همه‌پرسی اقلیم کردستان عراق چرا و با چه هدفی؟

برگزاری همه‌پرسی استقلال در اقلیم کردستان عراق در اواخر شهریورماه گذشته رویداد مهمی است که نه تنها در خود اقلیم بلکه در منطقه مخالفانی جدی، به‌ویژه در سوی ایران وترکیه وسوریه داشته است.

پرسش اصلی این است که برگزاری همه‌پرسی در یک منطقه فدرال در داخل عراق چرا مورد اعتراض دولت مرکزی بغداد قرار گرفته است؟ و اساًسا چرا کشورهای منطقه و جهان با این اقدام مخالف‌اند و آن را به رسمیت نمی‌شناسند؟ آیا دخالت کشور‌های دیگر در امور داخلی عراق مجاز است یا این مخالفت‌ها مبنای حقوقی دارند؟

شکی نیست که برگزاری همه‌پرسی در اقلیم کردستان  یک امر داخلی است؛ ولی به دلیل مغایرت آن با قانون اساسی عراق با مخالفت بغداد روبرو شده و دادگاه فدرال که بالاترین نهاد در حل اختلافات میان دولت مرکزی و اقلیم کردستان است این اقدام را غیرقانونی اعلام کرده و آن را مغایر با قانون اساسی که بر یکپارچگی عراق تاکید دارد،  بر شمرده است و اقدام دولت مرکزی علیه این رفراندوم، در واقع دفاع از یکپارچگی سرزمین این کشور محسوب می‌شود.

اما چرا کشورهایی مانند ایران وترکیه از این اقدام عصبانی هستند وخط و نشان می‌کشند و با برگزاری مانور‌های نظامی در مرز کردستان عراق،  اقلیم را تهدید نظامی می‌کنند؟

این رفتار بر می‌گردد به امنیت ملی این کشورها. ایران وترکیه برپایی همه پرسی را تهدیدی برای امنیت ملی و یکپارچگی سرزمینی خود می‌دانند و به همین علت و برای رفع تهدید، از طریق وادار کردن مسئولان اقلیم به عقب‌نشینی از رفراندوم استقلال، در پی بازگرداندن ثبات به منطقه هستند.

تحولات اخیر کردستان عراق صاحبنظران سیاسی را به دو دسته تقسیم کرده است:

برخی معتقدند که نتیجه این همه‌پرسی پیدایش ایران دیگری است و برخی نیز معتقدند که این رویداد منجر به پیدایش اسرائیل دیگری در منطقه خواهد بود.

معمولاً شیوه استدلال در علوم سیاسی با شاخصه‌ای میدانی تعریف می‌شود. کسانی که معتقدند ایران دوم در حال تولد است، شاخصه‌ای برای این نتیجه‌گیری ندارند. در اقلیم کردستان نه پرچم ایران بالا رفته، نه گرایش به استقلال، جهت‌گیری ایرانی داشته و نه مسئولان کرد در این اقدام با تهران مشورت یا هماهنگی داشته‌اند. واقعیت این است که در تبلیغات این رفراندوم این پرچم اسرائیل است که بالا رفته واین تنها تل‌آویو است که از این اقدام دفاع کرده است.

سفر خلیل‌زاد امریکایی، هنری لیوی عضو لابی صهیونیستی اروپا و وزیر خارجه اسبق فرانسه به اقلیم پیش از برگزاری همه‌پرسی، همه و همه نشانه حمایت اسرائیل و لابی یهودی امریکا و اروپا از این اقدام است.

سئوالی که در اینجا پیش می‌آید این است که چرا اسرائیل در پی واگرایی و تقسیم عراق است؟

واقعیت این است که رژیم صهیونیستی از آغاز حضور غاصبانه خود در منطقه اعلام کرده است که از برپایی دولت‌های جدید بر پایه قومی و یا مذهبی حمایت می‌کند و در چهارچوب تئوری گالیورها در صدد تغییر معادله منطقه است.

رژیم صهیونیستی همواره اعلام کرده است در منطقه در برابر غول‌هایی است که موجودیت این رژیم را به رسمیت نمی‌شناسند و قبول ندارند و به همین علت در تلاش است تا با کوچک‌سازی این غول‌ها یک نوع همسنگ‌سازی در منطقه پدید آورد و توان مقابله اسرائیل را افزایش دهد و معادله‌ای متناسب با شرایط اسرائیل در منطقه ایجاد کند.

بسیاری از تحلیلگران سیاسی بر این باور‌ند که اعلام همه‌پرسی از سوی آقای مسعود بارزانی، علاوه بر عوامل خارجی دلایل داخلی نیز دارد. آقای بارزانی بیش از دو سال است که دوره ریاستش بر اقلیم به پایان رسیده و به‌زور سرنیزه در این منصب باقی مانده و در این مدت از برگزاری جلسات پارلمان اقلیم نیز جلوگیری کرده است، زیرا به علت خالی بودن جایگاه ریاست اقلیم، پارلمان باید تصمیم می‌گرفت، ولی آقای بارزانی با بستن ساختمان پارلمان از فعالیت آن در طول دو سال گذشته جلوگیری ‌کرده است.

آقای بارزانی با طرح پوپولیستی همه‌پرسی سعی دارد خود را به یک قهرمان ملی تبدیل کند و از طریق موفقیت این پروژه، زمینه بازگشت به قدرت را از وسیع‌ترین درهای آن یعنی ریاست جمهور این دولت تازه تاسیس شده فراهم سازد.

خیلی‌ها معتقدند که وظیفه دولت‌ها بهبود شرایط زندگی جوامع و تحقق خواسته‌های فرهنگی و سیاسی آنهاست، ولی اعلام همه‌پرسی در این برهه در این جهت نیست.  به عبارت دیگر اقلیم کردستان یک اقلیم فدرال بود که توسط کردها اداره می‌شد و همه حقوق فرهنگی از به‌کارگیری زبان محلی تا تعطیلی روزهای ملی بر پایه خواست مردم اقلیم صورت می‌گرفت. نه تنها این حقوق تحقق یافته بود که اقلیم کردستان از شرایطی فراتر از مدل فدرال نیز بهره‌مند بود.

معمولاً در ساختارهای فدرالی سیاست خارجی و دفاعی و پولی همگی در اختیار دولت مرکزی است. رهبران اقلیم با ایجاد ارتش مستقل و نیز تسلیم نکردن مبادی ورودی هوایی و زمینی و نیز بهره‌برداری از نفت خارج  از چهارچوب هماهنگی با مرکز، وضعیت نزدیک به استقلال داشت و دولت مرکزی به علت اشتغال به جنگ علیه تروریسم داعش، این شرایط غیرقانونی اقلیم را تحمل می‌کرد.  اقلیم نه تنها ۱۷% از بودجه عراق را  می‌گرفت که سهم کردها از بودجه ملی است، بلکه درآمد‌های نفتی غیرقانونی را نیز مصادره می‌کرد و علاوه بر همۀ این امتیازات، در بغداد نیز پست‌های ریاست جمهوری و پنج وزیر و رئیس ستاد ارتش را هم در چهارچوب ائتلاف سیاسی حاکم نیز در اختیار داشت.

برگزاری همه‌پرسی با داشتن این‌ همه امتیازات، پرسش‌های بسیاری را در باره انگیزه‌های این اقدام مطرح می‌کند. منطقه پس از هفت سال جنگ علیه گروه‌های تکفیری احساس می‌کند پس از تقدیم قربانیان بسیار، در حال به پایان رساندن جنگ در ابعاد نظامی علیه داعش است و پس از این مرحله تلخ که با ویرانی، کشتار و آوارگی‌های بسیاری همراه بوده، باید نفسی تازه کند واین شرایط تلخ را پشت سر بگذارد.

متاسفانه کسانی هستند که گویا جنگ علیه داعش تمام نشده، در پی جنگ بعدی هستند. قطعاً این بازیگرانِ خون و ویرانی، خیر وپیشرفت مردم منطقه را نمی‌خواهند و با طرح موضوعات پوپولیستی می‌کوشند جنگ را ادامه بدهند.

 

 

سوتیترها:

 

۱٫

رژیم صهیونیستی همواره اعلام کرده است در منطقه در برابر غول‌هایی است که موجودیت این رژیم را به رسمیت نمی‌شناسند و قبول ندارند و به همین علت در تلاش است تا با کوچک‌سازی این غول‌ها یک نوع همسنگ‌سازی در منطقه پدید آورد و توان مقابله اسرائیل را افزایش دهد و معادله‌ای متناسب با شرایط اسرائیل در منطقه ایجاد کند.

 

 

۲

. متاسفانه کسانی هستند که گویا جنگ علیه داعش تمام نشده، در پی جنگ بعدی هستند. قطعاً این بازیگرانِ خون و ویرانی، خیر وپیشرفت مردم منطقه را نمی‌خواهند و با طرح موضوعات پوپولیستی می‌کوشند جنگ را ادامه بدهند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *