حجاب و پوشش زنان به عنوان یکی از دستورات اسلام که در دیگر ادیان الهی نیز وجود داشته است، در آیاتی از قرآن مجید و بسیاری از روایات مطرح و محدوده آن بیان شده است. خداوند متعال در سوره نور در این باره میفرماید: «وَ قُل لِلمُؤمِنَاتِ یَغضُضنَ مِن أَبصَارِهِنَّ وَیَحفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنهَا وَلیَضرِبنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَو آبَائِهِنَّ أَو آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَو أَبنَائِهِنَّ أَو أَبنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَو إِخوَانِهِنَّ أَو بَنِی إِخوَانِهِنَّ أَو بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَو نِسَائِهِنَّ أَو مَا مَلَکَت أَیمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیرِ أُولِی الإِربَهِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفلِ الَّذِینَ لَم یَظهَرُوا عَلَى عَورَاتِ النِّسَاءِ وَلَا یَضرِبنَ بِأَرجُلِهِنَّ لِیُعلَمَ مَا یُخفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَىاللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ المُؤمِنُونَ لَعَلَّکُم تُفلِحُونَ؛(۲) به زنان مؤمن بگو که چشمان خود فرو گیرند و شرمگاه خود نگه دارند و زینتهای خود را جز آن مقدار که پیداست آشکار نکنند و مقنعههای خود را تا گریبان فرو گذارند و زینتهای خود را آشکار نکنند، جز برای شوهر خود یا پدر خود و یا… و نیز چنان پای بر زمین نزنند تا آن زینت که پنهان کردهاند دانسته شود.»
در این آیه به وجوب پوشانیدن تمام زینتها و سر و گردن در برابر نامحرمان تصریح شده است. بسیاری معتقدند که صورت و دستها از مچ به پائین (وجه و کفین) از حکم حجاب استثنا شدهاند و در آیه هم قرائنى بر این استثنا وجود دارد؛ از جمله:
الف) استثنای زینت ظاهر در آیه فوق، خواه به معنى محل زینت باشد یا خود زینت، دلیل روشنى است بر اینکه پوشاندن صورت و کفّین لازم نیست.
ب) مفهوم دستور آیه فوق در مورد انداختن گوشه مقنعه [و روسری] به روى گریبان که منظور، پوشانیدن تمام سر و گردن و سینه است و سخنى از پوشانیدن صورت در آن نیست، قرینه دیگرى بر این مدعاست. توضیح اینکه در شأن نزول این آیه گفتهاند که عربها در آن زمان روسرى و مقنعهاى مىپوشیدند که دنباله آن را روى شانهها و پشت سر مىانداختند، بهطورى که مقنعه پشت گوش آنها قرار مىگرفت و تنها سر و پشت گردن را مىپوشاند؛ ولى قسمت زیر گلو و کمى از سینه که بالاى گریبان قرار داشت نمایان بود. اسلام این وضع را اصلاح کرد و دستور داد دنباله مقنعه را از پشت گوش یا پشت سر جلو آورند و روى گریبان و سینه بیندازند. نتیجه آن بود که تنها گردى صورت باقى مىماند و بقیه بدن پوشانده مىشد.
شواهد تاریخى نیز نشان مىدهند که نقاب زدن بر صورت در صدر اسلام جنبه عمومى نداشته است.(۳) ائمه طاهرین «ع» نیز در روایات زیادی در توضیح و تفسیر این آیه شریفه، مقدار لازم حجاب و پوشش واجب را بیان کردهاند. فضیل یسار، یکی از یاران امام صادق «ع» میگوید:
«از آن حضرت سئوال کردم: آیا ذراعین (از مچ تا آرنج دست) زن، از زینتی که خداوند فرموده است نباید آن را برای غیر شوهرانشان آشکار کنند، محسوب میشود؟ حضرت فرمود: «بله و آنچه از بدن از خمار (روسری یا مقنعه) پائینتر است از زینت حساب میشود.»(۴)
همچنین مسعده بن زراره از امام صادق«ع» نقل میکند که وقتی از حضرت درباره زینتی که زن میتواند آشکار کند سئوال شد فرمود: «صورت و دو کف دست.»(۵)
البته باید به دو نکته توجه داشت:
۱ـ از نظر اسلام پیدا بودن صورت زن در صورتی اشکال ندارد که بدون آرایش یا همراه با آرایشهای خیلی جزئی که در عرف زینت به حساب نمیآید، باشد و مفسدهای را هم به همراه نداشته باشد.(۶)
۲ـ در مواردی که بیان میشود که پوشیدن وجه و کفین لزومی ندارد، به این معنا نیست که نگاه و نظر به آن از طرف مرد اشکالی ندارد، چون ملازمهای بین آن دو نیست و آنچه در اینجا بدان پرداختیم مسئله اول است.(۷)
بنابراین تشریع و قانونمند شدن حجاب زنان و تعیین محدوده آن برعهده شارع مقدس اسلام (خداوند متعال و پیامبر اکرم«ص») بوده که به خوبی انجام شده است.
