مقدمه
وهابیت که با کنار گذاشتن تمام مذاهب و کشیدن شمشیر تکفیر به روی مسلمانان و ملحق کردن جامعه اسلامی به جمع کفار، تمام تلاش دینی خود را در مبارزه با موضوعاتی مانند زیارت، توسل و شفاعت خلاصه کرد و با پیوند اخوت و دوستی با آلسعود که خود را صاحبان قدرت و ثروت در تمامی ممالک اسلامی میدانند، به مسلمانان نسبت شرک و کفر داد.
بدین طریق این گروه خشن، متعصب و بىمنطق، خون پیروان اهلبیت(ع) را مباح دانستند و تخریب قبور مطهر پیشوایان آنان را بر خود واجب کردند و موج غربت و ظلمت را در بقیع به وجود آوردند. امروز در اثر جهل و نادانى این قوم، از آن حرمی که روزی با گنبد و بارگاه کهن و سر به فلک کشیدهاش و با ضریح زیبا و ظریفش در میان سایر بقاع مانند ماه شب چهارده در میان ستارگان مىدرخشید و بر همه مقابر موجود در مدینه نور و روشنایى مىبخشید و از آن گنبد و بارگاه که محل نزول رحمت الهى و برکات آسمانى و محل دعا و نیایش پیامبر(ص) بود اثری باقی نمانده است.
آری سنگ و قبر این مزار گویای مظلومیت اهلبیت«ع» و شیعه و یادآور غم و اندوه بیپایان عاشقان خاندان عصمت و طهارت است. بقیع محل نزول وحى الهى بود که به بیابانی خشک مبدل شد و خانهها و بناهایی که پىریزى آنها براى نماز و تقوا بود و اساس آنها براى نیل به حسنات ایجاد شده بود به دست وهابیت ویران گردید.
آنها کسانی هستند که بدعتگزاری در دین را از بنیانگزار بدعت در دین یعنی معاویه به ارث بردهاند. همان کسی که پیامبراعظم(ص) درباره او فرمودند: «لتَتَخِذَنَّ یا مُعاوِیه اَلبِدعَهُ سُنَّهً وَالقُبحُ حَسناً أکلُکَ کثیرٌ و ظُلمُکَ عَظِیمٌ» تو بدعت را به جای سنّت و زشت را به جای زیبا خواهی گرفت. خوردنت زیاد و ظلم تو بزرگ خواهد بود.(۱) اینک این فرمایش پیامبر درباره وهابیت و آلسعود مصداق پیدا کرده است. از ویژگی آنان این است که: «الَّذینَ یَصُدُّونَ عَن سَبیلِاللَّهِ وَ یَبْغُونَها عِوَجاً وَ هُمْ بِالْآخِرَهِ هُمْ کافِرُون»(۲) هستند.
اینک این پرسش در اذهان تداعی میشود که علت انحراف این فرقۀ فاسد از بدو پیدایش تا کنون چیست؟ بیتردید میتوان علت آن را در کلام نورانی حضرت علی(ع) جست وجو کرد که فرمودند: «إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْکَامٌ تُبْتَدَعُ – یُخَالَفُ فِیهَا کِتَابُ اللَّهِ – وَ یَتَوَلَّى عَلَیْهَا رِجَالٌ رِجَالًا عَلَى غَیْرِ دِینِ اللَّه»: همانا آغاز پدید آمدن فتنهها، هواپرستى و بدعتگذارى در احکام آسمانى است، نوآورىهایى که قرآن با آن مخالف است و گروهى «با دو انحراف یاد شده» بر گروه دیگر سلطه و ولایت یابند که بر خلاف دین خداست.»(۳)
هدف مقاله حاضر شناخت اجمالی فرقه گمراه وهابیت و عوامل و انگیزههای تخریب قبور مطهر بقیع توسط وهابیت و حاکمان آل سعود است. گرچه امکان نقد افکار و عقاید آنان در این نوشتار مختصر وجود ندارد و مناسب است به آثار مفصلی که در این باره به نگارش درآمدهاند مراجعه شود،(۴) لکن تلاش شده اقشار گوناگون جامعه، بهویژه قشر جوان با سرچشمههای اعتقادی و افکار پلید وهابیت آشنا شوند.
ریشههای اعتقادی تخریب بقیع
اعتقادات وهابیت نشأت گرفته از افکار و عقاید خوارج، مذهب حنبلی، کلام اشعری و دیدگاههای ابنتیمیه است و بدین وسیله از تلفیق همه آنها مذهب خود ساخته و پوشالی وهابیت را به وجود آوردهاند.
یکی از مهمترین دیدگاههای وهابیان که همواره مورد مخالفت شیعه بوده، این است که طلب شفاعت از انبیا و اولیای الهی شرک است. آنان معتقدند که طلب شفاعت از پیامبر(ص) عبادت غیرخدا محسوب میشود و مصداق شرک است. همچنین موضوع توسل را در ذیل مبحث شفاعت مطرح و عمل شیعیان را بدعت و شرک تلقی کردهاند. آنان زیارت قبور و ایجاد بنا بر مراقد را مظهر شرک و بتپرستی میدانند و بهشدت با آن مبارزه میکنند. تمام اندیشههای وهابیت حول محور توحید و شرک است، لذا استغاثه به غیر خدا و طلب شفاعت از پیامبران و اولیا و توسل به آنان و زیارت قبور را منافی با توحید و هر یک را از مصادیق شرک میدانند.
از جمله عوامل مهم تخریب قبور مطهر، استناد وهابیت به ظواهر آیات و بهخصوص روایات است. آنان که زیارت قبور و ایجاد بنا بر مراقد را مظهر شرک و بتپرستی دانستهاند، در راه مبارزه با آن از هیچ کوششی دریغ نکردهاند. به تصور آنان اگر گنبدها تخریب و دیوارهاى حرم اهلبیت(ع) برداشته شوند، مردم، بهخصوص اهالى حرمین از دایره شرک و کفر بیرون میآیند و در مسیر پرستش خداوند یکتا قرار میگیرند. آنها که به بهانه عمل به دستورات سلف صالح به قدرت رسیدهاند، با صراحت برخلاف دستورات آنها عمل کرده و در نهایت فتوا به تخریب اماکن مقدس دادهاند. جریان فتوا به تخریب به این صورت بود:
«پس از تسلّط وهابیان بر مدینه منوره در ماه رمضان ۱۳۴۴ ق. شیخ عبداللَّه بُلَیهد، قاضى القضاتشان را از مکه به مدینه اعزام داشتند تا موضوع تخریب مزارات و مقابر موجود در مدینه را با علما و سران این شهر مطرح و موافقت آنها را ولو بهظاهر جلب کند. پس از موفقیت او در این مأموریت در هشتم شوال ۱۳۴۴ق، دستور دادند همه گنبدها و زیارتگاهها را در مدینه و اطراف آن ویران کنند. از دستورات اکید وهابیت این بود که باید هر گنبدى به دست خادمین آن مرقد مطهر تخریب شود. آنها برای تبلیغ و تشویق هتک حرمت به ائمه مظلوم«ع» بقیع مبلغ هزار ریال مجیدى دستمزد پرداخت میکردند. با عمل آنها، در زیارتگاهها چیزی جز خاک و سنگ باقى نماند. کار دشمنان اهلبیت«ع» به جایی رسید که از ترس عاقبت اعمال خود ناچار شدند از خراب کردن گنبد و بارگاه حضرت محمد(ص) و کندن ضریح آن بزرگوار خوددارى کنند».(۵) بیتردید این عملکرد وهابیت ناشی از دشمنى با اهلبیت رسولالله(ص) و دوستى با دشمنان آنان، به خصوص معاویه و خاندان او سرچشمه میگیرد.
پیشینه تاریخی وهابیگری
منشأ ظهور و بروز این جریان انحرافی به زمان احمد بن حنبل رئیس مذهب حنابله در قرن هشتم هجری بر میگردد. احمد بن تیمیه (۶۶۱-۷۲۸ق) این جریان را بهطور گستردهتری مطرح کرد و بر اساس عمل به ظواهر قرآن و حدیث زیارت قبور را ممنوع اعلام و بوسیدن و مسح مزارات را حرام و مایه شرک تلقی کرد. عقاید او شبیه و منطبق با افکار خوارج و مخالف با دستورات قرآن بود. ابنتیمیه پس از چند بار زندانى شدن در مصر و شام، سرانجام در سال ۷۲۸ هـ. ق. در زندان دمشق از دنیا رفت.(۶)
پس از ابنتیمیه شاگرد مشهور و صمیمی او «ابنقیّم جوزى (متوفاى ۷۵۱ ق.)» نقش او را به عهده گرفت. کوشش او نیز بینتیجه ماند تا اینکه بعد از چهار قرن افکار ابنتیمیه و ابنقیم توسط محمد بن عبدالوهاب نجدی (۱۱۱۵-۱۲۰۶) بر سر زبانها افتاد. او در راه دعوت مردم به وهابیّت با محمد بن سعود پیمان بست که رشته دعوت و امر دینی از آنِ محمد بن عبدالوهاب و زمام حکومت در دست محمد بن سعود باشد. بدین وسیله آنان با تحریف حقایق دست به کتمان واقعیتها زدند و از اینجا بود که به بهانه حرام بودن توسل، شفاعتخواهی و ایجاد بنا بر روی قبور، جنایات خود را آغاز کردند.(۷)
حکومت آلسعود
حکومت وهابیون را میتوان به سه دوره تقسیم کرد. در این سه دوره فقط به جنایاتی که منجر به هتک حرمت و تخریب قبور مطهر اهل بیت(ع) شده است، اشاره میشود.
الف. تأسیس دولت آلسعود در درعیه
در این دوره وهابیان از سال ۱۱۶۰ تا سال ۱۲۳۵، به مدت هفتاد و پنج سال حکومت کردند و پنج پادشاه در این دوره به قدرت رسیدند.(۸)
عبدالعزیز بن محمد بن سعود و یارانش در سال ۱۲۱۶ به کربلا یورش بردند و بعد از قتلعام مردم، ضریح مطهر امام حسین(ع) را شکستند، به قبر آن حضرت جسارت و بقعه را تخریب کردند._(۹) آنها در سال ۱۲۱۷ ق. بعد از تصرف مکه، بسیارى از ضریحها و قبورى که گنبد و بارگاه داشتند، تخریب کردند و همین عمل را با قبور مدینه بهویژه بقیع انجام دادند و در مدت سه روز تمام آثار اسلامى را از بین بردند.(۱۰) همچنین عبداللَّه بن سعود دیگر پادشاه این دوره در سال ۱۲۱۷ ق. با لشکری به کربلا هجوم برد و هزاران نفر را سر برید. سپس اشیاى حرم مطهر را غارت و ضریح امام حسین(ع) را ویران کرد.(۱۱)
ب. دوره عزلت وهابیان
در دوران حکوت عبداله بن سعود بود که امیر مصر، محمدعلى پاشا، فرزندش ابراهیم پاشا را با لشکرى به حجاز فرستاد تا لانه فساد وهابیون را درهم شکند. ابراهیم پاشا در سال ۱۲۳۱ق، تهاجم خود را آغاز کرد و بسیارى از سران آلسعود را کشت؛ سپس عبداله بن سعود و خانوادهاش را به قاهره تبعید کرد و او را دار زد و بدین وسیله بساط اولین دولت وهابى برچیده شد(۱۲) و تا هشتاد سال نتوانستند همانند گذشته قدرت نمایی کنند.
ج. آغاز دور جدید فرمانروایی آلسعود
این دوره با فعالیت عبدالعزیز بن عبدالرحمان بن فیصل معروف به ابنسعود (پایهگذار کشور عربستان سعودی) و نخستین پادشاه این کشور آغاز شد.(۱۳) او در هشتم شوال سال ۱۳۴۴ ق. بر اساس فتوای عبدالله بن بُلیهد، بزرگِ علماى نجد دستور تخریب تمام قبور مکه و مدینه، بهویژه بقیع را صادر کرد و بدین وسیله همه قبور مطهر با خاک یکسان شدند.(۱۴) او در جمادی الاولی ۱۳۵۲ق، سرزمین حجاز را به نام کشور پادشاهی عربستان سعودی (المملکه العربیه السعودیه) معرفی کرد.
تاریخچه بقیع
بقیع به معنای زمین وسیعی است که دارای انواع درختان باشد؛ لذا آن را جنهالبقیع [باغستان بقیع] نیز گویند.(۱۵) برخى بقیع را از بقعه گرفتهاند؛(۱۶) زیرا قبور آن بقعه دارند. بقیع را از آنرو «بقیع الغرقد» نامیدهاند که نوعى درخت خاردار در آنجا مىروییده و نامش «غرقد» بوده است.(۱۷)
در ابتدا این مکان قبرستان مردم یثرب بود و قبل از اسلام اموات خود را در آن به خاک مىسپردند. پس از اسلام، تنها به دفن اموات مسلمانان اختصاص یافت.(۱۸)
مردم مدینه که از قبل اجساد درگذشتگان خود را در نقاط مختلف و در دو گورستان عمومى به نام گورستان «بنىحرام» و «بنى سالم» و گاهى در داخل منازل خود دفن مىکردند، با رسمیت یافتن بقیع به مناسبت دفن جسد عثمان بن مظعون و ابراهیم فرزند رسول خدا(ص)، مردم بهویژه صحابه به آنجا توجه کردند.
بدین وسیله صحابه و یاران رسول خدا(ص) بهتدریج خارها و ریشه درختهاى موجود در بقیع را قطع و اموات خود را آنجا دفن کردند. در آن زمان مردم مدینه اموات خود را داخل خانه دفن میکردند و در میان این خانهها تنها خانه عقیل بن ابىطالب بود که مورد توجه پیامبر(ص) و افراد سرشناس قرارگرفت. این خانه گرچه از نظر ساختمانى یک خانه مسکونى و منتسب به عقیل بن ابىطالب بود، اما در عین حال به آرامگاه خصوصى و خانوادگى اقوام و فرزندان رسول خدا تبدیل شد.
اولین کسى که در داخل آن دفن شد، فاطمه بنت اسد و پس از آن عباس عموى پیامبر بود. پس از آنها پیکر پاک و مطهر چهارتن از ائمه هدى«ع» در این بیت به خاک سپرده شدند. این خانه در زمان پیامبر(ص) و شاید مدتى بعد از آن در ابتداى بقیع بوده است. پیامبر(ص) در جایى نزدیک به آن میایستاد و به اهل قبور سلام میداد و دیگران نیز به پیروى از آن حضرت، همان جا میایستادند و به دفن شدگان بقیع احترام میکردند.
البته هاشمیان به تناسب ارتباطشان با همدیگر و انتسابشان به رسول خدا«ص» در یک نقطه معین و جایگاه مخصوص و در کنار هم دفن شدهاند. بهطور مثال قبور ائمه چهارگانه با قبر عباس و فاطمه بنت اسد در یک نقطه و در کنار هم و همسران پیامبر(ص) در یک نقطه معین و رقیه و ام کلثوم دختران پیامبر در کنار هم دفن شدهاند. در مجموع این بخش به نام «مقابر بنى هاشم» معروف شده است.(۱۹)
ساخت بنا بر قبور
از عصر رسول خدا(ص) هر قبیلهای تلاش میکرد برای حفظ قبور علما و صحابه خود بنا و بقعهای هر چند کوچک بسازند. این روند ادامه داشت تا اینکه براى حفظ قبر عباس بن عبدالمطلب بنایى روى آن ساختند. از آنجا که قبر عباس در کنار قبر چهار امام و فاطمه بنت اسد بود، بقعه یاد شده یکجا بر روى همه آنها بنا شد.(۲۰)
حرم، گنبد و ضریحهای بقیع
گنبد و بارگاه حرم ائمه بقیع که از استحکام بسیار بالایی برخوردار بود و به مدت هشتصد سال آسمان مدینه به نور آن منور بود به دستور مجدالملک ابوالفضل اسعد بن محمد ابن موسى البراوستانى القمى وزیر برکیارق از سلاطین سلجوقى ساخته شده است. تاریخنگاران زمان اتمام ساختمان و بناى گنبد را در اواخر قرن پنجم به ثبت رساندهاند.(۲۱)
اولین ضریح
تاریخ تقریبى ساخت اولین ضریح همزمان با ایجاد بقعه ائمه بقیع، در نیمه دوّم قرن پنجم هجرى بود و به دستور مجدالملک ساخته شد.(۲۲)
ضریح دوم
این ضریح مسلماً پس از قرن دهم ساخته شده، ولی متأسفانه از تاریخ و همچنین از مشخصات سازنده آن هیچ اثرى به دست نیامده است.(۲۳)
ضریح سوم
در اصفهان ضریح دیگرى از فولاد براى قبور ائمه بقیع به صورتى ظریف و زیبا ساخته شد که در قسمتهاى بالاى آن اسمای حسنا با آب طلا و خط زیبا ترسیم شده بودند. این ضریح پس از جلب موافقت دولت عثمانى به وسیله دولت ایران و انتقال آن به جدّه، روى ضریح قبلى نصب شد.(۲۴)
ویژگیهای حرم ائمه بقیع قبل از تخریب
قبر نورانی این چهار امام، در بقعه بزرگى قرار داشت که بهطور هشت ضلعى ساخته و داخل گنبد آن سفیدکارى شده بود.(۲۵) این قبّه دو در داشت که یکى از آنها هر روز براى زیارت باز میشد. دور بقیع نیز حصارى بود که دو در داشت. یکى از این دو روبروی بقعه ائمه«ع» و دیگرى روبروی در ورودى شهر مدینه(۲۶) قرار داشت.
حرم شریف بقیع مانند سایر حرمها داراى خادم، کفشدار و زیارتنامهخوانهاى متعدد و همچنین داراى ضریح، روپوش، چلچراغ، شمعدان و فرش بود؛ اما بر خلاف حرم سایر ائمه، بقیع صحن و سرا نداشت.(۲۷) برای حفظ حرم بقیع با این خصوصیات در طول اعصار مختلف بارها تعمیر صورت گرفت تا اینکه در سالهای ۱۲۲۱ و ۱۳۴۴ق، توسط وهابیها تخریب شد که شرح آن خواهد آمد.
تخریب بقیع در ادوار تاریخ
مروان بن حکم نخستین کسى بود که به برداشتن سنگ قبر اولین مدفون بقیع یعنى «عثمان بن مظعون» اقدام کرد. این سنگ قبر با دست مبارک پیامبر«ص نهاده شده بود.(۲۸) براین اساس میتوان او را جزو اولین کسانی به حساب آورد که قصد تخریب بقیع قبر ائمه(ع) را داشتهاند.
وهابیان، بار نخست در سال ۱۲۲۱ ه. ق. بخشى از بناهاى قبرستان بقیع را ویران کردند، آنان پس از طرد شدن از سرزمین حجاز به وسیله نیروهاى عثمانى، تجدید قوا کردند و با تکمیل سلطه خود بر حجاز، در هشتم شوال سال ۱۳۴۴ هـ. ق. تمام این بناها و گنبدها و آثار را ویران کردند و اموال و اشیاء گران قیمت موجود در این اماکن را به تاراج بردند و نه تنها در مدینه، بلکه در هر جا گنبد و بارگاه و زیارتگاهى بود، ویران کردند.(۲۹)
چهره بقیع پس از تخریب
علامه محسن امین در مقدمه خود در کشف الارتیاب در این باره مینویسد: «آنها پس از تخریب قبور ائمه و بزرگان مسلمین و همسطح کردن قبور آنان با زمین، این مکانها را محل رفت و آمد، ریختن کثافات و سرگین چهارپایان و سگها و محل استراحت آنها و انواع اهانتهای دیگر قرار دادند.»(۳۰)
همچنین یکى از جهانگردان غربى به نام مستر ریتر(۳۱) که به فاصله کوتاهی از ویرانى این حرم و سایر مقابر و حرمها، بقیع را دیده، ویرانى آنجا را چنین ترسیم کرده است:
«چون وارد بقیع شدم، آنجا را همانند شهرى دیدم که زلزله شدیدى در آن به وقوع پیوسته و آن را به ویرانهاى مبدّل ساخته است؛ زیرا در جاى جاى بقیع بهجز قطعات سنگ و کلوخ به هم ریخته و خاکها و زبالههاى روى هم انباشته و تیرهاى چوب کهنه و شیشههاى درهم شکسته و آجرها و سیمانهاى تکه تکه شده، چیز دیگرى نمىتوان دید. فقط در بعضى از رهگذرهاى تنگ این قبرستان از میان این زبالهها راه باریکى براى عابرین باز کردهاند.
و اما آنچه در کنار دیوار غربى بقیع دیدم، تلّى بود از تیرهاى قدیمى و تختههاى کهنه و سنگها و قطعات آهن روى هم انباشته که اینها بخشى از زبالهها و بقایاى مصالح ساختمانهاى ویران شده بودند. این ویرانىها و خرابیها نه در اثر وقوع زلزله و یا حادثه طبیعى، بلکه با عزم و اراده انسانها به وجود آمده و همه آن گنبد و بارگاههاى زیبا و سفید رنگ که نشانه قبور فرزندان و یاران پیامبر اسلام بود، با خاک یکسان گردیدهاند».(۳۲)
واکنش مسلمانان پس از تخریب
خبر هتک حرمت مقابر ائمه و نامآوران تاریخ صدر اسلام موجی از نگرانی و نفرت را در بین مسلمانان جهان به وجود آورد. هنگامی که این خبر در ایران انعکاس یافت، علما دست به تشکیل مجالس مشورتى زدند و در مجلس شوراى مّى نیز مذاکراتى صورت گرفت.(۳۳) در روز هشتم شهریور، مطابق با دهم صفرالمظفّر همان سال مدرس در مجلس شوراى ملى سخنرانی و دولت نیز روز شانزدهم صفر را تعطیل کرد. مراجع، علما و حوزههاى علمیه نیز با ارسال نامه و مخابره تلگراف، خواستار برخورد قاطع با عوامل تخریب قبور اماکن متبرکه شدند.
مسلمانان مناطق دیگر نیز با ارسال تلگراف انزجار خود را از این عمل ننگین اعلام کردند و بر حفظ و حراست این اماکن مقدس تأکید ورزیدند. در ایران کمیسیونى با عنوان «کمیسیون دفاع از حرمین شریفین»، تشکیل شد؛ ولی ترور نافرجام مدرس در تاریخ ۷/ ۸/ ۱۳۰۵ش، باعث شد که از فعالیتهای کمیسیون کاسته شود.
در فروردین سال ۱۳۰۹ ه. ش. حبیباللَّه هویدا که از بهائیان شناخته شده بود با سمت کاردار و به عنوان یکى از دو نماینده ایران براى بررسى وضعیت بقیع و دیگر اماکن تخریب شده در رأس هیئتی عازم جده شد؛ اما او این حادثه مهم را بسیار کمرنگ تلقى و عملکرد مفسدین را به نوعی تبرئه کرد. همه این عوامل دست به دست هم دادند تا هویدا گزارشات ضد و نقیضی را برای دولت ایران ارسال کند. خیانت هویدا باعث شد تلاشهای ایران بینتیجه بماند.
سفرا و وزرای خارجه بعد از آن نیز با قوّت و ضعف تلاشهاى گذشتگان را دنبال کردند.(۳۴) تا آنکه بالاخره در سال ۱۳۳۳ه.ش، بر اثر فشار مراجع دینی و اقدامات سیاسی، به دستور سعود بن عبد العزیز گذرگاههایی از سیمان ساختند تا آمد و شد زائران را آسان کند. همچنین در زمان فیصل بن عبدالعزیز در بزرگی برای بقیع تهیه و نصب(۳۵) و با تلاش شهردار مدینه، دیوارى نیز در اطراف مقبره حمزه ساخته و پنجرههاى مشبکى در دیوارهاى جنوبى آن نصب شد.(۳۶)
وهابیت در عصر حاضر
با رصد اعمال وهابیان در مییابیم که یکی از اهداف اصلی وهابیت اجرای سیاستهای صهیونیسم است. دکتر عصام العماد از علمای وهابی پس از شیعه شدن در این مورد میگوید: «در میان کتابهای وهابیان کتابی پیرامون مارکسیسم، بهائیت، بودیسم و تفکرات اسرائیلی و آمریکایی به چشم نمیخورد. تمام نوشتههای آنان علیه مسلمانان و فتاوای آنان ناشی از تأثیر عناصر اسرائیلی و در جهت تأمین منافع آنهاست.»(۳۷)
وهابیها که شاهد پیشرفت روز به روز شیعه و گرویدن مذاهب و ادیان مختلف به تشیع هستند، موجودیت خود را در خطر دیده و با آشفتگی تمام مخالفت خود را با سایر مذاهب کاهش دادهاند و با نادیده گرفتن اختلافاتشان با اهلسنت سعی میکنند با آنها همراه شوند و به گمان خود بعد از نابودی تشیع به سراغ اهل تسنن بروند؛ لذا نوک حمله خود را در درجه نخست متوجه شیعیان جهان بهویژه ایران اسلامی و در تحولات اخیر، به خاورمیانه قرار کردهاند.
اینک وهابیت با همکاری آمریکا و صهیونیسم با طرح نو و البته بسیار سست و به دلیل اسلامهراسی و حس حقارت و حسادت نسبت به پیشرفت شیعیان و منابع غنی زیرزمینی و آثار باستانی ارزشمند و تمدنی کهن، نوچههای خود را به نام القاعده و طالبان روانه مبارزه با مسلمانان، بهخصوص شیعه کرده است، تا از این طریق به چپاول ثروت بسیار غنی و آثار تاریخی آنها بپردازند.
آنان با تخریب اماکن مقدس و ترور مسلمانان، بهویژه شیعیان، همدستی خود با استکبار را به اثبات رسانده و سعی در ایجاد اختلاف در صفوف مستحکم مسلمانان در برابر کفار دارند.
لازم به ذکر است که برادران اهل سنت که مبانى و دیدگاههاى آنان همانند شیعه تفاوتهاى جدى و غیر قابل اغماضى با مبانى و دیدگاههاى وهابیت دارد و بسیارى از مخالفان سرسخت این جریان از عالمان برجسته اهل سنّت و فقیهان حنبلى بودهاند، باید هوشیار و بصیر در کنار شیعیان همانند ادوار گذشته به مخالفت با طیف انحرافی وهابیت بپردازند و از هیچ کوششی در این زمینه دریغ نورزند تا کمک شایانی به تقریب مذاهب شود.
پینوشتها:
- ۱٫ مجلسی، محمد باقر؛ بحارالأنوار (ط – بیروت)، ج۳۳، ص ۲۱۷؛ ابن أبی الحدید؛ شرح نهج البلاغه ، ج۴، ص ۷۹٫
- ۲٫ آنان که مردم را از راه خدا باز میدارند و راه حق را کج و معوج نشان میدهند و به سرای آخرت کافرند. (هود، ١٩)
- ۳٫ نهجالبلاغه؛ ترجمه: محمد دشتی، قم: نشر مشرقین، چاپ اول، تابستان ۱۳۷۹، خطبه ۵۰، ص۱۰۲٫
- ۴٫ جهت نقد و بررسی عقاید وهابیت به کتب آیین وهابیت (جعفر سبحانی)، کشف الارتیاب فی اتباع محمدبن عبدالوهاب (سید محسن امین)، وهابیت و بازنگرى از درون (سیدمحمد بن علوى المالکى- ترجمه: انیسه خزعلى) مراجعه شود.
- ۵٫ قاضى عسکر، سید على، تخریب و بازسازى بقیع به روایت اسناد، تهران: نشر مشعر، ص ۴۲- ۴۸٫
- تاریخ حرم ائمه بقیع علیهم السلام و آثار دیگر در مدینه منوره، ص ۳۱ .
- ۷٫ طبسى، نجم الدین؛ فرقهاى براى تفرقه، تهران: نشر مشعر، ص ۳۹٫
- ۸٫ دانشنامه جهان اسلام، تهران: بنیاد دایرهالمعارف اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۸، ،ج۲، ص۲۵-۲۸ .
- ۹٫ طبسى، نجم الدین؛ همان، ص ۷۱
۱۰٫همان، ص ۷۶ .
۱۱٫همان، ص ۸۷ .
۱۲٫همان،ص ۹۰ .
- ۱۳٫ دانشنامه جهان اسلام، ج۲، ص۳۰-۳۸٫
- فرقهاى براى تفرقه، ص ۱۱۰ .
- حاج سید جوادی، احمد صدرو دیگران ؛ دایره المعارف تشیع؛ تهران: نشر شهید سعید محبی، چاپ دوم، ۱۳۷۵، ج ۳، ص۳۸۳
- ۱ ابن منظور، محمد بن مکرم؛ لسانالعرب، بیروت: دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۰۸ق، ج ۱، ص ۴۶۲
- ۱۷٫ همان.
- ۱ قائدان، اصغر؛ تاریخ و آثار اسلامى مکه و مدینه، تهران: نشر مشعر ص ۲۷۹
- ۱ نجمی، محمد صادق؛ تاریخ حرم ائمه بقیع علیهم السلام و آثار دیگر در مدینه منوره؛ تهران: نشر مشعر، ص ۶۲-۶۶
- ۲ همان.
- ۲۱٫ همان، ص ۹۰
- ۲ همان، ص۱۰۳
- ۲ همان، ص ۱۰۵
- ۲۴٫ همان، ص ۱۰۶
- ۲ قائدان، اصغر؛ درسنامه آشنایى با تاریخ مکه مکرمه و مدینه منوره، تهران: نشر مشعر ص: ۱۲۷
- ۲ جعفریان، رسول؛ آثار اسلامى مکه و مدینه، تهران: نشر مشعر، چاپ یازدهم، بهار ۱۳۸۹، ص۳۸۳
۲۷ . تاریخ حرم ائمه بقیع علیهم السلام و آثار دیگر در مدینه منوره، ص۹۸- ۱۰۲
- ۲ تاریخ و آثار اسلامى مکه و مدینه، ص: ۲۸۲
- ۲ قاضی عسکر، سید علی؛ تخریب و بازسازی بقیع به روایت اسناد، ص ۴۲
- ۳ امین حسینی عاملی، سید محسن؛ کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبد الوهاب، قم: موسسه انصاریان، ص ۶
- ۳ RITER
- ۳ تاریخ حرم ائمه بقیع علیهم السلام و آثار دیگر در مدینه منوره، ص ۱۱۰
- ۳ آثار اسلامى مکه و مدینه، ص ۷۲
- ۳۴٫ تخریب و بازسازى بقیع به روایت اسناد، ص۵۰-۱۴۶
- ۳۵٫ دانشنامه جهان اسلام، تهران: بنیاد دایره المعارف اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۸، ج۳، ص ۶۴۱
- ۳ آثار اسلامى مکه و مدینه، ص ۴۴۲
- ۳۷٫ مجله نامه جامعه «وهابیت مشکل اتحاد و انسجام: افشای ماهیت وهابیت در گفتوگو با دکتر عصام العماد»، ش ۲۳، ص۱۲، خرداد ۱۳۸۶٫
سوتیترها:
۱٫
وهابیها که بدعتگزاری در دین را از بنیانگزار بدعت در دین یعنی معاویه به ارث بردهاند. همان کسی که پیامبراعظم(ص) در باره او فرمودند: «لتَتَخِذَنَّ یا مُعاوِیه اَلبِدعَهُ سُنَّهً وَالقُبحُ حَسناً أکلُکَ کثیرٌ و ظُلمُکَ عَظِیمٌ» تو بدعت را به جای سنّت و زشت را به جای زیبا خواهی گرفت. خوردنت زیاد و ظلم تو بزرگ خواهد بود.
۲٫
وهابیها زیارت قبور و ایجاد بنا بر مراقد را مظهر شرک و بتپرستی میدانند و بهشدت با آن مبارزه میکنند. تمام اندیشههای وهابیت حول محور توحید و شرک است، لذا استغاثه به غیر خدا و طلب شفاعت از پیامبران و اولیا و توسل به آنان و زیارت قبور را منافی با توحید و هر یک را از مصادیق شرک میدانند.
۳٫
اینک وهابیت با همکاری آمریکا و صهیونیسم با طرح نو و البته بسیار سست و به دلیل اسلامهراسی و حس حقارت و حسادت نسبت به پیشرفت شیعیان و منابع غنی زیرزمینی و آثار باستانی ارزشمند و تمدنی کهن، نوچههای خود را به نام القاعده و طالبان روانه مبارزه با مسلمانان، بهخصوص شیعه کرده است، تا از این طریق به چپاول ثروت بسیار غنی و آثار تاریخی آنها بپردازند.