هر کسی گذارش به اینجا افتاده، به هلاکت رسیده. این را روی تابلویی در چند قدمی وادی دروغ، نوشته بودند. یکی از اصلیترین پایههای زندگی مشترک، اعتماد متقابل است. اعتماد متقابل، یعنی این که زن و شوهر در رفتار و گفتار، نسبت به هم شکّ و تردید نداشته باشند. اگر اعتماد میان زن و شوهر از بین برود، تمام رفتارها و گفتارهای آن دو برای هم معنادار میشود. در این صورت، آرامش از این زندگی رَخت بر خواهد بست.
اصلیترین عاملی که میتواند اعتماد متقابل را از بین ببرد، دروغ است.
امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: «کسی که به دروغگویی شناخته شود، اعتماد به او کم میشود»(۱) وقتی اعتماد از بین رفت، همسر تمام حرفهای انسان را با یک گوش میشنود و تمام رفتارهای انسان را با یک چشم میبیند. بنابراین، صداقت چنین شخصی بیمشتری خواهد شد.
مولای متقیان علی(ع) فرمود:
«کسی که به دروغگویی شناخته شود، حرف راستش هم پذیرفته نمیشود»(۲)
گاه این بیاعتمادی تا اندازهای پیش میرود که فرد با دلایل محکم هم نمیتواند اعتماد همسر را به خود جلب کند؛ زیرا دروغهای زیاد، او را یک دروغگوی تمام عیار، معرّفی کرده است.
امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «کسی که زیاد دروغ میگوید، در گفتارش مورد اتّهام است، هر چند دلیل مدّعایش محکم باشد و راست بگوید»(۳) اینگونه میشود که زندگی برای فرد دروغگو، بیمعنا خواهد شد.
امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «دروغگو و مرده، یکساناند؛ چرا که برتری زنده بر مُرده به سبب اعتماد به اوست. پس هرگاه به گفتهی او اعتماد نشود، حیاتش از بین رفته است»(۴)
رسول خدا(ص) فرمود: «همانا دروغ، دری از درهای نفاق است»(۵) از آنجا که دروغ، یکی از نشانههای نفاق و دورویی است، رفتارهای محبّتآمیز و محترمانه هم که آب حیات هر زندگیای است، کارکرد خود را از دست میدهد؛ چون همسرِ فرد دروغگو، محبّت و احترام او را غیر واقعی میپندارد. البتّه شاید برخی بگویند اگر چه ما تا به حال چند بار دروغ گفتهایم؛ امّا دورویی در فرهنگ زندگی ما جایگاهی ندارد. در پاسخ به این افراد باید گفت: اوّلاً همان طور که گفته شد، خود دروغ، نوعی دورویی است. ثانیاً اگر انسان از دروغ ــ که نفاقِ گفتاری است ــ دست بر ندارد، عاقبت به نفاق باطنی هم مبتلا خواهد شد. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «دروغ، به نفاق میانجامد»(۶)
یکی از دلایل مخرّب بودن دروغ، آن است که همسر فرد دروغگو، احساس میکند مورد خیانت واقع شده است؛ زیرا دروغ، نوعی خیانت است. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «صداقت، امانتداری، و دروغ، خیانت است»(۷) ناگفته پیداست که احساس خیانت تا چه اندازه میتواند رابطهی زن و شوهر را آسیبپذیر و متزلزل کند.
صداقت، اگر چه در برخی از موارد، پُرهزینه است، امّا مایهی نجات انسان است؛ امّا دروغ، نه تنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه پایههای زندگی را خُرد میکند. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «صداقت، مایهی اصلاح همه چیز و دروغ، مایهی فاسد شدن همه چیز است»(۸) برخی برای این که از کنار مشکلی به راحتی عبور کنند، دروغ میگویند. اینها از هزینههای صداقت میترسند؛ در حالی که حتّی اگر دروغ بتواند مشکلی را حل نماید، به دنبال خود، چند مشکل جدید تولید میکند. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «صداقت، تو را نجات میدهد؛ هر چند از آن بترسی»(۹) باز همایشان فرمود: «دروغ، تو را نابود میکند؛ اگر چه با وجود آن، احساس امنیّت کنی»(۱۰) اگر انسان بخواهد برای هر کدام از مشکلات جدید، یک دروغ بگوید، اوّلاً مجبور است انبوهی از دروغهای هماهنگ را تولید کند و ثانیاً سرانجام، رسوا و روسیاه خواهد شد. رسول خدا(ص) فرمود: «ای علی! از دروغ بپرهیز که دروغ، روسیاهی میآورَد»(۱۱) دروغگو، فراموشکار است. امام صادق(ع) فرمود: «فراموشی، از کمکهای خداوند به دروغگویان است»(۱۲) این فراموشکاری قدرت هماهنگی میان دروغهای خود را نخواهد داشت. رسوایی و روسیاهی دروغگو نیز او را پشیمان خواهد کرد؛ امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «عاقبت دروغگویی، پشیمانی است»(۱۳) امّا چه خوب است که این پشیمانی، زمانی اتّفاق بیفتد که برای شخص، فایدهای داشته باشد!
از نگاه روایات، زشتی برخی از گناهان به اندازهای است که امکان ندارد مؤمنی آن را انجام دهد. یکی از این گناهان، دروغ است. امام رضا(ع) فرمود: «از رسول خدا(ص) پرسیدند: آیا مؤمن، ترسو هم میشود؟ فرمود: ”آری“. پرسیده شد: آیا بخیل هم میشود؟ پاسخ داد: ”آری“. پرسیده شد: آیا دروغگو هم میشود؟ فرمود: ”خیر“.(۱۴) دروغ پستترینِ صفات زشت، معرّفی شده است. امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: «خود را از دروغ، نگاه دارید؛ چرا که دروغ گفتن، پستترین خویهاست»(۱۵) پرهیز از دروغ، از نشانههای انسان عاقل است. امام کاظم(ع) به یکی از یارانش به نام هشام فرمود: «ای هشام! انسان عاقل، دروغ نمیگوید؛ حتّی اگر منفعت او در گرو دروغ باشد».(۱۶) از ایمان و عقل که بگذریم، باید گفت: انسانیّت، با دروغ در تضاد است. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «دروغ و انسانیّت با هم جمع نمیشوند»(۱۷) همچنین امام صادق(ع) نیز فرمود:
«انسانیّتی برای انسان دروغگو نیست»(۱۸) و از آنسو، رابطهی تنگاتنگی با صداقت دارد.
امیرمؤمنان علی(ع) فرمود:
«ارزش مرد، به اندازهی همّت او و صداقتش به اندازهی انسانیّت اوست.»(۱۹)
عقل، وقتی ضعیف میشود، انسان، آب را زمین میریزد و به دنبال سراب میرود. دیوار را رها میکند و به باد، تکیه میدهد. به سیاهچال میرود و به دنبال نور میگردد. آدم حسابی! صداقت، آب به این زلالی، دیوار به این محکمی و روشناییِ تمام ناشدنی را رها کردهای و رفتهای به دنبال دروغ؟! کاش کمی عقلت را به کار میانداختی! این بار آخری است که گفتم: آدم حسابی! اگر باز هم دروغ بگویی، آدم حسابت نمیکنم تا چه رسد به آدمِ حسابی.
ترسِ از تبعات راستگویی را فقط با ایمان به خدا میتوان از بین بُرد؛ چرا که طبق وعدهی صریح روایات، خداوند با راستگویان است. امیر مؤمنان علی(ع) فرمود:
«راستگو باشید که خداوند با کسیاست که صداقت دارد»(۲۰) هر اندازه ایمان انسان به خداوند بیشتر باشد، انگیزهی او برای راستگویی بیشتر خواهد بود؛ حتّی اگر به ضرر او باشد. امیر مؤمنان علی(ع) فرمود:
«ایمان، آن است که راستی را، اگر چه به زیانت باشد، بر دروغ، اگر چه به سودت باشد، ترجیح دهی» (۲۱)
آثار دروغ
بهتر است در این جا به برخی از آثار شوم دروغگویی بپردازیم تا از رهگذر آن، انگیزهی کافی برای پرهیز از دروغ، پیدا کنیم. در معارف اسلامی، علاوه بر آنچه پیش از این آمد، آثاری برای دروغ برشمرده شده که عبارتاند از:
الف) از بین رفتن شخصیّت و احترام
همانطور که صداقت، موجب عزّت انسان میشود، امام صادق(ع) فرمود:
«صداقت، [مایهی] عزّت است»(۲۲) خدشهدار شدن آن نیز ابهّت و اقتدار او را لگدمال نموده، زمینهی خواری انسان را فراهم میکند. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود:
«راستگو، در آستانهی نجات و بزرگواری است و دروغگو، در لبهی پرتگاه و خواری است»(۲۳) ایشان در حدیث دیگری فرمود: «راستگو، محترم و ارجمند است و دروغگو، خوار و ذلیل»(۲۴) شکسته شدن دیوار احترام در محیط خانواده، بنیان زندگی را به شدّت سست و لرزان خواهد کرد. البتّه دروغ، شخصیّت انسان را تنها در برابر مردم از بین نمیبرد؛ بلکه انسان را در مقابل خداوند و فرشتگان الهی نیز خوار میکند. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «دروغگو، با دروغ خویش، سه چیز به دست میآورد: خشم خداوند، تحقیر شدن از سوی مردم، و دشمنیِ فرشتگان»(۲۵)
اینقدر از دیگران، گلایه نکن. تو وقتی دروغ میگویی، خودت را زیر پا میگذاری و له میکنی. حالا از دیگران انتظار داری احترام چه چیزی را نگه دارند؟ این جنازهای که خودت پایمالش کردهای؟! شخصیّت تو را نگاه تحقیرآمیز دیگران بر باد نداد، توفان سیاه دروغی که تو به راه انداختهای، قبل از هر چیز، شخصیّت تو را بُرد. دهانت را که ببندی، این توفان، تمام میشود. پیش از آن که به فکر آبروی رفتهات در میان مردم باشی، سری به آسمان بزن. تو پیش خدا هم آبرو نداری. صورتی بر خاک بگذار و چند قطرهای اشک بریز تا آسمان به روی تو بخندد. در آسمان که آبرودار شدی، انعکاسش به زمین هم میرسد.
ب) از بین رفتن طعم ایمان
برخی از کارها موجب میشود طعم ایمان و معنویّت، از کام دل انسان رخت ببندد که یکی از آنها دروغ است. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود:
«بنده، طعم ایمان را نخواهد چشید، مگر آن که دروغ جدّی و شوخی [بیجا] را ترک کند»(۲۶) امام باقر(ع) نیز فرمود: «دروغ، مایهی تخریب ایمان است»(۲۷)
ج) انحراف از مسیر حق
دروغگو، در دروغ، متوقّف نخواهد شد؛ بلکه دروغ، او را به انحراف از مسیر حق میکشاند. رسول خدا(ص) فرمود: «از دروغ بپرهیزید که دروغ، انسان را به سوی انحراف از حق میراند و انحراف از حق نیز [انسان را] به سوی آتش [دوزخ] میکشاند»(۲۸) و به صفات زشت دیگری مبتلا خواهد کرد. امام باقر(ع) فرمود: «خداوند برای شر، قفلهایی قرار داده و برای این قفلها، کلیدهایی. کلید همهی قفلها، شراب است؛ امّا دروغ، از شراب نیز بدتر است»(۲۹) نفاق، یکی از این رذایل است. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود:
«دروغ، به نفاق میانجامد»(۳۰)
د) فقـر
بدون توجّه به سنّتهای معنوی، نمیتوان زندگی کرد. عالَم بر اساس سنّتها اداره میشود؛ سنّتهایی که قابل تغییر هم نیستند. فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدیلاً وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحویلاً؛ و هرگز براى سنّت خدا، تبدیلى نمىیابى و هرگز براى سنّت خدا، دگرگونىای نخواهى یافت.(۳۱) یکی از سنّتهای معنوی، اثر اعمال در زندگی است. این آثار، غیر از نتایج عمل ما در صحنهی قیامت است. علاوه بر عقوبت و پاداشی که در قیامت بر اثر اعمال خویش خواهیم دید، رفتار و گفتار ما در همین دنیا نیز نتایجی را به دنبال خواهد داشت. دروغ هم از جملهی همین اعمال است که یکی از آثار دنیایی آن، فقر است.
امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «عادت به دروغ، موجب فقر است» (۳۲)
سه تذکّر مهم:
الف) راستگویی به معنای بیان همهی حقایق نیست
اگرچه دروغ گفتن حرام است؛ امّا این، بدان معنا نیست که گفتن سخنان راست، همیشه لازم باشد. من نباید وقتی لب به سخن میگشایم، دهانم را به وسیلهی دروغ، بدبو کنم؛ رسول خدا(ص) فرمود: «هنگامی که بنده دروغ میگوید، به جهت بوی گندی که از او به مشام میرسد، فرشته از او دور میشود»(۳۳) امّا نباید هر سخن راستی را هم به زبان بیاورم. گاهی بیان سخنان راست، فتنهای ایجاد میکند که اصل زندگی را زیر سؤال میبرَد. مثلاً فرض کنید مادر شوهری، غیبت عروس خود را کرده است. آیا صداقت حکم میکند که مرد، این مسئله را با همسرش در میان بگذارد؟ بدون تردید، پاسخ، منفی است. نام این عمل، صداقت نیست. از نگاه معارف دینی، یکی از لوازم صداقت، آن است که انسان، برخی از دانستههای خود را کتمان کرده، بر زبان نیاورد. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «راستگو نخواهی بود؛ مگر آن که بعضی از آنچه را میدانی، پوشیده نگاه داری» (۳۴) با توجّه به روایات، میتوان گفت: وقتی راست گفتن، موجب مفسدهای میشود و آن مفسده نیز از اموری باشد که خداوند به آن راضی نیست، نباید سخن راست را به زبان آورد؛ مثل سخنچینی یا گفتن حرفی که دیگران را ناراحت میکند. رسول خدا(ص) فرمود:
«در سه جا راستگویی، زشت است: سخنچینی، خبر ناخوشایند دادن به مردی در بارهی زن و فرزندش، و تکذیب سخن کسی».(۳۵) باز هم تأکید میکنیم که راست نگفتن، به معنای دروغ گفتن نیست.(۳۶)
ب) دروغ، کوچک و بزرگ ندارد
به قدری دروغ، زشت است که کوچک آن هم بزرگ است. باید از دروغ، پرهیز کرد؛ چه کوچک چه بزرگ. عادت کردن به دروغهای کوچک، موجب میشود که انسان، در دام دروغهای بزرگ هم بیفتد. امام زین العابدین(ع) به فرزندانش فرمود: «از دروغ، کوچک و بزرگش، و جدّی و شوخیاش بپرهیزید؛ زیرا انسان، هرگاه در چیز کوچکی دروغ بگوید، به گفتن دروغ بزرگ نیز جرئت پیدا میکند»(۳۷)
ج) دروغ، شوخی و جدّی ندارد
از دروغ شوخی هم باید پرهیز کرد که این هم خود، دامی برای افتادن در دروغهای جدّی است. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «دروغ، جدّی و شوخی آن، درست نیست(۳۸) اگر با توجّه به روایاتی که آمد، دروغ را سمّ زندگی بدانیم، دیگر به شوخی هم از این سمّ مهلک نمینوشیم.(۳۹)
پاورقیها:
۱- غررالحکم و دررالکلم، ص۶۴۵٫
۲- همان.
۳- عیون الحکم و المواعظ، ص۲۱٫
۴- غررالحکم و دررالکلم، ص۱۱۹.
۵- الدرّ المنثور، ج۶، ص۲۰٫
۶- عیون الحکم و المواعظ، ص۲۹٫
۷- الخصال، ج۲، ص۵۰۵٫
۸- عیون الحکم و المواعظ، ص ۴۴٫
۹ – غررالحکم و دررالکلم، ص۵۹٫
۱۰- همان، ص۶۰.
۱۱- بحار الأنوار، ج۷۴، ص۶۷٫
۱۲- وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۲۴۵.
۱۳- بحار الأنوار، ج۷۴، ص۲۱۱.
۱۴- همان، ج۶۹، ص۲۶۲٫
۱۵- تحف العقول، ص۲۲۴٫
۱۶- الکافی، ج۱، ص۱۹.
۱۷- غررالحکم و دررالکلم، ص۷۷۳.
۱۸- بحار الأنوار، ج۶۹، ص۲۶۱٫
۱۹- نهج البلاغه، حکمت ۴۷٫
۲۰- کتاب من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۰۵٫
۲۱- نهج البلاغه، حکمت ۴۵۸٫
۲۲- الکافی، ج۱، ص۲۶٫
۲۳- نهج البلاغه، خطبهی ۸۶٫
۲۴- غررالحکم و دررالکلم، ص۲۲۱ در این باره، روایات دیگری هم هست (ر.ک: بحار الأنوار، ج۶۹، ص۱۹۲، حدیث۸ و ص۲۵۹، حدیث۲۲).
۲۵- غررالحکم و دررالکلم، ص۸۱۲.
۲۶- الکافی، ج۲، ص۳۴۰٫
۲۷- همان، ج۲، ص۳۳۹٫
۲۸- جامع الأخبار، ص۱۴۸٫
۲۹- الکافی، ج۲، ص۳۳۹٫
۳۰- غررالحکم و دررالکلم، ص۶۳.
۳۱- سورهی فاطر، آیهی ۴۳٫
۳۲- الخصال، ج۲، ص۵۰۵٫
۳۳- مستدرک الوسائل، ج۹، ص۸۹٫
۳۴- بحارالأنوار، ج۷۵، ص۸٫
۳۵- الخصال، ج۱، ص۸۷٫
۳۶- البته گفتن دروغ در برخی از موارد، جایز دانسته شده که بهتر است در این باره به کتب فقهی مراجعه کرد.
۳۷- الکافی، ج۲، ص۳۳۸٫
۳۸- الأمالی، صدوق، ص۴۱۹٫
۳۹- گاهی دروغ، به شوخی و به گونهای گفته میشود که مخاطب، متوجّه میشود دروغ است؛ امّا گاهی طوری بیان میشود که مخاطب، خیال میکند واقعیّت دارد. برخی از فقها، دروغ نوع اول را حرام ندانستهاند و برخی، هر دو را حرام میدانند. بنا بر این، در این مورد، هر کسی به فتوای مرجع تقلید خود مراجعه کند.