«خرداد»، همیشه بار غم بر دوش ما نهاده است.
چه آن «۱۵ خرداد» خونین، با شهادتها و جوی خون و بوی باروت، و چه این «۱۴ خرداد» غمبار، با رحلت امام و رنگ غم و غربت ماتم، و ما صبوری پیشه کردهایم.
و مگر جز «صبر» بر تقدیر خدا و مشیّت حق، میتوان کاری کرد؟
فقدان امام، به راستی که کمرشکن و اندوهبار و زلزلهآفرین بود و اگر امت ما، زیر بار این غم، همچنان قامتی استوار افراشت و مردانه آن را تحمل کرد. اگر زانوان امت شهیدپرور، همچنان ایستاد و به صلابتی هرچه باشکوه، همان راه و خط را در اوج دشمنیهای استکبار ادامه داد، این قوت دل و قدرت عزم و توانایی زانوها و تحمل دوشها را نیز از همان امام بینظیر فرا گرفته و به ارث برده بود.
امام، برای امت، تنها یک شخص عزیز و شخصیت دینی و سیاسی نبود، امام، برای ما یک «راه» بود، «میزان» و «ملاک» بود، «اسوه» و «الگو» بود.
از این رو، با رفتن او، راهش باقی ماند.
در قیام ۱۵ خرداد نیز، گرچه طاغوتیان میپنداشتند که اگر در نیمهی شب، امام را از خانهاش ربوده و به زندان و تبعید و… ببرند، گامهای رهپوی پیروانش از «رفتن» میمانَد ولی چنین نشد و راه امام، در فریادها و خروشها و رشادتها ادامه یافت.
حرامیان و پلیدان
تو را به بند کشیدند
به این امید که رهبر اگر به بند افتد،
رهروان به جای نشینند
و «راه» تیره بماند
ولی تو از پس هر ابر، نور میدادی
و در محاق غروب تو از کویر سکوت،
هماره «خطّ» درخشان تو، هویدا بود…
و امروز نیز… گرچه امام، روی نقاب خاک کشیده است، ولی فرزندان داغدارش، از راه امام و کلام امام، مشعلی افروخته و برافراشتهاند، تا راه بشریت امروز، تیره نماند.
اگر چشم دل بگشاییم، امام(رضوانالله علیه) در هر خانه و ادارهای، در هر مدرسه و پادگانی، در هر کارخانه و مؤسسهای، در هر کوچه و خیابانی، به امامت ایستاده، راهش سایهبان امت است و نگاهش، چتری از حمایت بر سر ملت گسترده و به «هدایت معنوی» مشغول است.
تداوم خط ولایت، در مقام معظم رهبری، جلوهای از حضور آن عزیز، در متن زمان و زمین است.
امروز، ما درس اسلام و انقلاب را، در صفحات «صحیفهی نور» میخوانیم.
و «منشورها»، «فریاد برائت»ها، «پیام استقامت»ها، راه زندگی و خطمشی ما را روشن میکند.
و… «وصیتنامه» کتاب درس و عمل ماست.
آزادگان، از یک سوی، مرزبانان حماسههای مقاومت در خط امامند، جانبازان، اسناد شرف و یادگارهای معطّر آن روزگارند که به فتوای امام، درهای بهشت از جبهههای غرب تا جنوب، به روی عاشقان گشوده بود.
شهدا، الهامبخش حریّت و حرکت و حراست از انقلابند.
خانوادههای معظم شهدا و مفقودان و جانبازان، مدارک مظلومیت خطّ علی و حسین(ع) و الگوهای صبوری و دریادلی و ایمان و ولایتاند.
کور، کسی است که با این همه چراغ فروزان، راه را تشخیص ندهد.
و غافل، آنکه خود را به تغافل میزند و چشم بر این همه حقیقتهای روشن فرو میبندد.
به قول صائب:
غفلت نگر که پشت به محراب کردهایم
در کشوری که «قبلهنما» موج میزند
باری… سالگرد رحلت امام، سالگرد بیعت و میثاق است، با آنچه امام، بر سر آن جان باخت و شهدا در راه آن خون دادند و جانبازان، سلامتی خود را برای سلامت ماندن آن ایثار کردند. یعنی پیمان با خدا و رسول و اسلام و انقلاب.
پیمان با خط آشتیناپذیر مبارزه با کفر و استکبار جهانی،
میثاق استوار، برای پاسداری از حرمت خونها و قداست ایثارها،
تجدید عهد راستین با «اسلام ناب محمدی» که امام راحل، بر بلندای زمان و در رواق تاریخ معاصر، فریادگر آن بود.
روح بلند امام، در ملکوت خدا، بر سفرهی «قرب الهی» میهمان باد و فردای محشر، دست ما از دامان شفاعتش کوتاه مباد،
امین…