زندگی نورانی فاطمه زهرا(س) الگوی کامل مسلمانان است. در این نوشتار سعی شده است با نگرشى جامع به سیره ایشان، راه رستگاری در دنیا و آخرت را بازنمائی و ویژگیهای برجسته این حیات طیبه را مرور کنیم.
۱ـ معنویت در خانه فاطمه«س»
خانه فاطمه«س» بسیار ساده و روز و شب محل نزول و عروج فرشتگان الهی بود. پیامبر«ص» هرگز بدون اجازه وارد این خانه نمیشد. صبح و شام به آنجا میرفت و پس از کوبیدن در با صدای بلند بر اهلش سلام میداد.
فاطمه زهرا «س» عاشق عبادت بود. روزى رسول خدا«ص» به ایشان فرمود: «دخترم از خدا چیزى بخواه که جبرئیل از جانب خدا وعده اجابت داده است»، فاطمه«س» عرض کرد: «حاجتى جز توفیق در بندگى خدا ندارم. آرزویم این است ناظر جمال او باشم و به وجه کریمش نظاره کنم».(۱)
به اعتراف بیشتر مفسرین بزرگ اهل سنت هنگامى که آیه شریفه: «فى بیوتٍ اَذِنَ اللّهُ اَن تُرفَعَ و یُذکَرَ فیها اسمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بالْغُدُوِّ والآصالِ؛ در خانههایى (مانند معابد، مساجد و منازل انبیا و اولیا) خدا رخصت داده که آنجا رفعت یابد و در آن، ذکر نام خدا شود و صبح و شام تسبیح و تنزیه ذات پاک او کنند»(۲)، بر پیامبر«ص» نازل شد، حضرت«ص» این آیه شریفه را در مسجد قرائت کرد. ابوبکر برخاست و در حالی که به خانه حضرت علی و فاطمه زهرا (ع) اشاره میکرد، گفت: آیا این خانه از همان خانههاست؟ حضرت در جواب ابوبکر فرمود: بلی و بلکه از برترین آنهاست».(۳)
۲ـ وجود فاطمه«س»، لبریز از یقین و ایمان
پیامبر «ص» فرمود : «همانا خداوند متعال قلب و جوارح دخترم فاطمه را از ایمان و یقین پر کرده است».(۴) در واقع وجود پر برکت حضرت فاطمه«س» به بالاترین حد ایمان که یقین است رسید. امام علی«ع» میفرماید: «نهایت ایمان «یقین» است».(۵) یقین آن چیزی است که بالاتر از آن در دنیا نیست، ازاینرو بیجهت نیست که آن بانوی بزرگوار بر «آسیه و حضرت مریم و حضرت خدیجه» برتری داده شد.(۶)
۳ـ محراب عبادت حضرت فاطمه«س»
پیامبر اکرم«ص» درباره عبادت حضرت فاطمه«س» فرمودند: «هنگامى که او در محراب عبادت مىایستد، هفتاد هزار فرشته از فرشتگان مقرّبین بر او سلام گفته و همان ندایى را که به مریم مىگفتند، به فاطمه«س» مىگویند: «ای فاطمه«س»، خدا تو را برگزید و معصوم و طاهر مطلق قرار داد و بر همه زنان جهانیان برتری بخشید و تو را نسبت به همه آنها برگزید».(۷)
تجلّی عرفان و عبادت فاطمه«س» آنگونه است که پیامبر«ص» در شأن او چنین فرمودند: «هر زمان که فاطمه در محراب عبادت در محضر پروردگارش جلّ جلاله میایستاد، نورش بر فرشتگان آسمان میدرخشید، همان طور که نور ستارگان برای اهل زمین میدرخشد. خدای عزّ و جل به ملائکهاش میگوید: ای ملائکه من، نگاه کنید به کنیز و بنده من فاطمه«س» که سرور کنیزان و بندههای من است. ببینید چگونه در پیشگاه من به عبادت ایستاده و در محراب عبادت، تمام ارکان وجودش از خوف من دارد میلرزد و با همه قلبش به عبادت من روی آورده است».(۸)
از امام صادق«ع» سئوال شد که چرا فاطمه«س» را «زهرا» نام نهادند؟ فرمود: «برای این که فاطمه«س» وقتى در محراب عبادت مىایستاد نورش براى اهل آسمان، همان درخشندگى را داشت که نور ستارگان براى اهل زمین».(۹)
او در نیایش خویش به درگاه الهی عرضه میداشت: «اللّهمّ ذلّل نفسی، و الهمنی طاعتک، و العمل بما یرضیک، و التّجنّب لما سخطک، یا ارحم الرّاحمین؛ خداوندا! وجودم را در نظرم خوار گردان [که از بلندپروازی سر در نیاورد و شأن خودت را در جانم بزرگ گردان] راه و رسم بندگی و اطاعت را به من بیاموز، به اعمالی موفقم گردان که تو را خشنود سازد و از آنچه موجب خشم توست مرا بازدار. ای مهربانترین مهربانان!».(۱۰)
حَسن بَصرى (زاهد معروف) مىگوید: «در بین این مردم کسی عابدتر از فاطمه نیست، آنقدر در نماز میایستاد که قدمهایش ورم میکرد».(۱۱)
۴ـ فاطمه«س» و موائد آسمانى
حضرت فاطمه«س» به نماز علاقه فراوانى داشت و هرگاه حاجتى داشت، به نماز متوسّل مىشد. سه روز بود که در خانه على«ع» و فاطمه«س» غذا یافت نمىشد و آنان این مدت را بدون غذا سپرى کردند. على«ع» وارد منزل شد در حالى که رسول خدا«ص» نشسته و فاطمه«س» نماز مىخواند و بین این دو نفر ظرفى سرپوشیده بود. وقتى فاطمه«س» از نماز فارغ شد، سرپوش را از آن ظرف برداشت، اما ظرف مملو از نان و گوشت بود. على«ع» فرمود: اى فاطمه! این از کجا برایت رسیده؟ گفت: از جانب خدا نازل شده است. خداوند به هر که بخواهد روزى مىدهد.(۱۲)
۵ـ فاطمه«س» و خوف از قیامت
قرآن کریم در توصیف قیامت مىفرماید: «هُوَ ثَقُلَت فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لاَ تَأتِیکُم إِلاَّ بَغتَهً؛ یعنی فرارسیدن قیامت در (بر اهل) آسمانها و زمین، سنگین و دشوار و گران است، فرا نرسد شما را مگر بیکباره و ناگاه و بدون آنکه شما را خبر دهد.
هنگامى که آیه شریفه: «و اِنَّ جَهَنَّم لَمَوعِدُهُم اجمعین لها سبعهُ ابوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنهُم جُزءٌ مَقسومٌ»(۱۳) بر پیامبر«ص» نازل شد، آن حضرت به شدت گریست. یاران پیامبر»ص» فردى را به خانه فاطمه«س» فرستادند تا وى را از گریه شدید پیامبر«ص» باخبر سازد. فاطمه«س» با عجله خود را به مسجد رساند.. پیامبر«ص» آنچه را که جبرئیل بر او نازل کرده بود، تلاوت کرد. فاطمه«س» بر خود لرزید و فرمود: «اَلوَیلُ وِ ثُمَّ الوَیلُ لِمَن دَخَلَ فِىالنّار؛ پس واى بر کسى که وارد دوزخ شود!»(۱۴)
آن حضرت«س» خوف از قیامت و ایمان به روز رستاخیز را به عنوان یک اصل سازنده و بازدارنده میشناسد. از این رو به بانیان مکتب غصب و کودتاگران سقیفه هشدار میدهد و در خطبه غرّای فدکیه میفرماید: «…حال که چنین است، زمام شتر خلافت ارزانیات و بر آن سوار شو؛ ولی آگاه باش روز برپایی میزان حق و رستاخیز بزرگ، تو را دیدار و بازخواست میکند. آن روز، چه روز مهمی است! وعدهگاه قیامت و داور خدا و خواهان محمّد«ص»، در آن هنگامه گمراهان زیان خواهند دید. آن روز دیگر «پشیمانی» سودی نخواهد داشت؛ زیرا به فرموده قرآن؛(۱۵) «برای هر چیزی زمانی معین است و بهزودی خواهد دانست که چه کسی به عذابی که خوارش میسازد، گرفتار میآید و یا عذاب جاوید بر سر او فرود میآید».(۱۶)
