با آغاز عملیات طوفانالاقصی همه اعضای محور مقاومت و در رأس آنها جمهوری اسلامی ایران از اقدام مقاومت فلسطینی در غزه حمایت کردند و این اقدام را مقاومتی مشروع در برابر اشغال فلسطین از سوی رژیم صهیونیستی شمردند. حزبالله لبنان به فاصله یکروز جبهه شمال را باز و حملات روزانه به اهداف صهیونیستی را آغاز و عملاً یک سوم ارتش رژیم صهیونیستی را در این جبهه درگیر کرد.
انصارالله یمن به فاصله چند روز با شلیک موشک و پهپادهای جنگی به سرزمینهای اشغالی رژیم صهیونیستی حمله کرد. با گذشت زمان و تشدید جنایات رژیم صهیونیستی انصارالله یمن اعلام کرد که اجازه تردد هیچ کشتیای با مقصد رژیم صهیونیستی از تنگه بابالمندب را نخواهد داد و به چنین اهداف دریایی حمله خواهد کرد.
حشدالشعبی عراق نیز پس از یمن با حمله به پایگاههای آمریکا در عراق و سوریه اعلام کرد تا زمانی که غزه مورد حمله نسلکشی قرار دارد و آمریکا سلاح مورد نیاز اسرائیل را تامین میکند، دشمن شمرده میشود و پایگاههای نظامی آن در عراق و سوریه اهداف مشروع هستند و به آنها حمله خواهد شد.
ایران اسلامی، حامی اصلی جبهه مقاومت در منطقه نیز همهی ماشین دیپلماسی خود را در خدمت جبهه مقاومت قرار داد و آقای امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه ایران، در سفرهای متعدد از کل جبهه مقاومت دفاع کرد.
پرسش این است که چرا ایران اسلامی و محور مقاومت از آرمان فلسطین حمایت میکنند؛ چرا آرمان فلسطین از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون در اولویت سیاست خارجی ایران قرار گرفته است و منافع ایران از این حمایت چیست؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت که همه ساختارهای دولتی کشورهای جهان بر اساس الگوی غربی «دولت – ملت» شکل گرفته و تعریف شدهاند؛ اما ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران به علت ماهیت اسلامی انقلاب، بر پایه دو الگو بنا نهاده شده است.
نخستین پایه همان »دولت – ملت» است که زمینهی تعامل ایران اسلامی با جهان را فراهم میکند و دومین پایه «دولت – امت» است که ایران را از همه کشورهای جهان متمایز میسازد و تبدیل به حامی جوامع اسلامی میکند در ایران نمادهای ملی متعددی مانند پرچم ملی، سرود ملی، بانک مرکزی، شورای امنیت ملی و…، مصادیق الگوی «دولت – ملت» و نهادهایی چون نیروهای قدس سپاه، سازمان تقریب بین مذاهب، روز قدس و…، مصادیق «دولت – امت»اند. عمده مأموریت این نهادها یا مناسبتها در سطح امت تعریف شدهاند. کسی که «دولت – امت» را نمیشناسد یعنی انقلاب و جمهوری اسلامی را نشناخته است.
«دولت – امت»، همان دولت پیامبر اکرم«ص» است که در مدینه برپا شد و مهاجران و انصار بر پایه اخوت اسلامی، شهروند دولت اسلامی شدند. در آیه: «وَاعتَصِمُوا بِحَبلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعمَتَ اللَّهِ عَلَیکُم إِذْ کُنْتُم أَعدَاءً فَأَلَّفَ بَینَ قُلُوبِکُم فَأَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ إِخوَانًا…؛ و همگی به رشته (دین) خدا چنگ زده و به راههای متفرّق نروید، و به یاد آرید این نعمت بزرگ خدا را که شما با هم دشمن بودید، خدا در دلهای شما الفت و مهربانی انداخت و به لطف و نعمت خدا همه برادر دینی یکدیگر شدید…»(۱) خداوند متعال تحول از جامعه جاهلی به جامعه اسلامی و تحول پایه آن از خصومت به برادری را مهمترین تحول میشمارد و نوعی اسلام شهروندی را مطرح میسازد. یعنی در جامعه دولت – امت اصل بر شهروندی و اخوت اسلامی است و هیچ مسلمانی نمیتواند به سرنوشت برادران مسلمان خود بیتوجه باشد.
در این فرآیند، اولین کاری که پیامبر اکرم«ص» پس از هجرت انجام دادند این بود که بهمحض رسیدن به مدینه منوره، برادری را میان مهاجرین و انصار اعلام کردند. در آن واقعه، بسیاری از انصار اموالشان را میان خود و تازه برادران مهاجر تقسیم کردند.
شهید حاج قاسم سلیمانی مهمترین فرد مأمور نظام اسلامی بود که بر پایه باور منشور برادری و اسلام شهروندی از امت اسلامی در بوسنی و هرزهگوین، افغانستان، لبنان، عراق، سوریه و یمن دفاع و از این رهگذر، هم به امنیت امت اسلامی خدمت و هم امنیت ملی ایران را تقویت کرد.
در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی هنگامی که بحث امت – دولت در مجلس مؤسسان قانون اساسی مطرح شد، بسیاری از افراد، اجرای این اصل مترقی اسلامی را مشکل اعلام کردند، زیرا پایبندی به این اصل با هنجارها و مقررات بینالمللی در تعارض است و پذیرش این اصل به معنای پذیرش اعطای تابعیت به همه مسلمانانی است که درخواست تابعیت دارند و عمل به اصول امت با هنجارهای حقوقی احترام به حاکمیت دولتها و عدم دخالت در امور داخلی آنها در تعارض کامل است.
واقعیتهای سیاسی و فاصله داشتن از شرایط ایدهآل جامعه امت در عصر کنونی ایجاب کرد که قانونگذاران مجلس مؤسسان وظایف نظام جمهوری اسلامیِ نوپا در ایران را در محدوده دفاع نظامی از امت و مستضعفان عالم محدود و پس از دور کردن خطرات از جوامع اسلامی و افزایش میزان استقلالطلبی و کاهش وابستگی به بیگانه در گام بعدی جوامع اسلامی در باره چگونگی جامعه امت – دولت، همکاری و وحدت در جوامع اسلامی بحث کنند.
از نگاه تدوین کنندگان قانون اساسی حمایت از مظلومان عالم از ابتدای انقلاب بهویژه از جوامع مسلمان، نشانه اخلاق و اعتقاد ملت بزرگ ایران به تعالیم اسلام و پایبندی به قانون اساسی است که قاطبه مردم به آن رأی دادند.
تا اینجا روشن شد که اولویت دفاع از ملت مظلوم فلسطین و حمایت از مقاومت فلسطین بر اساس قانون اساسی و باورهای دینی و پایبندی به فرمایش امیر مؤمنان«ص» در اینکه «با ظالم به ستیز برخیزید و در برابر مظلوم یاور باشید،»(۲) شکل گرفته است.
اما سئوال بعدی این است که محور مقاومت بر اساس چه اصولی شکل گرفته بود و تعامل با آنها چگونه جریان دارد. شکی نیست که رسیدن به مرحله امت محوری در زمان رواج فرهنگ دولت ملی و خرده فرهنگ غربی و پایبندی همه کشورهای اسلامی به آن، به صورت دفعی ناممکن است و تحقق این هدف به فرهنگسازی و احیای اصول اسلامی نیاز مبرم دارد. و این الگو باید با نمونههای عملی موفق و تراکم میدانی پایگاه خود را شکل دهد.
در سال ۱۹۸۲ میلادی رژیم صهیونیستی با حمله نظامی به لبنان بخشهای وسیعی از این کشور را اشغال کرد و پس از مدتی مقاومت سازمان آزادیبخش فلسطین را در هم شکست و آن را وادار کرد که از لبنان خارج شود و به تبعیدگاه تونس تن در دهد.
این خلاء، جامعه مسلمان لبنان را به تکاپو انداخت و با کمک جمهوری اسلامی ایران مقاومت اسلامی در لبنان شکل گرفت که پس از چند سال موفق به اخراج صهیونیستها از لبنان شد. این موفقیت حزبالله لبنان، جامعه فلسطین را تحت تاثیر قرار داد و انتفاضه دوم، چند روز پس از عقبنشینی رژیم صهیونیستی از لبنان در سال ۲۰۰۰ در کرانه باختری و نوار غزه آغاز شد.
این مقاومت بهحدی گسترش یافت که رژیم صهیونیستی را وادار کرد تا در سال ۲۰۰۵ از نوار غزه عقبنشینی نظامی کند. این دومین موفقیت مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی، زمینه شکلگیری مقاومت سازمان یافته در غزه را فراهم کرد. حمله رژیم صهیونیستی در سالهای۲۰۱۴،۲۰۱۲،۲۰۰۸ بر ضد غزه نتوانست این مقاومت سازمان یافته و مردمی را در هم کوبد و مقاومت در فلسطین با کسب تجربه بیشتر و ابتکار در ساخت اسلحه و تجهیزات جدید با حمایت محور مقاومت و ایران در سال ۲۰۱۹ ابتکار عمل و حمله را در عملیات سیفالقدس به دست گرفت و برای دفاع از قدس و مردم محله شیخ جراح وارد جنگ شد. این عملیات نشان داد که مقاومت از واکنش به مرحله کنش رسیده و به یک نیروی حقیقی سرنوشتساز تبدیل شده است.
البته بهموازات پیشرفت مقاومت در فلسطین، مقاومت در لبنان، سوریه، عراق و یمن نیز پیشرفتهای محسوسی پیدا کرد و از سال ۲۰۲۰ بحث وحدت عرصههای مقاومت به عنوان یک ائتلاف منطقهای جبهه مقاومت مطرح شد. عملیات اخیر «طوفان الاقصی» نشان داد که مقاومت در غزه به اوج خود رسیده است و از شرایط تشکلهای مقاومتی حماس یا جهاد، به ملت مقاوم تبدیل شده و همه مردم غزه، خود حماسی و جهادی شدهاند.
ورود دیگر محورهای مقاومت بهعنوان جبهههای پشتیبان از مقاومت فلسطین، پس از آغاز «طوفان الاقصی» نشان میدهد که مقاومت در منطقه وارد مرحله جدیدی شده و رژیم صهیونیستی در برابر جبهه متشکل مقاومت هیچ راهی جز پذیرش شکست در پیش ندارد. این تحول بزرگ در معادلات منطقه، غرب را وادار کرد تا به صورت عریان از رژیم صهیونیستی دفاع و تلاش کنند از فروپاشی آن جلوگیری کنند.
حوادث دریای سرخ این معنا را کاملاً روشن ساخت. جنبش انصارالله یمن اعلام کرد که به علت نسلکشی رژیم صهیونیستی در غزه از این به بعد از عبور کشتیهایی که به مقصد رژیم صهیونیستی در حرکتند، ممانعت خواهد کرد، ولی امنیت آزادی خطوط کشتیرانی بینالمللی به دیگر مقصدها را تضمین میکند.
در چنین شرایطی رژیم صهیونیستی به علت ضعف و ناتوانی در باز کردن جبهه جدید، دیگر نتوانست کاری انجام دهد، ولی آمریکا و انگلیس با اعزام ناوهای خود تحت نام آزادی کشتیرانی در دریای سرخ به دفاع مستقیم از رژیم صهیونیستی پرداختند.
امروزه محور مقاومت نه تنها با جسارت بینظیر در برابر رژیم صهیونیستی ایستادگی میکند، بلکه جهان را بازتعریف میکند و جهت میدهد و این تحول بسیار بزرگی در معادلات سیاسی است.
قبل از طوفانالاقصی، آمریکا با طرح جندره و گوناگونی اجتماعی و ناهنجاریهای جنسی تلاش داشت جوامع بشری را به سمت سقوط اخلاقی سوق دهد؛ ولی «طوفان الاقصی» با ایستادگی قهرمانانه و مظلومانه مردم غزه موفق شد جوامع جهان را به سمت اعتراض در برابر تجاوزات، نسلکشی و پاکسازی نژادی رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن بکشاند و تظاهرات گسترده جوامع غربی، بهویژه در لندن و واشنگتن نشان داد که ایستادگی مردم غزه، فطرت انسانی را در جوامع غربی شکوفا کرده و بر خلاف برنامهریزی غرب برای سقوط اخلاقی جوامع غربی، غزه، جوامع غربی را به سمت اخلاق، حمایت از مظلوم و همبستگی با مردم قهرمان غزه کشانده است و این تحول، اکنون آینده جهان را تحت تاثیر خود قرار داده است و معادلات جدیدی را در سطح منطقه و جهان رقم خواهد زد.
پینوشتها:
۱٫آلعمران / ۱۰۳
۲٫نهجالبلاغه نامه ۴۷