۱– قالبهای رسانهای تلفنهای همراه (تحت اندروید) که از آنها با عنوان عمومی رسانههای مجازی یاد میشود از جمله عرصههای فنی و تکنیکی است که تأثیرات عمیق و فراوانی بر فکر و فرهنگ و رفتار انسانها (بهویژه در منطقه ما) گذاشته و خواهد گذاشت، زیرا نوآوریها در این عرصه به صورت بیوقفه ادامه دارد، تا آنجا که هر چند ماه شاهد ظهور فناوریهای جدید و به تبع آن امکانات و قابلیتهای رسانهای جدید مجازی هستیم.
۲– و آشکار است که این فناوریها به صورتی طراحی شدهاند که هر کسی با هر توان و فهم و قابلیتی امکان استفاده از آنها را در دو ساحت داشته باشد. ساحت ارسال پیام (به عنوان منبع پیام و “رسانه”) و ساحت دریافت پیام (به عنوان مخاطب). به بیان دیگر این فناوریها با این هدف طراحی شدهاند که همه بتوانند در عین مخاطب پیام بودن، رسانه و منبع پیام نیز باشند و اطلاعرسانی کنند و بدیهی است که این قابلیت دیگر ربطی به مقوله ارتباطات شخصی ندارد. در گذشته تلفن وسیلهای برای برقراری تماس میان دو نفر بود، در حالی که امروز تلفنهای همراه مجهز به سامانه اندروید این امکان را فراهم آورده که کار بر، پیامی را (در قالب فیلم، صوت، عکس یا متن) دریافت یا تولید کند و با قرار دادن آن در کانالها و… آن را به دست هزاران مخاطب برساند.
۳– در گذشتههای نه چندان دور رسانهها (ابزارهای انتقال پیام به مخاطبان انبوه) یا در اختیار حاکمیتها بودند و یا در اختیار افراد مشخص و معین (مدیران مسئول نشریات و سایر رسانهها)، بنابر این مسئولیت آن رسانهها و محتوایی هم که توسط آنها منتشر میشد بر عهده همان افراد بود و این نکته باعث میشد که متولیان رسانهها تا حدودی مراقب آنچه منتشر میکردند باشند و به دلیل احساس مسئولیت شخصی و عقاید و باورهای خود و یا به دلیل ترس از قانون و مجازات و پیامدهای اجتماعی و سیاسی از انتشار هر مطلبی خودداری کنند.
به عنوان نمونه، رژیم پهلوی با آنکه اعتقادی به قداست دین و مذهب نداشت، از ترس واکنشهای مردم و… جرئت انتشار هر مطلبی علیه دین و مقدسات جامعه را نداشت و حداقل و در ظاهر مجبور به رعایت بسیاری از حریمها و خطوط قرمز اعتقادی جامعه بود. رسانههای خصوصی (مانند نشریات) نیز به همین دلیل خود را ملزم به رعایت (هر چند صوری) حرمت مقدسات میدانستند و حتی اگر قصد دینستیزی هم داشتند سعی میکردند بهگونهای غیرمستقیم با مقدسات جامعه درگیر شوند. هر چند در آن مقطع از تاریخ ایران هدف حکومت پهلوی دینستیزی و زدودن کامل دین از جامعه نبود، زیرا رژیم، با دینِ مبارز و ظلمستیز مشکل داشت و دینداری به شیوه حجتیهای را تشویق و تایید هم میکرد.
۴- اما امروزه جهان استکبار دشمنی را نه تنها با دین مبارز و اسلام انقلابی که با همه مظاهر و نمادهای فقاهتی اسلام موجود در جامعه ایرانی در پیش گرفته است، چون میداند تا زمانی که فقاهت در جامعه، مخاطب و معتقد داشته باشد، نظام ولایتفقیه نیز برقرار خواهد ماند، زیرا پایداری و بقای نظام مبتنی بر ولایت و حاکمیت فقیه ارتباط کامل با باور مردم و جامعه به مقوله فقه و فقاهت دارد و اگر بنیان اعتقاد جامعه به فقاهت سست شود به همان اندازه مبانی نظام ولایتفقیه متزلزل خواهد شد. و البته مدارا با دینداری صرفاً معنوی و احساسی و پذیرش و ترویج آن به عنوان نقطه مقابل دین انقلابی و فقاهتی به موازات دشمنی فوقالذکر، اقدام دیگر استکبار جهانی است چون تجربه کمونیسم و نظامهای مارکسیستی و شکست آنها در حذف کامل دین در جامعه ثابت کرد که نمیتوان دین را به صورت کامل از جامعه حذف کرد و دین شخصی و صرفاً معنوی مانند مسیحیت رایج در غرب، نه تنها تضادی با نظام سلطه استکباری ندارد بلکه در برخی مواقع مقوم آن نیز خواهد شد و از آنجا که به اقرار نخبگان و سرآمدان سیاسی و اندیشهای نظامهای استکباری، ولایتفقیه و پیروان آن در ایران و جهان، بزرگترین مانع استیلای نظام سلطه بر جهانند، هجمه جهان استکبار به اسلام انقلابی و فقاهتی در ایران به عنوان پایگاه این نظام، عمق و شدت بیشتری یافته و رسانههای مجازی به مهمترین ابزار این تهاجم تبدیل شدهاند.
۵- استکبار جهانی دلایل فراوانی برای انتخاب رسانههای مجازی به عنوان ابزار محوری تهاجم به اسلام انقلابی و فقاهتی دارد. دلیل نخست آن است که ماهیت رسانههای مجازی نوین (سامانههای تحت اندروید و گوشیهای تلفن همراه) بهگونهای طراحی شدهاند که مبدا پیام مشخص نیست و کاربر پیامها را عمدتاً از دوست و یا همکاران و آشنایان خود دریافت میکند، لذا احتمال این را نمیدهد که محتوای پیام در ستیز و تعارض با دین و مقدسات باشد، حال آنکه اگر همین پیامها از شبکههای ماهوارهای بیگانه و یا پایگاههای اطلاعرسانی غربی ارسال شود، مخاطب در گذر زمان متوجه دشمنی منبع پیام و رسانههای مذکور با اسلام فقاهتی میشود و به همین دلیل کمتر تحت تاثیر قرار میگیرد. در حالی که اگر همین پیامها را از دوستان و آشنایان خود دریافت کند، چنین احتمالی را منتفی میداند و به دلیل اعتماد به فرستندگان پیام، بیشتر تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.
رسانههای نوین مجازی بهگونهای طراحی شدهاند که عمده کاربران روزانه انبوهی از پیامهای متنوع را دریافت و ارسال میکنند و طبیعی است که اکثر آنان قدرت، امکان و زمان کافی برای بررسی و دقت در محتوای پیامهای دریافتی خود را ندارند. پیامهایی که در قالبهای متنوعی مانند فکاهه، خبر، تصاویر، قطعات ادبی و اشعار، موسیقی و بستههای صوتی کوتاه و فیلمهای کوتاه مستند و مستندنما به دست مخاطب میرسند (فیلمهای مستندنما به فیلمهایی گفته میشود که واقعی نیستند و محصول تدوین و تصویر سازیهای رایانهای و یا حتی در برخی از موارد بازی شده و ساختگیاند.) نتیجه این فرایند آن خواهد بود که کاربر به دلایلی مانند کنجکاوی، تفریح، پرکردن اوقات فراغت، جلب توجه یا رفع خستگی در ساعات مختلف شبانه روز، سری به تلفن همراهش میزند و پس از مرور و مشاهده پیامها (و غالباً بدون تامل در ماهیت و محتوای آنها) تعدادی را برای دوستان و آشنایانش ارسال میکند و این روند سلسلهوار ادامه پیدا میکند تا جایی که در مورد برخی پیامها (بسته به محتوای پیام و فضای حاکم بر جامعه) فردی پیامی را از منابع متفاوت و به صورت مکرر در بازههای زمانی کوتاه و یا طولانیتر دریافت میکند و همین موارد بر تاثیرگذاری پیام میافزاید، زیرا تواتر پیام را تداعی میکند که از نظر روانی موجب افزایش اعتماد مخاطب به پیام میشود.
۶- دلیل دوم جهان استکبار در بهرهگیری از رسانههای مجازی نوین جهت ستیز با اسلام انقلابی و فقاهتی، فراگیری این رسانهها و سهولت دسترسی به آنهاست. بنا به آمار موجود تعداد کاربران سامانههایی مانند تلگرام، اینستاگرام و… در ایران از مرز چهل میلیون نفر گذشته است و هیچ سامانه رسانهای دیگری را نمیتوان یافت که اینگونه گسترده باشد. علاوه بر اینکه این رسانهها در همه ساعات و در هر حالتی، در سفر و در حال حرکت، هنگام خواب و استراحت، در جلسات کاری و…قابل استفادهاند و هزینه چندانی را هم به کاربر تحمیل نمیکنند و صِرف پوشش اینترنت کافی است تا در هر مکانی امکان استفاده از این رسانهها فراهم باشد.
۷ – و سومین دلیل در به کارگیری این رسانهها برای انجام ماموریت مذکور، عدم فیلترینگ و نظارت بر محتوای عرضه شده در این سامانهها در ایران است و این در حالی است که سامانههای مذکور در اروپا و امریکا ضریب نفوذ و شیوع کمتری به نسبت ایران دارند و بهشدت از سوی حاکمیت تحت نظارت و کنترل هستند تا آنجا که انتشار برخی پیامها در این سامانهها در آلمان میتواند موجب جریمه فرد منتشر کننده تا مبلغ پنجاه میلیون یورو شود. رها شدگی و عدم کنترل در این سامانهها ناشی از عدم تمایل دولت به این امر و تعمد آن در وجود و فعالیت بدون نظارت این سامانههاست ـ که طرح دلایل آن در حوصله این نوشتار نیست ـ مساعدترین فضا را برای بهکارگیری این رسانهها برای تضعیف و تخریب اسلام انقلابی و فقاهتی در جامعه ایران فراهم میآورد و این نکتهای نیست که از چشم طراحان این سامانهها مخفی مانده باشد. روند اهمال دولت در نظارت بر فضای مجازی به جایی رسیده است که به گفته معاون دادستان کل کشور بیش از هشت هزار کانال تلگرام فاسد در کشور شناسایی شده که دستور انسداد برخی از این کانالها بیش از چهل بار به وزارت ارتباطات صادر شده و وزارتخانه مذکور از فیلترکردن آنها خودداری کرده است. ایشان اضافه کرده است که بیش از دو سوم فضای مجازی کشور در تسلط بیگانگان است و در عمل وزارت ارتباطات زمینه این تسلط را فراهم کرده است.
۸ – برای روشن شدن بحث، ضروری است نمونههایی از این تهاجم موثر، جدی و تدریجی، اما در ظاهر خاموش بیان شود. در یکی دو سال اخیر شخصیت محوری بسیاری از کانالهای اختصاصی فکاهه (اصطلاحاً «جوک») در سامانههای مجازی، فردی کودن، نادان و مسخره به نام جعفر است (با عرض پوزش از ساحت ملکوتی امام ششم«ع») که نقشی معادل شخصیت خیالی ملا نصرالدین یافته است. آیا میتوان تصور کرد که این نام (که در ذهن هر ایرانی متبادر کننده نام بنیانگذار مذهب و فقه جعفری است) به صورتی اتفاقی بر چنین شخصیت مسخره و خرفتی گذاشته شده است؟ آیا مشاهده روزانه دهها جوک که نام «جعفر» در آنها تکرار میشود، موجب سلب یا کاهش قداست صاحب اصلی این نام در ذهن مخاطب عام نخواهد شد؟ در این حالت ذهن کاربر این رسانهها پس از شنیدن این نام بلافاصله آن شخصیت مسخره را تصور خواهد کرد. سئوال این است که چرا این شخصیت کورش یا داریوش نامیده نشده است؟ و یا حتی تیمور یا چنگیز و نظائر آن؟
نمونه دیگر از تهاجم رایج و جاری به فقاهت و به تبع آن اسلام فقاهتی در رسانههای مجازی نوین شایع در ایران ایجاد تشکیک و انواع و اقسام شبهات در باره فریضه حج است. اکثر کاربران ایرانی در دوسال اخیر و بهویژه پس از کشتار حجاج در منی، روزانه دهها پیام عاطفی، خبری، فکاهی و… با موضوع حج دریافت و ارسال کردهاند .پیامهایی که با توجه به نفرت روزافزون مردم ایران از آلسعود و توسط عوامل استکبار در داخل و خارج کشور، تنظیم و طراحی و برای ارسال و تکرار میلیونی به چرخه رسانههای مجازی سپرده شدهاند. پیامهایی مانند دعوت مردم به نرفتن به حج و صرف هزینههای حج جهت فقرا و ایتام و. ..( آن هم با این عنوان که سفر حج مساوی ریختن پول به جیب عربها و آلسعود است) و یا انتشار اخباری کذب مبنی بر انصراف دستهجمعی زائران حج تمتع در فلان شهر و اختصاص هزینههای حج به جهیزیه دختران فقیر و تقدیر از این اقدام و تشویق سایر زائران به تکرار این عمل و یا تمسخر سفر حج در قالب جوک و فکاهه و نظائر آن.
بدیهی است جوهره فقاهت ترجیح نظر شارع مقدس بر نظر شخصی در موارد شرعی است و چنین تبلیغاتی علیه فریضه حج قبل از آنکه این واجب شرعی را هدف قرار داده باشند، جوهره فقاهت و مبانی آن در اذهان مکلفین را هدف تخریب خود قرار دادهاند، زیرا از افراد مستطیع میخواهد به جای تبعیت از شرع، از تشخیص خود یا سایرین تبعیت کنند.
و یا نمونه دیگر زدودن قبح رابطه خلاف شرع میان دختران و پسران و عادیسازی دوستی با جنس مخالف در قالبهای فکاهی و جوک، خاطره و بزرگداشت و ترویج مناسبتهایی مانند «ولنتاین» است. میزان تکرار دو واژه دوست دختر و دوست پسر در رسانههای نوین مجازی فارسی زبان بهحدی است که اغلب کاربران با این عبارات و فرهنگ رفتاری مربوط به آن مانند زرنگی دانستن برخورداری از چند دوست جنس مخالف به صورت همزمان و در برابر آن عقب مانده توصیف کردن افرادی که به داشتن یک دوست از جنس مخالف بسنده میکنند و دعوت به تنوعبخشی به دوستی با جنس مخالف و… آشنا میشوند و دیگر خواندن و دیدن چنین موارد خلاف شرع و عرفی حساسیت آنها را برنمیانگیزد. از دیگر نمونههای رایجِ ستیز با اسلام فقاهتی در رسانههای مجازی نوین که در سال جاری شیوع پیدا کرد میتوان به تمسخر روزهداری در هوای گرم تابستان در قالبهای فکاهی و جوک و یا معرفی روزهداران در متون به ظاهر استدلالی به عنوان افرادی که از خوردن و نوشیدن اجتناب میکنند، اما در دروغ گفتن و تهمت زدن و خوردن مال مردم آزادند و در مقابل ارائه تصویری موجه از افراد روزهخوار که اهل دروغ و تهمت و غیبت نیستند و به جای خوردن مال مردم، آب و غذای خودشان را در ماه رمضان میخورند و روزه را قبول ندارند، اشاره کرد.
۹- نکته مهم این است که موارد فوق و دهها مورد دیگر از مصادیق رایج ستیز با اسلام فقاهتی در فضای مجازی با صرف امکانات، وقت و پول جبهه خودی و به نفع استکبار جهانی صورت میگیرد و عمده افرادی که در بازنشر این موارد مشارکت دارند متوجه عواقب و پیامدهای سوء اقدام خود نیستند و این نکتهای است که برای طراحان این فرایند مخفی و خطرناک از ارزش فوقالعادهای برخوردار است، زیرا در این تهاجم، کار دشمن فقط به انتخاب موضوعی متناسب با فضا و موقعیت جامعه برای هجمه به شریعت و اعتقاد مردم مسلمان و ساخت پیامی مناسب برای انتقال آن در فضای مجازی محدود میشود و مابقی کار به عهده مردمی است که با انگیزههای متفاوت به انتشار و بازنشر آن موضوع و پیام مبادرت میکنند، در نتیجه کمتر کسی متوجه سازندگان پیام و طراحان این اقدام میشود.
۱۰- با این اوصاف منطقیترین راه پیشگیری از این معضل که در صورت بیتوجهی در پیشگیری، عواقب جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت، حذف رسانههای بدون ضابطه و کنترلناپذیر بیگانه از فضای تبادل اطلاعات کشور و جایگزینی آنها با رسانههای مجازی بومی قانونی و قاعدهمند است که در آن فضا میتوان امیدوار بود هر کسی مسئولیت اعمال خود را بپذیرد و در برابر آن پاسخگو باشد. در غیر این صورت تداوم فضای بیحساب و کتاب فعلی در عرصه رسانههای مجازی کشور پیامدهای جبرانناپذیر و خطرناکی خواهد داشت که یکی از این پیامدها سست شدن باور مردم به اسلام فقاهتی و در نتیجه تزلزل در نظام ولایت فقیه است.
سوتیترها:
۱٫
رها شدگی و عدم کنترل در این سامانهها ناشی از عدم تمایل دولت به این امر و تعمد آن در وجود و فعالیت بدون نظارت این سامانههاست ـ که طرح دلایل آن در حوصله این نوشتار نیست ـ مساعدترین فضا را برای بهکارگیری این رسانهها برای تضعیف و تخریب اسلام انقلابی و فقاهتی در جامعه ایران فراهم میآورد و این نکتهای نیست که از چشم طراحان این سامانهها مخفی مانده باشد