۶ـ اُنس فاطمه«س» با قرآن
زندگی فاطمه زهرا«س»، ترجمانی از «تربیت وحیانی» و قلب مبارکش مرکز نزول قرآن بود. وی تمام مقررات، احکام، دعاها و حکمتها را از پدر گرانمایهاش فراگرفت. خطبه آتشین او در آن شرایط سخت و شکننده، نشاندهنده دریای بیکران علم اوست. آن حضرت در فرازی از نخستین خطبهای که پس از رحلت پیامبر«ص» در دفاع از فدک و ولایت امام علی«ع» در مسجد پیامبر خواند چنین فرمود: «خدای را در بین شما عهد و پیمانی است که پیش از این به شما گفته شد و یادگاری است که برای شما بر جای مانده است. کتاب خدا کتابی است که راهنماییهایش آشکار و آیههایش قابل فهم است.»(۱۷)
فاطمه زهرا«س» بسیار با قرآن مأنوس بود و گفتههاى یاران و اصحاب رسول خدا«ص» مؤیّد این سیره و شیوه آن بانوى باعظمت است.(۱۸) ایشان درباره علاقه و انس خود به قرآن چنین میفرماید: «از دنیای شما سه چیز محبوب من است: تلاوت قرآن، نگاه به چهره رسول خدا«ص» و انفاق در راه خدا.»(۱۹)
آن حضرت با بیان فضایل تلاوت قرآن، مردم را به قرائت کتاب خدا دعوت میکرد و میفرمود: تلاوتکننده سورههای حدید، واقعه و الرحمن، در آسمان و زمین اهل بهشت خوانده میشود.(۲۰)
انس حضرت فاطمه«س» با قرآن چنان بود که در آخرین لحظات عمر پر برکت خود به امام علی«ع» وصیت کرد: «بر بالینم روبهروی من بنشین و فراوان قرآن تلاوت کن؛ زیرا در پس مرگ در آن هنگام که میت را در قبر میگذارند زمانی است که نیازمند انس با قرآن است، آن چنان که زندگان نیز چنین انسی دارند.»(۲۱)
فاطمه«س» که در خانه نبوّت و مرکز نزول وحی پرورش یافت، از جوانی با کلام وحی آشنا و مأنوس شد و سپس همراه با علی«ع» این گنجینه عظیم را به فرزندان مطهرش هدیه کرد. انس و الفت مستمر حضرت فاطمه«س» موجب گردید که حتی «فضّه» خادمه آن حضرت نیز چنان با قرآن مأنوس گردد که در سالهای آخر عمر خود جز با آیات قرآن سخن نمیگفت.(۲۲)
۷ـ دعا براى دیگران
فاطمه«س» در دعا نیز همگان را بر خود مقدم مىداشت. امام حسن «ع» مىفرماید: «مادرم فاطمه«س» را در شب جمعهاى دیدم که پیوسته در حال رکوع و سجود بود تا این که صبح دمید و شنیدم که مردان و زنان با ایمان را نام مىبُرد و بسیار براى آنان دعا مىکرد؛ اما ندیدم حتّى یک بار براى خود دعا کند. گفتم: مادر! چرا براى خودت دعا نمىکنى و از خدا چیزى نمىخواهى؟ مادر فرمود: «یا بُنىَّ! اَلْجار ثُمّ الدّار؛ فرزندم! اوّل همسایه سپس اهل خانه..»(۲۳)
۸ـ احترام فاطمه«س» به پیامبر اسلام«ص»
هنگامى که آیه «لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضاً».(۲۴) بر پیامبر«ص» نازل شد؛ حضرت فاطمه«س» پدر را «رسول اللّه» خطاب کرد. امام حسین«ع» از فاطمه زهرا«س» نقل مىکند که
از روزى که این آیه بر پیامبر«ص» نازل شد، هیبت آن حضرت مانع شد که او را «پدر» خطاب کنم، از این رو مىگفتم: یا رسول اللّه. چون پیامبر چنین دید، فرمود: «دخترم! این آیه درباره تو و اهل بیت تو نازل نشده است؛ زیرا تو از من هستى و من از تو. تو مرا پدر خطاب کن. پدر گفتن تو براى آرامش قلب من بهتر و به خشنودى خداوند نزدیکتر است.».(۲۵)
«ادب» نمودار شخصیت انسان و بزرگترین سرمایه است. على«ع» فرمود: «گران بهاتر از ادب نیست.»(۲۶)
۹ـ فاطمه«س» و تحمّل مصائب
در روزهاى نخست شکلگیرى حکومت اسلامى در مدینه، مسلمانان با مشکلات بسیارى مواجه بودند. بسیارى از مهاجران و انصار با تنگدستى روزگار مىگذراندند. اَنَس مىگوید: روزى فاطمه«س» خدمت پدر آمد و عرض کرد: یا رسول اللّه! من و پسرعمویم زیراندازى جز یک پوست گوسفند نداریم. شبها خودمان از آن استفاده مىکنیم و روزها علف شترمان را روى آن پهن مىنماییم. پیامبر«ص» فرمود: دخترم! صبر کن؛ زیرا موسى بن عمران تا ده سال از روزهاى زندگى خود را سپرى کرد، در حالى که چیزى جز یک عباى قطوانیه نداشت.(۲۷)
فاطمه«س» هنگام سختىها مىفرمود: «یا رسول اللّه! خداوند را در برابر نعمتهایش ستایش مىکنم و بر نعمتهاى ظاهرىاش شکرگزارم.»(۲۸)
۱۰ـ عفاف و پاکدامنی
امام علی«ع» فرمودند: «روزى با گروهى از اصحاب، خدمت رسول خدا«ص» بودیم. آن حضرت به اصحاب فرمود: صلاح و مصلحت زن در چیست؟ هیچ کس نتوانست پاسخ صحیحى بدهد، وقتى که اصحاب متفرّق شدند، من به خانه رفتم و موضوع سئوال رسول خدا«ص» را به فاطمه«س» گفتم. فرمود: من جوابش را مىدانم: «صلاح زن در آن است که مردان بیگانه را نبیند و مردان بیگانه هم او را نبینند.» هنگامى که خدمت رسول خدا«ص» رسیدم، عرض کردم: فاطمه«س» در پاسخ سئوال شما چنین فرموده است. پیامبر«ص» سخنِ پخته و منطقى حضرت فاطمه«س» را پسندید و فرمود: «فاطمه«س» پاره تن من است.»(۲۹)
زهرای اطهر«س» در یکی از روزهای پایانی عمر مبارکش ضمن گفتوگو با اسماء به وی فرمود: «آیا میتوانی برایم مرکبی فراهم آوری که پس از اینکه جهان را بدرود گفتم، بدن مرا بپوشاند؟» اسماء گفت: «در سرزمین حبشه برای حمل جنازهها تابوتی درست میکنند که بدن میّت را کاملاً میپوشاند.» حضرت زهرا«س» با خشنودی و خوشحالی فرمود: «ای اسماء! برای من تابوتی درست کن و بعد از وفات مرا با آن بپوشان.»(۳۰)
۱۱ـ ایثارگری فاطمه«س»
ایثار یعنی بذل کردن، دیگری را بر خود برتری دادن و سود او را بر سود خود مقدم داشتن، قوت لازم و مایحتاج خود را به دیگران بخشیدن و خود را برای آسایش دیگران به رنج افکندن.(۳۱) نمونه بارز احسان و ایثار آن بزرگوار، بخشش «لباس عروسى» به زن فقیر آن هم در شب عروسىاست. زهراى اطهر با لباس معمولى به خانه شوهر رفت.(۳۲)
۱۲ـ ولایتمداری فاطمه«س»
فاطمه«س» در اثبات حق و مقابله با انحراف در رهبرى امت اسلامى، از هیچ کوششى فروگذار نکرد و عنایت ویژهاى به مسئله دفاع از امامت و ولایت امام على«ع» داشت. «ابن قتیبه دینوری» از نویسندگان و مورخین اهل سنت در کتاب «الامامه و السیاسه» مینویسد:
«فاطمه«س» شبها به همراه على«ع» سوار مرکب به مجالس مهاجرین و انصار مدینه مىرفت و آنها را به یارى شوهر خود فرامىخواند و از آنها کمک مىخواست، ولى آنان در پاسخ فاطمه«س» میگفتند: اى دختر رسول خدا! بیعت ما با این مرد (یعنى ابوبکر) پایان پذیرفته و اگر شوهر و پسر عمّ تو پیش از ابوبکر به نزد ما آمده بود، ما کسى را بر او ترجیح نمىدادیم و با او بیعت مىکردیم!على بن ابیطالب«ع» که این گفتار را مىشنید، به آنها مىفرمود: آیا جایز بود که من جنازه پیامبر«ص» را در خانهاش روى زمین بگذارم و دفن نکنم و براى منازعه بر سر خلافت بیرون آیم؟ سخن که به اینجا مىرسید، فاطمه«س» مىفرمود: ابوالحسن، کارى را که شایسته بود انجام داد و آنها نیز کارى کردند که مورد بازخواست خداى تعالى قرار خواهند گرفت».(۳۳)
حضرت فاطمه«س» تا آخرین لحظه برای دفاع از امامت و ولایت حضرت امیرمؤمنان پای فشرد. در بخشی از وصیّتنامه آن حضرت میخوانیم: «افرادی که عهد خدا و پیامبر خدا را درباره امیرالمؤمنین علی«ع» شکستند و در حقّ من ظلم کردند و ارثیّهام را گرفتند و نامه پدرم را نسبت به فدک پاره کردند و آنهایی که نسبت به خدا و رسولش تذکّر و هشدار میدادم که در مورد ما (اهلبیت) ظلم روا مدارید! و حق مسلّمی را که خدا برای ما قرار داده است، غصب نکنید! در تاریکی شب جواب مساعد میدادند (که شما را یاری می کنیم) و در روز روشن دست از یاری ما بر میداشتند، (نیز) حق ندارند بر من نماز گزارند. مرا شب دفن کن، آن هنگام که چشمها آرام گرفته و دیدهها به خواب فرو رفته باشند».(۳۴)
علی بن ابوحمزه میگوید: از امام صادق«ع» پرسیدم: «چرا فاطمه را شب دفن کردند نه روز؟» فرمود: «فاطمه سلام الله علیه وصیت کرده بود تا در شب وی را دفن کنند تا آن دو مرد بر او نماز نخوانند».(۳۵)
مرحوم صاحب «مدارک» میگوید: «علّت مخفی بودن محلّ دفن فاطمه«س» آنگونه که مخالف و موافق نقل کردهاند این است که آن حضرت به امیرمؤمنان«ع» سفارش کرد تا او را شبانه دفن کند تا آنان که او را اذیّت کرده و از ارث پدرش محروم کرده بودند، بر وی نماز نخوانند».(۳۶)
آن حضرت درباره نقش عظمت و شأن خلافت و امامت بر حقّ فرمود: «به خدا سوگند، اگر حقّ ـ یعنی خلافت و امامت ـ را به اهلش سپرده بودند و از عترت و اهل بیت پیامبر«ص» پیروی و متابعت کرده بودند حتّی دو نفر هم با یکدیگر درباره خدا ـ و دین ـ اختلاف نمیکردند و مقام خلافت و امامت توسط افراد شایسته یکی پس از دیگری منتقل میگردید و در نهایت تحویل قائم آل محمّد«عج» می گردید که او نهمین فرزند از حسین«ع» است».(۳۷)
پینوشتها:
۱ـ سیدبن طاووس، علی بن موسی، فلاح السائل و نجاح المسائل، قم، بوستان کتاب، ۱۴۰۶ق، ص۱۸۷٫
۲ـ نور، ۳۶٫
۳ـ الدرّالمنثور، بیروت، نشر دار الفکر، ۱۹۹۳ م، ج۶، ص۲۰۳؛ آلوسی بغدادی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، بیروت، نشر دارإحیاء
۴ـ بحارالانوار، ج۴٣، ص٢٩، ح٣۴.
۵ـ غرر الحکم و در الکلم، عبد الواحد بن محمد تمیمی آمدی، ص۸۲۰، ح۱۴۶٫
۶ـ ر.ک: بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۹، ح۳۱۵ .
۷ـ اَمالى صدوق، ص۴۳۷٫
۸ـ بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۷۲٫
۹ـ بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۲٫
۱۰ـ بحارالانوار، ج۹۲، ص۴۰۶، ح۳۶٫
۱۱ـ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبیطالب«ع»، ج۳، ص۳۴۱؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۸۴٫
۱۲ـ بحارالانوار، ج۴۲، ص۳۱٫
۱۳ـ حجر، ۴۴٫
۱۴ـ بحارالانوار، ج٨، ص ٣٠٣ و ج۴٣، ص ٨٨؛ ریاحین الشریعه، ج١، ص١۴٨.
۱۵ـ انعام، ۷۶؛ زمر، ۳۹ و ۴۰٫
۱۶ـ بحارالانوار، ج۲۹، ص۲۲۷٫
۱۷ـ عبدالله بحرانی، عوالم العلوم، مسند سیده فاطمه، ج۱، ص۱۰۷، تحقیق محمدباقر ابطحی.
۱۸ـ محمدبن علی بن شهر آشوب، مناقب آلابیطالب، دارالأضواء، بیروت، ۱۴۰۵ هـ .ق، ج۳، ص۳۳۸.
۱۹ـ نهج الحیاه، محمد دشتی، مؤسسه تحقیقات امیرالمؤمنین۷، قم، ۱۳۷۳، ص۲۷۱٫
۲۰ـ کنزالعمال، ج۱، ص۵۸۲٫
۲۱ـ بحارالانوار، ج۷۹، ص۲۷؛ مسند فاطمه، مهدی جعفری، مرکز تحقیقاتی جلیل، تهران، ۱۳۷۳، ص۴۴۰٫
۲۲ـ بحارالانوار، ج۴۳، ص۸۶٫
۲۳ـ بحارلانوار، ج۴۳، ص۸۲، ح۳؛ علل الشرایع، ص ۲۱۵٫
۲۴ـ نور، ۶۳٫
۲۵ـ بحارالانوار، ج۴۳، ص۹۳٫
۲۶ـ خوانسارى، محمد، شرح غررالحکم و دررالکلم آمدى، ج۶، ص۳۵۳٫
۲۷ـ احقاق الحق، ج۱۰، ص۴۰۰٫
۲۸ـ سفینهالبحار، ج۱، ص۵۷۱٫
۲۹ـ بحارالأنوار، ج۴۳، ص۵۴؛ وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۶۷، ح۲۴٫
۳۰ـ تهذیب الاحکام، ج۱، ص۴۶۹؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۸۹٫
۳۱ـ فرهنگ عمید، ذیل واژه «ایثار».
۳۲ـ با اقتباس از الوقایعوالحوادث، باقر ملبوبى، قم، انتشارات دارالعلم، ج۴، ص۱۸۶٫
۳۳ـ الامامه و السیاسه، ج۱، ص۱۲٫
۳۴ـ هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، قم، انتشارات هادی، چاپ اول، ۱۴۰۵هـ.ق، ص۷۰۲؛ علل الشرائع، صدوق، بیروت دارالبلاغه، ج۱، ص ۱۸۵ ـ ۱۸۹٫
۳۵ـ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۰۷؛ علل الشرایع صدوق، نجف اشرف، منشورات المکتبه الحیدریه، ۱۳۸۵ – ۱۹۶۶م.
۳۶ـ موسوی العاملی، سید محمّدبن علی (متوفای۱۰۰۹هـ)، مدارک الأحکام فی شرح شرائع الاسلام، نشر و تحقیق مؤسسه آلالبیت علیهمالسلام لإحیاء التراث، الطبعه: الأولی، ۱۴۱۰هـ.ق؛ ج۸، ص۲۷۹.
۳۷ـ همان، ج۳۶، ص۳۵۲، ح۲۲۴.
سوتیترها:
۱٫
خانه فاطمه«س» بسیار ساده و روز و شب محل نزول و عروج فرشتگان الهی بود. پیامبر«ص» هرگز بدون اجازه وارد این خانه نمیشد. صبح و شام به آنجا میرفت و پس از کوبیدن در با صدای بلند بر اهلش سلام میداد
۲٫
زندگی فاطمه زهرا«س»، ترجمانی از «تربیت وحیانی» و قلب مبارکش مرکز نزول قرآن بود. وی تمام مقررات، احکام، دعاها و حکمتها را از پدر گرانمایهاش فراگرفت. خطبه آتشین فدک در آن شرایط سخت و شکننده، نشاندهنده دریای بیکران علم اوست