ژانر تخیلی، کودک و نوجوان در سینمای ایران

مقدمه:

در دو شماره پیشین گفته شد که در سال ۱۳۷۰ جمعاً ۴۹ فیلم سینمایی اکران گردید. تاکنون ۳۰ فیلم از آنها در شماره‌های ۳۱ و ۳۲ تاریخ سینمای ایران مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. اکنون باقی‌مانده آنها مورد تحلیل قرار می‌گیرد.

ج) ژانر تخیلی، کودک و نوجوان و متفرقه:

۳۱) بهترین بابای دنیا: کارگردان: داریوش فرهنگ، فیلم‌نامه: داریوش فرهنگ و محسن دامادی، بازیگران: مهدی هاشمی، گلاب آدینه، باران کوثری، امید آهنگر و مهری ودادیان.

خیال‌پردازی‌های یک پسر نوجوان در باره پدرش و نشاندن او در جایگاه یک آدم استثنایی در زمینه‌های مختلف اجتماعی، دست‌مایه‌ی نویسندگان قصه گردیده، تا اینکه سرانجام متوجه می‌شود پدرش انسانی معمولی مانند بقیه‌ی پدران است و او هم نباید در دنیای واقعی به‌دنبال ابرمرد بگردد.

البته این قبیل تخیلات در سنین نوجوانی عمومیت دارد، اما  مهم آن است که با کسب تجربه، واقعیت پذیرفته شود.

۳۲) دادستان: کارگردان: بزرگمهر رفیعا، فیلم‌نامه‌نویس: بزرگمهر رفیعا، بازیگران: فرامرز صدیقی، جمشید هاشم‌پور، قطب‌الدین صادقی، محمدصالح علاء،  بیوک میرزایی، بهروز رضوی، مهرانه ‌مهین‌ترابی، احمد هاشمی.

قصه فیلم به فساد موجود در یک معامله دولتی (وزارت بهداری قبل از انقلاب) برمی‌گردد. یک بازپرس شرافتمند با جدیت به پیگیری پرونده می‌پردازد و مجرمین و مفسدین اعم از آمریکایی و ایرانی را در دادگاه‌های داخل و خارج از کشور به محاکمه می‌کشاند. ساخت فیلم‌های مبتنی بر بررسی‌های قضایی سالم که بیانگر وجود قضات پاکدست است؛ در سینمای داخل و خارج هم همواره وجود داشته و عمدتاً هم مورد استقبال عموم قرار گرفته است. حضور این قبیل فیلم‌ها هم جنبه آموزشی دارد و هم ارتقاء روحیه پاکدستی را رقم می‌زند.

۳۳) شتابزده: کارگردان: مهدی فخیم‌زاده، فیلم‌نامه: مهدی فخیم‌زاده، بازیگران: هادی اسلامی، سوسن ‌تسلیمی، مهدی فخیم‌زاده، لیلا زارع، خسرو امیرصادقی.

شرایط روزهای ابتدایی انقلاب زمینه سوءاستفاده را برای افراد فاسد رقم زده بود. بر این اساس دو نفر با مشارکت یکدیگر و با تقلب ثروت زیادی به دست می‌آورند. اما به طور قهری که لازمه دنیاطلبی و گناه است رو در روی هم می‌ایستند و اختلاف آنها اوج می‌گیرد. شرایط به گونه‌ای پیش می‌رود که با مرگ مواجه می‌شوند. چهره مرگ اندکی آن دو را به خود می‌آورد و در فضای طنز استیصال آنها را به نمایش می‌گذارد.

۳۴) دره شاپرک‌ها: کارگردان: فریال بهزاد، فیلم‌نامه: نوشابه امیری، فریال بهزاد، بازیگران: پرویز پورحسینی، اکرم ‌محمدی، پیام آزادی، شاهد احمدلو، سمیرا شبگیر، حمیدرضا مرادی.

نوه‌های یک ستاره‌شناس مسن از طرف او به سرزمین نزدیک‌تر به واقعه کسوف اعزام می‌شوند تا تصورات عامیانه درباره طلسم کوه غول سنگی را باطل کنند. آنها دچار مشکل و گرفتاری می‌شوند که با تدبیر یکی از نوه‌ها نجات پیدا می‌کنند. فیلم‌نامه از آنجا که در صدد رمزگشایی از یک پدیده طبیعی و آیات الهی است، جنبه توجه به مناسبات کودکان را تشریح می کند که جذابیت بصری و کلامی قابل قبولی دارد.

۳۵) شهردر دست بچه‌ها: کارگردان: اسماعیل براری، بازیگران: مجید قناد، ابراهیم سلیمانی، ایلیا اسعدی، سهیلا مرادی، نازنین شعبانی، علیرضا رئیسی، اکبر میرزاجانی، نعمت‌الله گرجی.

داستان فیلم، تخیل کودکانه و خام بچه‌ها در اداره شهر را به نمایش می‌گذارد. بچه‌ها گمان دارند که در صورت حذف و یا نبود نسل گذشته، آنها در اداره شهرشان موفق‌ترند؛ اما در عمل متوجه می‌شوند که این یک تلقی خام و بی‌معناست که در دنیای واقعی غیر قابل انجام است. سناریو از آنجا که کودکان را متوجه نتیجه تخیلات نپخته خود می‌کند، قابل قبول است.

۳۶) عشق من شهر من: کارگردان: علی قوی‌تن، فیلم‌نامه: همایون اسعدیان (هم اکنون کارگردان سینما و تلویزیون)، بازیگران: علی‌ نصیریان، عنایت بخشی، رضا آشتیانی، مهرناز فاطمی، مرحومه رقیه چهره‌آزاد.

مسئله مهاجرت از شهرهای کوچک به تهران به دلایل گوناگون مانند اشتغال، برخورداری از امکانات بهتر و…  منجمله مسئله جنگ تحمیلی، دستمایه فیلم‌نامه‌نویس در این فیلم است. هرچند آمارها تا چند سال گذشته بیانگرافزایش جمعیت متمایل به مهاجرت به شهرهای بزرگ است؛ اما خوش‌بختانه در چند سال اخیر معکوس شده است که فرصت خوبی برای ساماندهی کلان و برنامه‌ریزی درازمدت اسکان وجمعیت است.

نتیجه نهایی فیلم مثبت است و خانواده برگشت به زادگاه خود را به ماندن در تهران و غرق شدن در مشکلات بی‌پایان آن ترجیح می‌دهد.

۳۷) قربانی: کارگردان: رسول صدرعاملی، فیلم‌نامه: رسول صدرعاملی، ابراهیم فروزش (هم اکنون کارگردان کم‌کار فیلم‌های فرهنگی)، بازیگران: داریوش ارجمند، نسرین مقانلو، ابوالفضل پورعرب، عنایت بخشی، علی سرتیپی (هم اکنون تهیه کننده فیلم‌های بسیار).

داستان فیلم بر مبنای درگیری‌های خانوادگی میان پدر و پسر یا به زبان ساده تقابل دو نسل پیش می‌رود. موضوع فیلم مطلب تازه‌ای نیست و در سینمای ایران و جهان مسبوق به سابقه می‌باشد. رسول صدرعاملی تحصیل‌کرده رشته سینما در فرانسه می‌باشد که در آغاز انقلاب اسلامی به ایران آمد. سینمای صدرعاملی سینمای اجتماعی و خانوادگی است و تاکنون هم در این زمینه موفق بوده است. وی در ترسیم مشکلات اجتماعی خانواده‌ها بویژه نسل جوان خوب عمل کرده و از این لحاظ نمره قابل قبولی می‌گیرد. اشکال اساسی صدرعاملی این است که نتوانسته جامعه مذعبی و اصیل ایرانی را در داستان‌های خود ترسیم نماید. فضای فیلم‌های وی لامکان و لازمان هستند و همه اقشار بویژه اقشار اصیل با آن رابطه برقرار نمی‌کنند. سیر داستان در تخیل خوب است و فوایدی هم دارد به شرطی که فاصله زیادی با واقعیات ملموس زندگی انسان‌های هم‌عصر نداشته باشد. البته مجموعاً نمره صدرعاملی در سینمای ایران مثبت است.

۳۸) گرگ‌های گرسنه: کارگردان: سیروس مقدم، فیلم‌نامه‌: مهدی احمدی، فیلم‌بردار: نصرت‌الله کنی، بازیگران: محمدصالح علاء (هم اکنون مجری برنامه‌های ادبی تلویزیون)، افسانه بایگان، حمیده خیرآبادی (قبل از انقلاب با نام نادره مادر ثریا قاسمی)، جمشید شاه‌محمدی.

یک قصه درام اجتماعی، پایه ساخت فیلم است. مشکلات زندگی کارمندی و تصمیم به برداشت از گاوصندوق اداره برای حل مشکلات با قصد برگرداندن پول به صندوق و همزمانی این سرقت با یک قتل که فقط شهادت وی می‌تواند حقیقت را آشکار کند و تعارض این شهادت با قصد پنهان داشتن برداشت از صندوق، کارمند را در شرایط تصمیم‌گیری دشواری قرار می‌دهد. اما سرانجام وجدان مرد غالب می‌آید و حقیقت را اظهار می‌کند. لازم به تأکید است که مطابق آموزه‌های مذهبی و نیز تئوری‌های روان‌شناسی جدید، نحوه و سطح زندگی و سلامت درآمدی نقش به سزایی در موضع‌گیری‌های مهم افراد در مقاطع خاص زندگی انسان‌ها دارد که فیلم‌هایی نظیر فیلم حاضر بیانگر آنهاست.

۳۹) مرغابی وحشی: کارگردان: مسعود کرامتی، فیلم‌نامه: ناصر هاشمی، تهیه‌کنندگان: رسول ملاقلی‌پور، غلامحسین بلوریان، فیلم‌بردار: محمود کلاری، بازیگران: ابراهیم پناهی، علی عسکری، اعظم علی‌پور و بازیگران محلی.

ژانر کودک و نوجوان در سینمای ایران و جهان سابقه طولانی دارد. در سینمای ایران محصولات کودک و نوجوان کم حجم است و عمده آن هم به پس از انقلاب اسلامی برمی‌گردد.

این کار به عنوان کارهای آغازین مرحوم رسول ملاقلی‌پور در سینماست که به عنوان تهیه کننده مشق‌آشنایی با سینما را در پیش گرفته است. او بعداً به عنوان کارگردان موفق دفاع مقدس آثاری قابل توجه خلق نمود.

۴۰) گربه آوازه‌خوان: کارگردان: کامبوزیا پرتوی، فیلم‌نامه: کامبوزیا پرتوی، بازیگران: مهدی عسکری، حمید جبلی، راحله اسماعیلی، رضا بابک، فریبا جدیکار، پوراندخت مهیمن.

این فیلم در ژانر کودک و نوجوان و با ترکیبی از واقعیت و تخیل ساخته شده است. تخیلی که در آن گربه‌ها در کنار آدمیان نقش بازی می‌کنند. دنیای کودکانه نوجوانان و خیال‌پردازی‌های غیر منطبق با واقعیات اما سرشار از صداقت کودکانه فضای فیلم را دلنشین و لطیف می‌کند و بیننده را با خود همراه می‌سازد البته نکته مهمی که در این ژانر بخصوص باید مورد توجه فیلم‌سازان قرار گیرد مراقبت بر درجه خیال‌پردازی کودکانه است که اگر از حد اعتدال خارج شود، کودکان را از واقعیات اجتماع غافل می‌سازد و انطباق آنها را با محیط به درجه نازلی می‌کشاند.

۴۱) مار: کارگردان: مجید جوانمرد، بازیگران: پرویز پرستویی، فرزانه کابلی، جلال مقدم، بهزاد فراهانی، پرستو گلستانی.

تشریح و توصیف مشکلات زندگی طبقه ضعیف و فرودست، خمیرمایه فیلم‌ساز و فیلم‌نامه‌نویس در این اثر قرار گرفته است. مجید جوانمرد در آغازین کارهای خود منجمله همین اثر نشان داد که آینده‌ای بالای متوسط در انتظار اوست. هرچند وی سینماگری پرکار نیست اما آثار معدودی که برای تلویزیون و سینما کارگردانی کرده، نشانگر توانایی و همت وی در ارائه آثار قابل قبول است. ضمن این‌که وی از حاشیه‌سازی‌های کودکانه مانند برخی سینماگران پرهیز نموده و عمدتاً به کار حرفه‌ای خود پرداخته است.

۴۲) مدرسه پیرمردها: محصول: خانه ادبیات و هنر کودکان و نوجوانان ، کارگردان: علی سجادی حسینی، بازیگران: اکبر عبدی، سعید پورصمیمی، عطاءالله زاهد، جمال اجلالی، گوهر خیراندیش، اکبر دودکار.

فرزندان بی‌ادب و آشفته‌احوال به جای ادامه رویه اخلاقی و خیرخواهانه پدر، قصد تخریب مدرسه ناشنوایان تأسیس شده توسط پدر را دارند و برای این‌که پدر مانع آنان نشود او را در جایی شبیه خانه سالمندان (یا مدرسه پیرمردها) نگهداری می‌کنند و در عین حال شایع کرده‌اند که او در خارج از کشور است. نوه خادم پدر با تلاش او را می‌یابد و با کمک برخی کارکنان مدرسه پدر را آزاد و نقشه فرزندان را برملا می‌سازد. همانطور که ملاحظه می‌شود تقریباً همه آثار کودکان و نوجوانان ساخته شده با بودجه نهادهای دولتی و حاکمیتی بوده است. این امر نشانگر آن است که بخش خصوصی همچنان معتقد است که ژانر کودک و نوجوان در اقتصاد گیشه موفق نیست. بعدها خواهیم دید که در دهه ۸۰ و ۹۰ آیا نگاه سازندگان به این ژانر تغییر خواهد کرد یا خیر؟

۴۳) مسافران: کارگردان، سناریست: بهرام بیضایی، تهیه کننده: بهرام بیضایی و شرکاء، بازیگران: مژده شمسایی (همسر بهرام بیضایی)، مجید مظفری، جمیله شیخی، مرحومه هما روستا، مرحوم جمشید اسماعیل‌خانی (همسر گوهر خیراندیش)، فاطمه معتمدآریا، فرخ‌لقا هوشمند، محبوبه بیات، آتیلا پسیانی، عنایت بخشی.

بی‌توجهی به مسائل و زندگی جوانان و نوجوانان جوهره فیلم‌نامه بهرام بیضایی برای ساخت این فیلم است. بیضایی فیلم‌ساز دغدغه‌مندی است که از پیش از انقلاب اسلامی آثاری اجتماعی و فاصله‌دار از سینمای عامیانه و گیشه‌مدار عرضه کرده است. نقطه قوت بیضایی تسلط وی بر ادبیات داستانی است. همه آثار سینمایی خود را از داستان‌های خود عرضه نموده. وی سال‌هاست که در خارج از کشور زندگی می‌کند و اثر جدیدی پدید نیاورده است.

۴۴) مخترع: تهیه‌کننده و کارگردان: امیر توسل، فیلمنامه: امیر توسل و دیگران، بازیگران: سیامک اطلسی، دانیال حکیمی، امرالله صابری، آرام مقدم، آتش تقی‌پور، عباس محجوب.

داستان خلاقیت نوجوانان و عدم درک شرایط روحی و روانی آنان توسط پدر و مادر به طور کلی نسل گذشته منجمله مربیان داستانی تکراری و پر ماجراست که در ادبیات جوامع مختلف به وفور به آن پرداخته شده است. ذهن خلاق و روان اعتلاگرای نوجوانان جویای نام و موقعیت برتر در داستان‌های معروف بین‌المللی هم زنده و پویاست. قصه‌های مشهور (دیوید کاپرفیلد) و (تام سایر) و (برادران کارامازوف) برای اکثریت مردم اهل مطالعه جهان شناخته شده هستند. امیر توسل نیز فیلم‌نامه را در این راستا نگارش نموده و به خوبی پیش برده است. وی کارگردان با استعدادی بود که کم کار کرد، اما معدود فیلم‌هایی که از خود بر جای گذاشته قابل تقدیراند. وی برخلاف برخی از همکاران خود که برای جلب تماشاچی گاهاً به مرز ابتذال و عوام‌گرایی (تا حدی که سازمان سینمایی اجازه می‌داد و یا بی‌توجهی می‌نمود) پیش می‌رفتند، همواره چهارچوب‌های باورها و اخلاق عمومی را مراعات می‌کرد.

۴۵) قُرق: کارگردان، سناریست و تهیه کننده (به اتفاق علی هاشمی): احمد هاشمی، موسیقی متن: فرهاد فخرالدینی (سازنده موسیقی متن جاودانه امام علی(ع)، مسافر ری و…)، بازیگران: جمشید هاشم‌پور، افسانه بایگان، ولی شیراندامی، احمد هاشمی، محبوبه بیات، حمید جبلی، فتحعلی اویسی، محمد ورشوچی.

اوضاع آشفته اواخر حکومت قاجار دستمایه فیلم‌ساز برای ساخت فیلمی درباره یک قزّاق در منطقه‌ای دورافتاده گردیده است. وی برای دستگیری فردی یاغی نقشه می‌کشد و او را دستگیر می‌کند. اما پس از آگاهی از سازش دربار قاجار با یکی از ایل‌ها از کار خود پشیمان می‌شود. گرچه فیلم پر از بازیگران مشهور است ولی باید توجه نمود که اغلب اینها در سال ۷۰ بازیگران تازه‌کار تلقی می‌شدند.

۴۶) مسافران درّه انار: فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان: یدالله نوعصری، بازیگران: سیامک اطلسی، فتحعلی اویسی، مهرانه مهین‌ترابی، مهری مهرنیا، دارا علی‌آبادی، محمود نظرعلیان.

فیلم زندگی روستائیان فقیر قسمت شمال شرقی کشور را به تصویر می‌کشد و تلاش آنان را برای کسب درآمد حداقلی زندگی به نمایش می‌گذارد. البته برای جوانان مهاجر امروز روستاها تصویر این نحوه زندگی پرمشقت پدران‌شان دشوار است. آنان حتی نمی‌دانند که پدرشان با تحمل آن همه سختی و مرارت از حداقل معیشت هم بی‌بهره بودند. هرچند آن زمان روستاها خودکفا و مرکز تولید کشاورزی و دامی بودند اما روستائیان به شدت در فقر و تنگدستی روزگار می‌گذراندند. سکانس‌های پایانی فیلم بیانگر پیروزی روستائیان در مقابل زورگویی خوانین است، هرچند در روند کلی ارتقاء زندگی آنان چندان تفاوتی ایجاد نمی‌کند.

۴۷) ناصرالدین شاه آکتور سینما: فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان: محسن مخملباف، تهیه کننده: مسعود جعفری‌جوزانی (هم اکنون کارگردان خبره و مسلط)، بازیگران: عزت‌الله انتظامی، مهدی هاشمی، محمدعلی کشاورز، داریوش ارجمند اکبر عبدی، پروانه معصومی، ماهایا پطروسیان، فاطمه معتمدآریا، مرحوم مرتضی احمدی، مرحوم جهانگیر فروهر، سعید امیرسلیمانی.

فیلم در واقع به دنبال تصویرگری از تاریخچه ورود سینما به جامعه ایران دوره قاجار است. تلفیق این تاریخچه با رفتار و منش شاهان بی‌کفایت قاجار فضایی تخیلی را رقم می‌زند که عمدتاً طنزآلود و مفرح است. آنچه بیش از خود فیلم لازم است به آن پرداخته شود، شخصیت مخملباف است که در شماره‌های قبلی تا حدودی به آن پرداخته شد. مخملباف  کارگردانی با استعداد و اما کم‌ظرفیت و کودک‌صفت بوده که در حوزه هنری و با امکانات آن رشد کرده اما نمکدان شکست. کم‌ظرفیتی و عدم درک شرایط پیچیده اجتماعی پس از انقلاب، آستانه تحمل امثال مخملباف را پایین آورده به نحوی افسار پاره کردند و به همه گذشته خود پشت پا زدند. شاید برای اکثریت مردم حیرت‌انگیز باشد که وی از فیلم تلویزیونی (حصار در حصار) در نقد کمونیست‌های زندانی شاه و آزاد شده دوران پیروزی انقلاب به ساخت فیلم‌های سخیف جنسی و برهنه و تمجید از رژیم وحشی اسرائیل روی آورده، هرچند برای افراد آشنای به تاریخ، مقایسه وی با امثال کسروی و تقی‌زاده و اردشیر ریپورتر و بنی‌صدر و اصحاب فتنه ۸۸ چندان تعجب‌آور نباشد.

(مأخذ: آرشیو سازمان سینمایی و کتاب فرهنگ سینمای ایران اثر جمال امید.)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *