سیاست تا دیانت

دروغ یعنی چه؟                                                            

خانم ابتکار (که در دولت‌های هفتم و هشتم و یازدهم حافظ  وحوش بود و به تشخیص جناب روحانی در دولت دوازدهم به معاونت امور زنان و حمایت نسوان منصوب شدند) دراوایل اسفند ماه ۹۶ مدعی شد که با آیت‌الله مکارم شیرازی دیدار کرده و طی آن موافقت ایشان برای حضورزنان  در ورزشگاه‌های مردانه را به دست آورده اند. چند روز بعد دفتر آیت‌الله مکارم با تکذیب این خبر و  تاکید بر این که اصولاً چنین دیداری صورت نگرفته، زشتی و قباحت دروغ را به نامبرده یادآوری نمود. در همین راستا:

۱- شایسته بود (و هنوز هم هست!) که دفترآیت‌الله مکارم برای تفهیم بیشتر قباحت دروغ به مشارالیها، یک جلد از کتاب وزین «دروغگو دشمن خداست» را به ایشان هدیه می‌دادند، چون در کتاب فوق با استفاده از تصاویر و نقاشی‌های رنگی و شعر و حکایت و داستان، زشتی و عواقب دروغ به مخاطب گوشزد می‌شود.

۲- غریبه که بین‌مان نیست، بعضی‌ها چه توقعاتی دارند!؟ مگر می‌شود کسی این‌همه سال در دولت اصلاحات و اعتدال و شورای شهر تهران و… در زمرۀ وزرا و صاحب منصبان قرار داشته و به قاعده یک وجب برایش روده راست باقی مانده باشد؟ ماهیت سیاست در دنیای امروز (و حتی مملکت ما) جوری است که بدون دروغ و کلک و خالی‌بندی آدم حتی در انتخابات شورای اسلامیِ یک «قصبه» هم برنده نخواهد شد چه‌رسد به این که ۱۲ سال در دوره اصلاحات و اعتدال معاون رئیس جمهور در امور وحوش و چرندگان و خزندگان باشد!

۳- همین نکته که پس از ۱۲ سال ریاست ایشان در محیط زیست، وضعیت هوای شهرها روز به روز آلوده‌تر، نسل وحوش به انقراض نزدیک‌تر، تبدیل جنگل‌ها و مراتع به زباله‌دانی و کویر سریع‌تر شده، بهترین دلیل است تا بدانیم چرا سرکارعلیّه را در دولت دوازدهم به ریاست امور خانواده و نسوان برگزیده‌اند! بعید نیست که خواسته باشند آلودگی در میان زنان و دختران مملکت افزون‌تر و انقراض نسل خانواده در مملکت ما سریع‌تر رخ بدهد! آن وقت انتظار داریم ایشان در روز روشن و در عصر رسانه و ارتباطات  برای جا انداختن منکری مثل ورود زنان به ورزشگاه‌های مردانه به ساحت یک مرجع دروغ نبندد؟

 

ارشاد، اعتدال و احیای میراث قوم لوط                                                

از هرکسی (حتی یک لبوفروش ضد برجام هم) معنا و مصداق اعتدال را بپرسید، خواهد گفت: برخورد یکسان با همه امور و عدم موضع‌گیری حذفی و تلاش برای جمع میان همه سلایق! و طبیعی است اعتدال به معنای فوق، به همه‌چیز از جمله  تاریخ و میراث‌های آن  کار و ربط داشته باشد. و کیست که نداند قوم لوط از جمله اقوام کهن و باستانی بوده و میراث و یادگاری آنها برای بشریت از عهد بوق تا الان هوادار و مشتری داشته و درست به همین دلیل است که وزارت ارشاد دولت اعتدال برای پاسداشت این قوم تاریخی و باستانی و میراث انحصاری آنها مجوز ساخت و نمایش فیلمی به نام “هجوم” را صادر نموده و خوشبختانه آوازۀ این فیلم تا آنجا رسیده که جشنواره فیلم همجنس بازان در آلمان، آن را نامزد دریافت جایزه اول خود نموده است و به هر حال ثمرۀ اعتدال همین اول شدن‌ها است و مهم این است که مملکت اول بشود ولو در جشنواره افعال شنیع ، آن‌هم میان فعال‌ترین اقوام در ارتکاب این افعال!

۱- کسب این پیروزی خیره کننده را به بانی مکتب اعتدال و حامیان و مروجان آن بویژه متوّلیان وزارت ارشاد تبریک و شادباش عرض نموده اما خجالت می‌کشیم تداوم توفیقات آنها در این عرصه را خواستار شویم.

۲- وقتی بنای مسئولان ارشد اجرایی کشور به پذیرش اصول و چهارچوب‌های مورد نظر اتحادیه اروپا و آمریکا در عرصه حقوق بشرباشد (که فعلاً هست!) دیگر نباید نسبت به ساده‌ترین نمادهای حقوق بشرحاکم بر اروپا و آمریکا که تسلط مطلق انسان بر “اسافل اعضایش” است تعصب داشت، بلکه لازم است برای ترویج این روایت از حقوق بشر(آن‌هم با رسانه موثری مانند سینما) فرهنگ‌سازی کرد!

۳- همیشه که نباید زحمت تلاش برای «بستن با کدخدا» و خلق برجام بردوش وزارت امور خارجه باشد! بالاخره نوبتی هم که باشد نوبت وزارت ارشاد دولت اعتدال است و پذیرش برجام در حوزه حقوق بشر!

 

عقل و برجام تا کود انسانی!

الف) رئیس جمهور مخالفان دولتش را کم عقل توصیف کرد(۱۳ اسفند ماه ۹۶)

ب) در سال ۹۶ و بر اساس اعلام نیاز وزارت کشاورزی و مجوز وزارت صنعت ۱۶۰ تُن کود انسانی از ترکیه وارد شده است (جراید، اسفند ۹۶)

این که جناب رئیس‌جمهور مخالفان دولت را کم عقل توصیف کرد حکمتی دارد که عوام ملتفت آن نیستند.  مثلاً این جماعت کم‌عقل مدت‌ها دولت روحانی را به دلیل قبول برجام سرزنش می‌کردند، حال آن‌که اگر  دولت روحانی برجام را نمی‌پذیرفت چگونه می‌توانستیم نفت بفروشیم تا ارز لازم جهت اموری ضروری مانند واردات صدها تُن «کود انسانی» از ترکیه را تهیه کنیم؟ واقعاً جا ندارد که مخالفان برجام را به همین علت «بی عقل» بنامیم؟ و یا همین‌ها که به دولت به دلیل واردات «کود انسانی» ایراد می‌گیرند آیا می‌توانند  بفهمند کود انسانی چه ماده با ارزش و استراتژیکی‌است و نبود آن چه خسارت‌های جبران‌ناپذیری  به اقتصاد و صنعت کشور وارد می‌کند؟ آیا عقل‌شان تا این اندازه قد می‌دهد که درک کنند بدون برجام و انجام مذاکرات‌های جدی و دیپلماتیک با آمریکا و غرب امکان واردات حتی یک «گرم» از این کالای با ارزش را هم نداشتیم.

 

سوئد و «سیب و گلابی» برجام                                                                                                                                                                                                                     وقتی جناب روحانی می‌فرمودند: باغ برجام سیب و گلابی خواهد داد و خلایق را به صبر برای رسیدن سیب و گلابی برجام دعوت می‌کردند در حقیقت در خشت خام، تصویر امروز را می‌دیدند و برای همین هم با قطعیت و اطمینان از میوه دادن برجام سخن می‌گفتند. این روزها هر گوشه مملکت و بلکه جهان را که بنگریم شاخ و برگ‌های پر از سیب و گلابی برجام را مشاهده می‌کنیم که با سخاوت در دسترس میوه چینان  بین‌المللی است. مثلاً این که سفیر سوئد در ایران با ذوق و شوق از افزایش ۹۳ درصدی واردات ایران از سوئد در سال گذشته خبر داده به این معنی است که کارگران و کارخانه‌داران و تجار سوئد موفق شده‌اند سیب و گلابی درخت برجام را با رشد ۹۳ درصدی چیده، شسته، پوست کنده، خورده و هسته‌هایش را هم بیرون بیاندازند! وقتی خیر و برکت و میوه‌های برجام تا آن طرف دنیا (مثلاً تا سوئد!) هم رفته، دیگر  پذیرفته نیست که در داخل مملکت کسی پیدا شود و سراغ سیب و گلابی برجام را بگیرد و این درخت تناور و مثمر را به بی‌حاصلی متهم کند (اگر هم پیدا شود موجود بی‌همت و بی‌دست و پایی است، چون حتی سوئدی‌ها هم از درخت برجام میوه چیده‌اند و او دست خالی مانده است.)

دیالوگ والی و رعیت در ایران                                                                                           

بلاد فارس و عراق عجم و پیشکوه و پشتکوه و طبرستان و ری و مکران و سیستان و خراسان و فرزند یگانه ملک سمنان، از سیاسیون عصر و متجددین دهر که قریب پنج سال با قدرت در بلاد محروسه به حکمرانی و کامرانی مشغول و رقبا و مدعیان و منتقدان را منکوب و مخالفان را به تیغ آخته زبان سرکوب فرموده و با خرید منّت، اجانب (از انگلیس و ژرمن و روم تا فرنگ و چین و ماچین) را به مساعدت در تمشیت امور و اداره ملک و ملت فراخوانده، در استماع ندبه و عجز و شکایت رعیت و دیالوگ با ایشان نادره دوران و فرید زمان است تا آنجا که خلق کلام او می‌شنوند و هیچ نمی‌فهمند و باز صدارت و امارت جنابش را بر خویش طلب می‌کنند!

و از جمله گفت و شنود حضرتش با رعایا،  در سنوات ماضیه تاکنون سیاهه ذیل است که جهت تنویر اذهان رعایا و طلاب علوم دیوان و سایرین و برای نخستین بار به زیور طبع آراسته می‌شود.

رعیت: جناب شیخ! در عصر حکمرانی‌تان کرور کرور رعایای بلاد به قحط و غلا و جوع و عطش گرفتار آمده و مقرری دیوانی (در برخی نسخ در عوض «مقرری دیوانی» عبارت «یارانه» آمده است) کفاف هیچ نمی‌دهد و اهل و عیالات ما گرسنه و گریانند و معیشت ما صعب! چاره‌ای فرما که جنابتان بر ما امیرید و خدای، عمر دولت شما پاینده بدارد!

شیخ حسن: اول آن که نباید چنین باشد و دویّم آن که خلق باید بتواند معصومین را نقد کند و دیگر آن که واجب‌تر از نان شب تلغرام است و فضای مجازی بی‌حد و حصر که هیچ‌کس را توان مسدود ساختن آن نباشد!!

رعیت: حضرت روحانی! جوانان‌مان بیکار و عزب مانده و عاطل و باطل روز به شب می‌رسانند. می‌فرمایی ایشان را چه کنیم؟

شیخ حسن: بعض علمای بلاد در پی علوم اسلامی‌اند و علم اسلامی به مانند خودروی اسلامی است که با نهادن مصحف شریف بر داشبورد آن راست نیایید. علم، علم است و اسلامی و فرنگی ندارد و البته علوم فرنگی بسیار مجرب است.

رعیت: کارخانجات‌مان یکان یکان تعطیل و امتعه و بضائع وطنی در تجارت‌خانه‌ها و دکاکین نامطبوع و مطرود و امتعه اجنبی و فرنگی در اقصی نقاط بلاد مرسوم و مطلوب است. این دردمان را چگونه علاج کنیم؟

شیخ حسن: نباید که عرصه بر دراویش و صوفیان تنگ گرفت و آنان مردمانی ملایم و معتدلند! و باید که تمامی رعایای ممالک محروسه ایران در گفتن و پوشیدن و نوشیدن در کمال اجازت و حریت باشد و کس ایشان را در این ابواب استنطاق نکند!

رعیت: زلزله مساکن‌مان را در هم کوفته و در برودت شتاء بی‌سرپناه مانده‌ایم و اطفال و اولادمان از فرط برودت به خود می‌پیچند و ما را جز شرمساری و تنگ دستی نمانده! مقرر فرمایید کاشانه و سقفی به رعیت عطا شود حتی اگر  به قاعده «مسکن مهر» باشد تا برف و باران شتا و حرارت صیف بر ما چون عذاب جلوه نکند.

شیخ حسن: همگان نیک می‌دانند که زلزله جز در مساکن مهر نیاید و حکما گفته‌اند که زلزله عقوبت زیست در مسکن مهر است. چرا  زلزله  عمارت ما و صاحب منصبان و عمله خلوت و پیشکاران ما را در بر نگرفت؟ ما امر فرموده‌ایم که زلزله در عمارت‌های فراخ و قصرهای وسیع و «پنت هاوس»های مجلل نیاید و دیدید که نیامد! و باید که نسوان در پوشش و ستر وعفت، امر و نهی نشوند!

رعیت: حضرت شیخ! طلاق در میان رعیت شایع شده و قباحت آن فرو ریخته و فساد و بی‌حیایی و تبرج به معروف بدل گشته و ما بر  نوامیس‌مان ترسانیم.

شیخ حسن: چاره آن باشد که ابواب استادیوم‌های فوتبال بر نسوان و دوشیزه‌گان گشوده گردد و زنان وزارت و امارت یابند و ما خود امر نمودیم تا امارت سرحدات سیستان با ولایات افغان را به خواتین بسپارند و حالیه حاکم این سرحدات خاتون مکرمه‌ای از اتباع ماست!

*بعدالتحریر: شگفت آن که پس از سنواتی که شیخ حسن چنین امارت فرمود و با رعایا این گونه کلام کرد و گاه تعویض والی بلاد در رسید رعایا ایشان را گفتند: ای‌شیخ در این سنوات چه فایدت داشته‌ای که تو را باز امارت دهیم؟ شیخ خلایق را ندا در داد که: زینهار جز من دیگری را امارت دهید  که اگر چنین کنید در طرق و شوارع دیوار راست کنند! و خلایق باز وی را امارت دادند و این‌گونه شد که قول حق تعالی در کتاب مبین محقق گشت که خدای سرنوشت مردمان جز به دست ایشان نسپارد والله‌اعلم.

 

حجاب اختیاری و حمایت آمریکایی                                                   

* وزارت خارجه آمریکا ضمن حمایت از مخالفان حجاب در ایران اعلام کرد: زنان باید در انتخاب پوشش  خود آزاد باشند.(بهمن  ۹۶)

* مصطفی تاجزاده (اصلاح‌طلب حرفه‌ای):حجاب زنان باید اختیاری باشد نه اجباری! (بهمن  ۹۶)

* عمادالدین باقی (اصلاح‌طلب اصیل و افراطی): پیامبر اسلام هم کسی را وادار به رعایت حجاب اجباری نکرد.( بهمن ۹۶)

تطبیق منطقی عبارت‌های فوق روشن می‌کند که:

الف) هیچ هماهنگی میان اصلاح‌طلبان حرفه‌ای و آمریکایی‌ها وجود ندارد.

ب) به صورت کاملاً اتفاقی سخنان دو اصلاح‌طلب مشهور درباره حجاب اختیاری، با مواضع آمریکایی‌ها درباره همان موضوع یکسان از آب درآمده و همزمانی این رویدادها هم نشانه هیچ چیزی نیست.

ج) دلیل اصلی شباهت در مواضع فوق صرفاً علاقۀ صاحبان این مواضع به آزادی و مخصوصاً آزادی زنان در بی‌حجابی است.

د) تحلیل‌گران مستقل… بودن صاحبان این مواضع را در اتخاذ مواضع آزادی خواهانه مذکور بی‌تاثیر نمی‌دانند.

و) البته آقایان فوق‌الذکر تاریخ پیامبر اسلام به روایت«ابوهریره» را به عنوان منبع  مطالعه کرده و «عبدالله بن سباء»را سرسلسله راویان خود می‌دانند.

ز) حالا خوب است که مشارالیهما دوران شباب را پشت سر گذاشته و از هوس‌های خاص دوران جوانی و جاهلی عبور کرده و مدت‌هاست که به عنوان پدربزرگ به ایفای نقش مشغول‌اند والّا بعید نبود که با صراحت به حرمت حجاب و پوشش شرعی در زمان پیامبر فتوا دهند!

ح) در خاتمه بد نیست بدانیم که جناب تاج‌زاده بعد از این که در جمهوری اسلامی به منصب و مقام و معاونت وزارت کشور و ارشاد و…رسیده و همه‌جوره حالش را برده، مدتی پیش در حالت بلوغ ، عقل و هوشیاری کامل، در برابر دوربین اقرار کرده که جمهوری اسلامی و حکومت دینی را قبول ندارد واز اول هم اشتباه کرده که جمهوری اسلامی را قبول داشته و…! (حالا مشخص شد مشکل این بیچاره فقط با حجاب زنان نیست بلکه …!)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *