توهین به مقدسات دینی از منظر اسناد حقوق بشر و حقوق بین‌الملل

در هفته‌های گذشته یکی از شهرهای سوئد شاهد اقدام توهین‌آمیز رهبر یکی از احزاب این کشور در مورد قرآن بود. این اقدام از ناحیه مسلمانان در اقصی نقاط جهان به‌شدت محکوم شد. فرد مذکور در حالی که از حمایت پلیس این کشور برخوردار بود قرآن را به آتش کشید. سوءاستفاده از آزادی بیان از سوی این فرد بارزترین وجه این اقدام و سایر اقدامات موهن راجع به پیامبر اکرم«ص» و سایر مقدسات اسلامی در سال‌های گذشته محسوب می‌شود.

متأسفانه در کشور سوئد که مدعی دفاع از حقوق بشر، آزادی مذهب و وجدان است، قرآن در محله‌های مسلمان‌نشین تحت حمایت پلیس سوزانده می‌شود، در حالی که شوربختانه آزادی مذهب، جای خود را به توهین به ادیان و کتاب‌های آسمانی داده و آزادی بیان هم ابزاری برای رواج افراط‌گرایی و نژادپرستی در این کشور و سایر کشورهای غربی شده است.

هتک حرمت قرآن و توهین به مقدسات  حدود دو میلیارد مسلمان جهان و جریحه‌دار کردن احساسات آنان در ماه مبارک رمضان بدترین سوء استفاده متصور از آزادی بیان است. این حادثه تأسف‌بار در محله‌هایی که بیشتر ساکنان آن مسلمان هستند و در مکان‌های نزدیک به مساجد انجام شده و درخواست از پلیس برای جلوگیری از این اقدامات هم نتیجه‌بخش نبوده است.

این وضعیت قطعاً تصویر کشور سوئد را نزد مسلمانان جهان مخدوش می‌کند. در قوانین اساسی سوئد، در فهرست حقوق و آزادی‌ها، نخست شش آزادی در باره آزادی اندیشه وجود دارند که عبارتند از:

آزادی بیان، آزادی اطلاعات، آزادی اجتماعات، آزادی تظاهرات، آزادی سازمان‌ها و آزادی مذهب. در این میان تنها آزادی مذهب بدون قید و شرط است.

تحلیلگران مستقل غرب عقیده دارند که غرب سیاست دوگانه‌ای را در برخورد با عوامل توهین به دین در پیش گرفته است؛ زیرا از یک سو از انتقاد به موضوع هولوکاست جلوگیری می‌کند و از سوی دیگر اجازه می‌دهد به اسلام و مقدسات آن توهین شود.

تکرار این اقدامات مشمئز کننده در سال‌های اخیر در حالی اتفاق می‌افتد که تمام دول اروپایی از جمله دولت سوئد براساس تعهدات الزام‌آور حقوق بشری (ماده ۱۸ میثاق حقوق مدنی و سیاسی) موظف به پیشگیری از هر نوع اقدام و ابراز عقیده‌ای است که در تقابل با امنیت و نظم، سلامت یا اخلاق عمومی و حقوق و آزادی‌های اساسی دیگران  است.

در ماده ۱۰ کنوانسیون اروپایی حقوق بشر و آزادی‌های اساسی صراحتاً ذکر شده است که آزادی ابراز عقیده و عمل مطلق نیست و مستلزم تکالیف و مسئولیت‌هایی است و در شرایطی که سلامت عمومی یا اعتبار و حقوق دیگران را به خطر بیندازد، ممکن است مستوجب مجازات باشد.

آزادی بیان شاخه‌ای از آزادی و مقید به حقوق افراد و شالوده امنیت افراد در جوامع است.از آنجایی که امروزه در جوامع غربی نمی‌توان در پوشش آزادی بیان، مواردی چون برده‌داری، شکنجه و تبعیض را تبلیغ کرد، بر پایه همین استدلال و بر اساس اسناد حقوق بشری، رویه قضایی مراجع بین‌المللی و عرف حقوق بین‌الملل نمی‌توان در پوشش آزادی بیان، نفرت‌پراکنی قومی و نژادی و مذهبی را ترویج کرد.

به صورت مشخص توهین به قرآن کریم نقض آشکار بند سوم از ماده ۱۹ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی سازمان ملل است. همچنین مواد ۱ و ۱۸ اعلامیه حقوق بشر توهین  به مقدسات ادیان را مردود دانسته‌اند.

آنچه از تعاریف آزادی بیان در اسناد بین‌المللی فوق بر می‌آید، به‌هیچ‌وجه توجیهی برای قرآن‌سوزی و اهانت به آن نیست. آزادی بیان تا جایی کاربرد دارد که با سایر حقوق تزاحم پیدا نکند. جریحه‌دار کردن احساسات و عقیده حدود دو میلیارد مسلمان در جهان به بهانه آزادی بیان، نه تنها با هیچ منطق و استدلالی قابل پذیرش نیست، بلکه مغایر با اسناد، کنوانسیون‌ها و معاهداتی است که آزادی بیان را به عنوان یک حق بشری معرفی کرده‌اند.

همان‌گونه که در بالا اشاره شد بند ۳ ماده ۱۹ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی صراحتاً توهین به مقدسات را ممنوع اعلام می‌کند. بند ۲ این ماده آزادی بیان را مستلزم تکالیف و مسئولیت‌های خاص و تابع محدودیت‌های معین می‌داند و آن را برای امور مهمی چون احترام به حقوق یا حیثیت دیگران، حفظ امنیت یا نظم عمومی و سلامت اخلاق عمومی لازم می‌داند.

بند ۲ ماده ۲۰ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی نیز برای آزادی بیان محدودیت‌هایی را ذکر و مقرر کرده که هرگونه تبلیغی برای جنگ و هر دعوت و ترغیبی به کینه و تنفر ملی یا نژادی یا مذهبی که باعث تحریک و خشونت شود، به موجب قانون ممنوع است.

ماده‌۲۰ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی، حوزه‌های جدیدی از محدودیت بر آزادی بیان را معرفی می‌کند که هدف آن تا حدود زیادی با زمینه‌های محدودیت بر اساس بند ۳ ماده‌ ۱۹ میثاق و سایر محدودیت‌های قانونی مشابه در دیگر اسناد حقوق بشری که معمولاً حول سه محور نظم عمومی، اخلاق و آزادی‌های دیگران تدوین شده‌اند، متفاوت است. بدین معنا که از یک سو تبلیغ علیه جنگ را ممنوع اعلام می‌کند و از سوی دیگر، در حمایت از اقشار آسیب‌پذیر که هدف اظهارات تنفرآمیز قرار دارند، دولت‌ها را مکلف می‌کند که علیه آزادی بیان به اقدامات ایجابی که همانا تصویب قوانین در محدودیت آزادی بیان است، متوسل شوند، لذا بسیاری از کشورها در قوانین خود در جهت حمایت از حقوق مذهبی دیگران یا حفاظت از نظم و اخلاق عمومی، توهین به ادیان  را جرم‌ می‌دانند.

مواد ۱۸ تا ۲۰ اعلامیه حقوق بشر به آزادی بیان و عقیده می‌پردازد و محدودیت‌های آن را در ماده ۲۹ بیان می‌کند. علاوه بر آن بند اول ماده ۵ میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی اجتماعی فرهنگی نیز به این موضوع اشاره دارد.

ماده ۲ این اعلامیه نیز تصریح می‌کند: «همه انسان‌ها بی‌هیچ تمایزی از هر نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی یا هر عقیده دیگری، خاستگاه اجتماعی و ملی، وضعیت دارایی، محل تولد یا در هر جایگاهی که باشند، سزاوار تمامی حقوق و آزادی‌های مطرح در این اعلامیه‌اند.

همچنین ماده ۷ همین اعلامیه بیان می‌کند: «همه در برابر قانون برابرند و همگان سزاوار آنند تا بدون هیچ تبعیضی به‌طور برابر در پناه قانون باشند. همه انسان‌ها محق به پاسداری و حمایت در برابر هرگونه تبعیض که ناقض این اعلامیه است، هستند. همه باید در برابر هرگونه عمل تحریک‌آمیزی که منجر به چنین تبعیضاتی شود، حفظ شوند.

ماده ۴۱ از فصل هفتم منشور سازمان بین‌الملل تهدید جامعه جهانی را جرم تلقی می‌کند. این ماده می‌تواند مشمول اهانت به قرآن کریم و جامعه جهانی مسلمانان نیز بشود. لذا شورای امنیت که بر اساس منشور ملل متحد حفاظت از صلح و امنیت بین‌المللی را به عهده دارد، باید با شناسایی این اقدام به عنوان تهدید صلح  و امنیت جهانی را محکوم کند.

علاوه بر آن در سال ۲۰۱۹ نیز آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، متحد سندی را با عنوان «استراتژی ملل متحد و برنامه اقدام علیه نفرت‌پراکنی» ابلاغ کرد. بر اساس این سند، نفرت‌پراکنی گفتاری است که با توسل به آن به شخص یا گروهی براساس ویژگی‌هایی نظیر نژاد، جنسیت، دین، قومیت، ملیت، جنسیت، گرایش جنسی یا هویت جنسیتی حمله شود.

ماده‌ ۱۳ کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر (مصوب نوامبر ۱۹۶۹) با عنوان‌ «آزادی اندیشه و بیان»،‌ در عین حمایت از آزادی بیان، آن را مطلق نمی‌داند و در صورت تعرض به نظم و اخلاق عمومی و حیثیت افراد، آن را محدود می‌کند.

جز در موارد بالا مواد ۲ و ۳ قطعنامه شماره ۶۰/۱۵۰ مجمع عمومی سازمان ملل نگرانی خود را نسبت به تشدید حملات توهین‌آمیز به ادیان و اینکه مسلمانان را بعد از وقایع ۱۱ سپتامبر به عنوان تروریست معرفی کنند و همچنین نگرانی عمیق خود را از برنامه‌هایی که گروه‌ها یا سازمان‌های افراطی برای توهین و افترا به مذاهب تعقیب می‌کنند؛ به‌ویژه هنگامی که حکومت‌ها از این اقدامات حمایت می‌کنند، اعلام کرده است. بر اساس اسناد حقوق بین‌الملل و حقوق بشر هرگونه تحریک مذهبی و عمل غیرقانونی علیه اشخاص و گروه‌ها به واسطه مذهب ممنوع است. همچنین قطعنامه‌های متعدد دیگری از مجمع عمومی به این موضوع اشاره دارند.

همچنین قطعنامه‌های شماره ۹/۴  و ۱۹/۷ شورای حقوق بشر سازمان ملل نیز توهین را محکوم کرده‌اند. مواد ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ کنوانسیون حقوق کودک نیز به این موضوع پرداخته و آن را رد کرده است.

ماده ۴ کنوانسیون منع تمام اشکال تبعیض نژادی نیز به این موضوع اشاره دارد.

در یک نگاه کلان، از دیدگاه بسیاری از حقوقدانان دنیا متأسفانه مسئولان، سیاستمداران و دولت‌های غربی، با اسناد حقوق بشری برخورد دوگانه دارند. کشورهای اروپایی از جمله سوئد که مدعی حمایت از آزادی بیان و حقوق بشرند، در موضوعات یکسان مواضع گوناگونی را اتخاذ کرده‌اند. به اعتراف بسیاری از تحلیلگران، آزادی بیان در غرب، در زمینه توهین به معنویات و مقدسات ادیان، به‌ویژه اسلام و مسلمین و سوزاندن و پرتاب کردن قرآن، قید و شرطی ندارد، ولی وقتی نقد صهیونیسم و بررسی افسانه هولوکاست مطرح می‌شود، آزادی بیان به‌شدت محدود و محکوم‌ و به تیغ سانسور و ممیزی سپرده می‌شود.

دولت‌های غربی با ادعای حمایت از آزادی‌ها، از انتشار و بازنشر کاریکاتورهای موهن علیه پیامبر اکرم«ص» توسط نشریه شارلی ابدو حمایت و یا اقدام سخیف یک معلم را با عنوان آزادی بیان تأئید و صدها دانش‌آموز و دانشجو را به خاطر رعایت حجاب از مدارس و مؤسسات آموزشی و دانشگاه‌های این کشورها اخراج کرده‌اند. این دولت‌ها از یک سو نمی‌توانند روسری دختران در مدارس را تحمل کنند و از سوی دیگر با هتک حرمت ادیان الهی به نام آزادی بیان  دفاع می‌کنند. دولتمردان و کشورهای غربی سال‌های سال با تبلیغات گسترده مسلمانان کشور خود را تحقیر و به آنان توهین و شدیدترین محدودیت‌ها را بر آنها تحمیل کرده‌ و با تبلیغ خطر اسلام‌گرایی توسط رسانه‌ها، ممنوعیت نشریات اسلامی، ممنوعیت احکام اسلامی خصوصاً حجاب، معادل قرار دادن اسلام با افراطی‌گری، گسترش حملات نژادپرستانه علیه مسلمانان و…، دست به یک تبعیض مذهبی وسیع علیه مسلمانان زده‌اند. در این کشورها دانش‌آموزان یهودی با عرقچین و دانش آموزان مسیحی با صلیب به مدرسه می‌روند؛ اما دختران مسلمان با حجاب را از مدرسه اخراج می‌کنند.

دولتمردان غربی به‌خوبی دریافته‌اند که احکام اسلام ذاتاً هویت سیاسی و اجتماعی دارند و بر خلاف مسیحیت و یهودیت تحریف شده، قادر نیستند این هویت را از آن جدا کنند. برای نمونه، حجاب صرفاً روی سرانداختن پارچه‌ای به نام روسری یا چادر نیست، بلکه در بطن آن یک چالش جدی نسبت به مبانی سکولاریسم وجود دارد؛ زیرا حجاب مظهر تقید زن به عفت، پاکدامنی و حیاست که مستلزم نفی اباحه‌گری، ولنگاری، تجددگرایی و در تضاد با لائیسیته است.

غرب در حالی که هتک حرمت قرآن  را آزادی بیان می‌داند، انکار هولوکاست را جرم می‌داند و حتی اظهارنظر درباره این موضوع را ممنوع کرده است. از این بالاتر، حتی تحقیق و بررسی در مورد هولوکاست را که حق ابتدایی هر پرسشگر و محققی است ممنوع  و برای آن مجازات تعیین کرده است. تعدادی از اندیشمندان و انسان‌های آزاده همچون روژه گارودی، روبر فوریسون و دیوید اروینگ به این دلیل محکوم شده‌اند.

نمونه بارز این رفتار دوگانه را می‌توان در برخورد با روژه گارودی، نویسنده و فیلسوف فرانسوی که به اسلام گروید، آشکارا مشاهده کرد. وی نه به کسی افترا زده و یا توهین کرده و نه مطالب بی‌پایه و نادرستی نوشته بود؛ بلکه تنها با اتکا به مستندات تاریخی، به نقد و رد ادعاهای صهیونیست‌ها مبنی بر کشتار یهودیان در اتاق‌های گاز و مالکیت بر فلسطین پرداخته بود؛ اما در مهد مدعی آزادی بیان، گرفتار تیغ سانسور، ممنوعیت چاپ آثار و محکومیت سنگین زندان شد و دادگاه‌های فرانسه در ۲۷ فوریه ۱۹۹۸ چاپ مجدد کتاب «اسطوره‌های بنیان‌گذار سیاست اسرائیل» را ممنوع و گارودی را به پرداخت ۲۴۰ هزار فرانک جریمه و چندین سال زندان تعلیقی محکوم کردند.

وی حتی از طریق دادگاه حقوق بشر اروپا فرجام‌خواهی کرد، ولی درخواستش غیرقابل‌ قبول دانسته شد. گارودی تا آخر عمر نسبت به سانسور آثارش معترض بود و البته اعتراضاتش در فرانسه به جائی نرسید. این چیزی جز تبعیض علیه اسلام و مسلمانان و یک رفتار دوگانه و برخورد سیاسی با مقوله آزادی بیان نیست.

اقدامات دولت‌های سکولار در نقض حقوق بشر، از جمله مقابله همه‌جانبه و جنگ ترکیبی آنان با اسلام ناب محمدی که به‌سرعت در جهان  در حال گسترش است،  فهرست بلندبالایی دارد.

قطعاً آتش زدن قرآن و هتک حرمت آن مغایر با حقوق بشر است؛ حقوق بشری که اکنون به ابزاری در دست برخی دولت‌های قدرتمند جهان تبدیل شده تا به وسیله آن به منافع نامشروع خود برسند. امید است که مسلمانان جهان و دولت‌های آنان علیه این اقدامات موهن قیام کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *