پاسخ به شبهات تاریخی
پس از موفقیت انقلابهای موسوم به بیداری اسلامی در تونس، مصر، یمن و لیبی و سرنگونی رژیمهای حاکم بر این کشورها، وضعیت منطقه دگرگون و موضع مصر، تونس، ترکیه و احیاناً لیبی و یمن در برابر فلسطین به محور بازدارنده نزدیک شد، اما با شروع بحران در سوریه، جبهه استکبار تلاش کرد با مدلسازی انقلابهای عربی در سوریه، نظام سیاسی این کشور را که در محور مقاومت علیه رژیم صهیونیستی قرار داشت ساقط کند، لذا رژیم صهیونیستی با استفاده از فرصت به وجود آمده از بحران و فتنه تکفیریها در سوریه برای سرکوب مقاومت در غزه دست به تلاش مذبوحانه دیگری زد که به جنگ هشت روزه معروف شد. بدین لحاظ میتوان گفت که انتخاب زمان جنگ هشت روزه از سوی سران رژیم صهیونیستی، ناشی از دو موضوع تحولات منطقهای و برخی مسائل داخلی این رژیم بوده است.
تصور ضعیف شدن محور مقاومت در منطقه از اصلیترین دلایل منطقهای این موضوع است، بهنحوی که به تصور سران رژیم صهیونیستی شرایط برای استفاده از موقعیت موجود برای ضربه زدن به محور مقاومت از سوی این رژیم به لحاظ منطقهای فراهم شد. در این بین حمایت کشورهای مرتجع عرب و جبهه استکبار به رهبری آمریکا در این میان تأثیرگذار بود که قابل انکار نیست.
از بعد داخلی نیز رژیم صهیونیستی که پس از جنگ ۲۲ روزه به ترمیم ارتش خود پرداخته بود به تصور اینکه جبهه مقاومت فاقد تحول جدی در حوزه دفاعی است و به خاطر تحولات سوریه ضعیف شده است، فرصت را برای جبران شکستهای گذشته غنیمت شمرد.
رژیم صهیونیستی نام عملیات این جنگ را «ستون ابرها» نامید که به موضوع تاریخی در تورات اشاره دارد و مقاومت نیز نام «حجاره السجیل» (سنگ سجیل) بر عملیات دفاعی خود نهاد. این عبارت نیز با داستان ابرهه در حمله به مکه در زمان قبل از اسلام مرتبط است.
جنگ هشت روزه از چهارشنبه ۲۴آبان ۱۳۹۱ (۱۴ نوامبر۲۰۱۲) با ترور احمد الجعبری معاون فرمانده گردانهای عزالدین قسام توسط هواپیماهای اسرائیلی آغاز شد و مدت آن هشت روز بود. اسرائیلیها هدف از این عملیات را پاسخ به حملات موشکی و راکتی گروههای مقاومت فلسطینی مستقر در نوار غزه اعلام کردند.
ساعتی پس از آغاز حمله، سخنگوی رژیم صهیونیستی بر صفحه تلویزیون حاضر شد و خطاب به صهیونیستهای ساکن فلسطین اشغالی اعلام کرد: «این بار جنگ ما با حماس دست کم هفت هفته ـ ۴۹ روز ـ به طول میانجامد.»
وی در توضیح علت آن گفت: «این بار تصمیم گرفتهایم حماس را برای همیشه از میان برداریم.»
رژیم صهیونیستی در این جنگ از جنگندههای اف ۱۶ و اف ۱۵، تانک مرکاوا، بمبهای فسفری استفاده کرد و مقاومت فقط موشکهایی با برد متوسط داشت. ارتش رژیم صهیونیستی فقط طی پنج روز بیش از یکهزار بار مناطق مختلف غزه اعم از ساختمانهای مسکونی و دولتی، دفاتر رسانههای داخلی و خارجی را هدف حملات هوایی، زمینی و دریایی خود قرار داد که در اثر آن تعداد شهدای فلسطین به ۷۰ نفر و مجروحان به ۶۰۰ نفر رسید.
رزمندگان مقاومت فلسطین در عملیاتی مشترک به نام «سنگ سجیل» بیش از ۵۵۰ موشک و خمپاره به سوی اهداف صهیونیستی شلیک کردند و باعث شدند که صهیونیستها روز و شب خود را در وحشت سپری و به پناهگاهها فرار کنند. منابع خبری صهیونیستی اعلام کردند که در نتیجه حملات موشکی گروههای فلسطینی تا کنون ۱۷ صهیونیست کشته و ۶۵۳ نفر دیگر زخمی شدهاند. این منابع همچنین از تخریب ۷۱۸ ساختمان و ۲۴۰ خودرو در حملات موشکی مقاومت به اراضی اشغالی خبر دادند.(۱)
در همین زمینه،روزنامه صهیونیستی «معاریو» نوشت: «بر اثر شدت حملات موشکهای مقاومت شهرهای بئرالسبع و افاکیم، به شهر ارواح تبدیل شدهاند.» رسانههای صهیونیستی خسارت وارد آمده از سوی موشکهای مقاومت به تأسیسات رژیم صهیونیستی را ۷۵۰ میلیون دلار برآورد کردند.
در شرایطی که کشتار فلسطینیان بهویژه کودکان فلسطینی توسط رژیم صهیونیستی با اعتراض افکارعمومی جهان روبهرو شده بود، شوراهای حاخامهای اسرائیل در کناره باختری از دولت اسرائیل خواست به کودکان فلسطینی رحم نکند، چون تورات کشتار کودکان را در زمان جنگ جایز میداند. این شورا در بیانیهای از دولت اسرائیل خواست دستور کشتار غیرنظامیان غزه را به ارتش بدهد. در این بیانیه ادعا شده است: «تورات کشتار زنان و کودکان را در زمان جنگ جایز میداند و هر که به کودکان غزه رحم کند به کودکان اسرائیلی رحم نکرده است.»
حاخامهای اسرائیلی شهروندان لبنانی و فلسطینی را دشمن خود خواندند و از ارتش خواستند طبق متن تورات دشمنان را نابود کنند. بیانیه شورای حاخامهای اسرائیلی از شبکه هفت رژیم صهیونیستی پخش شد.
ارتش اسرائیل پس از پایان جنگ اعلام کرد طی هشت روز بیش از ۱۵۰۰ حمله هوایی علیه مراکز فرماندهی، تونلها و انبارهای تسلیحاتی و ساختمانهای نظامی داشته است. طبق اخبار منابع بیمارستانی غزه ۱۷۵ فلسطینی شهید و بیش از ۱۲۸۰ نفر زخمی شدند. همچنین ۲۰۰ نفر از اسرائیلیها نیز زخمی و ۵ نفر کشته شدند. گروههای مقاومت حدود ۱۵۰۰ موشک و راکت (فجر ایرانی، گراد روسی، قسام و…) به مناطق فلسطین اشغالی (اسرائیل) شلیک کردند.
موشکهای مقاومت فلسطینی حدود ۷۵۰ هزار صهیونیست را تهدید و روند زندگی طبیعی و رفت و آمد آنها را در تمام مناطق جنوب سرزمینهای اشغالی را مختل کردند و همین امر موجب وارد آمدن خسارتهای مستقیم و غیرمستقیم به اقتصاد رژیم صهیونیستی شد. مهمترین خسارتهای اقتصادی مستقیم را باید در تأمین هزینه ساخت مناطق و تأسیسات آسیب دیده در جنگ ملاحظه کرد.
اما خسارتهای غیرمستقیم شامل تأمین هزینه غیرنظامی جنگ است که خسارتهای وارده به کارخانهها و تأسیسات و مراکز تجاری و بازرگانی آسیبدیده از جنگ را در بر میگیرد و به طور معمول تأمین هزینه این مراکز و تأسیسات بسیار بیشتر از خسارتهای اقتصادی مستقیم است. روزنامه صهیونیستی «یسرائیل هیوم» فاش کرد که طی یک هفته پس از آغاز تهاجم رژیم صهیونیستی به نوار غزه یک میلیارد و ۲۰۰ هزار دلار به اقتصاد این رژیم خسارت وارد آمده است.
رسانههای صهیونیستی همچنین اعلام کردند که ۶ هزار گردشگر، سفر خود به اسرائیل (سرزمینهای اشغالی فلسطین) را به دلیل جنگ غزه لغو کردند. لغو شمار زیادی از بلیتهای رزرو شده به سرزمینهای اشغالی، افزایش مالیات برای اسرائیلیها، کاهش درآمدهای ناخالص داخلی، اخلال در بازار بورس و بیمه از دیگر پیامدهای شکست اسرائیل در جنگ هشت روزه علیه غزه است که باعث رکود در بسیاری از بخشهای اقتصادی اسرائیل شد.(۲)
پس از پایان حملات رژیم صهیونیستی به غزه فلسطینیها کوشیدند از تنها حامی خود در این جنگ تشکر کنند. تابلوهای بزرگی که روی آنها به زبانهای عربی، فارسی، انگلیسی و عبری از ایران تشکر شده بود در بسیاری از خیابانها و چهارراههای شهرهای غزه نصب شدند. روی این تابلوها و پوسترها تصاویر موشکهای فجر پنج نیز به چشم میخورد.
این موشکها نقش تعیین کنندهای در پیروزی نیروهای مقاومت در برابر این تجاوز داشتند. خضر حبیب، سخنگوی گروه جهاد اسلامی گفت: «ایران در حمایت از مقاومت فلسطین و آرمان فلسطین همیشه سخاوتمندانه عمل کرده است. برای همین ما از ایران تشکر و قدردانی میکنیم، زیرا بیشتر موشکهایی که نیروهای مقاومت به تلآویو و بیتالمقدس شلیک کردند، با استفاده از فناوری ایران ساخته شده بود.»
فرمانده عملیاتی جهاد اسلامی فلسطین نیز در مقابل دوربینهای شبکههای تلویزیونی غرب ظاهر شد و با اقتدار و افتخار اظهار داشت: «تسلیحاتی که در جنگ اخیر غزه به کار گرفتهایم و اسرائیل را به وحشت انداخته است، از فشنگ تا موشک، هدیه جمهوری اسلامی ایران است.»
«رمضان عبدالله» دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین نیز در مصاحبه با هفته نامه المنار ۲۰/۱۱/۲۰۱۲ تأکید کرد: «ایران منبع کامل سلاح مقاومت فلسطین به غزه است. چه سلاح ایرانی باشد و چه غیر ایرانی، زیرا سلاح غیر ایرانی نیز با حمایت ایران به غزه میآید.»
«خالد البطش» یکی از رهبران برجسته جنبش جهاد اسلامی فلسطین نیز در گفتوگو با گروه مهر تأکید کرد: «ملت فلسطین در این مقاومت و پیروزی خود تنها نبود، بلکه طرفهای دیگری نیز شریک این پیروزی بودهاند که جمهوری اسلامی ایران و حزبالله در رأس این طرفها محسوب میشوند.»
«ابواحمد» سخنگوی گروهانهای قدس با قدردانی از جمهوری اسلامی ایران تصریح کرد: «مقاومت با موشکهای ایرانی فجر ۳ و۵ اسرائیل را غافلگیر کرد. سلاح گروهانهای قدس در جنگ هشت روزه و بهویژه موشکهای فجر ۵ و۳ ایرانی است؛ و سوریه و حزبالله نیز در این حمایتها نقش بزرگی دارند.»
«خالد مشعل» رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس نیز در گفتوگو با خبرگزاری رویترز، ایران را تأمینکننده مالی و حامی اصلی گروههای مقاومت در جنگ هشت روزه غزه دانست: «ایران منبع تأمینکننده سلاح به حماس است و بیشک سالها گروههای مقاومت از حمایتهای فراوان جمهوری اسلامی بهرهمند بودهاند.»
این قدردانیها فقط به گروههای سیاسی و مقاومت فلسطینی محدود نشد. مردم عادی غزه نیز در گفتوگو با شبکه تلویزیونی «پرس تی وی» از ایران و مردم آن قدردانی کردند.
یکی از ساکنان غزه گفت: «این پیروزی در وهله نخست با لطف الهی و سپس با کمک و حمایت نامحدود دیپلماتیک و سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی ایران حاصل شد. در نتیجه ما از دولت و مردم ایران تشکر میکنیم و آنها را در این پیروزی شریک خود میدانیم.»
تحلیلگران و سیاستمداران غربی و حتی اسرائیلی، پس از پایان جنگ رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه و تن دادن این رژیم به آتشبس با مقاومت و شرایط آن، از شکست اسرائیل در این جنگ در برابر مقاومت فلسطین سخن گفتند و حتی اعتراف کردند که ایران دست برتر را در این جنگ دارد. در ذیل به بخشی از آنها اشاره میشود.
«رابرت بائر» افسر سابق سازمان اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا (سیا) قبل از پایان یافتن جنگ و در شرایطی که رژیم صهیونیستی ادعای حمله زمینی به غزه را داشت، اعتراف کرد حمله زمینی به غزه و کنترل آن برای اسرائیل به منزله کابوس خواهد بود. وی در گفتوگو با شبکه تلویزیونی سی.ان.ان امریکا اظهار داشت: «ادامه جنگ غزه به ضرر اسرائیل است، زیرا این کار هیچ فایدهای ندارد و آسیبپذیری اسرائیل را افزایش میدهد. اگر اسرائیل به غزه حمله کند باز هم حماس به شلیک راکتهایش ادامه خواهد داد. حماس از حزبالله در جنگ با اسرائیل درس گرفته است. حماس با تکیه بر این تجارب میداند که اگر یک یا چند هدف خاص را به صورت مرتب هدف قرار بدهد، گنبد آهنین اسرائیل قادر نخواهد بود همه این راکتهای شلیک شده را رهگیری و منهدم کند. به همین علت اسرائیلیها نمیخواهند جنگ ادامه پیدا کند، زیرا کار برای اسرائیل دشوارتر خواهد شد و اسرائیل در شرایط بدتری قرار خواهد گرفت.»
حال و روز اسرائیل را باید از روزنامه اسرائیلی هاآرتص پرسید که معتقد است: «باید قبل از آن که زمان بگذرد، از ستون ابرها پایین بیاییم تا بلای دو جنگ قبلی سر ارتش نیاید. نمیتوان تبعات شلیک موشک به تل آویو و اورشلیم (بیت المقدس) را نادیده گرفت، زیرا از سال ۱۹۴۸ هیچ کشوری (جز یک مورد) حتی جمال عبدالناصر نتوانسته بودند به تلآویو حمله کنند و تلآویو دست نخورده باقی مانده بود.»
رابرت فیسک از روزنامهنگاران و تحلیلگران انگلیسی و نیز در روزنامه ایندیپندنت اظهار داشت: «اقدامات اسرائیل در غزه به رویدادی نزدیک میشود که اتفاقاً تلآویو بیشتر از همه از آن واهمه دارد و آن نابودی اسرائیل است.»
روزنامه فرانسوی «لیبراسیون» تصویر جنگ هشت روزه را این چنین ترسیم کرده است: «برد و تعداد موشکهایی که از غزه به سمت اسرائیل شلیک شد به شکل بیسابقهای افزایش یافته بود. حماس برای اولین بار موفق شد تا هراس به دل اسرائیل بیندازد و آنها را وادار به اعلان آتشبس کند. یک سیاستمدار مستقل و ساکن غزه میگوید من از طرفداران حماس نیستم، اما باید بگویم که آنها پیروز شدند و محبوبیتشان احیا شد. در حالت کلی، جنگ همواره در غزه رخ میدهد و موشکهای حماس و جهاد اسلامی توان عبور از شهرک سدیروت را نداشتند، اما این بار موشکها به تلآویو و بیتالمقدس رسید. دیدن تصاویر اسرائیلیها که از ترس در حال دویدن به مناطق امن بودند، مزه پیروزی را به مردم غزه چشاند.»
تحلیلگر روزنامه «ایندیپندنت» در لندن تصویر دیگری را شکار کرده و در تحلیل خود قاب کرده است.
«در عالم واقعیت، درس عبرتی که از درگیریهای غزه گرفته شد، خلاف ادعاهای اسرائیل و آمریکاست. معضلاتی که اسرائیل در عملیات کوچک غزه و علیه دشمنی ضعیف تجربه کرد، بر دشواریهایی صحه میگذارد که تلآویو در صورت رویارویی با ایران مواجه خواهد شد. اتفاقات غزه حاوی درسهای عبرت فراوانی برای اسرائیل است، همان درسهایی که بهرغم همه لفاظیهای جنگطلبانه نتانیاهو، باعث عقبنشینی او شد و بعید مینماید وی بتواند وارد ماجراجویی مقابل ایران شود.»
تصویر سوم مربوط به روزنامه آمریکایی «وال استریت ژورنال» است که فراتر از کلیدواژه مهم «موشک فجر» بر «قدرت نرم ایران» در منطقه متمرکز شده است. این روزنامه مینویسد: «درگیری اخیر اسرائیل در مرزهای غربی (غزه) و کاهش فشار علیه سوریه، برای ایران رضایتبخش است. قدرت نرم ایران در خاورمیانه آن هنگام که بحرانها و آشوبها میتوانند به اقدامات آمریکا یا اسرائیل مربوط باشند، فزونی میگیرد و اوباما مجبور است در چنین مواقعی از جمله در جنگ اخیر، ترمزها را فشار دهد. اتفاقاتی نظیر بحران غزه، تمرکز آمریکا روی پرونده هستهای ایران را به هم میزند. اوباما در درجه نخست باید جبهه داخلی و اقتصادی را سامان دهد و مسائلی نظیر جنگ افغانستان را به سرانجام برساند، اما ایران این توانایی را دارد که روند مورد علاقه آمریکا را به هم بزند. تمام رؤسای جمهور آمریکا پس از کارتر این تجربه را دارند که ایران قادر است حرکت آمریکا در قبال خاورمیانه پس از بحران را نافرجام بگذارد. در شرایطی که ایران و دیگر گروههای اسلامگرا دارای قدرت هستند و میتوانند اقداماتی را ترتیب دهند، سناریو آمریکا در آسیا بغرنج میشود. ادامه درگیری فلسطین و اسرائیل، اوباما را گرفتار میکند حال آنکه برنامه هستهای ایران نیز برای وی تبدیل به یک کابوس شده است. این مسئله همراه همیشگی سیاست خارجی اوباما خواهد بود.»
شبکه تلویزیونی آمریکایی «فکس نیوز» نیز درباره جنگ هشت روزه غزه به مصاحبه با «جان بولتون» سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل پرداخت. بولتون که همواره مواضع تندی علیه ایران اسلامی داشته است، این بار در تحلیل جنگ غزه اذعان داشت: «متأسفانه ایران بر اثر جنگ غزه قدرتمندتر از گذشته شده است. من فکر نمیکنم که جنگ هشت روزه مسئله حماس و اسرائیل بود. در واقع این درگیری مسئله ایران و اسرائیل بود.»
روزنامه «نیویورک تایمز» هم معتقد است: «موشکهای ایرانی فجر به حماس و دیگر جنبشها در غزه اجازه داد که قلب اسرائیل را نشانه بروند، همین مسئله باعث فرار ساکنان فلسطین اشغالی به پناهگاهها شد. کمکهای سیاسی و مالی به فلسطین انجام میشد، اما رهبران گروههای فلسطینی میگفتند که کمک نظامی ایران کمک بزرگتری است. این مسئله اعتبار ایران را افزایش داده است. برای نخستین بار شهرهای مهم اسرائیل هدف موشکها قرار گرفتند. این موضوع شرایط را به نفع ایران عوض میکند.»
روزنامه «القدس العربی» دیگر روزنامهای است که به موضوع جنگ غزه پرداخته و با بیان اینکه «اسرائیل شکست خورده جنگ غزه است»، نوشت: «در جنگ دوم غزه، معادله جنگ بهکلی فرق کرده و این بار اسرائیل و دیگران از اینکه حماس به سلاحهای مدرن روبه روز مجهز شده بود، غافلگیر شدند، بدین ترتیب مقاومت موفق شد ترس و نگرانی را در تلآویو قرار دهد و مانع از انجام تهدیدات ارتش در مورد تجاوز زمینی به غزه شود. تانکهای اسرائیل نیز در ورود به نوار غزه و حتی نزدیک شدن به آن به خود لرزیدند، چرا که آنها از موشکهای ضد زره کورنیت میترسیدند.»(۳)
در تهاجم هشت روزه رژیم صهیونیستی و جنگ نابرابر علیه مردم بیدفاع غزه اگر چه خسارتها و تلفات زیادی را بر جای گذاشت، اما از لحاظ سیاسی اهداف این رژیم را محقق نکرد و دستاوردهای زیادی برای حماس به همراه داشت. در گذری کوتاه بر این جنگ دستاورد راهبردی زیر میتواند به عنوان مهمترین نتایج حاصل از آن، مورد اشاره قرار گیرد:
۱ـ تقویت جبهه مقاومت در منطقه و بهویژه مواضع این جبهه در برابر تجاوزگریهای رژیم صهیونیستی مهمترین دستاورد در ناکامی رژیم صهیونیستی در جنگ اخیر به شمار میرود. رژیم صهیونیستی بعد از شکست سنگین و رسوایی در جنگ۲۲ روزه همواره به دنبال زمان مناسبی برای جبران این دو شکست بود. لذا در جنگ هشت روزه تلاش زیادی کرد که گام مؤثری در جبران ناکامیهای گذشته خود بردارد که دستاورد این تجاوز به سنگینی شکستهای گذشته ختم شد.
۲ـ برجستهسازی نقش جمهوری اسلامی به عنوان نخ اصلی مهرههای مقاومت در جبهههای مختلف از دیگر دستاوردهای مهم جنگ هشت روزه به شمار میرود. گر چه در طول سه دهه گذشته جبهههای مقاومت در سراسر جهان مستقیم یا غیرمستقیم از پشتیبانی معنوی و مادی جمهوری اسلامی برخوردار بوده و دستاوردهای خود را در این عرصه مرهون انقلاب اسلامی میدانند، اما اذعان صریح و اتفاقنظر رهبران ارشد حماس، جهاد اسلامی و فرماندهان مقاومت و مردم مقاوم غزه مبنی بر نقشآفرینی جمهوری اسلامی در جنگ هشت روزه، به واقع مهر تأییدی بر جایگاه راهبردی ایران در تحولات منطقه و مدیریت جبهه مقابله با رژیم صهیونیستی با محوریت ایران است.
طرح این موضوع پس از سخنان رهبر معظم انقلاب مبنی بر نقشآفرینی ایران اسلامی در پیروزی جنگ ۳۳ روزه و ۲۲ روزه و حمایت صریح و همهجانبه از مخالفان رژیم صهیونیستی در جبهههای مختلف، بر وجود نوعی وحدت رویه در میان اعضای جبهه مقاومت با محوریت ایران اسلامی اشاره دارد.
۳ـ جنگ هشت روزه غزه نشان داد که تجهیز سرپنجههای مقاومت به سامانههای دفاعی مبتنی بر فناوری ایرانی نقش تعیینکنندهای در عرصه رویارویی جبهه مقاومت با رژیم صهیونیستی دارد، بهنحوی که قدرت دفاعی ایران شرایطی را فراهم ساخته که سرنوشت جنگ را دیگر آغازکننده جنگ تعیین نمیکند و قطعاً هر نوع تجاوز احتمالی از سوی رژیم صهیونیستی علیه ایران اسلامی را با واکنشهای پشیمان کنندهای مواجه خواهد ساخت.
۴ـ ناکامی رژیم صهیونیستی در تأمین چتر دفاعی از سرزمینهای اشغالی بهرغم برخورداری از سامانههای دفاع موشکی پیشرفته و حسگرهای مراقبت شناسایی برتر از دیگر دستاوردهای جنگ غزه به شمار میرود.
۵ـ از دیگر دستاوردهای جنگ هشت روزه در غزه میتوان به واکنش کشورهای منطقه به تجاوزگری صهیونیستها اشاره کرد، مواضعی که با انتقاد رهبر معظم انقلاب همراه شد. معظم له در دیدار با بسیجیان در این باره فرمودند: «رفتار کشورهای اسلامی در قضیه غزه مناسب نبود، آنهایی که داعیه دنیای اسلام را دارند، در این مواقع باید خود را نشان دهند.»
۶ـ اما مهمترین و راهبردیترین دستاورد جنگ هشت روزه غزه، استمرار مقاومت در برابر تجاوزگریهای رژیم تا بن دندان مسلح صهیونیستی بود و این مهم به جای ژست سیاسی کشورهای مدعی دفاع از فلسطین، تنها از طریق تقویت سلاح مقاومت امکانپذیر است. مقابله با چهارمین ارتش مجهز دنیا با حامیان برخوردار از تجهیزات و تسلیحات پیشرفته نیز عقلاً مستلزم استفاده از مجموعه تجهیزات و تسلیحات دفاعی روز است. حقیقتی که در جنگ هشت روزه برای همگان ثابت شد.(۴)
پینوشتها
۱ـ سلمان رضوی، «تحلیلی بر جنگ هشت روزه، اهداف، استراتژیها و پیامدها»، رویداد و گزارش فلسطین ، مؤسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی ـ علمی ندا، شماره ۳۸۰، ۸/۹/۱۳۹۱.
۲ـ فریده شریفی، «اسرائیل در باتلاق»، کیهان ۷/۷/۱۳۹۰٫
۳ـ محمد ایمانی، «پشت دروازه تلآویو»، کیهان، شماره ۲۰۳۶۳٫
۴ـ اکبر صفری، «مروری بر دستاوردهای جنگ هشت روزه»، کیهان، ۱۱/۹/۱۳۹۱٫
سوتیترها:
۱٫
با شروع بحران در سوریه، جبهه استکبار تلاش کرد با مدلسازی انقلابهای عربی در سوریه، نظام سیاسی این کشور را که در محور مقاومت علیه رژیم صهیونیستی قرار داشت ساقط کند، لذا رژیم صهیونیستی با استفاده از فرصت به وجود آمده از بحران و فتنه تکفیریها در سوریه برای سرکوب مقاومت در غزه دست به تلاش مذبوحانه دیگری زد که به جنگ هشت روزه معروف شد.
۲٫
در شرایطی که کشتار فلسطینیان بهویژه کودکان فلسطینی توسط رژیم صهیونیستی با اعتراض افکارعمومی جهان روبهرو شده بود، شوراهای حاخامهای اسرائیل در کناره باختری از دولت اسرائیل خواست به کودکان فلسطینی رحم نکند، چون تورات کشتار کودکان را در زمان جنگ جایز میداند.
۳٫
پس از پایان حملات رژیم صهیونیستی به غزه فلسطینیها کوشیدند از تنها حامی خود در این جنگ تشکر کنند. تابلوهای بزرگی که روی آنها به زبانهای عربی، فارسی، انگلیسی و عبری از ایران تشکر شده بود در بسیاری از خیابانها و چهارراههای شهرهای غزه نصب شدند. روی این تابلوها و پوسترها تصاویر موشکهای فجر پنج نیز به چشم میخورد.
۴٫
تحلیلگران و سیاستمداران غربی و حتی اسرائیلی، پس از پایان جنگ رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه و تن دادن این رژیم به آتشبس با مقاومت و شرایط آن، از شکست اسرائیل در این جنگ در برابر مقاومت فلسطین سخن گفتند و حتی اعتراف کردند که ایران دست برتر را در این جنگ دارد.
۵٫
در تهاجم هشت روزه رژیم صهیونیستی و جنگ نابرابر علیه مردم بیدفاع غزه اگر چه خسارتها و تلفات زیادی را بر جای گذاشت، اما از لحاظ سیاسی اهداف این رژیم را محقق نکرد و دستاوردهای زیادی برای حماس به همراه داشت.