پنج گام تا تمدن نوین اسلامی

مقدمه:

تشکیل «امت واحده‌ اسلامی» و «تمدن نوین اسلامی» را به‌ عنوان یک آرمان و هدف عالی می‌توان از اولین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی در کلام و سخنان رهبران انقلاب اسلامی مشاهده نمود؛ تا جایی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، درباره‌ اهداف تشکیل حکومت اسلامی، صراحتاً از «تشکیل جامعه‌ نمونه اسلامی» و «تشکیل امت واحده‌ جهانی» نام برده شده است. در مقدمه‌ی قانون اساسی جمهوری اسلامی تاکید شده است: «ملت ما در جریان تکامل انقلابی خود، از غبارها و زنگارهای طاغوتی زدوده شد و از آمیزه‌های فکری بیگانه خود را پاک نمود و به مواضع فکری و جهان‌بینی اصیل اسلامی بازگشت و اکنون بر آن است که با موازین اسلامی، جامعه‌ نمونه‌ (اسوه‌) خود را بنا کند… قانون اساسی با توجه به محتوای اسلامی انقلاب ایران، که حرکتی‌ برای پیروزی تمامی مستضعفین بر مستکبرین بود، زمینه‌ تداوم این‌ انقلاب را در داخل و خارج کشور فراهم می‌کند؛ به‌ویژه در گسترش‌ روابط بین‌المللی با دیگر جنبش‌های اسلامی و مردمی، می‌کوشد تا راه تشکیل امت واحد جهانی را هموار کند.»

بدنه فرآیند تحقّق اهداف‌ انقلاب اسلامی- یعنی تشکیل امت واحد جهانی و تمدن اسلامی- یک «فرآیند» طولانى و البته دشوار است. رهبر معظم انقلاب، نخستین‌ بار، فرآیند تحقق اهداف پنج‌گانه تمدن اسلامی را در جمع مسؤولان و کارگزاران نظام در تاریخ ۲۱/۹/۱۳۷۹مطرح فرمودند. ایشان در این بیانات می‌فرمایند:

«ما یک انقلاب اسلامى داشتیم، بعد نظام اسلامى تشکیل دادیم، مرحله‏ى بعد تشکیل دولت اسلامى است، مرحله‏ى بعد تشکیل کشور اسلامى است، مرحله‏ بعد تشکیل تمدن بین‏الملل اسلامى است.»

لذا رهبری معظم، فرآیند تحقق اهداف انقلاب اسلامی را در پنج مورد زیر می‌دانند:

  1. انقلاب اسلامی؛ ۲٫ نظام اسلامی؛ ۳٫ دولت اسلامی؛  ۴٫ کشور اسلامی؛  ۵٫ دنیای (امّت، تمدن) اسلامی

 

 

ایجاد انقلاب اسلامی

گام اول این فرآیند که با ظهور انقلاب اسلامی تحقق پیدا کرد. انقلاب اسلامی، خصوصیات منحصر به فردی داشته و دارد که آن را از دیگر انقلاب‌های جهان ممتاز می‌سازد. امام خامنه‌ای برخی از این ویژگی‌های ذاتی را به شرح ذیل عنوان می‌دارند:

۱ ـ برخورداری از پشتوانه عظیم فلسفه و فقه شیعه در طول هزار سال(۱)

۲ ـ انقلاب اجتماعی همه‌جانبه همراه با تحول بنیادین در زندگی انسان‌ها(۲)

۳ ـ بهره‌مندی از رویکرد ارزشی و هدف‌گیری اصلاح مفاسد جهانی و بشری(۳)

۴ ـ شکل‌گیری بر مبنای نظم و انضباط انقلابی(۴)

با توجه به این خصوصیات است که انقلاب اسلامی یک تفسیر اسلامی و الهی بوده و به معنی زنده کردن دوباره اسلام است؛(۵)

چنان‌که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «انقلاب یک تفسیر اسلامی و الهی است. ما انقلاب را یک تحوّل اخلاقی، فرهنگی و اعتقادی می‌دانیم که به دنبال آن‌ها تحول اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و آنگاه رشد همه جانبه ابعاد انسان‌ها می‌آید. همان‌طور که در آیه قرآن است «ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»(۶) هر وقت انسان‌ها ضعف‌ها، نقص‌ها و بی‌ایمانی‌ها را در خودشان تغییر دادند، اوضاع و احوال اجتماعی آنها تحول پیدا خواهد کرد. هیچ‌چیز هم جلوگیر آن نخواهد بود. برای شروع این حرکت و تحول همگانی، انسان‌ها باید احساس تکلیف کنند.(۷)

در دیدگاه رهبر معظم انقلاب، انقلاب یک ضرورت طبیعی بر اساس سنّت‌های الهی بود. توضیح این جمله آن است که؛ نظام هستی به عنوان مظهر و تجلّی اراده و مشیّت الهی، مشمول قوانین و سنّت‌هایی است که نه تغییرپذیرند و نه جایگزین‌بردار.(۸) بشر چه بخواهد و چه نخواهد و قدرتمندان چه راضی باشند و چه نباشند، این سنّت‌ها تحقق می‌پذیرند. یکی از این سنّت‌ها تجلّی حق و پیروزی آن بر باطل است. یعنی جریان هستی و اداره‌ی امور عالم و نیز اعمال اختیاری انسان باید با تدبیر الهی و متکی بر معرفت صحیح اداره شود تا سعادت او تأمین و تضمین گردد.(۹)

بنابر این اگر روزی جامعه اسلامی که نماد جریان حق است، منحرف شود و به جایی برسد که هم مردم به فساد کشیده شوند و هم حکومت‌ها فاسد گردند و در نتیجه جابجایی خوب و بد، معروف و منکر و حق و باطل در عرصه حیات اجتماعی صورت گیرد، خداوند شرایط را به گونه‌ای محقق می‌سازد که گروه خداپرستان و مؤمنان قیام کنند و جامعه را از فساد به صلاح برگردانند.(۱۰)

همان‌طور که حادثه عظیم عاشورا در تاریخ اسلام از مصادیق روشن آن است.(۱۱) مقام معظم رهبری با توجه به این سنت الهی است که می‌فرماید:

من احساس می‌کنم که انقلاب اسلامی یک ضرورت بود برای اسلام، یک نیاز بود برای مسلمین. سنّت الهی بود برای حفظ دین و حفظ احکام الهی. مطلب بعدی این است که انقلاب اسلامی یک حادثه تاریخی است نه یک حادثه منطقه‌ای. اساساً انقلاب، هر انقلابی در جغرافیای انسانی مثل زلزله و آتشفشان در جغرافیای طبیعی است. زلزله و آتشفشان از لحاظ اصل بروز ناشی از تکاثف انرژی‌های مختلف طبیعی است. انقلاب هم در جغرافیای انسانی، ناشی از انباشته شدن انرژی‌های انسانی و انفجار این انرژی‌هاست.(۱۲)

هر انقلابی نظیر زلزله یا آتشفشان تأثیرات کم و بیش منطقه‌ای و بین‌المللی دارد و برای ایجاد عمق استراتژیک خود، پیامی را عرضه می‌کند.

هر چه پیام انقلاب پرجاذبه‌تر باشد، انسان‌های بیشتری به پذیرش و حمایت و الگوپذیری از آن روی می‌آورند. انقلاب اسلامی ایران که امتیاز اساسی‌اش، اتکای به جهان‌بینی اسلامی بود، در زمانی به وقوع پیوست که حرکت‌های لیبرالی و سوسیالیستی جاذبه خود را از دست داده بودند.(۱۳) گرچه بسیاری از روشنفکران چپ‌گرا همچنان القا می کردند که تنها ایدئولوژی بسیج کننده ملت‌ها، مارکسیسم است. انقلاب اسلامی مردم ایران این پیام را به دنیا عرضه کرد که بسیج کننده‌ترین ایدئولوژی‌ها اسلام است و اسلام مکتبی است. به عبارت دیگر، انقلاب اسلامی ایران، گشودن جبهه تازه‌ای فراروی همه انسان‌های مظلوم و محرومی است که از نارسایی و نابسامانی تمدن تحمیلی استعماری رنج می‌برند و شعار نه شرق و نه غربی این انقلاب، بیانگر نفی هرگونه ظلم و ستم بر بشریت است.(۱۴) برخی از پیام‌های انقلاب اسلامی را می‌توان به صورت زیر برشمرد:

۱ ـ لزوم خروج انسان از یوغ بردگی و بندگی طاغوت و رستن از ذلت و خواری(۱۵)

۲ ـ روی آوردن به عبودیت خدا و رستگاری(۱۶)

۳ ـ برآشفتن در مقابل همه بدی‌ها و کجی‌ها و نابسامانی‌ها(۱۷)

۴ ـ مبتنی بودن حکومت و قدرت سیاسی بر پرهیزکاری، عدالت و حقیقت،(۱۸)

۵ ـ ضرورت دین‌گرایی و خدامحوری و نیز بازگشت از مسیر انحرافی دوران غرور جاهلانه شکوفایی علم(۱۹)

حاصل سخن در یک کلام این که پیام انقلاب، پیام معنویت است، یعنی بشرِ سرگشته امروز که از عدم تأمین نیازهای برتر و والاتر و ندیدن و نداشتن صفا و محبّت و مهربانی و نیافتن نوعی معرفت والا به ستوه آمده است.

 

ایجاد نظام اسلامی

نظام اسلامی  به عنوان دومین گام مطرح شده از جانب رهبر معظم انقلاب مبنی بر رسیدن به تمدن اسلامی، گامی است که بلافاصله بعد از انقلاب اسلامی محقق می‌شود(۲۰)

مقام معظم رهبری تحقق این مرحله را به معنای اسلامی شدن هندسه عمومی جامعه دانسته‏اند. در حقیقت با تدوین قانون اساسی، انقلاب اسلامی که منشور اصلی و محوری جمهوری اسلامی است، ارکان جامعه اسلامی مهندسی شد، این قانون که تبلور ارزش‏های اسلامی است و منطبق با احکام اسلامی تدوین شده، به مثابه ستون فقرات نظام اسلامی است و مرکز اصلی سلسله اعصاب نظام اسلامی تلقی می‏شود.

از فلسفه وجودی گام دوم یعنی نظام اسلامی می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

اجرای عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثروت: از دیدگاه رهبر معظم انقلاب، فلسفه‌ وجودی نظام جمهورى اسلامى این است که بتواند همچنان که اسلام از مسوولان، انسان‌ها و ملت‌ها خواسته است، در میان مردم، عدالت، اخلاق، معنویت و رفاه مادى را به‌وجود آورد.(۲۱)

 

استقلال و آزادی: از دیدگاه حضرت امام خامنه‌ای نظام اسلامى، نظام استقلال ملى است و هر نوع وابستگى‌اى محکوم است. ایشان، استقلال و آزادی را از خصوصیات اصلی انقلاب می‌دانند. و جمهوری اسلامی را نظامی مردمی، مستقل و مبتنی بر ارزش‌های اصیل و نظام مبتنی بر آزادی فکر و عدالت اجتماعی معرفی کردند.(۲۲)

احیای ارزش‌های اسلامی: حضرت امام خامنه‌ای، قیام نظام جمهوری اسلامی را برای احیای ارزش‌های اسلام و تجدید بعثت نبی‌اکرم(ص) می‌دانند و در این راستا فرمودند: مهمترین کاری که امام بزرگوار ما در سطح دنیای اسلام انجام داد، این بود که ابعاد سیاسی و اجتماعی اسلام را احیاء کردند.(۲۳)

استکبارستیزی: از دیدگاه ایشان یکی از مبانی اصلی جمهوری اسلامی، استکبارستیزی است، شعار حکومت اسلامی از ساعت اول، مقابله با زورگویی‌ها و قلدری‌ها و گردن کلفتی‌ها بود، ملت ایران در دنیا به این شناخته شده که با ظلم، با سلطه‌گری، با روابط ناسالم سلطه‌گری و سلطه‌پذیری در سیاست‌های بین‌المللی، مخالف است.(۲۴)

تأمین خواسته‌های جسمی، روحی، مادّی و معنوی انسان: رهبر انقلاب در فرمایشات خود نقل کردند که نظام اسلامی، نظامی است که اساس آن بر تأمین خواسته‌های جسمی، روحی، مادّی و معنوی انسان است.(۲۵)

گسترش دین و معنویت و مفاهیم اسلامی و ایجاد تمدن اسلامی: یکی از فلسفه‌های وجودی نظام جمهوری اسلامی که رهبر انقلاب در بیانات خود بدان اشاره نموده‌اند، گسترش دین و معنویت و مفاهیم اسلامی است.(۲۶)

تعالی یافتن اخلاق انسان‌ها: رهبر معظم انقلاب با اشاره به آیه «بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق» اساس کارها را اخلاق معرفی کرد‌ه‌اند. فلسفه‌ نظام جمهورى اسلامى این است که در میان مردم، عدالت، اخلاق، معنویت و رفاه مادى را به‌ وجود آورد.(۲۷)

رفاه عمومی: ایشان فرمودند: یکی از فلسفه‌های نظام جمهوری اسلامی این است که در میان مردم رفاه مادی ایجاد کند، همچنین اشاره کرده‌اند که: جامعه‌ای می‌تواند تصویر آرمانی یک ملت زنده، بیدار و باهوش قرار گیرد که در آن، معنویت و عدالت، عزت، قدرت، ثروت و رفاه باشد.(۲۸)

 

انسان‌سازی: از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اساس انقلاب اسلامی بر انسان‌سازی است و انسان‌سازی در مرتبه‌ اول، تعمیر دل و آباد کردن جان است. خط صحیح جمهوری اسلامی اداره و هدایت صحیح مردم، به رشد رساندن و به تکامل الهی رساندن مردم است.(۲۹)

 

ایجاد دولت اسلامی

بعد از مرحله‌ی نظام اسلامی نوبت به تشکیل دولت اسلامی به معنای حقیقی می‌رسد. دولت در اینجا به معنای عام آن، یعنی مجموعه‌ی کارگزاران حکومت از قوای سه‌گانه و مسئولان کشور است. اسلامی شدن دولت یعنی تطبیق مسئولان و دولت‌مردان با ضوابط و شرایطی که متعلق به یک مسئول دولت اسلامی است؛ یعنی همه‌ی حکومت‌گران و خدمت‌گزاران عمومی باید جهت‌گیری‌ها و رفتار اجتماعی و فردی خود و رابطه‌شان با مردم و نظام‌های بین‌المللی و نظام سلطه‌ی جهانی امروز را با معیارهای اسلامی تطبیق دهند تا بتوانند به اهداف انقلاب اسلامی برسند و به تعبیر روشن‌تر، منش و روش ایشان به گونه‌ی اسلامی شود.(۳۰)

البته دولت اسلامی کامل به معنای واقعی کلمه، در زمان انسان کامل تشکیل خواهد شد؛ ما به قدر توان و تلاش خود می‌خواهیم مجموعه‌ی کارگزاران حکومت را به نقطه‌یی برسانیم که با نصاب جمهوری اسلامی تطبیق کند؛ امروز در این مرحله قرار گرفته‌ایم و این مشکل‌تر و دشوار‌تر از مراحل قبلی است(۳۱).

بر مبنای روایت نبوی: لا تصلح عوام هذه الأمه الا بخواصها؛(۳۲) اصلاح توده‌ی مردم، به اصلاح زبدگان و نخبگان هر کشور و جامعه بستگی دارد. اگر دستگاه مدیریت جامعه، صالح و سالم باشد، خطاهای متن جامعه، قابل اغماض است و در مسیر جامعه، مشکلی به وجود نخواهد آورد. اما اگر مدیریت و رأس جامعه، از صلاح و سلامت و عدل و تقوا و ورع و استقامت دور باشد، ولو در میان مردم صلاح هم وجود داشته باشد، آن صلاح بدنه‌ی مردم، نمی‌تواند این جامعه را به سر منزل مطلوب هدایت کند. یعنی تأثیر رأس قله و هرم و مجموعه‌ی مدیریت و دستگاه اداره کننده در یک جامعه، این قدر فوق‌العاده است.

اگر دولت به معنای واقعی کلمه اسلامی شد، آن‌گاه کشور به معنای واقعی کلمه، اسلامی و الگو خواهد شد؛ «کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم»، عدالت مستقر شده و تبعیض از بین خواهد رفت؛ فقر بتدریج ریشه‌کن شده و عزت حقیقی برای مردم به وجود می‌آید و جایگاه این جامعه در روابط بین‌الملل ارتقاء پیدا می‌کند. از کشور اسلامی می‌شود دنیای اسلامی درست کرد؛ الگو که درست شد، نظایرش در دنیا به وجود می‌آید.(۳۳)

دولت اسلامی بر ارزش‌هایی استوار و شاخصه‌های برای خود دارد تا بتوان به آن حکومت اسلامی گفت که با توجه به منویات رهبری این شاخص‌ها به شرح ذیل می‌باشد:

١. شاخص اعتقادی و اخلاقی

شاخص سلامت اعتقادی و اخلاقی – بخصوص در مسئولان رده‌های بالا مبتنی بر منابع اسلامی، اصول و مبانی ارزشی انقلاب از مجموعه‌ی بیانات، موضع‌گیری‌ها، رهنمودهای امام(ره) و اعتماد به وعده صریح خدای متعال که می‌فرماید: «ان تنصروا الله ینصرکم، و لینصرن الله من ینصره»، اگر شما از دین او حمایت کردید، از راه خدا پیروی کردید خدا شما را نصرت خواهد داد.(۳۴)

  1. ۲. عدالت

همه‌ی ارسال رسل و انزال کتب و مانند اینها «لیقوم الناس بالقسط» است؛ برای این است که جامعه با قسط زندگی بکند یعنی پیشرفت با عدالت نه پیشرفت بمعنای توسعه در غرب.(۳۵)

  1. قانون‌گرایی

قانون‌گرایی اسناد بالادستی که امروز خوشبختانه در کشور وجود دارد؛ مثل سیاست‌های کلی، سند چشم انداز، مصوبات شوراهای عالی. این قانون‌گرایی و قانون‌مداری اگر چنانچه جا افتاد، مسلماً خیلی از آسیب‌ها از بین خواهد رفت.(۳۶)

  1. حکمت و خردگرایی

مسئله‌ی حکمت و خردگرایی در کارها است؛ کار کارشناسی، مطالعه‌ی درست، ملاحظه‌ی جوانب و آثار و تبعات یک اقدام، و حتی گاهی ملاحظه‌ی تبعات آن و از جمله‌ی شقوق همین حکمت، استفاده از ظرفیت بالای کارشناسی است.(۳۷)

 

ایجاد کشور یا جامعه اسلامی

پس از شکل‏‌گیری دولت اسلامی، ثمره این دولت، تلألو و تشعشع نظام اسلامی خواهد بود. بدین معنا که کارویژه اصلی دولت اسلامی، «ایجاد کشور اسلامی» می‏باشد که خود مرحله چهارم فرآیند تحقق انقلاب اسلامی به شمار می‏رود:

رهبر معظم انقلاب، در باره تحقق چهارمین گام می‌فرمایند: اگر دولت به معناى واقعى کلمه، اسلامى شد، آن‌گاه کشور به معناى واقعى کلمه اسلامى خواهد شد؛ عدالت مستقر خواهد شد؛ تبعیض از بین خواهد رفت؛ فقر به تدریج ریشه‌کن مى‌شود؛ عزّت حقیقى براى مردم به وجود مى‌آید؛ جایگاهش در روابط بین‌الملل ارتقاء پیدا مى‌کند؛ این مى‌شود کشور اسلامى.(۳۸)

من و امثال من اگر خودمان صادق باشیم، مى‏توانیم مردم را صادق بار بیاوریم. اگر خود ما اسیر هوى‏ و هوس نباشیم، مى‏توانیم مردم را آزاد از هوى‏ و هوس بار بیاوریم. اگر ما شجاع باشیم، مى‏توانیم مردم را شجاع بار بیاوریم. اگر من و امثال من اسیر هوى‏ و هوس و دنبال طمع و بنده و ذلیلِ ترس و طمع خود بودیم، نمى‏توانیم مردم را با فضایل بار بیاوریم. این بسته به شانس و اقبال هر کسى است که در گوشه‏یى معلم خوبى پیدا کند و به صورت فردى تکامل یابد؛ جامعه پیش نخواهد رفت. دولت اسلامى است که کشور اسلامى به وجود مى‏آورد.(۳۹)

بعد از این مرحله، مرحله‌ى تلألؤ و تشعشع نظام اسلامى است؛ یعنى مرحله‌ى ایجاد کشور اسلامى. اگر این مرحله به وجود آمد، آن‌وقت براى مسلمان‌هاى عالم، الگو و اسوه مى‌شویم: «لتکونوا شهداء على النّاس».(۴۰)

به تعبیر دیگر معظم‌له تاکید می‌کنند: کشور اسلامى یعنى کشورى که اسلامِ حیات‏بخش، اسلامِ نشاط آور، اسلامِ تحرک‏آفرین، اسلامِ بدون کج‏اندیشى و تحجر و انحراف، اسلامِ بدون التقاط، اسلامِ شجاعت‏بخش به انسان‌ها، و اسلامِ هدایت کننده‏ى انسان‌ها به سوى علم و دانش بر آن حاکم است؛ اسلامى که با همان شکلى که در قرن اولِ اسلامى به آن عمل شد، توانست یک مجموعه‏ى پراکنده را به اوج تمدن تاریخى و جهانى برساند و تمدن و دانش او بر دنیا سیطره پیدا کند. سیطره و تسلط علمى به دنبال خود عزت سیاسى هم مى‏آورد؛ رفاه اقتصادى هم مى‏آورد؛ فضایل اخلاقى هم مى‏آورد؛ اگر کشور به معناى واقعى کلمه اسلامى شود.(۴۱)

معظم‌له در بیان مفهوم جامعه اسلامی با تعبیر دیگر می‌فرمایند: «جامعه اسلامی یعنی چه؟ یعنی جامعه‌ای که در آن آرمان‌های اسلامی، اهداف اسلامی، آرزوهای بزرگی که اسلام برای بشر ترسیم کرده است، تحقق پیدا کند، جامعه عادل برخوردار از عدالت، جامعه آزاد، جامعه‌ای که مردم در آن، در اداره کشور، در آینده خود، در پیشرفت خود دارای نقشند، دارای تأثیرند، جامعه‌ای دارای عزت ملی و استغنای ملی، جامعه‌ای برخوردار از رفاه و مبرّا از فقر و گرسنگی، جامعه‌ای دارای پیشرفت‌های همه‌جانبه، پیشرفت علمی، پیشرفت اقتصادی، پیشرفت سیاسی و بالأخره جامعه‌ای بدون سکون، بدون رکود، بدون توقف و در حال پیشروی دائم. این آن جامعه‌ای است که ما دنبالش هستیم؛ البته این جامعه تحقق پیدا نکرده، ولی ما دنبال این هستیم که این جامعه تحقق پیدا می‌کند.»(۴۲)

با توجه به بیانات معظم‌له و تعبیر ایشان می‌توان به طور خلاصه جامعه اسلامی را دارای صفات ذیل برشمرد، صفاتی نظیر: عدالت، پیشرفت، پیشرفت علمی، پیشرفت اقتصادی، پیشرفت سیاسی، رفاه، مردم‌سالاری، کرامت انسانی، عزت حقیقی، عزت ملی و استغنای ملی، آرمان‌های اسلامی، اهداف اسلامی، آرزوهای بزرگ، جامعه عادل، جامعه آزاد، جامعه‌ای بدون سکون، بدون رکود، بدون توقف، بدون تبعیض، مبرا از فقر و در حال پیشروی دائم و سایر واژه‌های مشابه دیگری که شالوده و درون مایه یک جامعه اسلامی را تشکیل می‌دهد.

 

شکل‌گیری تمدن اسلامی

بر طبق دیدگاه رهبر معظم انقلاب، گام بعدی در هنگامی که به‌طور کامل جامعه اسلامی را بنا نهادیم، باید به دنبال ایجاد تمدن اسلامی باشیم: «از کشور اسلامی می‌شود دنیای اسلامی [تمدن اسلامی] درست کرد، الگو که درست شد، نظایرش در دنیا درست خواهد شد.»(۴۳)

معظم‌له، تمدن اسلامی را فضایی می‌دانند که انسان در آن فضا به لحاظ معنوی و مادّی می‌تواند رشد کند و به غایات مطلوبی برسد که خدای متعال او را برای آن غایات خلق کرده است. زندگی خوب و عزّتمندی داشته باشد، انسان عزیز، انسان دارای قدرت، دارای اراده، دارای ابتکار، دارای سازندگی جهان طبیعت. تمدّن اسلامی به این معنی است و هدف و آرمان نظام جمهوری اسلامی این است.(۴۴)

در این تعریف ابعاد گوناگون فرهنگ و تمدن مادی و معنوی بشر مطرح خواهد شد که منجر به تکامل او و قرب به خدا می‌شود.

به‌طور کلی، مراد از تمدن اسلامی، همه دستاوردهای مسلمانان در ابعاد گوناگون اقتصادی، فرهنگی، مذهبی، اجتماعی، اخلاقی، مادی و معنوی، صنعت، اختراعات و اکتشافات است که از عصر پیامبر(ص) شروع شد و با گسترش قلمرو اسلامی از مرزهای غربی چین تا اندلس را در برگرفت. بنابراین می‌توان در جمع‌بندی تعریف مفاهیم تمدن بیان کرد که شاخصه‌های تمدن در دیدگاه اندیشمندان اسلامی با توجه به مبانی فکری و شرایط محیط متفاوت است. یعنی تعدادی از شاخصه‌های تمدن در هر عصری بر اساس شرایط محیطی تغییرپذیر و دارای شدت و ضعف است.

معظم‌له همواره تاکید دارند اصلاح دنیای لازمه‌اش اصلاح خود است در همین راستا می‌فرمایند:

«وقتی کشور اسلامی پدید آمد، تمدن اسلامی به‌وجود خواهد آمد، آن‌وقت فرهنگ اسلامی فضای عمومی بشریت را فرا خواهد گرفت، اینها همه‌اش با مراقبت و با تقوا عملی است، تقوای فردی و تقوای جماعت و امت.»(۴۵)

و این مهم همان هدف نهایی است که همواره از آن یاد می‌کنند و می‌افزایند: «جامعه‌ای که به عبودیت خدا می‌رسد، یعنی به معرفت کامل خدا می‌رسد، تخلق به اخلاق‌الله پیدا می‌کند، آن نهایت کمال انسانی است. بنابراین هدف نهایی آن است… خُب وقتی یک چنین جامعه‌ای به‌وجود آمد، زمینه برای ایجاد امت اسلامی، یعنی گسترش این جامعه هم به‌وجود خواهد آمد.»(۴۶)

در این نوشتار سعی بر آن شد تا به منظور تحقق اهداف امت اسلامی که همان ایجاد تمدن اسلامی است، مقدمه‌ای بر نگرش امام خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی‌را برای مخاطبان ارائه دهیم.

 

پی‌نوشت‌ها:

۱- بیانات در دیدار با وزیر کشور و استاندارن ۲۸/۱/۷۸٫

۲- افتتاحیه دومین دوره تحصیلی دانشگاه امام صادق(ع) ۳/۱۰/۶۲٫

۳- خطبه های نماز جمعه ۷۰/۷/۵٫

۴- بیانات در دیدار اعضای هیات علمی جهاد دانشگاهی.

۵- بیانات در دیدار با فرماندهان نیروی مقاومت بسیج ۲۲/۴/۷۱٫

۶- سوره رعد آیه ۱۱٫

۷- سخنرانی در افتتاحیه ی دهه فجر ۱۲/۱۱/۶۲٫

۸- سوره احزاب آیه ۶۲٫

۹- بیانات در جمع مسئولان پایگاه های مقاومت تهران ۲۲/۴/۶۶٫

۱۰- بیانات در نماز جمعه ۱۹/۳/۷۴٫

۱۱- بیانات در جمع میهمانان خارجی ۱۲/۳/۷۲٫

۱۲- بیانات در افتتاحیه دهه فجر ۱۲/۱۱/۶۷٫

۱۳- بیانات در دیدار با روحانیت ۲۱/۶/۶۴٫

۱۴- بیانات در۵/۱۱/۸۵٫

۱۵- بیانات در ۸/۱۲/۵۹٫

۱۶- بیانات در ۳۰/۹/۶۱٫

۱۷- بیانات ۳۰/۹/۶۱٫

۱۸- بیانات ۲۷/۱۱/۷۹٫

۱۹- بیانات۲۰/۷/۶۸٫

۲۰- بیانات در دیدار با دانشجویان کرمانشاه، ۲۴/ ۷/۹۱

۲۱- بیانات در دیدار مردم قزوین‌ – ۲۵/۹/۱۳۸۲٫

۲۲- بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان – ۱۹/۲/۱۳۸۴٫

۲۳- مراسم چهاردهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) – ۱۴/۳/۱۳۸۲٫

۲۴- بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران – ۱۲/۱۱/۱۳۷۵٫

۲۵- بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل‌ –  ۵/۵/۱۳۷۹٫

۲۶- بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان – ۱۸/۸/۱۳۸۵٫

۲۷- بیانات در دیدار جمعی از روحانیون -۲/۲/۱۳۷۷٫

۲۸- بیانات در دیدار مردم قزوین‌ – ۲۵/۹/۱۳۸۲٫

۲۹- بیانات در دیدار مردم قم – ۱۹/۱۰/۱۳۷۰٫

۳۰- بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران ۱۳۷۹٫

۳۱- بیانات در دیدار اعضاى هیئت دولت ۱۳۸۴٫

۳۲- تحریر المواعظ العددیه، على مشکینى،‏ ۳۳۶.

۳۳- بیانات در دیدار اعضاى هیئت دولت ۱۳۸۴٫

۳۴- بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ۱۳۸۵٫

۳۵- بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت ۱۳۹۲٫

۳۶- بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت ۱۳۹۲٫

۳۷- دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت ۱۳۹۲٫

۳۸- بیانات در دیدار کارگزاران نظام ۱۲/۹/۷۹٫

۳۹- بیانات در خطبه‌های نمازجمعه‌  ۲۸/۵/۸۴٫

۴۰- بیانات در دیدار کارگزاران نظام  ۲۱/۹/۸۰٫

۴۱- بیانات در خطبه‌های نمازجمعه‌ ۲۸/۵/۸۴٫

۴۲- بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه؛ ۲۴/۷/۱۳۹۰٫

۴۳- بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام؛ ۱۲/۹/۱۳۷۹٫

۴۴- بیانات مقام معظم رهبری، ۲۲/۰۳/۱۳۸۳٫

۴۵- بیانات در خطبه های نماز جمعه تهران؛ ۲۸/۵/۱۳۸۴٫

۴۶- بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه؛ ۲۴/۷/۱۳۹۰٫

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *