اشاره
این مجموعه مقالات فضائل حضرت امام علی(ع)، با الهام از زیارت امیرمؤمنان«ع» در غدیر است که حضرت امام هادی«ع» آن را بیان کردند. در این مقاله فرازهایی از آن زیارت بلند تقدیم میشود.
امام علی«ع» مجاهد نستوه
«و اشهد انک یا امیرالمؤمنین جاهدت فی الله حق جهاده حتی دعاک الله الی جواره و قبضک الیه باختیاره و الزم اعداءک الحجه بقتلهم ایاک لتکون الحجه لک علیهم مع ما لک من الحجج البالغه علی جمیع خلقه؛ گواهی میدهم ای امیر مؤمنان که تو در راه خدا به شایستگی تمام جهاد کردی تا آنکه خداوند تو را به جوار خود دعوت و روح پاکت را به اختیار خود قبض و حجت را بر دشمنانت که تو را کشتند تمام کرد تا حجت تو بر آنها ثابت باشد و برای همیشه محکوم بمانند با آنکه بر تأیید تو حجتهای رسای الهی بر جمیع خلق بود.»
«جهاد» از ریشه جَهد به فتح جیم و جُهد به ضم جیم به معنای تلاش توأم با رنج و شامل هرگونه تلاش اعم از تلاش نظامی که اصطلاحاً به آن قتال گفته میشود و چه غیرنظامی در راه خداشت.
این خصلت برای مولا علی«ع» برگرفته از آیه ۷۸ سوره حج است: «َوَ جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ…: در راه خدا جهاد کنید چنانچه شایسته جهاد در راه اوست.»
سئوال این است که «حق جهاد» چیست؟
برخی جهاد در این آیه را به معنای خاص آن یعنی قتال گرفتهاند. در اینجا جهاد به معنای آن است که با کافران، هرچند پدران یا فرزندان باشند، بجنگید.(۱)
لکن به نظر میرسد که محدود کردن جهاد در این معنا درست نباشد. «جاهِدُوا» شامل انواع جهاد است. «حق جهاد در انواع جهاد» جهاد خالصانه است. جهدی که فقط برای خدا و از تمام انگیزههای غیرالهی خالی باشد.
مرحوم طبرسی از قول اکثر مفسران نقل میکند که «حقّ الجهاد ان یکون بنیّه صادقه خالصه للَّه عز و جلّ »(۲) حق جهاد آن است که با نیت صادقانه و برای خدا باشد و بس.
امام علی«ع» در قله عبادت
حضرت امیرمؤمنان علی«ع» در عرصه عبادت، دعا و یاد خدا در قله بود. امام سجاد«ع» که زینت عبادتکنندگان است میفرماید من کجا و عبادت مولی علی کجا؟ «أَیْنَ عِبَادَتُکَ مِنْ عِبَادَهِ جَدِّکَ؟» سئوال شد: «مقایسه عبادت شما با عبادت جدتان علی«ع» چگونه است؟» فرمود: «عِبَادَهِ جَدِّی کَعِبَادَهِ جَدِّی عِنْدَ عِبَادَهِ رَسُولِ اَللَّهِ …: عبادت من نزد عبادت جدم علی«ع» همانند عبادت جدم نزد عبادت پیامبر«ص» است.»(۳)
او در نماز خاضعانه و اهتمام به نمازهای مستحبی، بهویژه نماز شب در صدر بود.(۴) و فراوان دعا میکرد. امام صادق«ع» فرمود: «کانَ أمیرُالمُؤمِنینَ«ع» رَجُلاً دَعَّاءً(۵): مدام به یاد خدا بود.»
روایت شده است:
« أنّهُ لَمّا کانَ یَفرُغُ مِن الجِهادِ یَتَفَرَّغُ لِتَعلیمِ الناسِ و القَضاءِ بَینَهُم فإذا فَرَغَ مِن ذلکَ اشتَغَلَ فی حائطٍ لَهُ یَعمَلُ فیهِ بِیَدِهِ و هو مَع ذلکَ ذاکِرُ اللّه ِ جَلَّ جلالُهُ»(۶) مولی علی«ع» هرگاه از جنگ رهایی مییافت به آموزش مردم و داوری بین آنان میپرداخت و هرگاه از این کارها فارغ میشد، به کار میپرداخت و با این حال به ذکر خدا مشغول بود.
امام علی«ع» حاکم بیبدیل
در عرصه رزمآوری و قتال، همگان او را بیبدیل میدانند. در عرصه حکومت هم بیبدیل بود. دنیا ندید حاکمی همانند مولی علی«ع» که در تمام زندگی، همسنگ ناتوانترینها باشد. خود فرمود: «…إنّ اللّه َ تعالى فَرَضَ على أئمّهِ العَدلِ (الحقِّ) أن یُقَدِّرُوا أنفُسَهُم بِضَعَفَهِ الناسِ: خداوند بر پیشوایان حق واجب ساخته که خود را همسنگ ناتوانترین مردم بسازند تا فقر تهیدست او را به شورش واندارد…»(۷)
آری حقیقتاً باید گفت: «ای امیرمؤمنان! تو مجاهد راستین به معنای دقیق کلمه در همه عرصهها بودی.»(۸)
امامان مدعوین خدا
«حَتّى دَعاکَ اللّهُ إِلى جِوارِهِ فَقَبَضَکَ إِلَیْهِ بِاخْتِیارِهِ: تا آنکه خداوند تو را به جوار رحمت خود دعوت کرد و روح پاکت را به اختیار خود برگرفت.»
این دو جمله در زیارت امینالله هم آمده است. باید دید مقصود چیست؟ زمینه سئوال این است که قبض روح همگان با ذات مقدس ربوبی است:
«اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا…: خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض میکند.» بنابراین باید کاوشی در معنای این جمله کرد.
احتمال میرود معنی این جمله آن باشد که داستان شهادت آن امام عظیمالشأن بر اساس دعوت حق تعالی و خواست او بوده، نه اراده و خواست دشمنان. یعنی اگر دعوت و اختیار خدای تعالی نبود، دشمنان آن حضرت اگرچه وسیله انجام آن جنایت بودند و خود را بدین وسیله ملعون درگاه حق و معذب به عذابهای ابدی و دوزخ کردند، نمیتوانستند کاری انجام دهند.
چنانچه در سخنان دخت گرامی امیرالمؤمنین«ع» حضرت زینب کبری«س» در برابر حاکم خبیث کوفه ابن زیاد آمده است وقتی او به حضرت فرمود: «کَیْفَ رَأَیْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِیکِ وَ أَهْلِ بَیْتِکِ: رفتار خدا با برادر و خاندانت را چگونه دیدی؟» او در پاسخ قاطعانه فرمود: «ما رَأَیْتُ إِلاّ جَمیلا، هؤُلاءِ قَوْمٌ کَتَبَ اللهُ عَلَیْهِمُا الْقَتْلَ فَبَرَزُوا إلى مَضاجِعِهِمْ: جز زیبایی ندیدم.»
اینان مردمانی بودند که خداوند شهادت و کشته شدن در راه حق را برای آنها مقرر فرموده بود و آنان نیز (با کمال افتخار) به آرامگاه خود شتافتند.(۹)
که البته جنایت و مجازات قاتلین آنها هم سر جای خود هست که به اختیار امامان را به شهادت رساندند و به یاری خداوند در قیامت به اشدّ مجازات خواهند رسید.
انتقام از ایمان امامان
« وَ اَلْزَمَ اَعْداءَک الْحُجَّهَ مَعَ مَا لَک مِنَ الْحُجَجِ الْبالِغَهِ عَلَی جَمِیعِ خَلْقِهِ: و حجت را بر دشمنانت که تو را کشتند تمام کرد تا حجت تو بر آنها ثابت باشد و برای همیشه محکوم بمانند با آنکه بر تأیید تو حجتهای رسای الهی بر جمیع خلق بود.»
خداوند برای امامان که حجتهای او هستند نشانههائی را قرار داده است. علوم گسترده، عصمت، کرامتها و ولایت تکوینی آنها بخشی از این نشانهها هستند.
کشتن آنان نیز حجت را بر دشمنان تمام کرد زیرا کشتن آنها هیچ مبنایی جز مخالفت با دین نداشت و فقط به این دلیل آنها را کشتند که اینها از دین دم میزدند:
« وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ یُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ: (۱۰) آنها هیچ ایرادی بر مؤمنان نداشتند جز اینکه به خداوند عزیز حمید ایمان آورده بودند.»
نام عزیز و حمید تهدید و هشداری به این جنایتکاران است که خداوند عزیز و حمید در کمین آنهاست.
سحره مؤمن فرعون هم، به او چنین گفتند:
« وَ ما تَنْقِمُ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِآیاتِ رَبِّنا…؛ (۱۱) تو انتقامی از ما نمیگیری، مگر از این جهت که به آیات پروردگارمان ایمان آوردهایم.»
« السَّلامُ عَلَیْکَ یا أَمِیرَالمُؤْمِنِینَ. أَشْهَدُ أَنَّکَ جاهَدْتَ فی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَعَمِلْتَ بِکِتابِهِ، وَاتَّبَعْتَ سُنَنَ نَبِیِّهِ وَ اَقَمتَ الصَّلاهَ وَ آتَیتَ الزَّکاهَ وَ اَمَرتَ بِالمَعروفِ وَ نَهَیتَ عَنِ المُنکَر ما اِستَطَعتُ مُبتَغیاً ما عِندَالله راغِباً فیما وَعَدَالله.»
سلام بر تو ای امیرمؤمنان! تو خدا را با اخلاص عبادت و در راه او صبورانه جهاد کردی.و برای خدا جان خود را فدا ساختی. و به کتاب خدا عمل و از سنت رسولش پیروی کردی. و نماز را برپا داشتی و زکوه را پرداخت کردی. در حدی که توان داشتی امر به معروف و نهی از منکر کردی. در همه احوال طالب رضای حق و مشتاق وعدههای رحمت خدابودی.
در این فرازها امام هادی«ع» به ۱۰ فضیلت از فضایل حضرت مولا علی«ع»
- عبادت خالصانه
«عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصا: خدا را با اخلاص عبادت کردی.»
با توجه به اینکه در فرازهای بعد سخن از اقامه نماز و ایتاء زکوه و امر به معروف و نهی از منکر است، اینجا مراد از این عبادت، عبادت به معنای عام است یعنی بندگی. بنابراین معنای این جمله این است که بندگیات از سر عشق به ذات مقدس ربوبی بود. همان که خود در مناجاتش فرمود:
« اِلهی ما عَبَدْتُکَ خَوْفا مِنْ نارِکَ وَ لا طَمَعا فی جَنَّتِکَ بَلْ وَجَدْتُکَ اَهْلاً لِلْعِبادَهِ فَعَبَدْتُکَ:(۱۲) پروردگارا! نه از ترس مجازاتت عبادتت میکنم و نه به شوق پاداشت، بلکه چون تو را شایسته پرستش یافتم عبادتت میکنم.»
و البته این بینش منش عاشقانه در عبادت با کیفیت به معنای خاص را هم در پی دارد:
ابن ابی الحدید میگوید: «امیرالمؤمنین«ع» از لحاظ عبادت از همه کس عابدتر و نماز و روزهاش از تمام مردم بیشتر بود و نماز شب و توجه به اوراد و اذکار الهی و انجام مستحبات را مردم از وی آموختند.»
ای خواننده! در باره این مرد بزرگ چه میاندیشی که بهقدری مواظب نماز و عبادت بود که در یکی از شبهای خوفناک جنگ صفین لیله الهریر جانماز خود را میان دو صف لشگر پهن کرد و در حالی که تیر مانند باران در جلوی رویش فرو میریخت و از چپ و راستش میگذشت، به نماز ایستاد و هراسی به دل راه نداد و تا پایان کار تکان نخورد. گمان تو نسبت به مردی که پیشانی او به خاطر سجدههای طولانی چون زانوی شتر(۱۳) پینه بسته بود چیست؟
۲٫جهاد صابرانه
«وَ جاهَدَت فِی الله خَیراً: و جهاد صبورانه در راه خدا داشتی.»
معنای جهاد را در گذشته گفتیم در این فراز سخن از جهاد صبورانه است. جهاد همواره با صبر درآمیخته است. پس معنای جهاد صبورانه چیست؟ ظاهراً قید «صابراً» قید احترازی است، نه توضیحی. به این معنا که دوگونه مجاهد داریم. یکی جهادگری که وقتی آسیب میبیند، مجروح میشود جزع فزع و بیتابی میکند. سئوال: آیا این بیتابی گناه است؟ پاسخ: تا وقتی که سخن یا رفتار گناهآلود نداشته باشد گناه نیست.
مجاهد نوع دوم مجروح میشود و چه بسا گریه هم میکند، ولی نه از شدت درد، بلکه برای اینکه چرا به فیض عظیم شهادت نائل نشده است. این مصداق این جهاد صبورانه، علی«ع» است:
میفرماید: به پیامبر عرض کردم: ای رسول خدا! در باره شهادت من چه میفرمایید؟ مگر در جنگ احد بعد از آنکه جمعی از مسلمانان شهید شدند و من به سعادت شهادت نرسیدم «فشقّ ذلک علی» و این بر من سخت آمد، به من نفرمودی بشارت باد بر تو که شهادت در پیش رو داری؟» رسول خدا«ص» فرمودند: «مطلب همان گونه است که گفتهام، ولی در آن موقع چگونه صبر خواهی کرد؟» عرض کردم: « یا رَسُولَ اللَّهِ! لَیْسَ هَذا مِنْ مَواطِنِ الصَّبْرِ، وَ لکِنْ مِنْ مَواطِنِ الْبُشْرى وَ الشُّکْرِ: ای رسول خدا! این از موارد صبر نیست (زیرا صبر در برابر مصیبت است) بلکه از موارد بشارت و شکر است (زیرا شهادت در راه خدا بزرگترین افتخار است.)(۱۴)
- جانبازی در راه خدا
« وَ جُدْتَ بِنَفْسِکَ صَابِراً مُحْتَسِباً: و برای رضای خدا جان خود را فدا ساختی.»
از فضائل والای مولا علی«ع» جانبازی او در راه خداست. او شخصیتی جان به کف دین بود و از این رهگذر از ذات مقدس ربوبی مدالها گرفت. یک مدال او آیه شریفه ۲۰۷ سوره بقره است: «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد: بعضی از مردم جان خود را به خاطر خشنودی خدا میفروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.»
این مدال خداوند به حضرت مولی علی«ع» در فداکاری لیله المبیت به هنگام خفتن در جایگاه پیامبر«ص» است.
خداوند بر جبرئیل و میکائیل وحی کرد من بین شما دو تن برادری قرار دادم و عمر یکی از شما را طولانیتر از دیگری کردم. کدامیک از شما برادر خود را بر خویش مقدم میدارید؟ هر دو زندگی را برگزیدند. خداوند به آن دو وحی فرمود: «چرا شما همچون ولی من علی بن ابیطالب«ع» نیستید؟ بین او و محمد«ص» فرستاده خویش برادری قرار دادم. آنگاه او را در زنده بودن بر خویش مقدم داشت و جای او بیدار ماند تا او را با خونش محافظت کند. هر دو بر زمین فرود آیید و او را از دشمنانش محفوظ دارید.» جبرئیل«ع» فرود آمد و بالای سر آن حضرت نشست و میکائیل«ع» پایین پای او. جبرئیل«ع» میگفت: «آفرین! آفرین! چه کسی مانند توست ای پسر ابوطالب؟! خداوند به تو بر فرشتگان مباهات میکند.»
پس خداوند این آیه را فرود آورد و من الناس تا پایان آیه.(۱۵)
در ۲۶ کتاب از کتابهای اهل سنت این شأن نزول آمده است.(۱۶)
پینوشت:
- مجمعالبیان، ج.۷، ص.۲۶۳ (چاپ اسوه) ذیل آیه.
- همان.
- .شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید، معتزلی، ج.۱، ص.۲۷٫ – و نیز ر.ک، کافی، ج.۸، صص.۱۳۰ و ۱۶۵٫
- ارشادالقلوب، ص.۲۱۷، مناقب شهر ابن آشوب، ج.۲، ص.۶۲۰٫
- کافی، ج.۲، ص ۴۶۸٫
- ارشادالقلوب، ص.۲۱۷، بحارالانوار، ج.۱۰۳، ص. ۱۶٫
- نهجالبلاغه، خطبه ۲۰۹٫
- ر.ک موسوعه الامام علیبن ابیطالب فی الکتاب و السنه و التاریخ، ج. ۵، (القسم العاشر خصائص الامام علی(ع).
- ارشاد مفید، ج.۲، ص. ۱۲۵٫
- سوره بروج، آیه ۸٫
- سوره اعراف، ۱۲۶٫
- بحارالانوار، ج.۴۱، ص. ۱۴٫
- شرح نهجالبلاغه، ابن ابی الحدید، ج.۱، ص .۲۷٫
- نهجالبلاغه، خطبه ۱۵۶؛ ر.ک موسوعه الامام علی بن ابیطالب، ج.۴، صص. ۳۸۴-۳۸۲، علی عن لسان القران.
- المماس و المساوی، ج.۱٫
- موسوعه الامام علی بن ابیطالب، ج.۴، صص.۳۸۴-۳۸۲٫ – و .قادتنا کیف نعرفهم، ج.۲، ص.۲۰۲ به نقل از المستدرک علی