مولفه‌های رونق کسب و کار از منظر قرآن و احادیث

 

کسب و کار و تولید مؤلفه‌هایی دارد که مهم‌ترین و برکت‌خیز‌ترین‌ آنها اخلاقی و معنوی است. در اینجا مهم‌ترین آنها را بررسی می‌کنیم.

۱ـ آغاز کار با نام خدا

اسلام خواسته است که انسان کارهای خود را با نام خدا و برای انجام مقاصد بزرگ و عالی شروع کند. آغاز کار با نام خدا ارزش تلقی می‌شود و به کارها رنگ و بوی دیگری می‌بخشد. در همین راستا خداوند از انسان‌ها می‌خواهد تا همواره در تمام کارها متوجه او باشند. هر کاری که با نام خدا شروع نشود ابتر و ناقص است.

پیامبر اکرم«ص» فرمودند: «کُلُّ أَمرٍ ذِی بَالٍ لَا یُذکَرُ بِسمِ اللَّهِ فِیهِ فَهُوَ أَبتَر؛(۱) هر کار مهمی که در آن «بسم الله» ذکر نشود، بی‌فرجام است.»

آنچه از روایات به دست می‌آید این است که امامان معصوم«ع» هیچ کاری را بدون «بسم الله» آغاز نمی‌کردند و تأکید می‌کردند که بسم‌الله آشکار و بلند گفته شود. امام حسن عسکری«ع» یکی از نشانه‌های مؤمن را «جهر بسم الله» برشمردند.

خداوند نیز آغاز بعثت پیامبر اکرم«ص» را با «بسم الله» شروع کرد، آنجا که می‌فرماید: «اقرَأ بِاسمِ رَبِّک‏؛(۲) بخوان به نام پروردگارت.» آغاز هر سوره‌ای هم با «بسم الله» است و این تعلیم عملی برای همه است.

حضرت نوح«ع» در آن طوفان سخت و عجیب و سهمگین در هنگام سوار شدن بر کشتی و حرکت روی امواج دستور داد «بسم الله» بگویند.«وَ قالَ ارکَبُوا فیها بِسمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرساها؛(۳) نوح گفت: به نام خدا، برکشتی سوار شوید در هنگام حرکت و توقفش.»

همچنین حضرت سلیمان نامه‌اش را به ملکه سبا با «بسم الله» آغاز کرد و نوشت: «إِنَّهُ مِن سُلَیمانَ وَ إِنَّهُ بِسمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ؛(۴) این نامه از سلیمان است و چنین است: به نام خداوند بخشنده مهربان.»

در روایات آمده به فرزندانتان «بسم‌الله گفتن» را در هر کاری تعلیم بدهید. پیامبر اکرم«ص» فرمودند: «أَنَّهُ إِذَا قَالَ المُعَلِّمُ لِلصَّبِیِّ قُل بِسمِ‌اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحِیمِ فَقَالَ الصَّبِیُّ بِسمِ‌اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحِیمِ کَتَبَ اللَّهُ بَرَاءَهً لِلصَّبِیِّ وَ بَرَاءَهً لِأَبَوَیهِ وَ بَرَاءَهً لِلْمُعَلِّم‏؛(۵) پس هرگاه معلم به کودک بگوید بگو بِسمِ‌اللّهِ الرَّحمَنِ الرَّحیمِ و کودک بگوید بِسمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیمِ؛ خداوند برای این کودک و پدر و مادرش و معلم او برائت از آتش خواهد نوشت.»

پس، آغاز کار به نام خدا یک ارزش و یک فضیلت است که آثار فراوانی به دنبال دارد. در تصمیم بر انجام کاری گفتن «ان شاء الله» هم یک فضیلت است. قرآن می‌فرماید: «وَ لا تَقُولَنَّ لِشَی‏ءٍ إِنِّی فاعِلٌ ذلِکَ غَدا* إِلاَّ أَن یَشاءَ اللَّه؛(۶) و هرگز در مورد کاری نگو من فردا آن را انجام می‌دهم، مگر این­که خدا بخواهد.» یعنی اراده و مشیت الهی، پیش از اراده و مشیت هر کسی است.

۲ـ نیت خیر

از مهم ترین آداب کار و تولید و تجارت، داشتن انگیزه و نیّت خیر است. امام علی«ع» فرمودند: «صلاح العمل بصلاح النیه؛(۷) شایستگی رفتار به شایستگی انگیزه است.»

کسی که با انگیزه خیررسانی وارد کسب و کار می‌شود، به دنبال این است که گره‌ای باز کند و مشکلی را حل کند و اگر انگیزه صحیحی برای کسب خود نداشته باشد، به دنبال فریب دیگران است تا بتواند بیشترین سود را به دست آورد و در فکر خدمت رسانی نیست. اگر انگیزه و هدف از کسب خدمت خالصانه و گره‌گشایی باشد، خداوند توجه ویژه به کسب او می‌کند.

۳ـ توکل

مهم‌ترین سرمایه کسب و کار، توکل به خداوند است. در واژه توکل مفاهیمی چون اعتماد کردن و مطمئن بودن بنده به خدایی است که رزاق، توانا(۸)، مهربان(۹) و آگاه(۱۰) است. توکل به معنای اعتماد کردن به خدا و او را ولیّ و وکیل خود قرار دادن و بر اثر آن از حجم مشکلات و انبوه موانع نهراسیدن است.

توکل باور داشتن این مطلب است که فقط خداوند است که رزق و روزی را می‌دهد و به دیگران نمی‌توان امید داشت. قرآن در آیاتی چند می‌فرماید: «وَ عَلَى اللَّهِ فَلیَتَوَکَّلِ الْمُؤمِنُونَ؛(۱۱) مؤمنان فقط باید به خداوند توکل کنند.»

توکل نوعی رابطه فرد با خداست که شخص با توجه به اعتقادی که به قدرت علم، رأفت و رزاقیت خداوند دارد، در تمام حرکات و سکنات حضور خدا را در نظر گرفته و از او استمداد می‌جوید، فرد متوکل ضمن استفاده از اسباب و علل مادی و غیرمادی همچون دعا و نماز و… توفیق رسیدن به نتیجه را مشروط به خواست خدا می‌داند و به او تکیه می‌کند.

گفت پیغمبر به آواز بلند

با توکل زانوی اُشتر ببند

رمز الکاسب حبیب الله شنو

از توکل در سبب کاهل مشو(۱۲)

کسی که به خداوند توکل دارد، از اضطراب به دور است. او در خود احساس ضعف و ناتوانی نمی‌کند، خود را تنها نمی‌بیند و در سایه توکل، یاری خدا را به دست می‌آورد. از بسیاری از بیماری‌های روحی همچون حرص و حسد در امان می‌ماند و از رزق و روزی خود نگران نیست، زیرا خداوند از جایی که او گمان نمی‌برد نیازهایش را برطرف می‌سازد. قرآن کریم می‌فرماید: «وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسبُه؛(۱۳) هر کس به خداوند اعتماد کند او برایش کافی است.»

پیامبر«ص» فرمودند: «مَن تَوَکَّل عَلَی‌اللهِ کَفاهُ مَونَتَه و رَزَقَهُ مِن حَیث لا یَحتَسِب؛(۱۴) کسی که به خداوند توکل کند خداوند خرجی و روزی او را از جایی که گمان نمی‌برد تأمین می‌کند.»

۴ـ خواندن نماز در اول وقت

مستحب است انسان در اول وقت نماز، کسب را رها کرده و به نماز برود.(۱۵) حسین بن یسار از امام کاظم«ع» درباره آیه «رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِم تِجَارَهٌ وَ لَا بَیعٌ عَن ذِکرِ اللَّه»(۱۶)‏ نقل نموده که حضرت فرمودند: آنان کسبه‌ای هستند که تجارتشان باعث غفلت از یاد خدا نمی‌شود، هر گاه وقت نماز می‌رسد نماز را به جای می‌آورند.(۱۷)

و در روایت دیگر حضرت رضا«ع» می‌فرماید: «إِذَا کُنتَ فِی تِجَارَتِکَ وَ حَضَرَتِ الصَّلَاهُ فَلَا یَشغَلکَ عَنهَا مَتجَرُکَ فَإِنَّ اللَّهَ وَصَفَ قَوماً وَ مَدَحَهُم فَقَالَ رِجالٌ لا تُلْهِیهِم تِجارَهٌ وَ لا بَیْعٌ عَن ذِکرِ اللَّهِ وَ کَانَ هَؤُلَاءِ الْقَومُ یَتَّجِرُونَ فَإِذَا حَضَرَتِ الصَّلَاهُ تَرَکُوا تِجَارَتَهُم وَ قَامُوا إِلَى صَلَاتِهِم وَ کَانُوا أَعظَمَ أَجراً مِمَّن لَا یَتَحَرَّفُ وَ یُصَلِّی؛(۱۸) هرگاه مشغول داد و ستد بودی و وقت نماز شد، آن را رها کن و به نماز حاضر شو و هیچ‌گاه تجارت تو را مشغول نسازد، زیرا خداوند دسته‌ای را ستایش نموده و می‌فرماید مردانی که تجارت و خرید و فروش، آنها را از یاد خدا غافل نمی‌سازد، اینها کسانی بودند که تجارت می‌کردند ولی هنگامی که نماز بر پا می‌شد در مسجد حاضر می‌شدند و کار خود را رها می‌نمودند. ثواب و جزای این گونه اشخاص بیشتر از کسانی است که فقط به عبادت و نماز می‌پردازند.»

۵ـ صداقت و راستی

یکی از اصول و فضیلت‌های مهم اخلاقی، صداقت است. اهمیت صداقت و راستی در گفتار و رفتار نزد خداوند متعال به‌قدری است که خداوند از همه پیامبران به صداقت و راستی پیمان گرفت و آنان را قبل از بعثت به این صفت امتحان کرد.

صداقت و راستی و دوری از حقه و نیرنگ، تقلب، دروغ، فریب کاری و… در تمام زمینه‌ها امری لازم و ضروری است؛ لیکن صداقت در معامله، بسیار مورد تأکید است.

پیامبر اکرم«ص» فرمودند: «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِأَهلِ بَیتٍ خَیراً رَزَقَهُمُ الرِّفقَ فِی المَعِیشَهِ وَ حُسنَ الْخُلُقِ؛(۱۹) هرگاه خداوند اراده کند خیر و موفقیتی را برای خانواده‌ای فراهم کند، سازگاری در زندگی و حسن خلق را روزی آنها می‌کند.»

در حدیث دیگری پیامبر اکرم«ص» فرمودند: «یَا مَعشَرَ التُّجَّارِ أَنْتُم فُجَّارٌ إِلَّا مَنِ اتَّقَى وَ بَرَّ وَ صَدَق؛‏(۲۰) ای گروه تاجران! همه شما به دلیل رعایت نکردن مسائل اخلاقی فاجر هستید، مگر کسانی که در معاملات از خدا بترسند و نیکی کنند و صداقت و راستی در معامله داشته باشند.»

در روایت دیگر یکی از اصحاب به نام «عبدالرحمن انصاری» از پیامبر سؤال کرد: چرا تاجران فاجرند؟ حضرت فرمودند: «برای این که در معامله دروغ می‌گویند، قسم می‌خورند و تقلب و نیرنگ به کار می‌برند.»(۲۱)

در روایت دیگری پیامبر اکرم«ص» فرمودند: «الْبَیِّعَانِ بِالْخِیَارِ مَا لَم یَفتَرِقَا فَإِن صَدَقَا وَ بَیَّنَا بُورِکَ لَهُمَا فِی بَیعِهِمَا وَ إِن کَتَمَا وَ کَذَبَا مُحِقَ بَرَکَهُ بَیعِهِمَا؛(۲۲) فروشنده و مشتری هرکدام حق خیار و فسخ معامله را دارند تا زمانی که متفرق نشدند (خیار مجلس)؛ آن­گاه حضرت فرمودند: اگر خریدار و فروشنده در معامله صداقت داشته باشند، خداوند به معامله آنها‌ برکت می‌دهد، اما اگر عیب را کتمان کنند و دروغ بگویند، برکت از آنها برداشته می‌شود.»

در حدیث دیگری پیامبر اکرم«ص» فرمودند: «إِیَّاکُم وَ الکَذِبَ فَإِنَّ الکَذِبَ یَهدِی إِلَى الفُجُورِ وَ الفُجُورَ یَهدِی إِلَى النَّارِ؛(۲۳) از دروغ بپرهیزید؛ همانا دروغ انسان را به بدی و فجور سوق می‌دهد و بدی و فجور هم انسان را به آتش جهنم می‌برد.»

احمد بن محمد یحیی می‌گوید یکی از یاران امام صادق«ع» می‌خواست به کار و تجارت و معاملات بپردازد، گفت قبل از آن باید خدمت امام صادق برسم و با آن حضرت مشورت کنم و آن حضرت در حق من دعا کند. می‌گوید نزد امام رفتم و جریان را گفتم، حضرت فرمودند: «عَلَیکَ بِصِدقِ اللِّسَانِ فِی حَدِیثِکَ وَ لَا تَکتُم عَیبا…؛(۲۴) بر تو باد به صداقت و درستی در معامله، مبادا عیبی را کتمان کنی و به مشتری ضرر بزنی.»

 

۶ـ انصاف

در انصاف نکته‌ای نهفته است که در عدل و عدالت لحاظ نشده است. در انصاف، انسان خود را به جای دیگران قرار می‌دهد، سپس نظر می‌کند که در آن جایگاه دوست دارد با آن چگونه رفتار کنند و همان را برای دیگران می‌پسندد. اگر دوست دارد که با او همکاری کنند، هم انصاف به خرج می‌دهد و با دیگران همکاری می‌کند و اگر دوست دارد که او را ببخشایند او هم دیگران را می‌بخشد.»

انصاف نوعی منش اجتماعی است که از صفات برجسته اهل ایمان به شمار می‌آید. انصاف آن است که انسان حق دیگران را رعایت کند؛ همان‌گونه که برای خود آن حق را لازم می‌داند. امام علی«ع» می‌فرماید:

«أَلَا إِنَّهُ مَن یُنصِفِ النَّاسَ مِن نَفسِهِ لَم یَزِدهُ اللَّهُ إِلَّا عِزّا؛(۲۵) آگاه باشید هر که به مردم حق مساوی نسبت به خودش قائل شود چیزی جز عزت برای خود اضافه نکرده است.»

همچنین فرمودند: «فَأَحبِب لِغَیرِکَ مَا تُحِبُّ لِنَفسِک‏؛(۲۶) پس دوست بدار برای دیگری آنچه را که برای خود دوست داری.»

شخصی خدمت پیامبر«ص» رسید و عرض کرد عملی را به من یاد بده که به وسیله آن به بهشت بروم؛ حضرت فرمودند: «آنچه دوست داری مردم برای تو انجام دهند، تو نیز برای آنان انجام بده و آنچه دوست نداری نسبت به تو انجام شود، تو نیز نسبت به دیگران انجام مده.»(۲۷)

امام علی«ع» فرمودند: «إِنَّ أَفضَلَ الْإِیمَانِ إِنصَافُ الرَّجُلِ مِن نَفسِه‏؛(۲۸) برترین ایمان آن است که انسان از ناحیه خود انصاف را رعایت کند.»

۷ـ پرهیز از سوگند و ستایش کالا

هنگام خرید و فروش، قسم خوردن به منظور قانع کردن طرف مقابل شایسته نیست. اساساً عظمت خدای متعال و سایر مقدسات دینی به حدی است که برای مسائل کم‌ارزش مادی نباید به آنها سوگند خورد. شریعت اسلام برای موارد خاصی اجازه قسم خوردن به نام خدا را داده است.(۲۹)

قرآن کریم می‌فرماید: «وَلا تَجعَلُوا اللَّهَ عُرضَهً لِأَیمانِکُم؛(۳۰) خداوند را در معرض قسم‌های خود قرار ندهید.»

بنابراین سوگند خوردن در امور مادی و به‌خصوص هنگام خرید و فروش برای پایین یا بالا بردن قیمت جنس و کالا امری مذموم و ناپسند است.

پیامبر اکرم«ص» در این خصوص می‌فرماید: «مَن بَاعَ وَ اشتَرَى فَلیَحفَظ خَمسَ خِصَالٍ وَ إِلَّا فَلَا یَشتَرِیَنَّ وَ لَا یَبِیعَنَّ الرِّبَا وَ الْحَلْفَ وَ کِتمَانَ الْعَیبِ وَ الْحَمدَ إِذَا بَاعَ وَ الذَّمَّ إِذَا اشتَرَى؛(۳۱) کسی که می‌خواهد خرید و فروش کند باید خود را از پنج خصلت حفظ کند وگرنه به هیچ‌وجه نباید خرید و فروش کند: رباخواری، سوگند خوردن، پوشانیدن عیب کالا، ستایش کالا در هنگام فروش، مذمت کالا در هنگام خرید.»

«مَن أنظرَ مُعسرا کانَ لَهُ علی الله فی کُلّ یومٍ صَدَقهٌ بمثلِ مالَهُ علیه؛(۳۲) کسی که به تنگدست مهلت دهد (برای پرداخت بدهی) خداوند به اندازه مالش برای او صدقه قرار می‌دهد.»

۸ـ بیان عیوب

پیامبر اکرم«ص» در بازار به مردی برخورد که گندم می‌فروخت، ظاهر آن مورد پسند حضرت قرار گرفت، اما وقتی دست خود را داخل آن کرد، رطوبتی حس نمود. سپس فرمودند: «ای مرد این چیست؟ فروشنده عرض کرد رطوبت از آسمان است. (یعنی باران بر آن باریده است) حضرت فرمودند: چرا آن را روی بقیه نگذاشته‌ای که مردم ببینند، کسی که در معامله فریبکاری کند از ما نیست.»(۳۳)

پیامبر فرمودند: «مسلمان برادر مسلمان است و جایز نیست به برادر مؤمن چیز معیوبی را بفروشد مگر آن­که به او اعلام نماید.»(۳۴)

۹ـ خوش‌خلقی

خوش خلقی از دین است و رزق و روزی را زیاد می‌کند. امام صادق«ع» فرمودند: «حُسنُ الْخُلُقِ یَزِیدُ فِی الرِّزق؛‏(۳۵) حسن خلق، رزق و روزی را زیاد می‌کند.»

۱۰ـ تعاون و همکاری اقتصادی

یکی از اصول اخلاقی اقتصادی، تعاون و همکاری است؛ هر چند اصل تعاون یکی از دستورهای مهم اسلامی است که در سراسر مسائل اجتماعی، حقوقی، اخلاقی و سیاسی جریان دارد. خداوند فرموده است: «تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقوى‏ وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الإِثمِ وَ الْعُدوان‏؛(۳۶) همواره در راه نیکی و پرهیزکاری با هم تعاون و همکاری کنید و هرگز در راه گناه و تعدی همکاری ننمایید.»

لیکن همکاری و تعاون در امور اقتصادی از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است. شاید بتوان گفت تعاون و همکاری اقتصادی ریشه و اساس تمام انواع تعاون است.

از اهداف والای دین مبین اسلام، برقراری عدالت و زدودن محرومیت از چهره جامعه و کمک به افراد نیازمند و محتاج است. از سوی دیگر در آموزه‌های دینی همواره بر کار و تلاش، داشتن استقلال مالی، بی‌نیازی و عزت نفس تأکید شده است. یقیناً سستی و تنبلی و بدون تلاش و کوشش به دسترنج دیگران وابسته بودن، امری ناپسند و نکوهیده است؛ اما با وجود همه این مطالب، افرادی در جامعه هستند که به دلایل مختلف مانند ورشکستگی، عدم توانایی کار، بیماری، حادثه و… نیازمند به تعاون و همکاری می‌باشند و باید به آنان کمک کرد تا به فعالیت اقتصادی بپردازند و آبرومندانه به زندگی خود ادامه دهند.

تعاون و همکاری اقتصادی در قالب وام و قرض، انفاق و بخشش، احسان و نیکوکاری، کمک بلاعوض و یا کمک‌های فکری و عملی صورت می‌گیرد که همه این‌ها مورد توجه و دستور اسلام است. احادیث و روایات در این زمینه در حد تواتر است از جمله:

امام صادق«ع» فرمودند: «خداوند این اموالی که افزون بر نیاز شماست، به شما داده تا بدان وسیله به خداوند تقرّب جویید و به اموری که خداوند دستور داده بپردازید؛ نه به این که آن را کنز و روی هم انباشته نمایید.» (۳۷) در تاریخ آمده؛ مردی بدهکار و ورشکسته بود، وارد مدینه شد و پرسید چه کسی در این شهر بخشنده‌ترین مردم است؟ او را به حسین بن علی«ع» راهنمایی نمودند. وی وارد مسجد شد و آن حضرت مشغول نماز بود. مقابلش ایستاد و اشعاری بدین مضمون خواند: کسی که امیدش به تو باشد و حلقه در خانه تو را بزند ناامید نمی‌شود؛ تو بخشنده و مورد اعتمادی، پدرت قاتل تبهکاران بود و اگر خوبی خاندان شما نبود، عذاب جهنم ما را فرا می‌گرفت.

امام حسین«ع» پس از سلام نماز، به غلامشان فرمودند: «آیا از مال حجاز چیزی مانده؟» غلام گفت: «آری چهار هزار دینار موجود است.» حضرت فرمودند: «آن را بیاور، به کسی که سزاوارتر از ماست. بپردازیم.» آن دینار‌ها را به آن مرد دادند و فرمودند: «اگر وسعت داشتیم بیشتر از این به شما می‌دادیم.» این شخص دینار را گرفت و شروع به گریه کرد؛ امام فرمودند: «گریه تو برای کمی عطاست؟» گفت: «نه، گریه من برای سخاوت شما و در فکرم چگونه جود و سخاوت و شخصیت با عظمت شما را خاک از بین می‌برد و در دل خود پنهان می‌کند.»(۳۸)

این نمونه اندکی از تعاون و همکاری پیامبر و ائمه اطهار است که نشانه روحیه والای تعاون و همکاری اقتصادی در مکتب اسلام و پیشوایان بزرگ آن به مردم می‌باشد.

۱۱ـ قرض الحسنه

خداوند در قرآن می‌فرماید: «مَن ذَا الَّذی یُقرِضُ اللَّهَ قَرضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجرٌ کَریمٌ؛(۳۹) کیست که به خدا قرض نیکو دهد تا خداوند آن را چندین برابر کرده و پاداشی عظیم به او عنایت کند.»

همچنین می‌فرماید: «وَ إِن کانَ ذُو عُسرَهٍ فَنَظِرَهٌ إِلى‏ مَیسَرَه؛(۴۰) هنگامی که از کسی طلبکار هستید، اگر تنگدست بود به او مهلت دهید تا توانگر شود.»

امام صادق«ع» فرمودند: «هر مؤمنی که به مؤمن دیگری قرض بدهد، در حالی که برای رضای خدا باشد، برای او اجر صدقه حساب می‌شود تا مالش به وی باز گردد.»(۴۱)

۱۲ـ انفاق

یکی از مشکلات بزرگ اجتماعی که همواره جامعه ما دچار آن بوده و هم‌ اکنون نیز با آن مواجه است، مشکل فاصله طبقاتی است؛ به این معنا که فقر و بیچارگی در یک طرف و تراکم ثروت در طرف دیگر قرار دارد. عده‌ای آن قدر ثروت می‌اندوزند که حساب اموالشان ندارند و عده­ای از تهیدستی رنج می‌برند؛ به‌طوری که قوت لایموت خود را نمی‌توانند فراهم کنند. بدیهی است جامعه‌ای که قسمتی از آن را ثروت و غنی و بخش اعظم آن را فقر فراگرفته باشد، قابل دوام نیست و هرگز به سعادت واقعی نمی‌رسد.

هنگامی که می‌بینیم قرآن انفاق را بیش از هفتاد مرتبه مطرح کرده است، معلوم می‌شود که یکی از اهداف اسلام از بین بردن فاصله طبقاتی است.

امام علی«ع» فرمودند: «فَمَا جَاعَ فَقِیرٌ إِلَّا بِمَا مَنَعَ غَنِیٌّ وَ اللَّهُ تَعَالَى سَائِلُهُم عَن ذَلِک؛(۴۲) هیچ فقیری گرسنه و محتاج نمی‌شود، مگر آنکه ثروتمندان از عمل به وظایف خودداری ‌کنند و مانع استفاده آنها‌ از مواهب خلقت و نعمت‌های خداوند ‌شوند و خداوند آنان را در این مورد تحت مؤاخذه و بازپرسی قرار خواهد داد.»

امام صادق«ع» فرمودند: «چیزی از صدقه دادن به مؤمن نزد شیطان سنگین‌تر نیست، زیرا پیش از آنکه به دست بنده خدا برسد، به دست خدا می‌رسد.»

در روایتی آمده است که خداوند می‌فرماید: «هیچ چیزی نیست مگر آن که من فرشته‌ای را برای گرفتن آن مأمور کرده‌ام؛ مگر صدقه که خودم آن را دریافت می‌کنم.»(۴۳)

روزی امام زین‌العابدین«ع» بعد از آنکه به مسکینی کمک کردند، دست خود را بوسیدند. به ایشان عرض شد مسئله چه بود؟ فرمودند: اگر صدقه برای خدا باشد، قبل از آنکه دست ما به دست بنده خدا برسد، به دست خدای تعالی می‌رسد. (بنابراین در وقت دادن انفاق و صدقات، رعایت ادب و احترام را داشته باشیم).(۴۴)

پی‌نوشت‌ها

۱ـ وسائل الشیعه، ج ۷ ، ص ۱۷۰‏.

۲ـ علق، ۱٫‏

۳ـ هود، ۴۱‏.

۴ـ نمل، ۳۰٫

۵ـ وسائل الشیعه، ج۶،‌ ص۱۶۹٫

۶ـ کهف، ۲۳ و ۲۴‏.

۷ـ غررالحکم، ص ۹۳٫

۸ـ آل‌عمران، ۱۶۰‏.

۹ـ ملک، ۲۹‏.

۱۰ـ اعراف، ۸۹  و هود، ۱۲۳‏.

۱۱ـ تغابن، ۱۳؛ ابراهیم ۱۱ و مائده، ۲۳‏.

۱۲ـ مثنوی، دفتر اول، ص ۴۴‏.

۱۳ـ طلاق، ۳٫

۱۴ـ میزان الحکمه، ح ۲۲۵۶۷‏.

۱۵ـ وسائل‌الشیعه، ج ۱۲، ص ۲۹۶‏.

۱۶ـ نور، ۳۷٫

۱۷ـ کافی، ج ۵ ، ص ۱۵۴٫

۱۸ـ مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۴۶۴٫

۱۹ـ همان، ج ۱۳، ص ۵۱‏.

۲۰ـ مستدرک الوسائل، ص ۲۴۹٫

۲۱ـ النصوص الاقتصادیه، ج ۲، ص ۴۹۸‏.

۲۲ـ کافی، ج ۵، ص ۱۷۰‏.

۲۳ـ بحارالانوار، ج ۶۹، ص ۲۶۳‏.

۲۴ـ وسائل الشیعه، ج ۷ ، ص ۳۸۵‏.

۲۵ـ کافی، ج ۲، ص۱۴۴٫

۲۶ـ نهج‌البلاغه، نامه ۳۱، قسمت ۵۵‏.

۲۷ـ علمنی عملا ادخل به الجنه فقال ما احببت ان یأتیه الناس الیک فأته الیهم و ما کرهت ان یأتیه الناس الیک فلا تأته الیهم (وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۲۸۷، باب ۳۵، ح ۲۰۵۳۶‏).

۲۸ـ غررالحکم، ص ۸۸‏.

۲۹ـ همچون مواردی که به حفظ جان، ناموس، مال و آبروی افراد بستگی دارد و راهی جز قسم خوردن نباشد.

۳۰ـ بقره، ۲۴۴٫

۳۱ـ بحارالانوار، ج ۱۰۳، باب ۱۹‏.

۳۲ـ وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۳۶۸٫

۳۳ـ میزان الحکمه، مترجم، ج ۸، ص ۴۳۴‏.

۳۴ـ کنزالعمال، ج ۴، ص ۵۹٫

۳۵ـ مستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۴۴۵‏.

۳۶ـ مائده، ۲٫

۳۷ـ کافی، ج ۴، ص ۳۲٫

۳۸ـ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۲۳۷٫

۳۹ـ حدید، آیه ۱۱٫

۴۰ـ بقره، آیه ۲۸٫

۴۱ـ وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۵۴۵٫

۴۲ـ نهج‌البلاغه، از کلمات قصار ح ۳۲۰٫

۴۳ـ وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۲۸۳٫

۴۴ـ همان، ص ۳۰۳٫

 

سوتیترها:

۱٫

یکی از اصول و فضیلت‌های مهم اخلاقی، صداقت است. اهمیت صداقت و راستی در گفتار و رفتار نزد خداوند متعال به‌قدری است که خداوند از همه پیامبران به صداقت و راستی پیمان گرفت و آنان را قبل از بعثت به این صفت امتحان کرد.صداقت و راستی و دوری از حقه و نیرنگ، تقلب، دروغ، فریب کاری و… در تمام زمینه‌ها امری لازم و ضروری است؛ لیکن صداقت در معامله، بسیار مورد تأکید است.

 

۲٫

کسی که به خداوند توکل دارد، از اضطراب به دور است. او در خود احساس ضعف و ناتوانی نمی‌کند، خود را تنها نمی‌بیند و در سایه توکل، یاری خدا را به دست می‌آورد. از بسیاری از بیماری‌های روحی همچون حرص و حسد در امان می‌ماند و از رزق و روزی خود نگران نیست، زیرا خداوند از جایی که او گمان نمی‌برد نیازهایش را برطرف می‌سازد

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *