از مهمترین مبحثهای معارف قرآنی، «امتحان» و «آزمایش» است که در آیات متعدد قرآن کریم بدان اشاره شده است. «آزمایش» و «امتحان» یکی از سنتهای بلا منازع الهی است که در قرآن با تعابیر «ابتلا» و «فتنه» نیز از آن یاد شده است. طبق این سنت الهی، هر انسانی بر اساس تکالیف فردی و اجتماعی به طرق مختلف مانند قدرت، ثروت، نعمت و حتی سلامتی و گاهی نیز از طریق آسیبهای جانی و مالی مورد آزمایش و امتحان حکیمانه خداوند قرار میگیرد.
خداوند رحمان میفرماید: «…وَ نَبلُوکُم بِالشَّرِّ وَالخَیرِ فِتنَهً وَإِلَینَا تُرجَعُونَ : ما شما را به بد و نیک و خیرات و شرور عالم مبتلا میکنیم تا شما را بیازماییم.»(۱) و همچنین میفرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُم لَا یُفتَنُونَ: آیا مردم چنین پنداشتند که به صرف اینکه گفتند ما ایمان (به خدا) آوردهایم رهایشان کنند و هیچ امتحانشان نکنند؟»(۲)
همان طور که بلاها و مصیبتها مایه آزمایش هستند، نعمتهای الهی مانند جوانی و تندرستی، تمکن و ثروت، زیبایی و دلآرائی نیز امتحان و وسیله آزمایش افراد هستند.
فردی از امام رضا«ع» در باره امتحان الهی پرسید و تفسیر آیه «اَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ» را خواست. امام در پاسخ فرمودند:
«یُفتَنُونَ کما یُفتَنُ الذَّهَبُ، یُخلَصُونَ کَما یُخلَصُ الذَّهَبُ: انسانها همانند طلا آزموده میشوند و چنانچه طلا را از دیگر فلزاتِ مخلوط جدا میسازند، انسانها نیز به وسیله امتحان و آزمایش پاک و پیراسته میشوند.»(۳)
انقلاب اسلامی بوته امتحان و کورۀ آزمایش الهی
آنچه در این بحث از سنّت «آزمون» و «امتحان»، مقصود ماست، پدیده «ریزشها» و «رویشها»ست که بر اساس این «سنت الهی» همواره در انقلاب اسلامی نیز جاری و ساری بوده است. بهواسطه فراز و فرودهای انقلاب، برخی از افراد، از رجال برجسته و شخصیتهای سیاسی گرفتـه تا افراد عادی، در سیل حوادث و جریانات خاص و در مواجهه با ناملایمات و دشواریهای طبیعی انقلاب، مواضعشان تغییر کردهاند. در پی حوادث و وقایع گوناگون پس از پیروزی انقلاب، در کنار رویشهای فراوان و امیدوار کننده، ریزشهایی نیز در سطح چهرههای با نفوذ و شخصیتهای مشهور سیاسی وجود داشته که بعضاً قابل پیشبینی و برخی نیز غیرمنتظره بودهاند.
حضرت آیتالله خامنهای داشتن هرگونه مسئولیت در نظام جمهوری اسلامی را امتحان الهی قلمداد میکنند و میفرمایند: «یک روزی بود…که مردم مؤمن و صاحبان فکر دینی و اسلامی کوچکترین مسئولیت اجرائی را در کشور در اختیار نداشتند و نمیتوانستند کاری انجام بدهند. کار دست طواغیت و تبعه آنها بود. یک روزی این جوری بود. خدای متعال آنها را از این مسندها بیرون انداخت و شما را جای آنها گذاشت. خدای متعال من و شما را گذاشته و باید امتحان پس بدهیم. آنها بد عمل کردند. ما چه جوری عمل خواهیم کرد؟» (۴)
«ما در حال امتحان دادنیم. در برجستگیهای دوران زندگی است که امتحانهای سخت پیش میآید.امتحانهای برجسته و نفسگیر معمولاً مال آنجائی است که انسان وارد مقاطع حساس میشود که از جملهاش همین مسئولیتهای ماهاست. گاهی انسان در حال عادیِ زندگی، خوب زندگی میکند؛ اما وقتی به پرتگاه و نقطه حساس و پیچ خطرناک رسید، نمیتواند درست کنترل کند. این را باید به یاد داشته باشیم. «فی تقلّب الأحوال علم جواهر الرّجال»؛ ما خودمان را هم در یک چنین مقاطعی میتوانیم درست محک بخوریم. یک جا پول ست، یک جا قدرت، وجاهت و شهوات جنسی.اینها امتحانهای سخت هستند.اگر توانستیم از این پیچهای خطرناک، نقاط حساس و پرتگاهها بهسلامت عبور کنیم، باید خدا را شاکر باشیم.»(۵)
در صدر اسلام هم ریزش و رویش بوده است
از دیدگاه حضرت آیتالله خامنهای، در طول تاریخ، همه جریانات فکری و اجتماعی و انقلابها با پدیده ریزش و رویش مواجه بودهاند. حتی در جریان حرکتهای توحیدی انبیاء و بهویژه در صدر اسلام، پدیده ریزش و رویش وجود داشته است. به عبارت دیگر، هرگاه انبیای الهی از طرف خداوند مأمور به راه انداختن جریان سالم و سعادتآفرین توحیدی در جامعه شدند، به موازات پیشرفت این جریان الهی و پیوستن افراد و اقشار بیشمار به آن، افرادی هم بودند که پس از پیوستن به خط انبیا و قرار گرفتن در مسیر الهی، بعد از مدتی به دلایل مختلف از مسیر حق بازگشتند و منحرف شدند.(۶)
انقلابیّونِ اول کار، دنیاداران آخر عمر
رهبر معظم انقلاب در مورد نمونههای ریزشها و رویشهای مشابه انقلاب اسلامی در صدر اسلام میفرمایند:
«بعضی از عناصر انقلابی از راه برگشتند. انقلاب همواره ریزش داشته است. دل کسانی بسته به دنیا شد. صدر اسلام هم همین جور بود. در صدر اسلام هم یک عده انقلابیّونِ اول کار، بعد شدند دنیاداران اواسط و اواخر عمر.» (۷)
«شما به صدر اسلام نگاه کنید، ببینید کسانی که در دوران غربت اسلام و غربت علی(ع)، از امیرالمؤمنین دفاع کردند، چه کسانی بودند؟ اینها سابقهداران اسلام نبودند. سابقهداران اسلام، جناب طلحه و جناب زبیر و جناب سعد بن ابی وقّاص و امثال اینها بودند. بعضی از اینها علی(ع) را تنها گذاشتند؛ بعضی در مقابل علی(ع) ایستادند. اینها ریزشها بودند. اما رویش کدام است؟ رویش، عبداللَّه بن عبّاس، محمّد بن ابیبکر،مالک اشتر، میثم تمّار و امثالهم هستند. اینها رویشهای جدیدند. اینها در زمان پیامبر«ص» نبودند، بلکه در دوران غربت اسلام روییدند و نهالهای تازه بودند. شما ببینید یک مالک اشتر در همه تاریخ اسلام چقدر مؤثّر است. بله ممکن است کسانی ریزش پیدا کنند که البته مایه تأسّف است. وقتی شمشیر زبیر را به امیرالمؤمنین«ع» دادند، ایشان گریه کرد…غصّه دارد کسانی ریزش پیدا کنند که یک روز پای سفره انقلاب، پای سفره امام زمان، پای سفره اسلام و قرآن نشستند و نان و نمک اسلام را خوردند؛ »(۸)
ریشهها و عوامل ریزشها از منظر رهبـر معظم انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای پدیده ریزش در صفوف انقلاب اسلامی را غیر طبیعی نمیدانند. از منظر معظمله دلایل و عوامل بسیاری در سطوح چندگانه جریانها و چهرههای سیاسی و غیر سیاسی و تودۀ مردم تاثیرگذار است. در ادامه به جهت اهمیت، شرایط و مسائل جاری به چند نمونه اشاره میشود:
اغوای خواص نقطه کانونی جنگ نرم
رهبر معظم انقلاب با اشاره به هدف دشمن در ناامیدسازی توده مردم، یکی از مهمترین راههای دستیابی دشمن به این هدف شوم را «اغوای خواص» برمیشمارند(۹) و میفرمایند:
«هدف این است که تودههای مردم اغوا شوند، اما وسیله اغوای تودههای مردم، اغوای خواص است. امروز یکی از کارهای مهم، اغوای خواص جامعه [یعنی] کسانی است که عنوانی و امکانی و احیاناً سوادی دارند و مانند اینها… چون وقتی خواص اغوا شدند، اگر به این خواص اغوا شده فرصت و امکان داده شود، خیلی راحت توده مردم را اغوا میکنند.
یکی از سنگینترین جنگهای نرم تاریخ کشور ما امروز در همین زمینه در جریان است. دارند دائم با مزدورپروری، حرامخوارسازی، با لطایفالحیل افرادی را حرامخوار میکنند؛ وقتی حرامخوار شد، مثل حیوان جلّال، دیگر مشکل بشود او را از حرامخواری دور کرد. بعضیها را با تهدید، بعضیها را با تطمیع و انواع و اقسام این چیزها فریب میدهند و مزدورپروری میکنند. بنابراین الان یک جنگ نرم سخت وجود دارد.»(۱۰)
گرایش به دنیا و دنیاطلبی
رهبر معظم انقلاب در مذمت مجذوب متاع دنیا شدن میفرمایند:
«…کسانی هستند که در مقابله با دنیا، زندگی، مقام، شهوت، پول، لذت، راحت، نام و همه متاعهای خوب قرار دارند. قرآن میفرماید «متاع الحیاه الدنیا»، معنایش این نیست که این متاع بد است. خدا متاع را برای شما آفریده است. منتهـی اگر در مقابل متاعها و بهرههای زندگی، خدای ناخواسته آن قدر مجذوب شدید که وقتی پای تکلیفِ سخت به میان آمد، نتوانستید دست بردارید، واویلاست! اگر ضمن بهره بردن از متاعهای دنیوی، آنجا که امتحان سخت پیش میآید، اگر توانستید از آن متاعها بهراحتی دست بردارید، آن وقت حساب است.»(۱۱)
«حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است»! خدا عاقبت همهمان را به خیر کند
«گاهی اوقات دنیا طلبی، اوضاع گوناگون و جلوههای دنیا، آنچنان اثرهایی میگذارد، آن چنان تغییرهایی در برخی از شخصیتها بهوجود میآورد که انسان نسبت به خواص هم گاهی اوقات دچار اشکال میشود؛ چه برسد برای مردم عامی»(۱۲)
معیار قراردادن افراد به جای معیار قراردادن حق
گاهی برخی، افراد خاصی را معیار و ملاک ارزیابی خود قرار میدهند و در نتیجه با لغزش و انحراف آن افراد خاص، آنها نیز دچار لغزش و سقوط میشوند.
امام علی(ع) میفرمایند: «إِنَّالحَقَّ لایعرَفُ بِالرِّجَالِ؛ اِعرِفِالحَقَّ، تَعرِف أهلَهُ: حق با شخصیتها شناخته نمیشود؛ حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی.»(۱۳) رهبر معظم انقلاب نیز در این باره میفرمایند: «با چهرهها نمیشود حق را تشخیص داد. یک چهره موجه محترم و مورد قبول و تکریم است؛ اما نمیتواند شاخص حق باشد. گاهی چهره موجهی مثل بعضی از صحابه پیغمبر«ص» راه را عوضی میروند، اشتباه میکنند. باید حق را شناخت، باید راه را تشخیص داد تا بفهمیم این شخص حق است یا باطل. هر که از این راه رفت، حق است؛ هر که از راه حق نرفت، مردود است. حق را باید شناخت.»(۱۴)
حق را چگونه باید شناخت؟
حضرت آیتالله خامنهای در مورد «شناخت حق» معیار و ملاک بسیار روشنی را معرفی فرمودهاند. ایشان میفرمایند: «باید مراقب باشیم راه را خطا نرویم، اشتباه نکنیم، حق را با باطل عوضی نگیریم. قرآن به ما معیار داده و میفرماید که: «مُحَمَّدٌ رَسولُاللَهِ وَ الَّذینَ مَعَه»؛ محمد«ص» و کسانی که با او هستند.»
بحث ما سر این است که آیا ما با پیغمبر«ص» هستیم یا نیستیم. راه این است. علامت دارد: «وَ الَّذینَ مَعَهُ اَشِدّاءُ عَلَى الکُفّار»؛(۱۵) اگر شما دیدید این راهی که داریم میرویم، راهی است که کفّار را خوشحال میکند، بدانید که «اَشِدّاءُ عَلَى الکُفّار» نیستید، پس «مع رسول الله» نیستید، همراه پیغمبر«ص» نیستید؛ [امّا] اگر دیدید نه، این راهی که دارید میروید، استکبار و دولتهای قاهر ضد دین و ضد اسلام را ناراحت و عصبانی میکند، خوب است؛ این «اَشِدّاءُ عَلَى الکُفّار» است. این شد ملاک و معیار. حواسمان باید جمع باشد، بدانیم چه کار میکنیم، بدانیم چه میگوییم؛ حرفی که میزنیم در جهت نقشه دشمن نباشد، جدول دشمن را کامل نکند.»(۱۶)
حب و بغضها، جاهطلبیها، عقدهها
رهبر معظم انقلاب همچون پدری دلسوز که غصۀ فرزندانش را میخورد؛ غصهی فریبخوردگان را خورده و میفرمایند:
«غم بزرگ این است که بعضیها که از سلطه آمریکا بر این کشور سودی نمیبرند، از روی غفلت و اشتباه و ضعفها و عقدههایشان، برای سلطه آمریکا بر این کشور تلاش میکنند! البته اشخاص مختلفند. بعضیها عقده یا کینه یا از کسی گله دارند و به خاطر یک دستمال، قیصریه را آتش میزنند. بهخاطر دشمنی و کینه شخصی و محرومیت از مسئولیتی که مایل بوده به او بدهند و نشده و به خاطر اشتباه در فهم، حرفی میزند، اقدامی میکند، موضعی میگیرد و کاری میکند که به ضرر تمام میشود و در خدمت دشمن قرار میگیرند!…این مایه غصّه است که بعضی از کف زدن دشمن خوششان میآید! دل انسان غمگین میشود و میشکند بهخاطر اینکه چرا کسانی که نان انقلاب را خوردند، نان اسلام را خوردند، نان امام زمان(عج) را خوردند، دم از امام زمان(عج) زدند، دم از ائمّه معصومین زدند، حالا طوری مشی کنند که اسرائیل و آمریکا و سیا و هرکسی که در هر گوشه دنیا با اسلام دشمن است، برایشان کف بزنند!»(۱۷)
معجزۀ انقلاب با وجود ریزشها
حضرت آیتالله خامنهای در سخنرانیهای متعدد که حاکی از اهمیت موضوع دارد، ضمن بیان «غصهدار بودن» انحرافات و کجرویها، با اشاره به ریزشهای صدر اسلام مانند طلحه و زبیر و رویش امثال مالک اشتر، عبداللَّه بن عبّاس، محمّد بن ابیبکر و میثم تمّار که زمان پیامبر اکرم«ص» را نیز درک نکرده بودند؛ به ریزشها در طول حیات انقلاب اسلامی اشاره و میفرمایند: «نباید خیال کرد که اگر چهار نفر آدمی که سابقه انقلابی دارند، از کاروان انقلاب کنار رفتند، پس انقلاب غریب ماند. نه آقا، همه انقلابها، همه فکرها، همه جریانهای گوناگون اجتماعی، هم ریزش دارند، هم رویش دارند؛ ریزش در کنار رویش.»(۱۸)
«انقلاب زنده است، این اصول زنده است؛ هیچ مانعی ندارد که برگ و بار عوض بشود. خزانهایی در راه است؛ این یک حرکت طبیعی است برای موجودات زندهی عالم. همیشه ریزش و رویش وجود دارد؛ مهم این است که در کنار ریزش، رویش هم وجود داشته باشد؛ و امروز اینجور است…این انقلاب زنده، بانشاط و مشغول پیشرفت است.»(۱۹)
«معجزۀ انقلاب این است. بعد از چهل سال شما میبینید جوان مؤمن مسلمان که نه امام را دیده است، نه انقلاب را دیده است، نه دوران دفاع مقدّس را دیده است، نه آن حماسهها را از نزدیک دیده، امّا امروز با روحیهی انقلابی، مثل همان جوانِ اوّلِ انقلاب -مثل همّت و خرّازی و بزرگانی از این قبیل- میرود وسط میدان و با علاقه، با احساس مسئولیّت، با شجاعت تمام در مقابل دشمن میایستد. اینکه میگویم جوانهای مؤمنِ امروز، از لحاظ انگیزه از جوان اوّل انقلاب اگر جلوتر نباشند عقبتر نیستند، یعنی این. اینها رویشهای انقلابند. این معجزهی انقلاب است،»(۲۰)
پینوشتها:
۱٫انبیاء/ ۳۵
۲٫عنکبوت/ ۲
۳٫محمد بن یعقوب کلینى، اصول کافى، کتاب الحجه، نشر دارالکتب الاسلامیه، ص. ۳۷۰، ح. ۴»
۴٫ بیانات ۱۵/۱/۱۴۰۲
۵٫بیانات ۸/۳/۱۳۹۲
۶٫ https://farsi.khamenei.ir/others-article?id=10275
۷٫ بیانات ۲۱/۹/۱۳۹۷
۸٫ .۲۶/۹/۱۳۷۸
۹٫ https://farsi.khamenei.ir/others-report?id=49774
۱۰٫بیانات ۱۹/۱۲/۱۴۰۰
۱۱٫بیانات ۲۰/۳/۱۳۷۵
۱۲٫ بیانات در نماز جمعه ۱۸/۱۰/۱۳۷۷
۱۳٫ مجمع البیان، ج. ۱، ص. ۲۱۱ ؛ روضه الواعظین، ص. ۳۱
۱۴٫ ۲/۸/۱۳۸۹
۱۵٫ سوره فتح، بخشی از آیه ۲۹؛ «محمّد«ص» پیامبر خداست و کسانى که با او هستند، بر کافران، سختگیرند …»
۱۶٫ بیانات در دیدار هزاران نفر از مردم «سیستان و بلوچستان» و «خراسان جنوبی در تاریخ ۲۰/۶/۱۴۰۲
۱۷٫بیانات در خطبه نماز جمعه در تاریخ ۲۶/۹/۱۳۷۸
۱۸٫همان
۱۹٫بیانات ۷/۴/۸۴
۲۰٫۲۱/۹/۱۳۹۷