اما سئوال اساسی و مهم آن است که چرا حکومت اسلامی در ایران مردم را به انجام و رعایت حجاب مجبور میکند؟ در این باره لازم است به نکاتی توجه شود:
۱ـ درست است که قرآن مىفرماید: « لا إِکْرَاهَ فِی الدِّین ؛(۸) در دین اکراهى نیست» و یا خداوند به پیامبرش اینگونه خطاب مىکند: « قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْیَکْفُرْ ؛(۹) بگو دین حق است از سوى پروردگارتان! هر کس مىخواهد ایمان بیاورد و هر کس مىخواهد کافر گردد» و یا این که آن وجود مبارک باید مردم را در انتخاب ایمان آزاد بگذارد: «و اگر پروردگار تو مىخواست، تمام کسانى که روى زمین هستند همگى (به اجبار) ایمان مىآوردند؛ آیا تو مىخواهى مردم را مجبور سازى که ایمان بیاورند؟»(۱۰) و از ایمان نیاوردن مردم بیش از حد غصه نخورد و بر خود سخت نگیرد. قرآن در این باره مىفرماید: «اى پیامبر! گویى مىخواهى جان خود را از شدت اندوه از دست دهى به خاطر اینکه آنها ایمان نمىآورند».(۱۱)
همه این آیات به صراحت بیان مىدارند که اعتقاد و دین و ایمان از امور قلبی هستند و در این وادى اکراه و اجبار کارایى ندارد و اگر خداوند به پیامبرش اینگونه خطاب مىفرماید که: « فَذَکِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَکِّر، لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِر»،(۱۲) دقیقاً در همین راستاست و آن جناب تنها مأمور بود مردم را به سوى خداوند بخواند، آن هم با حکمت و منطق و برهان و با موعظه نیک؛(۱۳) زیرا ایمان از دو رکن ترکیب یافته است. از طرفى باید فکر و عقل آن را بپذیرد و از طرف دیگر، دل بدان گرایش پیدا کند و هیچیک از این دو در قلمرو زور و اجبار نیستنند. نه مىشود با اجبار به چیزى دل بست و بدان محبت ورزید و نه مىشود با اجبار فکر و عقیدهاى را پذیرفت.
۲ـ برخی از دستورات دین آنگاه که به حوزه رفتار میآیند، جنبه اجتماعی پیدا میکنند و از این جهت ممکن است در آنها اجبار و زور مطرح شود؛ به عنوان مثال اعتقاد به روزه اجباربردار نیست، اما از روزهخواری در ملأعام از آن جهت که به حوزه رفتار و عرصه عمومی مربوط است، برای رعایت حقوق دیگرانی که روزه دارند، ممانعت به عمل میآید.
حجاب هم از جمله دستوراتی است که به حریم عمومی مرتبط است و اساساً به منظور ایجاد امنیت روانی و… کسانی که در جامعه حضور مییابند وضع شده است.(۱۴)
همان گونه که در برخی از شهرهای اروپایی با ساختمانها و معماری با طراحی یکنواخت روبهرو هستیم. استدلال آنها این است که طراحی داخل خانه به خودتان مربوط است، اما ظاهر ساختمان از آن جهت که ممکن است آلودگی بصری را ایجاد کند، به شما مربوط نیست و باید بر اساس طرحی باشد که شهرداری به شما میدهد تا تأمینکننده جذابیتهای بصری باشد.
حجاب نیز تا آنجا که در حریم زندگی خصوصی افراد است، یک امر فردی است و کسی نمیتواند دخالت و تجسس کند، ولی وقتی به یک امر اجتماعی تبدیل میشود و با حقوق دیگران ارتباط پیدا میکند، حکومت و حاکم میتواند از باب نهی از منکر و صیانت از اخلاق و معنویت جامعه، آن را الزامی و برای آن مجازات تعیین کند.
تعیین مجازات هم از این باب است که بیحجابی از محرمات الهی محسوب میشود و طبق قاعده، هر فعل حرامی قابل تعزیر است.(۱۵) میدانیم که تعزیر نیز با نظر حاکم است، یعنی از دیدگاه فقهی حاکم شرع میتواند برای جلوگیری از گسترش محرمات الهی، بهویژه بیحجابی، مجازات وضع کند.
متأسفانه بسیاری از دولتهای اسلامی در این زمینه کوتاهی میکنند و نتیجه آن گسترش فساد اخلاقی، افزایش بیرویه طلاق و… در جوامع اسلامی است.
آیا اگر زنان و دخترکان زیباروی طناز به بازار جوانان پاک، اما پر از غریزه و هیجان و شهوت درآیند و متاع جمال و نمای خود را در چشم و خیال حساس آنان به حراج بگذارند و از آنان دلربایی کنند، جلوگیری از آنان دخالت در حریم شخصی افراد است؟ مسلماً دخالت حاکمیت اسلامی سالم به عنوان آمر به معروف و نگهبان سلامت اخلاق و معنویت دینی جامعه است؛ البته به دور از افراط و تفریط.
از این جهت از دیر باز تا کنون در ایران و بسیاری از کشورهای اسلامی بحمدالله زنان مسلمان خود مدافعان واقعی و دلبستگان حجاب ـ البته با مراتب مختلف آن ـ بودهاند، چنانچه در مقابل کشف حجاب رضاخانی و پسرش در ایران مقاومتها کردند و هم اینک ما هر روزه شاهد صحنههای زیبایی از مقاومت زنان مسلمان در دفاع از حجاب اسلامی حتی در کشورهای غیر مسلمان مدعی آزادی هستیم که به بهانههای واهی از حضور زنان در مجامع علمی و دانشگاهی جلوگیری میکنند.
پینوشت
۱ـ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
۲ـ نور، ۳۱٫
۳ـ تفسیر نمونه، ج ۱۴، ص ۴۵۰ و ۴۵۱٫
۴ـ «عَنِ الْفُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الذِّرَاعَیْنِ مِنَ الْمَرْأَهِ أَ هُمَا مِنَ الزِّینَهِ الَّتِی قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ قَالَ: نَعَمْ وَ مَا دُونَ الْخِمَارِ مِنَ الزِّینَهِ وَ مَا دُونَ السِّوَارَیْنِ »، اصول کافی، ج ۵ ، ص ۵۲۱، باب یحل النظر الیه من المرأه.
۵ـ «عَبْدُاللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْهارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَهَ بْنِ زِیَادٍ قَالَ: سَمِعْتُ جَعْفَراً وَ سُئِلَ عَمَّا تُظْهِرُ الْمَرْأَهُ مِنْ زِینَتِهَا قَالَ: الْوَجْهَ وَ الْکَفَّیْن»، وسائل الشیعه، ج ۲۰، حدیث شماره ۲۵۴۲۹، ص ۲۰۳، باب یحل النظر الیه من المرأه بغیر التلذذ.
۶ـ نک: استفتائات امام خمینی«ره»، ج ۳، ص ۲۵۶، سؤال ۳۳و۳۴؛ توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج۲، ص۹۲۹ (شرح بیشتر در زمینه ی بحث فقهى و روائى این مسئله، در مباحث نکاح در فقه آمده است).
۷ـ برای آگاهی بیشتر، نک: مسئلهی حجاب، استاد شهید مطهری (ره) ، صص ۱۶۴- ۲۳۵٫
۸ـ بقره، ۲۵۶٫
۹ـ کهف، ۲۹٫
۱۰ـ یونس، ۹۹٫
۱۱ـ «فلعلّک باخع نفسک الاّ یکونوا مؤمنین» (شعراء، ۳)؛ «فلعلک باخع نفسک على آثارهم ان لم یومنوا بهذا الحدیث اسفا» (کهف، ۶).
۱۲ـ غاشیه، ۲۲: «سپس تذکر ده که تو فقط ذکر دهندهاى، تو سلطه بر آنها ندارى که آنها را بر ایمان مجبور سازى»؛ ر.ک: المیزان، ج ۶، ص ۱۶۲ – ۱۶۵٫
۱۳ـ «ادع الى سبیل ربک بالحکمه والموعظه الحسنه و جادلهم بالتى احسن»، (نحل، ۱۲۵).
۱۴ـ در این باره ببینید: .http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa884
۱۵ـ العناوین الفقهیه، ج۲، ص: ۶۲۷، قاعده [۴] کل ما لم یرد فیه حد من الشرع فی المعاصی، ففیه التعزیر.
سوتیترها:
۱٫
برخی از دستورات دین آنگاه که به حوزه رفتار میآیند، جنبه اجتماعی پیدا میکنند و از این جهت ممکن است در آنها اجبار و زور مطرح شود؛ به عنوان مثال اعتقاد به روزه اجباربردار نیست، اما از روزهخواری در ملأعام از آن جهت که به حوزه رفتار و عرصه عمومی مربوط است، برای رعایت حقوق دیگرانی که روزه دارند، ممانعت به عمل میآید. حجاب هم از جمله دستوراتی است که به حریم عمومی مرتبط است و اساساً به منظور ایجاد امنیت روانی و… کسانی که در جامعه حضور مییابند وضع شده است
۲٫
آیا اگر زنان و دخترکان زیباروی طناز به بازار جوانان پاک، اما پر از غریزه و هیجان و شهوت درآیند و متاع جمال و نمای خود را در چشم و خیال حساس آنان به حراج بگذارند و از آنان دلربایی کنند، جلوگیری از آنان دخالت در حریم شخصی افراد است؟ مسلماً دخالت حاکمیت اسلامی سالم به عنوان آمر به معروف و نگهبان سلامت اخلاق و معنویت دینی جامعه است؛ البته به دور از افراط و تفریط.