چرایی حمایت از مقاومت فلسطین

مقدمه:

از زمان غصب سرزمین فلسطین و تشکیل رژیم جعلی صهیونیستی در این سرزمین، یکی از شگردهای دستگاه‌های تبلیغاتی صهیونیسم بین‌الملل و نظام سلطه جهانی برای استمرار اشغال فلسطین و توسعه‌طلبی در منطقه و جلوگیری از مقابله افکار عمومی مردم جهان، به‌ویژه ملل مسلمان منطقه با توسعه‌طلبی صهیونیسم، فریب آنان با ایجاد شک و شبهه در ماجرای غصب فلسطین و مقاومت مردم این سرزمین بوده است. این سیاست همواره از سوی آنها در میان ملل مسلمان جهان، به‌ویژه در جوامع انقلابی که اهتمام بیشتری در حمایت از مقاومت فلسطین داشته‌اند بروز و ظهور داشته است.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز با توجه به تعیین روز قدس در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان توسط امام خمینی(ره)، در جهت حمایت از مقاومت فلسطین و مبارزه با غده سرطانی رژیم صهیونیستی در منطقه، دستگاه‌های تبلیغاتی و ابزارهای رسانه‌ای و تبلیغاتی غرب و نظام سلطه جهانی و عوامل آنها در جامعه اسلامی ایران تبلیغ کرده‌اند که با توجه به اوضاع نابسامان اقتصادی مردم ایران و تورم فزاینده‌ای که در کشور وجود دارد، چرا جمهوری اسلامی ایران به مردم فلسطین کمک مالی و حتی از مقاومت گروه‌های فلسطینی حمایت تسلیحاتی می‌کند.

القای این نوع تبلیغات به مردم ایران هر چند هدفی جز تأمین امنیت پایدار رژیم جعلی صهیونیستی و تداوم سیاست‌های توسعه‌طلبانه تروریستی و تجاوزکارانه این رژیم ندارد؛ اما بر بخشی از مردم ناآگاه به مسائل منطقه و یا جریان‌های سیاسی غرب‌گرا در ایران تأثیراتی داشته است. به همین لحاظ ضروری است برای آگاهی‌بخشی به ملت مسلمان ایران و تبیین حقیقت و ماهیت دفاع از مقاومت فلسطین به چند نکته اساسی توجه شود.

 

الف. تأکید آموزه‌های دینی بر حمایت از مظلومان و ستمدیدگان

ملت ایران مسلمان و نظام برگرفته از اراده ملی این ملت نیز برگرفته از آموزه‌های دینی و قرآنی است. بنابراین جمهوری اسلامی ایران بنا بر اصول مندرج در قانون اساسی می‌بایست در سیاست‌گذاری‌های داخلی و خارجی خود به آموزه‌های دینی، به‌ویژه قرآن مجید تمسک جوید که قضیه فلسطین و حمایت ایران از مقاومت و پایداری ملت مسلمان آن در برابر اشغالگری و توسعه‌طلبی صهیونیست‌ها در منطقه نیز بخشی از آن است. قرآن مجید در آیات متعددی بر حمایت از ملل مظلوم تأکید ورزیده است که به چند مورد آن اشاره می‌کنیم:

  1. أُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ نَصْرِهِمْ لَقَدیرٌ • الَّذینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثیراً وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ(۱) در این آیه علت اذن در جهاد را «مظلومیت» و مورد ظلم قرار گرفتن و اخراج از کاشانه و آواره ساختن مؤمنان از وطن خود توسط ستمگران می‌داند.
  2. وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئِکَ ما عَلَیْهِمْ مِنْ سَبیلٍ • إِنَّمَا السَّبیلُ عَلَى الَّذینَ یَظْلِمُونَ النَّاسَ وَ یَبْغُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیم؛(۲) ‏کسانی که بعد از آنکه مورد ظلم قرار گرفتند، یاری بطلبند، ایرادی بر آنان نیست. ایراد و مجازات بر کسانی است که به مردم ستم می‌کنند و در زمین به ناحق ظلم روا می‌دارند…
  3. وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیراً؛(۳) چرا در راه خدا و برای رهایی مردان و زنان و کودکانی که [به دست ستمگران تضعیف شده‌اند] پیکار نمی‌کنید؟! همان افراد [ستمدیده‌ای] که می‌گویند: پروردگار ما را از این شهر (مکه) که اهلش ستمگرند، بیرون ببر و از طرف خود برای ما سرپرستی قرار ده و از جانب خود یارو یاوری برای ما تعیین فرما.

در سنت نبوی(ص) و ائمه معصومین(ع) نیز سفارش زیادی به این امر شده است؛ چه اینکه در اسلام، مسئولیت مقابله با تهدید و ارعاب وظیفه‌ای همگانی است و مسلمانان باید یکپارچه در برابر عوامل تهدید و ارعاب بایستند و از مظلوم دفاع کنند و خصم ظالم باشند.

دستور نورانی امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) مبنی بر اینکه: «همواره با خصم، ظالم و یار و یاور مظلوم باشید.» همواره بر تارک عالم می‌درخشد و بیانگر تعالی اصول حقوقی اسلام و حقانیت این نظام حقوقی می‌باشد.

پیامبر عظیم‌الشأن اسلام(ص) نیز فرمودند: «هرکس فریاد دادخواهی هر مظلومی ـاعم از مسلمان یا غیرمسلمانـ را بشنود که مسلمین را به یاری می‌طلبد، اما به کمک او نشتابد، مسلمان نیست.»

و در روایت دیگری فرمودند: «یاری ضعیفان، بهترین و بافضیلت‌ترین صدقه‌هاست.»

براساس بعضی از روایات دیگر، مسلمانان باید به حل معضلات و گره‌گشایی یکدیگر اهتمام ورزند و در این راستا تلاش کنند؛ وگرنه از زمره مسلمان واقعی خارج هستند.

از جهت دیگر نیز باید به این نکته اساسی توجه کرد که براساس اصول و مبانی اسلام، جامعه اسلامی پیکره واحدی است و مسلمین نمی‌توانند در قبال سایر مسلمانان بی تفاوت باشند.

پیامبر اسلام(ص) می‌فرمایند: «حکایت مؤمنان در دوستی و مهربانی، چون اعضای یک پیکر است. وقتی یکی از آنها رنجور شود، دیگران به مراقبت و حمایت از او همداستان می‌شوند.»(۴)

این همبستگی عمیق اسلامی، تعاون اسلامی را نیز به همراه دارد؛ بدین معنا که مسلمانان در همه امور و شئون مشترک اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خود، موظف به همکاری و همیاری یکدیگرند.

 

ب. پایبندی‌ به اصول و قوانین نظام و انقلاب اسلامی

اصول و قوانین نظام و انقلاب اسلامی ناشی از آموزه‌های دین مبین اسلام‌اند؛ لذا از بدو شکل‌گیری تاکنون اهداف خود را منحصر به برپایی حکومت اسلامی در ایران نکرده‌اند؛ بلکه خود را موظف به آزادی و بیداری سایر ملل مظلوم جهان و حمایت از حقوق آنان می‌دانند. براساس تحقق عملی حاکمیت ملی، دولت به نمایندگی از تمام افراد مردم، موظف به ایفای «تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان» است. به همین دلیل، ضمن آنکه «موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد.» در اعمال سیاست خارجی «دفاع از همه مسلمانان» را باید وجهه همت خود سازد.(۵)

بر این اساس جمهوری اسلامی ایران حمایت‌های بی دریغ مادی و معنوی خود را در حد امکانات و شرایط بین‌المللی، از ملت‌های مظلوم به عمل آورده است (مانند حمایت از مقاومت مردم ستمدیده آفریقای جنوبی، مسلمانان بوسنی ـ هرزگوین، افغانستان، قفقاز، لبنان و فلسطین و …)

لذا از آنجا که مشکل رژیم جعلی اسرائیل مربوط به همه جهان اسلام است و همه مسلمانان مورد تهدید هستند، حمایت از مقاومت فلسطین برای نجات ملت فلسطین و تشکیل دولت مستقل و طرد و نابودی اسرائیل، پیوسته مورد اهتمام مسئولان، مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است و در این زمینه، تدابیر قانونی و انواع حمایت‌های مالی، معنوی، تبلیغاتی و… صورت گرفته‌اند.

 

بر اساس مصوب ۱۹/۲/۶۹ مجلس شورای اسلامی نیز خطوط اصلی سیاست حمایت‌های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی از مردم فلسطین تدوین شده است.

 

ج. لزوم توجه به سایر مسئولیت‌های دینی و ملی دولت و نظام اسلامی

وجود برخی از مشکلات و معضلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و…در سطح کشور، امری واقعی و غیرقابل انکار است و برای خروج از این وضعیت و دستیابی به وضعیت مطلوب‌تر، تلاش‌های مضاعفی لازم است.

غیر از این واقعیت، باید واقعیت دیگری را نیز در نظر گرفت و آن توجه به سایر مسئولیت‌های دینی و ملی دولت و نظام اسلامی است. به عبارت دیگر حیطه و گستره وظایف و مسئولیت‌های دولت‌ها، فقط به درون مرزهای آن کشور محدود نمی‌شود؛ بلکه دولت‌ها برای دستیابی به اهداف خود در سطح داخلی و بین‌المللی (از قبیل تأمین امنیت و منافع ملی و تحقق آرمان‌های ایدئولوژیک) ناچارند محدوده عملکرد و اقدامات خود را به بیرون از مرزهای بین‌المللی، گسترش دهند و در عرصه معادلات و رقابت‌های بین‌الملل شرکت فعال داشته باشند.

امروزه به دلیل گسترش ارتباطات و تکنولوژی، جهانی شدن اقتصاد و…ـ که مرزهای ملی کشورها را درنوردیده است ـ دیگر نمی‌توان حیطه عملکرد و وظایف دولت‌ها را در محدوده مرزهای آن کشور تعریف کرد؛ بلکه برعکس، دولتی از توانایی بیشتر در سامان دادن به مسائل داخلی و تأمین امنیت و رفاه در سطح جامعه و تعقیب آرمان‌های ایدئولوژیک خود بهره‌مند است که به صورت فعال در مناسبات، معادلات و رقابت‌های بین‌المللی حضور داشته باشد و در چهارچوب اصول سیاست خارجی خویش، نقش مؤثرتری را در تأثیرگذاری بر تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی ایفا کند و از موقعیت‌ها و فرصت‌های بین‌الملل به بهترین نحو برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی خود استفاده کند.

دولت‌ها برای تحقق اهداف سیاست خارجی خود از ابزارهایی چون دیپلماسی، حربه‌های اقتصادی، نظامی و فرهنگی بهره می‌برند. استفاده صحیح و به‌موقع از این ابزارها در میزان موفقیت واحدهای سیاسی بسیار مؤثر است.(۷)

 

د. همسویی حمایت از مقاومت فلسطین با منافع ملی ایران

حمایت‌های اقتصادی، سیاسی و تبلیغاتی و حتی نظامی در حد وسع و توان از ملت‌های مسلمان دیگر ـ خصوصاً فلسطین ـ نه تنها با منافع ملی ایران تعارض ندارد؛ بلکه در راستای تأمین منافع ملی و همسو با آن است؛ زیرا:

اولاً، منافع ملی یک کشور فقط به مرزهای جغرافیایی آن محدود نمی‌شود؛ لذا دولت‌ها به میزان هزینه‌هایی که در کشورهای دیگر صرف می‌کنند و نیز از توان و قدرت تصمیم‌گیری و تأثیرگذاری بیشتری در آینده آن کشور و معادلات منطقه‌ای برخوردارند.

ثانیاً، حفظ موجودیت، استقلال و تمامیت ارضی و امنیتی ملی کشور ـ که از عناصر کلیدی و حیاتی تشکیل دهنده منافع ملی است ـ نیازمند صرف چنین هزینه‌ها و کمک به ملت‌هایی است که در خط اول مبارزه با دشمنان ما قرار دارند.

رهبر فرزانه انقلاب در دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فرمودند: «اگر صهیونیست‌های افزون‌طلب، گرفتار انتفاضه نبودند، بدون تردید برای سیطره بر مصر و سوریه و لبنان و دیگر کشورهای خاورمیانه وارد عمل می‌شدند.»

پیشینه تاریخی رژیم صهیونیست نیز بیانگر همین واقعیت تلخ است. «آریل شارون» وزیر جنگ این رژیم، پس از اشغال بیش از نیمی از سرزمین لبنان در سال ۱۳۶۱/۱۹۸۲ «طرح تصرف چاه‌های نفتی منطقه خلیج فارس» را با استفاده از نیروی نظامی ارائه کرد و صراحتاً اعلام کرد: «با تصرف منطقه خلیج فارس توسط ارتش اسرائیل، نفت این منطقه نه یک نفت و سلاح عربی، بلکه یک نفت و سلاح یهودی خواهد شد.»(۸)

 

 

هـ. دلایل دیگر

افزون بر مطالب یادشده، دلایل دیگر عبارتند از:

  1. با توجه به نیازهای ضروری و حیاتی مردم فلسطین و امکانات نسبتاً خوب کشورمان، این کمک‌ها محدودند و تأثیر منفی بر روند آبادانی و حل مشکلات اقتصادی و معیشتی ما بر جای نمی‌گذارند. به علاوه نتایج مثبتی را در کوتاه‌مدت و طولانی‌مدت، در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی، برای کشورمان به ارمغان می‌آورند.
  2. مسلمین امت واحده‌اند و سرنوشت مشترکی‌ دارند. استعمارگران همواره در پی جداسازی و تفرقه میان ملت‌های مسلمان‌اند تا از این رهگذر سلطه خود را بر جهان اسلام استوارتر سازند. لذا با عدم حمایت از مقاومت فلسطین به پاره‌سازی امت واحد اسلامی کمک کرده‌ایم.
  3. بر اساس روایتی همان‌طور که کمک‌های فردی موجب افزایش نعمت و برکات الهی هستند، کمک‌های اجتماعی نیز چنین‌اند.
  4. امروزه در تمام جهان سرمایه‌هایی بعنوان حرکت‌های انسان‌دوستانه برای کمک به جوامع محروم اختصاص داده می‌شود.
  5. این کمک‌ها اتحاد و یکپارچگی امت اسلامی را بهتر حفظ می‌کند و قدرت جمعی مسلمانان را بر دشمنان افزون می‌سازد.
  6. ارسال این قبیل کمک‌ها مختص ایران نیست؛ بلکه کشورهای بزرگ جهان (مانند آمریکا) به‌رغم وجود بسیار مشکلات داخلی باز هم در جهت اهداف و منافع نامشروع خود کمک‌های بسیار زیادی را به اسرائیل ـ که واقعاً هیچ بهره‌ای برای ملت آمریکا ندارد ـ ارسال می‌کنند.

 

 

پی‌نوشت:

  1. حج/ ۳۹ و ۴۰
  2. شوری/ ۴۱ و ۴۲
  3. نساء/ ۷۵
  4. نهج الفصاحه، ش۲۷۱۲٫
  5. قانون اساسی، اصول۶،۱۱،۵۶،۱۵۳٫
  6. ر. ک: قوام، عبدالعلی اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل، ص ۲۰۶

۷٫ برای آگاهی بیشتر از این طرح رجوع کنید به: مجید صفاتاج، سناریوی جنگ نفت، (تهران: انتشارات تجسم خلاق، ۱۳۸۶).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *