با امام حسین«ع» در کلاس استقامت

           

درآمد

یکی ازاصول مهم تربیتی توجه به الگوهاست، زیرا الگوها به گفته‌ها عمل کرده‌اند و برنامه‏هاى عملى، همیشه مؤثرترین برنامه‏ها هستند. این اصل مهم در اسلام نیز مورد توجه قرار گرفته و قرآن کریم، الگوها و سرمشق‌هائى را در همه زمینه‏ها براى مؤمنان معرفى مى‏کند، از حضرت ابراهیم«ع»(۱) و پیامبر اعظم«ص».(۲)

در روایات امامان معصوم«ع» نیز بر اسوه و الگو بودن ائمه تأکید شده است. به عنوان نمونه امام علی«ع» در نامه‌ای به عثمان‌ بن‌ حنیف نوشته‌اند: «بدان که هر مأمومی را امامی است که به او اقتدا می‌کند و از نور علمش بهره می‌گیرد. آگاه باش که امام شما از تمام دنیا به دو جامه کهنه و از خوراک آن به دو قرص نان قناعت کرده است. بدان که شما قدرت چنین کاری را ندارید، ولی مرا با ورع و کوشش در عبادت و پاکدامنی و درستی یاری کنید.»(۳)

امام حسین«ع» نیز همانند دیگر امامان معصوم الگوست چنانکه در روایتی از آن حضرت می‌خوانیم: «فَلَکُم فیَّ اُسوه(۴): من برای شما الگو هستم.»

یکی از مهم‌ترین حکمت‌های بزرگداشت ائمه«ع» و برگزاری مجالس عزاداری برای امام حسین«ع» الگوگیری از آن حضرت است. از این رو بر آنیم یکی از ویژگی‌های آن حضرت، یعنی استقامت را که برای دنیا و آخرت همه ما درس آموز است، بررسی کنیم.

 

مفهوم استقامت

استقامت به معنای اعتدال،(۵) ثبات، مداومت‏، استمرار،(۶) پایدارى، ایستادن، درست شدن و قیمت نهادن‏(۷) است.

در نظر راغب، کلمه استقامت در اصل در خصوص طریقى به کار مى‏رفته که به‏ خط مستقیم کشیده شده باشد و در آیه شریفه «اهدِنَا الصِّراطَ الْمُستَقِیمَ» حق را به چنین راهى تشبیه کرده است. سپس مى‏گوید: و استقامت انسان به این معنى است که همواره ملازم طریقه مستقیم باشد.(۸)

در معنایى جامع مى‏توان گفت که استقامت به معناى طلب قیام است و استمرار و استدامت و مانند آن از لوازم معناى اصلى آن به‏شمار مى‏آیند.(۹) استقامت در مفهوم قرآنى آن اصطلاحى براى پایدارى در دین و مسیر حق در برابر کژی‌هاست.(۱۰)

در بررسی کاربردهای استقامت و صبر در قرآن، تفاوت این دو در این است که استقامت به معناى پافشارى و پایدارى در اصل دین و ارزش‌هاى دینى و عدم انحراف از راه حق به بی‌راهه‏هاى کفر و شرک و نفاق است که بیشتر بُعد فکرى و عقیدتى در آن لحاظ شده است و صبر به معناى شکیبایى در برابر سختی‌هاى اطاعت و دشواری‌هاى مصائب و عدم تمکین در برابر طغیان‏ شهوات است که بیشتر در مقام عمل متصور است.(۱۱) افزون بر این کاربرد استقامت و صبر در روایات به ‏صورت قسیم یکدیگر و به‏صورت دو مفهوم جدا از هم بر استقلال مفهومى هریک دلالت دارد.(۱۲)

 

اهمیت استقامت

استقامت یکی از بایسته‌ها و لوازم اصلی پیشرفت و تعالی انسان در دنیا و آخرت است که در تعالیم قرآن و روایات دینى نیز جایگاه ویژه‏اى دارد. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقامُوا فَلا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنُون‏»(۱۳): کسانى که گفتند پروردگار ما اللَّه است، سپس استقامت کردند، نه ترسى براى آنان است و نه اندوهگین مى‏شوند.»

در قرآن دو بار به پیامبر اسلام«ص» فرمان به استقامت داده شده است: «فاستَقِم کَما اُمِرت»(۱۴) و در ادامه یکى از این دو خطاب پیروان پیامبر«ص» نیز به استقامت مکلف شده‏اند: «فاستَقِم کَما اُمِرتَ ومَن تابَ مَعَک».(۱۵)

قرآن کریم در آیات فراوانی به الگوهای استقامت اشاره کرده است. مؤمنان و موحدان همواره هدف نیرنگ‏ها، وسوسه‏ها، فشارها و تهدیدهاى بت‏پرستان بوده‌اند تا از دین الهى خود به آئین شرک و بت‏پرستى یا به آئین دیگری بازگردند؛ لیکن بیشتر مؤمنان با پایدارى در دین توحیدى، آن فشارها را با استقامت و توکل بر خداوند تحمل و گاه در این راه جان خود را فدا ‏کردند. قرآن در آیاتى به صبر و استقامت مؤمنان در برابر مشرکان اشاره کرده است.

سخنان پیامبران و مؤمنان همچون شعیب واصحابش در سوره اعراف(آیه۸۹) و مؤمنان زمان فرعون در سوره غافر آیات (آیات ۴۳و۴۴) وساحرانی که به حضرت موسی ایمان آوردند (طه/۷۳) واصحاب اخدود و مسلمانان صدر اسلام (انعام /۷۱) و صبر و استقامت آنان در برابر کفار و مشرکان باید سرمشق و الگوى تمام مسلمانان و مؤمنان قرار گیرد.

در مقابل، گروهى اندک از مسلمانان سست‌ایمان نیز بوده‏اند که تسلیم وسوسه‏ها و فشارهاى مشرکان شدند به کفر ‏گراییدند. قرآن کریم با اشاره به سرگذشت گروهى از این افراد مى‏فرماید: «بى‏گمان کسانى که بعد از روشن شدن راه هدایت به حقیقت پشت کردند، شیطان آنان را فریفت و به آرزوهاى دور و درازشان انداخت، زیرا آنان به کسانى که نزول وحى را کراهت داشتند، [کفار] گفتند ما در بعضى از امور از شما پیروى مى‏کنیم، حال آن که خداوند از پنهان‏کارى آنان آگاه است.»(۱۶)

به عنوان نمونه، قرآن کریم، حضرت ابراهیم«ع» را یکی از اسوه‌های استقامت معرفی می‌کند که در حرکت توحیدى خود ثبات قدم داشت. قرآن کریم می‌فرماید: «قَد کانَت لَکُم أُسوَهٌ حَسَنَهٌ فی‏ إِبراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ إِذ قالُوا لِقَومِهِم إِنَّا بُرَآؤُا مِنکُم وَ مِمَّا تَعبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ کَفَرنا بِکُم وَ بَدا بَینَنا وَ بَینَکُمُ العَداوَهُ وَ البَغضاءُ أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ(۱۷): براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهیم و کسانى که با او بودند وجود دارد. در آن هنگامى که به قوم (مشرک) خود گفتند ما از شما و آنچه غیر از خدا مى‏پرستید بیزاریم. ما نسبت به شما کافریم و میان ما و شما عداوت و دشمنى همیشگى آشکار شده است تا آن زمان که به خداى یگانه ایمان بیاورید.».

از نگاه قرآن کریم، پیامبر«ص» مأمور دعوتِ مردم به استقامت در راه خداست: «قُل إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثلُکُم یُوحى‏ إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُم إِلهٌ واحِدٌ فَاستَقیمُوا إِلَیهِ وَ استَغفِرُوهُ …(۱۸):بگو من فقط انسانى مثل شما هستم که این حقیقت بر من وحى مى‏شود که معبود شما معبودى یگانه است، پس تمام توجه خویش را به او معطوف کنید و از او آمرزش بطلبید.»

در روایات نیز بر استقامت تأکید و به عوامل و موانع آن اشاره شده است. به عنوان نمونه امام صادق«ع» به نقل از پیامبر اعظم«ص» می‌فرمایند: « «سَلُوا الله السَّدَادَ وَ سَلُوهُ مَعَ السَّدَادِ سَدَادَ العَمَل: از خدا درستى و استقامت و همراه آن، درستى و استقامت در عمل بخواهید.».(۱۹)

از نگاه روایات، استقامت ثمرات شیرینی در پی دارد. رسول گرامی اسلام«ص» می‌فرمایند: «إن تَستَقیمُوا تُفلِحُوا(۲۰): اگر ایستادگى کنید رستگار مى‌شوید.» امام علی«ع» نیز به لزوم ایستادگی توجه می‌دهند زیرا استقامت کرامت‌بخش است: «علَیکَ بمَنهَجِ الاستِقامَهِ؛ فإنّهُ یُکسِبُکَ الکرامَهَ و یَکفیکَ المَلامَهَ: بر تو باد پایدارى در راه راست؛ زیرا این کار به تو کرامت مى بخشد و سرزنش را از تو باز می‌دارد.»(۲۱)

امام امت و مقام معظم رهبری نیز در موارد فراوانی مردم را به استقامت فرا خوانده‌اند. امام امت در این باره می‌فرماید: «قرآن کریم می‌فرماید: «وَ استَقِم کَما اُمِرتَ(۲۲) امر به رسول خدا «ص» مى‏فرماید که استقامت داشته باش در آن امورى که مأمورى. در سوره هود می‌فرماید: فَاستَقِم کَما اُمِرتَ وَ مَن تابَ مَعَکَ؛(۲۳) استقامت امر مهمى است و مشکلى…از پیامبر اکرم«ص» نقل شده که: «شَیَّبَتنى‏ سُورَهُ هُودٍ لِمَکانِ هذِهِ الآیَه»(۲۴): سوره هود مرا پیر کرد. این آیه. همه مأمورین، ملت‌هاى اسلامى و همه افراد مسلم را امر فرموده است به اینکه در مأموریتى که دارید استقامت کنید. پابرجا باشید… تعلیمى که خداى تبارک و تعالى به مسلمین داده است این است که باید در مأموریت‌هاى خودتان استقامت و پایدارى داشته باشند.»(۲۵)

در بررسی تاریخ در می‌یابیم، استقامت آثار و فواید فراوانی دارد که یکی از مهم‌ترین آن آثار، پیروزی است.

پافشاری و استقامت میخ

سزد ار عبرت بشر گردد

هر چه کوبند بیش بر سر او

پافشاریش بیشتر گردد(۲۶)

در مورد امیر تیمور گورگانی آورده‌اند که وی وقتی شکست خورد، هنگام فرار مورچه سختکوشی را دید و بادیدن آن، تصمیم گرفت بر استقامت خود بیفزاید تا پیروزشود. یکی از شاعران داستان زیبای یاد شده را این گونه به نظم کشیده است:

میر تیمور لنگ در جنگی

چون هزیمت گرفت از دشمن

شد به کنج خرابه‌ای پنهان

تا بیاساید از شر دشمن

دید ناگه ضعیف موری را

دانه‌ای برگرفته خوش به دهن

از نشیب زمین شد به فراز

دانه را باهزار رنج و محن

چون رسد نیمه راه دانه فتد

بازگردد به سوی آن مسکن

تا چهل نوبت او فرو افتاد

عاقبت گشت مقصدش مأمن

گفت من کم نی‌ام ز مور ضعیف

پیش چشمم همی بود روشن

این بگفت و ز جای جست چو

تیر خشم را کوفت درهم آن بیژن

آری آن کس که عزم راست نمود

نایل آمد به کارهای کهن

حکمت عزم خویش کن ستوار

تا که از خوشه‌ای کنی خرمن(۲۷)

 

استقامت امام حسین«ع»

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های بارز امام حسین«ع» و یاران آن حضرت استقامت بود که توانستند با لشکری اندک در برابر ده‌ها هزار نفر ایستادگی کنند و هیچ هراسی به خود راه ندهند. نمونه بارز استقامت را می‌توان در این سخن گهربار امام«ع» جستجو کرد که در شب عاشورا به یاران خود فرمودند: «وانّى لاظن انّ آخرَ یوم لنا من هولاء (۲۸): گمان می‌کنم این، آخرین روزی است که ما در کنار این افراد هستیم.»

این سخن امام نه تنها باعث ترس یاران آن حضرت نشد، بلکه بر استقامت آنان افزود و همه آنان از خبر شهادت خویش شاد شدند و نسبت به حضرت اعلام وفاداری کردند. آنان شب عاشورا با صداى رسا اعلام کردند: «نَفدیکَ بِاَنْفُسِنا وَاَموالِنا وَاَهلِنا وَنُقاتِلُ مَعَکَ حَتّى نَرِدَ مَورِدَکَ، فَقَبَحَ اللّهُ اَلعِیشَ بَعدَک(۲۹): با جان و مال و زن و بچه خود را فداى تو مى‌کنیم، در کنار تو و همراه تو تا رسیدن به مقام تو با دشمن مى‌جنگیم، خداوند زندگى بدون تو را زشت گرداند و حیات بدون تو را هرگز براى ما نخواهد.»

مقام معظم رهبری، در توصیف استقامت امام حسین«ع» می‌گویند:

«راوی‌ای که حوادث روز عاشورا را نقل کرده و در کتاب ها دهن به دهن منتقل شده است، می‌گوید: «واللَّه ما رأیت مکثورا» .مکثور یعنی کسی که امواج غم و اندوه بر سرش بریزد، بچه‌اش بمیرد، دوستانش نابود شوند، ثروتش از بین برود و همه‌ امواج بلا به طرفش بیاید. راوی می‌گوید من هیچ کس را در چهار موجه‌ بلا مثل حسین‌بن‌علی«ع» محکم‌دل‌تر و استوارتر ندیدم؛ «اربط جاشا». در میدان‌های گوناگون جنگ‌ها، در میدان‌های اجتماعی، در میدان سیاست، انسان به آدم‌های گوناگونی برخورد می‌کند. کسانی که دچار غم‌های گوناگونند. راوی می‌گوید هرگز ندیدم کسی در چنین هنگامه‌ای با این همه مصیبت، مثل حسین‌بن‌علی«ع»، چهره‌ای شاد، مصمم، حاکی از عزم و اراده و متوکل به خدا داشته باشد. این همان عزت الهی است.(۳۰)

یاوران حضرت مهدی«عج» نیز نمونه‌های کامل صبر و استقامت هستند. حضرت علی«ع» در باره آنان می‌فرمایند: «کلهم لیوث قد خرجوا من غاباتهم لو انهم همّوا بإزاله الجبال لازالوها من مواضعها»(۳۱): آنها شیرهای ژیانی هستند که از جنگل‌های خود بیرون آمده‌اند و اگر اراده کنند که کوه‌ها را از جای برکنند، بی‌تردید چنین می‌کنند.»

 

عوامل استقامت‏:

ایمان‏

در قرآن کریم آمده است: «وَ لا تَهِنوا وَ لا تَحزَنوا وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنین(۳۲): و سست نشوید و غمگین نگردید. شما برترید اگر ایمان داشته باشید.»

ایمان کامل یکی از درخشان‌ترین صفات یاران امام حسین«ع» بود. در زیارت رجبیه خطاب به یاران امام حسین«ع» مى‌خوانیم: «السَّلَامُ عَلَیکُم أَیُّهَا الرَّبَّانِیُّونَ أَنْتُم خِیَرَهٌ اختَارَکُمُ اللَّهُ لِأَبِی عَبدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) وَ أَنْتُم خَاصَّهٌ اختَصَّکُمُ اللَّهُ أَشهَدُ أَنَّکُم قُتِلتُم عَلَى الدُّعَاءِ إِلَى الْحَقِّ وَ نَصَرتُم وَ وَفَیتُم وَ بَذَلْتُم مُهَجَکُم مَعَ ابنِ رَسُولِ اللَّهِ؛(۳۳): سلام بر شما اى ربانیون، شما برگزیدگان خدایید که او شما را براى ابى عبدالله«ع» برگزید. شما افرادی هستید که خداوند شما را به شکل ویژه مورد عنایت قرار داده است. شهادت می‌دهم که شما در راه دعوت به حق کشته شدید.»

با توجه به فراز یاد شده از زیارت می‌توان گفت حکمت اینکه خداوند این یاران را برای امام«ع» برگزید، «ربانی» بودن آنان بود. ربّانى دانشمندی است که در دین و دانش راسخ است.(۳۴) کسی که در عالی‌ترین درجات علمی است و به آنچه می‌داند عمل می‌کند.(۳۵) چنین افرادی که علم را با عمل در هم آمیخته‌اند، ارتباطی تنگاتنگ و عاشقانه با خدا دارند و شهیدان کربلا این‌گونه بودند.

این ویژگی در یاران امام زمان نیز به‌خوبی متبلور است. در روایتی از امام علی«ع» در این باره می‌خوانیم: «رِجَالٌ مُؤمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعرِفَتِهِ وَ هُم أَیضاً أَنْصَارُ المَهدِیِّ فِی آخِرِالزَّمَان‏(۳۶): مردان با ایمانی که خدا را آن چنان که شایسته است، شناخته‌اند و آنان یاوران مهدی«عج» در آخر الزمان‌اند.»

 

امیدوارى‏

یکی دیگر از عوامل استقامت، امیدواری است. افراد نا امید در دنیا نیز در غالب موارد شکست می‌خورند، ولی افرادی که امیدوار هستند، در پی رسیدن به آمال خود تلاش می‌کنند و استقامت می‌ورزند. از نگاه قرآن کریم نیز امید به پاداش و نصرت الهى، سبب تقویت روحیه و ایستادگى در برابر دشمنان می‌شود: « و در راه تعقیب دشمن، (هرگز) سست نشوید، (زیرا) اگر شما درد و رنج مى‏بینید، آنان نیز همانند شما درد و رنج مى‏بینندف ولى شما امیدى به خدا دارید که آنها ندارند و خداوند، دانا و حکیم است.»(۳۷) در این آیه خداوند به مومنان یادآورى می‌کند که در سختی‌ها و جنگ‌ها، دشمنان نیز همانند شما درد دارند، ولی شما امیدی دارید که آنان ندارند و امیدواری یاد شده باعث استقامت مومنان وسست نشدن آنان می‌شود.(۳۸)

در روایات اسلامی نیز بر امیدواری تأکید فراوانی شده و این ویژگی در شیعیان حضرت مهدی«عج» نمود و بروز بیشتری دارد. انتظار ظهور امام مهدى«عج» یا به تعبیر دیگر انتظار فرج آل محمد«ص» خود مصداقى از امید به آینده است که در روایات اسلامى بر آن تاکید فراوانى شده است. به عنوان نمونه از امام صادق«ع» نقل شده است که: « المُنتَظِرُ لأِمرِنا کَالمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فی سَبیلِ اللّه (۳۹): کسى که در انتظار تحقق امر ما (برقرارى حکومت اهل‌بیت«ع») باشد، همانند کسى است که در راه خدا به خون خود غلتیده است.»

 

توکّل‏

توکّل بر خداوند باعث پایدارى در برابر سختى‏هاست. از نگاه قرآن همه مومنان وظیفه دارند در مشکلات به خداوند تکیه و بر او توکل کنند. خداوند می‌فرماید: «الَّذینَ قالَ لَهُم النَّاسُ إنّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَکُم فَاخشَوهُم فَزادهُم إِیمنًا و قَالوا حَسبُنا اللّهُ و نِعمَ‏الوَکِیل».(۴۰) در شأن نزول این آیه آمده است که چون پیامبر«ص» آهنگ جنگ بدر کرد، منافقان به آنها گفتند اگر به جنگ ابوسفیان و کافران بروید، کسى از شما بازنگردد. پند ما را بشنوید و از ایشان بترسید و برحذر باشید. مسلمانان نه تنها نترسیدند، بلکه بر ایمانشان افزوده شد و گفتند خدا ما را بس است و او نیکو وکیلى است.(۴۱) از این روست که آیه ۱۷۳ آل عمران را «آیه توکّل» گویند.(۴۲)

اوج توکل امام حسین«ع» و یارانشان را می‌توان در کربلا دید. به عنوان نمونه آن حضرت صبح عاشورا با شروع حمله دشمن به اردوگاه امام آن حضرت توکل خودش بر خداوند را در دعا این گونه بیان فرمودند: «اللهمَّ انتَ ثِقَتی فی کُلّ کَربٍ و انتَ رَجائی فی کلّ شِدهٍ و انتَ لی فی کُلِّ اَمرٍ نَزَلَ بی ثِقَه و عُده(۴۳)

یاری از غیر حق نه از دین است

حق «ایاک نستعین» این است

گر تو این نکته را نمی‌دانی

هر دم «الحمد» را چه می‌خوانی؟

چون توکل کنی، مگو از غیر

رخ در او کن، بتاب رو از غیر

 

دعا

نیایش و دعا نیز یکی دیگر از عوامل مهم تقویت روحیه و استقامت در برابر دشمنان خداست. از این رو قرآن کریم، پس از اشاره به برخی از نیکان و پیروان پیامبران بر این نکته تأکید می‌کند که آنان همواره دعا و نیایش می‌کردند و در دعاهایشان از خداوند استقامت می‌طلبیدند. به عنوان نمونه در باره طالوت و لشکریانش می‌فرماید:« وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفرِغ عَلَینَا صَبرًا وَثَبِّت أَقدَامَنَا وَانصُرنَا عَلَى القَومِ الکَافِرِین(۴۴) :و هنگامى که در برابر (جالوت) و سپاهیان او قرار گرفتند گفتند پروردگارا! پیمانه شکیبایى و استقامت را بر ما بریز و قدم‌هاى ما را ثابت بدار و ما را بر جمعیّت کافران، پیروز بگردان.»

 

در محضر خدا‏

توجه به امداد الهى و یادآوری آن و توجه به این که همه در محضر خدا هستیم، سبب پایدارى مؤمنان بر ایمان و عقیده خویش است. خداوند می‌فرماید: «یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذینَ آمَنوا بِالقَولِ الثّابِتِ فِی الحَیاهِ الدُّنیا وَفِی الآخِرَهِ(۴۵):خداوند کسانى را که ایمان آوردند، به خاطر گفتار و اعتقاد ثابتشان استوار مى‏دارد.»

در روز عاشورا وقتی امام حسین«ع» می‌خواستند با خانواده خود وداع کنند از آنان خواستند علی‌اصغر را به ایشان بدهند تا با او نیز وداع کنند. هنوز طفل در آغوش امام آرام نگرفته بود که حرمله بن کاهل اسدى، او را هدف قرار داد و گلوى او را با تیر درید. امام«ع» در این هنگام فرمودند: «هَوَّنَ عَلَىَّ ما نَزَلَ بی اَنَّهُ بِعَینِ اللّه(۴۶): این مصیبت بر من آسان است، زیرا در محضر خداست.»

بیان خسارت‏هاى وارد شده بر دشمنان نیز سبب تقویت روحیّه مقاومت مجاهدان در رویارویى با آنان می‌شود. قرآن می‌فرماید: « وَلا تَهِنُوا فِی ابتِغَاءِ الْقَومِ إِن تَکُونُوا تَألَمُونَ فَإِنَّهُم یَألَمُون…(۴۷): و در راه تعقیب دشمن (هرگز) سست نشوید (زیرا) اگر شما درد و رنج مى‏بینید، آنها نیز همانند شما درد و رنج مى‏بینند، ولى شما امید به خدا دارید و آنها ندارند و خداوند دانا و حکیم است.»

 

موانع استقامت‏

تأثیرپذیرى از دشمن‏

بدون تردید تأثیرپذیرى مجاهدان از تحریکات خیانت‏آمیز دشمن، مانع پایدارى آنان می‌شود و آنها را از استقامت بازمی‌دارد. قرآن کریم می‌فرماید: « إِذ هَمَّت طَّائِفَتَانِ مِنکُم أَن تَفشَلَا وَاللَّهُ وَلِیُّهُمَا وَعَلَى اللَّهِ فَلیَتَوَکَّلِ المُؤمِنُون(۴۸): (و نیز به یاد آور) زمانى را که دو طایفه از شما تصمیم گرفتند سستى نشان دهند (و از وسط راه بازگردند) و خداوند پشتیبان آنها بود (و به آنها کمک کرد که از این فکر بازگردند) و افراد باایمان، باید تنها بر خدا توکّل کنند.»(۴۹)

 

دنیاطلبى‏

دومین مانع در مبارزه و رویارویى با دشمن، دنیاطلبى و دلدادگى به مادّیات است..قرآن کریم می‌فرماید: «خداوند وعده خود را به شما، (در باره پیروزى بر دشمن در احد) تحقق بخشید، در آن هنگام (که در آغاز جنگ) دشمنان را به فرمان او به قتل مى‏رساندید (و این پیروزى ادامه داشت) تا اینکه سست شدید و (بر سر رها کردن سنگرها) در کار خود به نزاع پرداختید و بعد از آن که آنچه را دوست مى‏داشتید (از غلبه بر دشمن) به شما نشان داد، نافرمانى کردید. بعضى از شما خواهان دنیا بودند و بعضى خواهان آخرت. سپس خداوند شما را از آنان منصرف ساخت (و پیروزى شما به شکست انجامید) تا شما را آزمایش کند و او شما را بخشید و خداوند نسبت به مؤمنان، فضل و بخشش دارد.»(۵۰)

با نگاهی به واقعه عاشورا در می‌یابیم که دنیاطلبی باعث شد که بسیاری از افرادی که روزی در کنار حضرت علی«ع» شمشیر ‌زدند، در برابر سیدالشهدا«ع» قیام کنند. شمر نمونه بارز این افراد است. او در جنگ صفین از یاران حضرت علی«ع» بود و حتی به افتخار جانبازی در رکاب حضرت نیز نائل آمد.(۵۱)، ولی دنیاطلبی باعث شد رودرروی امام حسین«ع» قرار بگیرد. عمر سعد نیز از سرداران نگون‌بختی بود که به خاطر دنیاطلبی از مقاومت در کنار اهل بیت«ع» دست کشید و در برابر آنان قرار گرفت.

 

شیطان‏

بدون تردید یکی از مهم‌ترین موانع استقامت، شیطان است، همان گونه که در جنگ احد مانع استقامت مؤمنان شد: «إِنَّ الَّذینَ تَوَلَّوا مِنکُم یَومَ التَقَى الجَمعانِ إِنَّمَا استَزَلَّهُمُ الشَّیطانُ بِبَعضِ ما کَسَبوا وَ لَقَد عَفَا اللَّهُ عَنهُم إِنَّ اللَّهَ غَفورٌ حَلیم(۵۲): کسانى که در روز روبه‌رو شدن دو جمعیت با یکدیگر (در جنگ احد) فرار کردند، شیطان آنها را بر اثر بعضى از گناهانى که مرتکب شده بودند، به لغزش انداخت و خداوند آنها را بخشید. خداوند، آمرزنده و بردبار است‏.»

لازم به ذکر است که شیطان عام و شامل هر وسوسه‌گر و  افراد و افکاری است که آدمی را از راه مستقیم و استقامت در راه خداوند باز می‌دارند.

*استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

 

پی‌نوشت‌ها

۱ـ ممتحنه، ۴٫

۲ـ احزاب،۲۱٫

۳ـ نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، ص۶۶۱.

۴ـ تحف العقول، ص ۵۰۵٫

۵ـ  زبیدى، تاج العروس، ج ۱۷، ص ۵۹۲٫ جوهری، الصحاح، ج ۵، ص ۲۰۱۷٫طریحی، مجمع البحرین، ج ۳، ص ۵۶۶٫

۶ـ عسکری، الفروق اللغویه، ص ۵۱٫ خلیل، ترتیب العین، ص ۶۹۴٫

۷ـ دهخدا، لغت نامه، ج ۶، ص ۲۱۸۱٫ معین، فرهنگ فارسى، ج ۱، ص ۲۵۵٫

۸ـ راغب، مفردات، ماده «قوم».

۹ـ مصطفوى، التحقیق، ج ۹، ص ۳۴۱٫ طباطبایى، المیزان، ج ۱۱، ص ۴۷- ۴۸.

۱۰ـ ابن عربى، الفتوحات المکیه، ج ۲، ص، ۲۱۷٫ انصارى هروى، منازل‏السائرین، ص ۴۲٫ ابن قیم جوزیه، مدارج‏السالکین، ج ۲، ص، ۱۰۸٫

۱۱ـ طریحی، مجمع البحرین، ج ۲، ص، ۵۷۷٫ فیروزآبادی، بصائر ذوى التمییز، ج ۳، ص ۳۷۱٫

۱۲ـ  مرکز فرهنگ و معارف قرآن کریم، دائره المعارف قرآن کریم، ج‏۳، ص ۱۴۹٫

۱۳ـ احقاف، ۱۳٫

۱۴ـ هود، ۱۱۲٫

۱۵ـ هود، ۱۱۲٫

۱۶ـ محمد، ۲۵- ۲۶٫

۱۷ـ ممتحنه، ۴٫

۱۸ـ فصلت، ۶٫

۱۹ـ محدث نوری، مستدرک الوسایل، ج۵، ص ۱۶۱٫

۲۰ـ متقى هندى، کنز العمّال، ۵۴٧۹.

۲۱ـ آمدی، غرر الحکم: ۶١٢۷.

۲۲ـ شورى، آیه ۱۵٫

۲۳ـ هود، آیه ۱۱۲٫

۲۴ـ فیض کاشانى، علم الیقین، ج ۲، ص ۹۷۱٫ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۵، ص۳۰۴٫ زمخشرى، تفسیر کشّاف، ج ۲، ص ۴۳۲٫

۲۵ـ صحیفه امام، ج‏۱۳، ص ۴۶۳٫

۲۶ـ محمد تقی بهار، قطعات ملک الشعرای بهار، شماره ۴۵٫

۲۷ـ والیزاده معجزی، تاریخ لرستان روزگار پهلوی، ص ۵۰۵٫

۲۸ـ مفید، ارشاد، ج۲، ص ۹۱٫

۲۹ـ همان.

۳۰- http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?mid=5&npt=8

۳۱ـ علی کورانی با همکاری موسسه معارف اسلامی، معجم الأحادیث المهدی، ج۴ ص۸۶٫

۳۲ـ آل‏عمران، ۱۳۹٫

۳۳ـ مجلسی، بحارالأنوار، ج۹۸، ص۳۴۱٫ ابن طاوس، إقبال‏الأعمال، ص۷۱۴٫

۳۴ـ ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص ۴۰۴٫

۳۵ـ طبرسى، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۳، ص: ۳۰۶٫

۳۶ـ مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۷، ص ۲۲۹.

۳۷ـ نساء، ۱۰۴٫

۳۸ـ مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص ۲۰۵٫

۳۹ـ صدوق، کمال‏الدین و تمام‏النعمه، ج‏۲، ص‏۶۴۵، ج‏۶٫

۴۰ـ آل عمران، ۱۷۳٫

۴۱ـ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ج ۵، ص ۱۶۵ و ۱۶۶٫

۴۲ـ حلی، نهج الحق، ص ۱۹۸٫

۴۳ـ مفید، ارشاد، ج ۲، ص ۹۶.

۴۴ـ بقره، ۲۵۰٫

۴۵ـ ابراهیم، ۲۷٫

۴۶ـ ابن طاووس، لهوف، ۱۱۵٫

۴۷ـ نساء، ۱۰۴٫

۴۸ـ آل‏عمران، ۱۲۲٫

۴۹ـ در شأن نزول آیه آمده است که «عبداللَّه‏بن‏ابىّ‏بن سلول» دو طایفه از مسلمانان را از رویارویى با دشمن برحذر داشت و آنان را به مدینه بازگرداند. (التبیان، ذیل آیه)

۵۰ـ آل‏عمران، ۱۵۲٫

۵۱ـ ر.ک: طبری، تاریخ طبری، ج ۵، ص. نصر بن مزاحم، وقعه صفین، ص ۲۶۸٫ ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج ۲، ص ۶۳۱٫

۵۲ـ آل‏عمران، ۱۵۵٫

 

 

سوتیترها:

 

۱٫

نمونه بارز استقامت را می‌توان در این سخن گهربار امام«ع» جستجو کرد که در شب عاشورا به یاران خود فرمودند: «گمان می‌کنم این، آخرین روزی است که ما در کنار این افراد هستیم.»این سخن امام نه تنها باعث ترس یاران آن حضرت نشد، بلکه بر استقامت آنان افزود و همه آنان از خبر شهادت خویش شاد شدند و نسبت به حضرت اعلام وفاداری کردند.

 

 

 

۲٫

یکی دیگر از عوامل استقامت، امیدواری است. افراد نا امید در دنیا نیز در غالب موارد شکست می‌خورند، ولی افرادی که امیدوار هستند، در پی رسیدن به آمال خود تلاش می‌کنند و استقامت می‌ورزند. از نگاه قرآن کریم نیز امید به پاداش و نصرت الهى، سبب تقویت روحیه و ایستادگى در برابر دشمنان می‌شود.

 

 

۳

دنیاطلبی باعث شد که بسیاری از افرادی که روزی در کنار حضرت علی«ع» شمشیر ‌زدند، در برابر سیدالشهدا«ع» قیام کنند. شمر نمونه بارز این افراد است. او در جنگ صفین از یاران حضرت علی«ع» بود و حتی به افتخار جانبازی در رکاب حضرت نیز نائل آمد.

 

.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *