مجلس و قبای تحلیل سراپا غلط

روز نهم مرداد ۱۲۸۸ هـ .ش مصادف با روز سیزدهم رجب ۱۳۲۷ هـ‌ .ق روز تولد امیرمؤمنان(ع)، شیخ فضل‌الله نوری با نپذیرفتن امان‌نامه و قرار نگرفتن پرچم بیگانگان بر بام خانه‌اش، به جرم مشروعه‌خواهی در میدان توپخانه تهران بر دار رفت. آن روز غرب‌گرایان بر پای جنازه این نماینده مجلس شورا جشنی برپا کردند که زنده‌یاد جلال آل احمد از آن پیکر بر دار رفته، با تعبیر پایان یافتن کشمکش دینداران با غرب‌گرایان و استیلای پرچم غرب‌گرایی بر سرزمین ایران یاد کرد.

آن روز غرب‌گرایان مست قدرت، باور نمی‌کردند که بذر اسلام‌خواهی و بیگانه‌ستیزی نمایندگانی چون شیخ فضل‌الله نوری و پس از او شخصیتی چون سید حسن مدرس روزی تبدیل به نهال برومندی شود و ۷۱ سال پس از آن واقعه دردناک و درست در روز سیزدهم رجب سال  ؟؟؟  مصادف با هفتم خرداد ۱۳۵۹، مجلس شورایی در تهران با پسوند «اسلامی» افتتاح شود و رهبری دیندار و بیگانه‌ستیز این مجلس را «مجلس مقدس شورای اسلامی» نام نهد و در تذکراتی به نمایندگان به نکات و محورهایی اشاره کند که هفتاد و یک سال غرب‌گرایان در مجلس شورا یا در محو یا کمرنگ کردن آنها ‌کوشیدند.

آن روز امام خمینی در پیام یازده بندی خود به منتخبان مردم به مناسبت افتتاح مجلس شورای اسلامی که توسط حاج سید احمدآقا در صحن مجلس قرائت شد، ضمن دعوت نمایندگان مجلس به «اجرای عدالت اسلامی»، «رسیدگی به مستضعفین و مستمندان» و ایستادگی «با کمال قدرت در مقابل قدرت‌های شیطانی» و…در بند هفتم نکته‌ای را گوشزد کردند که خود سال‌های سال درد و رنج آن را تحمل کرده بودند؛ دردی که برای سیدی آزاده  به سرزمینش عشق می‌ورزید بسیار سنگین و طاقت‌فرسا بود: درد به اهتزاز درآمدن پرچم بیگانه بر بام خانه‌های مردم سرزمینش و یا بر بام اندیشه حوزویان و دانشگاهیانش.

امام خمینی که در دوران حیات نورانی‌اش به عشق دیدن سیمای شهید مدرس و شنیدن سخنان او، گاه در جایگاه مهمانان مجلس شورای ملی می‌نشست و با ادبیات نمایندگان وابسته به روس و انگلیس و آمریکا در زمانه خود به‌خوبی آشنا بود، دوست نداشت بار دیگر مجلسی که به نام اسلام قداست یافته بود، شاهد حضور وابستگان به شرق و غرب باشد و به جای افرادی چون شیخ فضل‌الله‌ها و مدرس‌ها که به نیکی از آنان یاد می‌کرد، تقی‌زاده‌هایی تکیه بزنند که به دنبال از نوک سر تا فرق سر غربی کردن مملکت باشند، از این رو امام خمینی بر آن شد در تذکری در این بند به نمایندگان گوشزد کند که هر دولتمرد و نهاد مخالف مسیر اسلام و متمایل به بیگانه را در صورت نپذیرفتن هدایت، منزوی و سپس استیضاح کنند. ایشان فرمودند:

«سیاست نه شرقی و نه غربی را در تمام زمینه‌های داخلی و روابط خارجی حفظ کنید و کسی را که خدای نخواسته به شرق و یا به غرب گرایش دارد هدایت کنید و اگر نپذیرفت، او را منزوی نمایید و اگر در وزارتخانه‌ها و نهادهای دیگر کشور چنین گرایشی باشد که مخالف مسیر اسلام و ملت است اول هدایت و در صورت تخلف استیضاح نمایید که وجود چنین عناصر توطئه‌گری در رأس امور یا در قطب‌های حساس موجب تباهی کشور خواهد شد.»(۱)

امام خمینی در همان مقطع به‌خوبی می‌دانستند قرار گرفتن «عناصر توطئه‌گر در رأس امور» نه تنها مجلس را به سوی دام و دانه بیگانه می‌کشاند بلکه موجودیت اسلام و ایران را به مخاطره می‌اندازد. از این رو در بند یازدهم، فقهای شورای نگهبان را خطاب قرار دادند و فرمودند:

«از حضرات فقهای نگهبان تقاضا می‌شود که در مأموریت مهم خود به هیچ وجه ملاحظه اشخاص و یا گروه‌های انحرافی را ننموده و به وظیفه بسیار خطیر خود قیام و اقدام نموده و نگهبانی از اسلام و احکام مترقی آن نمایند و خدمت خود را با قدرت تمام در پیشگاه خداوند متعال و ولی مطلق او حضرت ولی‌الله اعظم امام عصر عجل‌الله تعالی فرجه الشریف عرضه دارند.»(۲)

چهل سال از این پیام امام به مجلس و دستور به شورای نگهبان می‌گذرد و فقهای محترم شورای نگهبان بر آنند که بدون «ملاحظه اشخاص و یا گروه‌های انحرافی» در کنار مأموریت نظارت بر مصوبات مجلس به احراز صلاحیت نامزدهای انتخابات یازدهمین دوره مجلس دهم آن هم بر اساس ملاک‌های اسلامی و انقلابی به‌ویژه ملاک‌ها و معیارهایی که امام خمینی در آغاز اولین دوره مجلس شورای اسلامی و گام اول انقلاب بر آن تأکید داشتند، بپردازند.

امام خامنه‌ای نیز آغاز گام دوم انقلاب را با همان روحیه امام اعلام کردند و با نگاهی به گذشته و حال، هندسه کلی نظام را برای فردایی با شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی و متصل به ظهور بقیه‌الله اعظم(عج) در «بیانیه گام دوم» انقلاب ترسیم کردند که به‌خوبی می‌توان ملاک و معیارهای انتخاب نمایندگان مجلس از سوی مردم و احراز صلاحیت نامزدهایی در تراز اولین مجلس از گام دوم انقلاب را برای شورای محترم نگهبان استنباط و استخراج و عملیاتی کرد.

رهبری معظم انقلاب در این بیانیه واقع‌بینانه که با استخدام کمترین واژگان از ژرفا و عمقی خاص برخوردار و چنان شفاف و صریح است که راه را بر تحلیل هر توجیه‌گر و تفسیر به رأی هر گروهی می‌بندد، به ویژگی افرادی اشاره می‌کنند که گرفتار «تحلیل‌های سراپا غلط» هستند و حتی واقعیت‌های عینی و ملموس را هم درک نمی‌کنند. افرادی که مشکلات اقتصادی کنونی را «مولود» شعار «نه شرقی و نه غربی» و استکبارستیزی امام راحل(ره) می‌دانند و راه برون‌رفت از وضعیت کنونی را بوسه زدن بر پنجه گرگی تحلیل می‌کنند که امام راحل از او با تعبیر شیطان بزرگ یاد کردند. رهبری معظم انقلاب در این بیانیه می‌فرمایند:

«اینکه کسی گمان کند که مشکلات اقتصادی صرفاً ناشی از تحریم است و علت تحریم هم مقاومت ضد استکباری و تسلیم نشدن در برابر دشمن است، پس راه‌حل زانو زدن در برابر دشمن و بوسه زدن بر پنجه گرگ است، خطایی نابخشودنی است. این تحلیل سراپا غلط هرچند گاه از زبان و قلم برخی غفلت‌زدگان داخلی صادر می‌شود، اما منشأ آن، کانون‌های فکری و توطئه خارجی است که با صد زبان به تصمیم سازمان و تصمیم‌گیران و افکار عمومی داخلی القا می‌شود.»(۳)

بی‌شک اگر روزی تقی‌زاده‌های مجلس شورای ملی با پوشیدن قبایی فرنگی از فرق سر تا نوک پا غرب‌گرا شدند و روند مجلس شورای ملی را به سمتی سوق دادند که افرادی چون علی دشتی‌ها در چند دوره متمادی نه تنها لباس روحانیت از تن بیرون آوردند، بلکه از لباس دین هم خارج شدند و حتی علیه رسالت پیامبر اعظم(ص) کتاب نوشتند، خوف آن می‌رود که این بار نیز غرب‌گرایان مجذوب پنجه گرگ با قبای «تحلیل سراپا غلط» خود با تکیه زدن بر کرسی مجلس و تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی، نه تنها دین مردم بلکه کشور و ملیت ایران عزیز را به باد فنا دهند.

افرادی که اسلاف آنان در مجلس ششم در نامه‌های دوقلو خود در تحلیلی سراپا غلط از سقوط عنقریب جمهوری اسلامی و نظام در آن سال در صورت کنار نیامدن با غرب سخن گفتند و ضرب‌الاجل زمانی برای رهبری انقلاب و نوشیدن جام زهرِ سازش توسط معظم له تعیین کردند که اگر آن سال رهبری انقلاب و نظام تسلیم اوهام و اغراض این نخبه‌نمایان کوته فکر می‌شد، نه ما شاهد فتح ۳۳ روزه حزب‌الله لبنان و فتوحات پی در پی جبهه مقاومت از غزه تا سوریه بودیم و نه شاهد خروش مردم یمن و بحرین و نه در حال حاضر در راه‌پیمایی عظمای اربعین. نه ایران بر قله‌های علم و فناوری می‌نشست و نه در ادبیات سیاسی دنیا سخنی از دوران گذار ایران از یک قدرت منطقه‌ای به یک قدرت فرامنطقه‌ای مطرح می‌شد.

امروز دیگر بر کسی پوشیده نیست که اقران متوّهمین مدعی خردگرایی در مجلس دهم، چگونه در تحلیلی سراپا غلط خود در برجام، هفت سال فرصت‌های طلایی تکیه بر درون و ایجاد بازاری غیر از اروپا را از دست نظام و مردم گرفتند و باز در تحلیلی سراپا غلط دیگر در همین مجلس، فلسفه گرفتن سلفی‌های ذلیلانه با موگرینی را در اینستاگرام خود، ایجاد اعتماد و روابط عمیق با اروپا تفسیر کردند و نوشتند: «این تصویر علاقه نمایندگان ملت ایران به روابط عمیق و محترمانه با مردم قاره سبز را نشان می‌دهد.»

کوتاه سخن اینکه تأکید امام خمینی به نمایندگان مجلس اول در آغاز گام اول انقلاب مبنی بر به انزوا کشاندن و استیضاح نهادها و دولتمردان بیگانه محور و نیز تأکید رهبری انقلاب به مراقبت از گرفتار شده‌های کانون‌های فکر و توطئه خارجی و ارائه‌کنندگان تحلیل‌های سراپا غلط اقتضا می‌کند که مردم و شورای نگهبان در اقدامی انقلابی از ورود چنین عناصری به مجلس شورای اسلامی جلوگیری نمایند. چگونه است که در مقطع زمانی و پیچ تاریخی‌ای که هیچ نظامی با هر اندیشه و مکتبی حاضر به ارتباط و یا پذیرفتن افراد وابسته به فرهنگ بیگانه نیست و حتی نمایندگان سنای آمریکا یک تماس تلفنی ترامپ با رئیس جمهور اوکراین را دخالت در امور داخلی می‌دانند و در صدد استیضاح او برمی‌آیند، کسانی که علناً ندای تسلیم شدن در برابر بیگانه و فرهنگ بیگانه را سر می‌دهند و اشتباهات محاسباتی خود را یکی پس از دیگری تکرار می‌کنند و وحدت دینی و ملی مردم را به بازی می‌گیرند، خود را لایق تکیه زدن بر کرسی مجلسی می‌دانند که خونبهای استکبارستیزی و بیگانه‌ستیزی شخصیت‌هایی چون شیخ فضل‌الله نوری و سیدحسن مدرس و شهدای مجلس در گام اول است.

پاورقی:

۱- صحیفه نور، ج ۲، ص ۱۲۲٫

۲- همان، ص ۱۲۳٫

۳- بیانات رهبری معظم انقلاب در تاریخ ۲۲/۱۱/۹۷ (بیانیه گام دوم).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *