیم که سقوط مشارالیه از شایستگی مرجعیت را بالصراحه اعلام نمائیم.

روحانیت مبارز تهران:

آقای شریعتمداری شرائط احراز مرجعیت و صلاحیت تقلید را دارا نمی باشد….. ملت عزیز ایران جریان تأیید شریعتمداری از قانون اساسی و رژیم شاهنشاهی و محکوم نکردن شاه تا پیروزی انقلاب، و جریان حزب خلق مسلمان و اشغال رادیو تلویزیون تبریز و حمله چماق داران به شهر قم را فراموش نکرده اند.

ائمه جمعه اصفهان، یزد، باختران، تبریز و مشهد:

اینجانبان با توجه به آنچه بیان گردید، عدم شایستگی و نفی صلاحیت آقای شریعتمداری را حتی برای تقلید یک نفر اعلام می داریم.

ائمه جمعه استان همدان:

به افرادی که در گوشه و کنار مقلد و بوده اند برسانید که هر چه زودتر عدول کنند و در ایران نباید یک نفر یک لحظه در تقلید بلعم باعورا باقی بماند.

حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی:

برای غربیها سقوط شریعتمداری از سقوط بنی صدر مهم تر است….. همین که خود او (شریعتمداری) مسئله اطلاع از کودتا را اعتراف کرده، نمیتواند مرجع تقلید باشد…… شریعتمداری گفت اگر عَلَم انکار خدا را بیاورند در حرم حضرت معصومه، توی همین حوض، توی همین میدان، من معتقدم تقیه برای ما واجب است.

آیت الله مهدوی کنی:

موقعی که با آقای شریعتمداری صحبت کردیم ایشان گفتند: آیه الله مدنی باید برود، مهندس غروی برکنار، مراغه ای جانشین او، و سپاه هم برداشته شود….. ایشان گفتند باید خطبه آذربایجان شرقی و غربی در اختیار من و عزل و نصب افراد با من باشد.

آیت الله خزعلی:

مهد آرایش لیبرال ها خانه شریعتمداری بود….. ایشان بیشتر ریاستمدارند تا شریعت مدار.

آیت الله ملکوتی امام جمعه تبریز:

شریعتمداری معتقد است که اسلام دین ناقصی است….. اسلامی که شریعتمداری میخواهد اسلامی است که در عربستان و سایر کشورهای مرتجع وجود دارد… مسئول تمام خونهائی که در کردستان ریخته شده، و ریخته خواهد شد، شخص شریعتمداری است… مردم آذربایجان نه تنها ایشان را مرجع نمی شناسند، بلکه از این شخص بیزار و متنفرند.

دادستان کل انقلاب:

شریعتمداری در کودتای نوژه نیز شرکت داشت.

حجۀ الاسلام موسوی خوئینی ها:

شریعتمداری برای حزب خلق مسلمان از آمریکا تقاضای کمک مالی کرده بود.

آیت الله حسین نوری:

ایشان همواره در صدد تضعیف نظام جمهوری اسلامی بوده است.

حجۀ الاسلام سید ابوالفضل موسوی نماینده تبریز:

این مردم غیور آذربایجان خیلی وقت است که این ام الفساد ایران را شناختند.

میر حسین موسوی نخست وزیر:

مردم ممکن است از یک فرد کلاهی که از طریق تقوی منحرف شده بگذرند ولی از یک فرد روحانی که لباس پیامبر خدا را بر تن کرده نمی گذرند.

حجۀ الاسلام قاضی امام جمعه دزفول:

آنچه که باعث شد روحانی نمائی چون شریعتمداری دست به توطئه علیه جمهوری اسلامی بزند حسد بود.

شورای عالی تبلیغات اسلامی:

چنین عنصر نا صالحی نه تنها برای مرجعیت بلکه برای هیچ یک از پستها و مقامات روحانی صلاحیت ندارد.

 

حجه الاسلام هریسی امام جمعه میاند و آب:

آقای شریعتمداری توسط غلامرضا زنجانی با ساواک ارتباط مستقیم داشت.

حجۀ الاسلام شفیعی امام جمعه بابلسر:

شریعتمداری با قانون اساسی شاهنشاهی موافق بود، ولی با قانون جمهوری اسلامی که خونبهای صدها هزار شهید و معلول بود مخالفت می کرد.

حجۀ الاسلام محمدی امام جمعه مرند:

شریعتمداری میخواست فرزند شاه معدوم را به ایران دعوت کند و کشور را به آمریکا بسپارد: دانشجویان پیرو خط امام:

شریعتمداری در خرداد ۵۸، پسرش حسن را بعنوان کانال ارتباطی با جاسوسخانه آمریکا معرفی کرده است….. جاسوسان سیا خبرها را با شریعتمداری در میان میگذارند……. شریعتمداری به یکی از کارگزاران ایرانی سیا گفت در موقع مناسب او را به ایران فرا خواهد خواند…. شریعتمداری به خاقانی توصیه کرده بود که به هیچ وجه خرمشهر راحتی برای رفتن به قم ترک نکند چون مملکت در آن محل به او احتیاج دارد.

*  * *

شریعتمداری به نماینده ساواک:

میگویند من و خمینی اختلاف داریم، من میگویم بلی او مخالف شاه است در حالی که من اینطور نیستم…… سلام مرا به پیشگاه اعلیحضرت برسانید و بعرض برسانید که اطمینان داشته باشند همان مشکلاتی که امروز ایشان دارند ما هم داریم….. من معتقد به آزادی هم زندانیان نیستم، آنهائی را که اطمینان دارید بعد از آزادی تحریکات نمی کنند آزاد کنید….. من به نمایندگان ملک حسن گفتم تمام تلاش من برای حفظ مقام سلطنت است.

شریعتمداری:

من صریحا به عرض اعلیحضرت میرسانم که بهیچوجه با این امر (مراجعت امام به کشور) موافق نیستم.

اعترافات شریعتمداری پس از توطئه بر اندازی:

وظیفه اطلاع دادن جریان کودتا را شرعی ندانستم…. خودم را در پیشگاه خدا مقصر میدانم و بسیار پشیمانم… ملتزم میشوم که در آینده امثال این امور تکرار نشود بلکه با شدت با این نوع افکار و اعمال مبارزه نمایم.

اعترافات مهدی مهدوی:

آقای شریعتمداری گفت اگر این کار بشود و آقای قطب زاده بتواند موفق شود من بلافاصله تایید می کنم…… من پی به اشتباهات خود برده ام و اگر قبلا میدانستم حتی اگر دستم تر بود به بدن این شخص (شریعتمدار) نمی زدم.

حسن نزیه:

با خمینی نمیشود کار کرد و تنها با شریعت مداری می شود کنار آمد.

علی امینی در تلگراف به سران مرتجع منطقه:

یاران را دریابید. شریعتمداری که رفت، امید به قشر میانه ور از بین رفته است.

حضرت سجاد (ع):

اَلاِمامُ السَّجاد(ع): مِن کِتابِهِ المَعرُوفِ اِلی مُحَمَّدِ بنِ مُسّلِمِ الزُّهَری مِن فُقَهاءِ المَدینَۀِ… وَ اعلَم اَنَّ اَدنی ما کَتَمتَ، وَ اَخَفَّ ما احتَمَلتَ، اَن آنَستَ وَحشَۀَ الظّالِمِ وَ سَهَّلتَ لَهُ طَریقَ الغَیّ، بِدُنُوِّکَ مِنهُ حینَ دَنَوتَ وَ اِجابَتِکَ لَهُ حینَ دُعیتَ. فَما اَخوَفَنی اَن تَکُونَ تَبُوُءَ بِاِثمِکَ غَداً مَعَ الخَوَنَۀِ!…. وَ لَم تَرُدَّ باطِلاً حینَ اَیّاکَ. وَ اَحبَبتَ مَن حادَّ اللهَ. اَوَلَیسَ بِدُعائِهِ اِیّاکَ، حینَ دَعاکَ، جَعَلُوکَ قُطباً اَدارُوا بِکَ رَحی مَظالِمِهِم، وَ جِسراً یَعبُرُونَ عَلَیکَ اِلی بَلایاهُم، وَسُلَماً اِلی ضَلالَتِهِم، داعِیاً اِلی غَیِّهِم سالِکاً سَبیلَهُم؟! یَدخُلُونَ بِکَ الشَّکَ عَلیَ العُلَماءِ وَ یَقتادُونَ بِکَ قُلُوبَ الجُّهالِ اِلَیهِم…..

قسمتی از نامه امام سجاد (ع) به محمد بن مسلم زهری یکی از علمای وابسته و منحرف مدینه:

….. بدان: کمترین چیزی که پنهان داشتی، و سبک ترین چیزی که بر دوش گرفتی، این است که با ستمگر در تنهائیش انس گرفتی و با نزدیک شدن به او واجبات به دعوتش راه تباهی را برای او هموار ساختی. من از آن ترسم که فردا همراه دیگر خیانتکاران به خیانت خود اقرار و اعتراف کنی.

……. و آنگاه که (آن ستمگر) تو را به سوی خویش خواند، هیچ ناروائی را جلوگیری نکردی تو با دشمن خدا دوست شدی. مگر نه آن هنگام که ترا دعوت کرد، و از تو مرکز و محوری ساختند و ظلمهای خود را گرداگرد این محور به حرکت در آوردند، و از توپلی ساختند که از آن به سوی فسادها و تباهیهایش عبور کنند، و نردبانی که به طرف ضلالتها و گمراهیهایشان بالاروند تو آنها را به فساد دعوت کردی و خود راه آنان را پیمودی.

بوسیله تو مردم را نسبت به علماء بدبین می کنند، و از راه تو دلهای نادانان و جهال را به سوی خود میکشانند. (تحف العقول ص ۱۹۸) و چه شباهت دارد امروز به دیروز!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *