توان موشکی به چه کار می‌آید؟

الف) «موشک برای کشوری مانند ایران به چه دردی می‌خورد؟ اگر موشک نداشته باشیم چه می‌شود؟ آیا زیان داشتن موشک از منافع آن بیشتر نیست؟» این پرسش‌ها و نظایر آن در ایام اخیر ذهن بسیاری از مردم کشور ما را به خود مشغول و در فضای مجازی و حتی رسانه‌ای کشور بازتاب پیدا کرده است، بهویژه اینکه آمریکا و متحدان اروپایی آن، به اشکال مختلف نارضایتی خود را از توانایی‌های موشکی کشورمان ابراز و تحریم‌های جدید و سنگین‌تری را به خاطر داشتن این توانمندی بر کشورمان تحمیل و شرط لغو این تحریم‌ها را نابودی و حذف این توانایی عنوان کرده‌اند.

ب) عرصه روابط بین‌الملل مدرن، مخصوصاً پس از جنگ دوم جهانی مفهوم «قدرت» را به عنوان منطق حاکم بر خود به رسمیت شناخته و قالب‌های مختلف قدرت اعم از نظامی و اقتصادی و فرهنگی را به شکلی علنی و حتی رسمی، برتر از حقوق بین‌الملل و قواعد دیپلماسی و توافقات و پیمان‌های بین‌المللی دانسته است. هرچند که در مقام بیان و تبلیغات برعکس این را به نمایش گذاشته است. در این عرصه حق از آن صاحب قدرت است و میزان قدرت یک کشور مقدار بهره آن کشور از حقوق مختلف را مشخص می‌سازد.

بر همین مبناست که رعایت حقوق و قواعد مختلف بین‌المللی صرفاً وظیفه کشورهای ضعیف و کم‌توان است و صاحبان قدرت در نظام بین‌الملل، خود تعیین می‌کنند که در چه زمانی و تا چه حدی حقوق و قواعد بین‌المللی را رعایت کنند و در هر حال، منافع و امنیت ملی خود را بر هر قانون و توافق بین‌المللی ترجیح می‌دهند.

ج) در این میان همه واحدهای سیاسی با درک این مهم به دنبال کسب قدرت و افزایش توانمندی‌های خویش‌اند و هر کشوری بر اساس داشته‌ها و امکانات خود سهمی از قدرت دارد. البته «قدرت» زمانی معنای اصلی و حقیقی خود را پیدا می‌کند که خودبنیاد و برآمده از درون یک جامعه و مبتنی بر اهداف و باورهای آن باشد. در غیر این صورت، معنای قدرت محقق نمی‌شود و در مواقع لزوم قابل بهره‌‌برداری نیست. 

برخورداری از قدرت همه‌جانبه نیازمند بهره‌مندی از امکانات جغرافیایی و طبیعی و توانمندی در حوزه نیروی انسانی است و لذا بسیاری از کشورها به دلیل محدودیت در منابع، موقعیت جغرافیایی و نیروی انسانی کیفی، عملاً سهم اندکی از قدرت را در اختیار دارند و به‌ناچار تبعیت از واحدهای سیاسی قدرتمند را به عنوان تنها راه ادامه حیات پذیرفته‌ و جایگاه خود را به عنوان زیرمجموعه ابرقدرت‌ها تثبیت کرده‌اند و از این طریق به قدرت کشورهای برتر تکیه می‌دهند و البته هزینه‌های مختلف آن را هم پرداخت می‌کنند. مانند کویت که پس از تهاجم صدام با توسل به آمریکا و انگلستان و.. توانست خاک خود را از اشغال ارتش صدام آزاد کند و در ازای آن میلیاردها دلار را در قالب‌های مختلف به حساب دولت‌های آمریکا و انگلستان و شرکت‌های خصوصی این کشورها واریز کرد. 

د) وضعیت کشور ما به دلیل برخورداری از امکانات متنوع طبیعی و جغرافیایی و سابقه دیرین تمدنی و انسانی به‌گونه‌ای است که می‌تواند در زمره کشورهای قدرتمند قرار گیرد و به‌واسطه آن برای مردم خود رفاه و امنیت و اعتبار فراهم آورد و به اهداف اعتقادی خود دست پیدا کند. قرار گرفتن در شمال خلیج‌فارس که در ادبیات جغرافیای سیاسی از آن با عنوان «قلب جهان» یاد می‌شود و در اختیار داشتن حدود نیمی از آن که تقریباً ۶۵ درصد منابع نفت و گاز قابل استحصال دنیا را در اختیار دارد و تسلط قانونی بر بخش مهمی از تنگه هرمز که جزو پنج آبراهه راهبردی جهان محسوب می‌شود. همچنین واقع شدن در محل اتصال اروپا، روسیه و آسیای میانه با شرق آسیا و آب‌های آزاد آسیایی (مانند اقیانوس هند) و برخورداری از آب و هوایی چهارفصل و متنوع و انواع منابع معدنی و کانی و مساحتی بیش از مجموع مساحت انگلستان، فرانسه، آلمان و.. و مهم‌تر از همه، بهره‌مندی از سابقه نه هزار ساله تمدنی و دین اسلام، نمونه‌هایی از امکانات کشور ما برای تبدیل شدن به یک قدرت شاخص بین‌المللی است.

اما با کمال تأسف این مهم نه‌تنها برای ملت ما بلکه برای بسیاری از نخبگان و تحصیلکردگان کشور هم تبیین نشده و به همین دلیل هنوز قدر این نعمت و فرصت استثنایی را ندانسته و از آن برای تبدیل شدن به یک قدرت جدی در نظام بین‌الملل استفاده نکرده‌ایم.

هـ ) در عصر پهلوی، کشورمان به دلایل مختلف ازجمله خودکم‌بینی و احساس حقارت نخبگان و حاکمان ایران در برابر قدرت و توانمندی اروپا و غرب، جدی‌ترین فرصت‌های کسب قدرت را از دست داد و برای خود از سبد قدرت جهانی، سهمی معادل کشورهایی ضعیف و بی‌استعداد در اقتدار را در نظر گرفت و تنها به فروش نفت و رفع نیازهای جامعه با آن پرداخت.

استمرار این روش هرچند برای بخش‌هایی از جامعه رفاه نسبی ناشی از واردات را فراهم آورد، اما کشور و اکثریت ملت ما را به جامعه‌ای مصرف‌کننده و راحت‌طلب تبدیل کرد که حتی نخبگان آن نیز بهینه‌ترین روش زندگی را فروش نفت و خرید همه نیازمندی‌های جامعه از خارج می‌دانستند و افق مطلوب جامعه ایرانی را زندگی زیر چتر حمایتی قدرت‌های غربی می‌دیدند و هیچ بهره‌ای از «قدرت خودبنیاد» برای ایران قائل نبودند. در نظر آنان ایران کشوری متعلق به جهان سوم بود که تنها روزنه امید آن استخراج و فروش نفت است و البته صادرات اندکی فرش و خاویار و دیگر هیچ!

و) وقوع انقلاب اسلامی با شعار استقلال‌خواهی و احیای عظمت و تمدن ایرانی ـ اسلامی، تحولی عمیق و جدی در عقل و جان بسیاری از مردم ایران ایجاد کرد. حضرت امام با فرمایشاتی نظیر، «اگر توانایی‌های خود را بشناسید و به خدا توکل کنید، قادر به انجام هر کاری خواهید بود.» و یا «نژادهای فارس و عرب هیچ ‌چیزی کمتر از نژادهای اروپایی ندارند.» و نظایر آن و نگرش و عملکردی مبتنی بر همین عبارات، روحیه توانمندی و اقتدار را در کالبد جامعه اسلامی ایران دمیدند و خودباوری را در نهاد جوانان مستعد و مؤمن ایرانی بیدار و بارور کردند که نتیجه آن بروز معجزاتی مانند مقاومت هشت‌ساله در دفاع مقدس بود که به تعبیر یک رسانه دولتی انگلیس، جنگی میان ملت ایران و ۳۵ کشوری بود که پشت رژیم صدام ایستاده بودند.

ز) پس از سال‌های دفاع مقدس، نسلی که ضرورت و مفهوم اقتدار را در قالب آیه شریفه « وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّهٍ وَ…»(انفال/۶۰) و آیات دیگر به عنوان باوری دینی پذیرفته و در عرصه دفاع از اسلام و نظام اسلامی تجربه کرده بود، با تکیه به رهنمود امام خویش که استقلال همه‌جانبه را شرط تحقق حاکمیت دینی می‌دانست، بر آن شد که خودکفایی در عرصه توان دفاعی را به عنوان ضامن حیات و بقای ایران اسلامی عملی کند و بر همین مبنا و در همین مسیر و با همان روحیه جهادی زمان جنگ، پیمودن راه دشوار تولید مایحتاج تسلیحاتی و نظامی را آغاز کرد. راهی که به صبر و پشتکار و ممارست علمی و خلاقیت در فناوری نیاز داشت و تحریم‌های گوناگون دشمنان انقلاب و نظام، پیمودن آن را دشوارتر و البته ضروری‌تر کرد. در میان همه این موانع، حمایت و پیگیری مداوم فرماندهی کل قوا بود که مجاهدان و تلاشگران این عرصه را به ادامه مسیر دلگرم و امیدوار می‌کرد.

ح) تنوع دشمنان اسلام و انقلاب، از آمریکا و متحدان اروپایی آن گرفته تا رژیم صهیونیستی و حکومت‌های مرتجع عربی و تفاوت در تسلیحات و امکانات و برنامه‌های تهاجمی آنها، مدافعان انقلاب اسلامی را به این نتیجه رساند که برای ایجاد قدرت دفاعی بازدارنده و تحقق «صلح مسلح و مبتنی بر اقتدار» باید بر ایجاد و گسترش توان موشکی کشور متمرکز شد، زیرا این ابزار قابلیت آن را دارد که در تمام عرصه‌ها، از دریا و خشکی گرفته تا آسمان و حتی فضا به کار گرفته شود؛ توازن صحنه جنگ را به زیان دشمن بر هم بزند؛ با کمترین نیاز به نیروی انسانی، بیش‌ترین خسارت و فشار را بر دشمن وارد کند و البته شعاع عمل آن بسته به نوع تهدید و عمق نیروهای مهاجم از چند کیلومتر تا بیش از دو هزار کیلومتر تغییر کند.

حساسیت و دقت فرماندهی کل قوا در این مسئله باعث افزایش دقت و تمرکز متخصصان صنایع دفاعی و موشکی کشور در طراحی و ساخت ده‌ها نمونه موشک با قابلیت‌ها و بردهای متفاوت گردید و میزان دقت و کارآمدی این موشک‌ها در رزمایش‌های متعدد هوایی، زمینی و دریایی به چشم دشمنان کشیده شد و در نتیجه به تعبیر عضو باسابقه شورای روابط خارجی آمریکا، «ایران با بهره‌گیری از توان موشکی، خود را به خارپشتی بدل کرد که به‌رغم کوچکی جثه، امکان و جرئت حمله به خود را از همه درندگان بزرگ‌تر سلب کرده است.»

ط) تأثیر توان موشکی جمهوری اسلامی بر بازدارندگی و ایجاد امنیت برای مردم و جامعه به‌حدی است که دشمنان انقلاب و نظام اسلامی به صراحت به آن اعتراف کرده‌اند. تا آنجا که رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی در پاسخ به این پرسش خبرنگاران صهیونیست که چرا به ایران و تأسیسات هسته‌ای آن حمله نمی‌کنید؟ گفته بود، «تنها دوازده دقیقه پس از حمله ما به ایران، موشک‌های ایرانی سراسر اسرائیل را شخم خواهند زد!»

همچنین توانایی موشک‌های کشورمان در هدف قرار دادن همه پایگاه‌های نظامی آمریکایی در شعاع بیش از دو هزار کیلومتر از مبدأ مرزهای ایران و امکان حمله به ناوهای هواپیمابر و ناوشکن‌ها و رزم‌ناوهای آمریکایی با موشک‌هایی که دارای توان نقطه زنی هستند، عاملی جدی در بازداشتن آمریکایی‌ها از هرگونه تهاجم به کشورمان به شمار می‌آید و قدرت برآمده از این امکان است که آمریکایی‌ها و متحدان اروپایی آن را به اوج خشم رسانده است.

در حقیقت توان موشکی مانند سپر و چتری مستحکم راه تهاجم نظامی به کشورمان را برای همه دشمنان مسدود کرده و باعث شده تا آنان امکان وارد آوردن فشار نظامی به ایران را نداشته باشند و این یعنی دستیابی به قدرت دفاعی خودبنیادی که به دلیل داخلی و بومی بودن، امکان تحریم آن نیز وجود ندارد و تا زمانی که ملت ایران اراده کند می‌تواند از این قدرت برای تأمین امنیت و تحقق اهدافش بهره‌برداری و حتی در صورت نیاز به وسیله آن از متحدان خود حمایت کند.

ی) قدرت دفاعی تنها بعد قدرت نیست و اقتدار در ابعاد دیگری نیز مانند فرهنگی و علمی، اقتصادی و صنعتی و… متجلی می‌شود. اصولاً قدرت تنها در صورتی که چند بعدی باشد، پایدار خواهد ماند؛ اما قدرت دفاعی تکیه‌گاهی است که سایر ابعاد قدرت در سایه و پناه آن امکان شکل‌گیری و رشد و توسعه پیدا می‌کنند. بدون قدرت دفاعی، داشتن اقتدار اقتصادی و صنعتی و … نه‌تنها رفاه و امنیت را برای دارنده آن به ارمغان نخواهد آورد، بلکه آن جامعه را آماج تهاجم و دست‌اندازی طمع‌ورزان و قدرت‌های مهاجم قرار خواهد داد.

بر این اساس است که اگر کشور ما بخواهد در عرصه‌هایی مانند اقتدار صنعتی و تولید ثروت و علم و فرهنگ وارد شود و با تکیه بر آنها رفاه و زندگی مطلوب را برای مردم خود به ارمغان بیاورد، قبل از هر اقدام دیگری باید امنیت پایدار را به عنوان پیش‌شرط دستیابی به سایر انواع قدرت به صورت خودکفا و بومی تأمین کند. توان موشکی مصداق بارز امنیت خودبنیاد و مؤثر به شمار می‌رود و دقیقاً به همین دلیل است که دشمنان اسلام و انقلاب با تأکید بسیار به دنبال نابودی این توانایی‌اند و تا سرحد امکان برای حذف این سپر دفاعی و امنیتی تلاش خواهند کرد.

ک) دولت‌هایی مانند ژاپن نمونه بارزی از وابستگی ابعاد مختلف قدرت به اقتدار نظامی دفاعی‌اند. ژاپن با وجود رشد جدی در حوزه‌های صنعتی و اقتصادی و تبدیل شدن به یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان، به دلیل ممانعت آمریکا نتوانسته است در عرصه دفاعی و نظامی به خودکفایی برسد و به همین دلیل است که به مجرد مواجهه با هر تهدیدی ناگزیر از توسل به آمریکاست. مانند تهدید اخیر ژاپن از سوی کره شمالی و بر هم خوردن نظم و امنیت روزمره در این کشور تا آنجا که پس از اولین تهدید کره شمالی، آژیر خطر در سراسر ژاپن به صدا درآمد و مردم به پناهگاه‌ها هجوم بردند و زندگی روزمره و فعالیت‌های اقتصادی و.. متوقف شد. ژاپن به دلیل نیاز به حمایت نظامی آمریکا نتوانسته آن گونه که شایسته این کشور است در صحنه‌های بین‌المللی به ایفای نقش بپردازد و در حد و اندازه خود ظاهر شود و مجبور به پیروی از سیاست‌ها و راهبردهای آمریکا در مسائل مختلف است

ل) کشور ما حتی اگر اهداف اعتقادی و رسالت انقلابی خود را کنار بگذارد، برای حفظ جایگاه و امنیت خود و برای تضمین تسلط بر مرزها و امکانات طبیعی و خداداده‌ای چون نفت و گاز و بهره‌مندی از امکانات دریایی و…، چاره‌ای جز توسل به قدرت بازدارنده دفاعی و امنیتی ندارد، وگرنه نخواهد توانست از خود در برابر زیاده‌خواهی‌های رقبای خشنی مانند رژیم آل سعود که بزرگ‌ترین زرادخانه نظامی در منطقه را در اختیار دارد، حفاظت و حراست کند و دائماً باید در حال ترس و ناامنی به سر ببرد و برای تأمین امنیت خود راهی جز تسلیم و کوتاه آمدن در برابر دشمنان نداشته باشد. حال آنکه جمهوری اسلامی به عنوان نخستین پایگاه انقلاب اسلامی، رسالتی جهانی برای خود قائل است و در مسیر انجام این تکلیف شرعی ناگزیر از رؤیایی با زورمندان و مستکبران جهانی است.

به همین دلیل ایران بیش از هر جامعه و نظام دیگری به اقتدار خودبنیاد دفاعی و مصداق بارز آن یعنی توان موشکی نیازمند است تا بتواند در برابر جهانی که تنها زبان زور و قدرت را درک می‌کند، از خود و باورها و اهدافش دفاع و مسیر را برای برپایی دولت کریمه هموار کند.

 

سوتیترها:

۱٫

تنوع دشمنان اسلام و انقلاب، از آمریکا و متحدان اروپایی آن گرفته تا رژیم صهیونیستی و حکومت‌های مرتجع عربی و تفاوت در تسلیحات و امکانات و برنامه‌های تهاجمی آنها، مدافعان انقلاب اسلامی را به این نتیجه رساند که برای ایجاد قدرت دفاعی بازدارنده و تحقق «صلح مسلح و مبتنی بر اقتدار» باید بر ایجاد و گسترش توان موشکی کشور متمرکز شد

 

۲٫

 

ایران بیش از هر جامعه و نظام دیگری به اقتدار خودبنیاد دفاعی و مصداق بارز آن یعنی توان موشکی نیازمند است تا بتواند در برابر جهانی که تنها زبان زور و قدرت را درک می‌کند، از خود و باورها و اهدافش دفاع و مسیر را برای برپایی دولت کریمه هموار کند

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *