سیاست تا دیانت

 اصلاح‌طلبی، دام و انسان

*مطبوعات خبر داده‌اند (دقیقاً روزنامه فرهیختگان مورخه ۲۰/۹/۹۶) که شهردار تهران یک دامپزشک محترم را که مؤلف کتاب “انسان و حیوانات خانگی” هم هست به ریاست شبکه درمانگاه‌های تحت پوشش شهرداری تهران (در هر منطقه یک درمانگاه مجموعأ ۲۲ درمانگاه) منصوب کرده است. این دامپزشک عزیز، علاوه بر مدیریت درمانگاه‌های مذکور مسئولیت نظارت و پشتیبانی‌های بهداشتی و درمانی کارمندان شهرداری را هم برعهده خواهد داشت!، در این رابطه شورای شهر تهران (که همگی ۲۱ نفرشان اصلاح‌طلب و عضو فهرست امید هستند) با اکثریت آرا این انتصاب را تأیید کرده و بنا به فرمایش خانم خداکرمی (عضو محترم شورا) “اولین و اصلی‌ترین دلیل” اعضای شورا برای تأیید این انتصاب اصلاح‌طلب بودن آن دامپزشک محترم بوده است!

** عواقب و پیامدها:

۱ـ بسیار محتمل است فردا در خیابان یقه یک نفر را بگیرند و بگویند:

– آقا شما چه کاره‌اید؟

# تعویض روغنی هستم!

– اصلاح طلب هم هستید؟

# بله! همه انتخابات‌ها با “تکرار” به خاتمی رأی می‌دهم!

– پس بی‌زحمت بیایید تا شما را برای دبیرکلی اوپک نامزد کنیم! مهم این است که اصلاح‌طلب‌اید!

۲ـ اصلاح‌طلب که باشی دیگر دام یا انسان فرقی ندارد! اصولاً برای اصلاح‌طلبان دام همان انسان است و انسان همان دام! به قول آن اندیشمند اصلاح‌طلب: توده‌ها، گوسفندصفت هستند! البته شایسته‌سالاری دموکراتیک هم این‌جوری اقتضا می‌کند! مگر یادتان نیست که خانم ابتکار در دولت اول آقای روحانی مسئول حفاظت از وحوش بود و در کابینه دوم روحانی متولی “امور زن و خانواده” گردید!

۳ـ تصور کنید شما یک پزشک متخصص انسان هستید و در یکی از درمانگاه‌های شهرداری تهران، انسان‌ها را درمان می‌کنید آن‌وقت یک دامپزشک به دلیل اصلاح‌طلبی رئیس شما می‌شود و شما آرزو می‌کنید که ای‌کاش به جای درس خواندن و خودکشی برای قبولی در رشته پزشکی و دوره تخصصی آن، به عقل‌تان می‌رسید و می‌رفتید در ستاد انتخاباتی اصلاح‌طلبان پوستر می‌چسباندید و بعد بدون زحمت کنکور در دانشگاه آزاد واحد پشت کوه در مقطع کاردانی بهداشت دام و طیور اهلی فارغ‌التحصیل می‌شدید تا چند سال بعد به عنوان یک اصلاح‌طلب اصیل و شایسته شما را نامزد وزارت بهداشت و درمان می‌کردند و فهرست امید مجلس شورای اسلامی به همان “دلیل اصلی” به شما رأی اعتماد می‌داد!

۴– اگر یک دامپزشک محترم و مؤلف کتاب حیوانات خانگی به ریاست مجموعه درمانگاه‌های شهرداری تهران برسد بعید نیست که با این ادبیات با پزشکان و متخصصان زیردستش صحبت کند:

– سنجاب کوچولوی من! با ارتقای شما موافقت می‌کنم!

# جوجوی خوشگل من! نمی‌توانم با مرخصی شما موافقت کنم!

– بره نازنازی!، شما شرایط انتقال به منطقه ۲۲ را ندارید!

– گربه ملوس و شیطون!، شما که متأهل نیستید نمی‌توانید تقاضای وام مسکن بکنید!

۵ـ پس به همین دلیلِ اصلاح‌طلبی است که آقای نجفی با دکترای ریاضی، مدتی وزیر آموزش و پرورش می‌شود و مدتی بعد به ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگردی می‌رسد و در آخر، سر از شهرداری تهران در می‌آورد و انشاالله و به شرط عمر، در دولت بعدی اصلاح‌طلبان مسئولیت حفاظت از محیط زیست یا شیلات را برعهده خواهد گرفت.

 

تدبیر و امید تا فضا

درلایحه بودجه سال ۹۷ ، بودجه پروژه پژوهشی اعزام انسان به فضا حذف شده است.( مطبوعات ۲۰/۱۰/۹۶ )

۱ـ ما از اقدام دولت تدبیر و امید در قطع بودجه پژوهش‌های فضایی حمایت می‌کنیم چون حاضریم با یک صدم بودجه اعزام انسان به فضا، افراد را در کوتاه‌ترین زمان ممکن به آن‌ور فضا بفرستیم (انجمن ساقیان مواد ایران).

۲ـ حالا انسان به فضا اعزام کنیم که چه بشود؟ مگر تا الان که آدم به فضا نفرستادیم چشمهایمان کج شده؟ بهتر است با بودجه اعزام انسان به فضا چند سمینار در خصوص فواید و زیرساخت‌های تدبیر و امید برگزار کنیم که یک لقمه نان هم نصیب بروبچ بشود! طفلکی‌ها در ایام انتخابات خیلی زحمت کشیدند.

(مجمع صنفی فعالین ستادهای انتخاباتی اصلاحات)

۳- البته بد نبود که این بودجه اختصاص داده می‌شد، چون تا الان بودجه فضایی اختلاس نکرده بودیم و به عنوان یک پروژه چرب می‌شد روی آن کار کرد!

(بنگاه تضامنی اختلاس گران با تدبیر و امیدوار «شعبه تهران»)

۴- اگر چنین بودجه‌ای اختصاص پیدا می‌کرد می‌توانستیم با “توتال” برای پرتاب انسان به فضا قرارداد انحصاری و بدون مناقصه ببندیم! بالاخره توتال آن‌قدر توانا هست که هم گاز ما را از خلیج فارس استخراج کند  (البته وقتی آمریکایی‌ها اجازه بدهند) و هم یقه یکی را از بین هشتاد میلیون ایرانی بگیرد و با فضاپیمای کرایه‌ای یا حتی دربستی به فضا پرتاب کند.                                                                           

(وزیر محترم نفت دولت دوازدهم)

۵- حالا که خوشبختانه بودجه‌ای برای اعزام انسان به فضا دور ریخته نشد (چون به اعتقاد ما فرستادن انسان به فضا مصداق بارز قرطی بازی و توی جوب ریختن بودجه است) شایسته است بودجه مذکور را برای برپایی چند کنسرت توپ، با حضور خوانندگان خانم و آقا و نوازندگان خارجی و داخلی جهت افزایش شادی و نشاط در جامعه به اداره ما اختصاص بدهند.                                                                                        

(وزارت ارشاد به کنسرت‌های شاد «ارشاد اسلامی سابق»)

 

 

پسابرجام و صنعت هوانوردی                           

از آنجا که من به وزیر راه دستور داده بودم بلافاصله پس از برجام نسبت به خرید فوری هواپیماهای بویینگ و ایرباس به تعداد خیلی زیاد اقدام کنند و ظاهراً به دلیل پاره‌ای مشکلات، خرید هواپیما هنوز و در آستانه سه سالگی برجام ممکن نشده، لذا مجدداً به وزیر راه دستور دادم بدون خرید هواپیما نسبت به ایجاد تحول اساسی در صنعت هواپیمایی ایران اقدام کند تا مردم تأثیر برجام را در زندگی خود به شکل ملموس احساس کنند و خوشبختانه در فرصت صد روزه‌ای که برای ایجاد تحول بنیادین به ایشان دادیم و علیرغم کارشکنی‌های دلواپسان و برخی نهادها و بنیادها و دولت تفنگ به دست، موفق شدیم قولی را که به مردم داده بودیم در کمتر از صد روز (دقیقا ۶۴ روز) محقق کنیم. در وحله اول و برای این که مردم پروازهای شادتر و زیباتری را تجربه کنند دستور داده شد تا سایز لباس فرم  مهمانداران مونث در حد، دو شماره کاهش پیدا کند و به موازات آن مقدار لوازم آرایش مصرفی آن‌ها تا دوبرابر افزایش یابد. در همین راستا (دقیقاً راستای افزایش شادی در پروازها و…) دستور موکد داده شده تا تنگ‌نظری‌ها و محدودیت‌های بی‌مورد در طول پروازها کاهش پیدا کند تا اگر خانمی دلش خواست در طول پرواز روسری یا مانتویش را دربیاورد مشکلی برایش ایجاد نشود و بتواند با شادی و راحتی پرواز کند. همچنین برای کاهش ازدحام و تقاضا برای بلیط هم، وزیر راه در اقدامی ابتکاری دستور آزادسازی قیمت بلیط‌های هواپیما را صادر کرده‌اند (به این شرط که قیمت‌ها حداقل دوبرابر شود) تا هر کس و ناکسی امکان سوار شدن به هواپیما را پیدا نکند و فقط آدم‌های حسابی و با شخصیت بتوانند سوار هواپیما شده و به برکت برجام از پروازهای شاد و راحت لذت ببرند! این مجموعه اقدامات باعث شده تا مشکل کمبود هواپیما و عدم ایمنی آن به شکل ریشه‌ای حل و فصل شود و رسیدن به این همه دستاورد ممکن نبود مگر به برکت برجام!    

 

                                        

ناجا، بی‌حجابی یا حجاب؟

*این ماجرا کاملاً واقعی است!*

زمان: حوالی ساعت ۹ شب ـ دهم دی ماه ۹۶

مکان: فرودگاه شهید هاشمی نژاد ـ مشهد

خانمی با لباس زننده و بدون روسری از پرواز تهران ـ مشهد پیاده شده و در کمال راحتی و امنیت وارد سالن ورودی فرودگاه مشهد می‌شود و حدود ربع ساعتی با همان وضع (بدون روسری و با لباس بسیار زننده) در نقاط مختلف سالن فرودگاه چرخیده و سپس سالن را ترک می‌کند.

الف) در تمام این مدت چند نفر از نیروهای زحمت‌کش ناجا در یک مکان استراحت کوچک و در جوار اتاق افسر مسئول سالن فرودگاه دور هم نشسته و لابد در خصوص کمی حقوق و مشکلات زندگی با هم گفتگو می‌کردند و هیچ ماموری (اعم از زن یا مرد) در محوطه سالن فرودگاه برای برخورد با مورد فوق یا حتی مواردی انتظامی دیگر مثل دزدی و کیف قاپی و… حاضر نبود!

تنها یک مامور وظیفه در مقابل در خروجی سالن نشسته بود تا افراد را از ورود به سالن منع کرده و به سوی در ورودی راهنمایی کند. ایشان هم در خصوص برخورد با مورد فوق یا حتی تماس با افسر مسئول سالن اظهار ناتوانی نموده و البته حق هم داشت چون سرباز بود و چاره‌ای جز اطاعت از دستور و انجام وظیفه دربانی نداشت!

نتیجه اخلاقی:

۱ـ خدا پدر آن خانم را بیامرزد که لباس‌هایش را درنیاورد و الا در آن حالت هم کسی با او کاری نداشت! نه خبری از ماموران ناجا بود و نه شخص دیگری حق دارد در وظایف ناجا مداخله کند!

۲ـ براساس این ماجرا و هزاران ماجرای مشابه نتیجه می‌گیریم به فتوای ناجا بی‌حجابی جرم مشهود نیست چون براساس قانون، ناجا و ماموران آن وظیفه برخورد با جرائم مشهود را دارند!

۳ـ بد نیست فرمانده محترم انتظامی مشهد و مقامات مافوق ایشان و حتی شخص فرمانده محترم ناجا در این باره تحقیقاتی به عمل آورده و برای اطمینان از ماجرا، فیلم سالن فوق در زمان مورد اشاره را تماشا کنند و بعد از مدتی اندیشیدن از خودشان بپرسند ما چه کاره‌ایم و برای چه حقوق می‌گیریم؟

۴ـ البته آن دسته از زائران خارجی و داخلی هم که برای زیارت ثامن الحجج«ع» به مشهد مشرف شده و در بدو ورود به مشهد با چنین صحنه‌هایی روبرو شده و حال‌شان گرفته شده و می‌شود هم بهتر است نازک نارنجی بودن را کنار بگذارند و پوست کلفت‌تر از این حرف‌ها بشوند چون هنوز صبح دولت این قبیل قضایا ندمیده و این دست موارد از نتایج سحر محسوب می‌شود.

۵ـ از حق نگذریم برادران خدوم امنیت پرواز و سپاه حفاظت فرودگاه مشهد هم علیرغم مشاهده این مورد خم به ابرو نیاورده و کماکان به انجام وظایف محوله قانونی خود مشغول بودند و صرفاً به صورت استطلاعی بر عملکرد خانم مذکور نظارت کردند!

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *