اشاره:
یکـی از صدها پروژۀ ضد نظام جمهوری اسلامی طی چهل و چهار سال گذشته، تلاش برای تطهیر رژیم پهلوی و پردهپوشانی جنایات و خیانتهایی است که طی حدود ۵۳ سال توسط رژیم پهلوی در حق ملت ایران روا داشته شد.
از جمله موضوعات مهمی که در بررسی تاریخ و وقایع دوران پهلوی هرگز نمیتوان بهسادگی از آن گذشت، موضوع عملکرد وحشیانه ساواک در برخورد با مخالفین رژیم در زمان حکومت محمدرضا پهلوی بود که به گواه مستندات تاریخی خارجی و نـه داخلی، بسیار خشن و غیرانسانی بوده است. هزاران نفر به جرم مخالفت با محمدرضا شاه تحت شدیدترین و ترسناکترین شکنجهها قرار گرفتند و تعداد زیادی نیز اعدام شدند.
نکته قابل تامل اینکه آن عده معلومالحال، شما بخوانید «کاتولیکتر از پاپ»ها در حالی در صدد تحریف تاریخ و سفیدشویی سازمان مخوف ساواک برآمدهاند که شخص شاه و حتی همسرش فرح دیبا به اعمال شکنجهی مخالفان رژیم اعتراف کردهاند!
در عین حال، گرچه این اقدام مضحک، خیلی زودتر از آنچه که طراحان آن گمان میبردند با عکسالعمل و اعتراض اپوزویسیون خارجنشین مواجه شد و شکست خورد، معذالک بهواسطۀ نزدیک شدن به سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و یادآوری گوشهای از آنچه که در دوران سیاه طاغوتیان زمان بر ملت غیور ایرانزمین گذشت، به مواردی چند از منابع خارجی اشاره میشود.
اعترافات شاه به وجود شکنجه و نوکری و دستنشاندگی
محمد رضا پهلوی پس از فرار از ایران و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در چند مرحله در مقابل خبرنگاران آمریکایی قرار گرفت و در آن به بکار بردن شکنجه علیه مخالفین و همچنین دستنشاندگی خود اعتراف کرد. در یکی از مصاحبههای شاه، یک خبرنگار آمریکایی که از میزان اختناق و شکنجهی زندانیان سیاسی در ایران آگاهی داشت، از شاه پرسید: «آیا شما از پرونده روانشناختی سیا در باره خودتان خبر دارید؟ علاقه دارید بدانید سیا چه نظری دارد؟»
شاه ضمن اعلام بیخبری از نظر سیا در مورد خود گفت: «خیر. خبر ندارم. نظرشان چیست؟»
خبرنگار با اشاره به گزارش سیا پرسید: «مرا به ساواک نمیفرستید؟»
شاه پاسخ داد: «خیر. شما را از تحمل آزمون وحشتناک شکنجه معاف میکنم!»
خبرنگار گفت: «در این گزارش شما فردی ترسیم شدهاید که توهّم قدرت دارد و ممکن است روزی بدون اعتنا به منافع آمریکا، دنبال منافع خودش برود.»
شاه بیدرنگ گفت: «پس چطور توانستم آدم و مامور شما باشم و منافع شما را حفظ کنم؟»(۱)
خّرد کردن صندلی بر سر متهم طبیعی است!
شاه در مصاحبه دیگری با یک خبرنگار آمریکایی در توجیه شکنجه در ساواک، ضمن اشاره به طبیعی بودن برخورد خشن بازجویان هنگام بازجویی از مبارزان گفت:
«این طبیعیاست که مامور یا بازجو آن قدر از دست کسی که بازداشت شده عصبانی بشود که مشتی به او بزند و یا صندلی را بر سر او خُـرد کند! اینها یک نوع رفتارهای عادی انسانی و تقریباً غیر قابل کنترل هستند!» (۲)
مخالفین شایسته شکنجه و اعدام بودهاند!
محمدرضا پهلوی در مصاحبه دیگری با دو تن از مجریان تلویزیونی آمریکا به اعدام مخالفین اعتراف کرد و وقتی مجری گفت: «یکی از گروههای معترض ادعا کرده علاوه بر صدهزار زندانی سیاسی، ۵۸۱ نفر از مخالفین سیاسی یا اعدام و یا زیر شکنجـه کشته شدهاند.» شاه در پاسخ گفت: «طبیعتاً عدهای اعدام شدهاند، اما برای آنها دادگاه قانونی تشکیل شده و بنا بر حکم دادگاه شایسته اعدام بودهاند!»
مجری دیگر گفت: «نهادهای بینالمللی معتبر بارها و بارها مامورین شما را متهم به شکنجه بدون اتهام مخالفین کردهاند. اینها مسائلی هستند که علیه شما گفته میشوند.» شاه در پاسخ، ضمن عدم رد صریح ادعای نهادهای بینالمللی مورد نظر مجری، اعلام کرد مایل نیست به این مباحث بپردازد!(۳)
اعتراف فرح به شکنجه در ساواک
«فرح دیبا» (همسر شاه) در سال ۲۰۱۵ در گفتگویی با روزنامه آلمانی «دیولت» به این شکنجهها اعتراف کرد و در پاسخ به این سئوال که «هزاران نفر تحت شکنجه و آزار و اذیت تحت رژیم شوهر شما قرار گرفتند.» گفت: «بله، ما اشتباه کردیم. اتفاقی که در آن زمان برای ما افتاد، وحشتناک است. مشاوران شوهرم، دولت و خود شاه به علائم هشدار توجه نکردند. شوهرم خیلی درگیر سیاست بود.»(۴)
تانگوی تخم مرغ در وکیلآباد مشهد به روایت «ریچارد ساوین»
«ریچارد ساوین» انگلیسی و فروشنده رسمی تجهیزات نظامی انگلستان که در سال ١٩٧۶ به جرم قاچاق مواد مخدر از ایران به افغانستان، به زندان وکیل آباد مشهد برده شد؛ پس از دو سال و نیم حبس در ایران در نوامبر ١٩٧٩، دو ماه قبل از انقلاب، آزاد شد و خاطرات و مشاهدات خود از زندان وکیلآباد مشهد را ابتدا برای مطبوعات و آنگاه به صورت کتابی با عنوان «وکیلآباد مشهد» منتشر کرد. بخشهایی از این کتاب به توصیف شرایط وحشتناک زندان وکیلآباد مشهد اختصاص دارد.
«رادیو زمانه» نیز به لحاظ بازتاب گسترده خاطرات ساوین طی گزارشی، بخشی از کتاب فوق را با عنوان «تانگوی تخم مرغ در وکیلآباد مشهد» منتشر کرد. در گزارش رادیو زمانه آمده است:
«زندانیهای سیاسی بهمحض ورود و حتی قبل از اینکه جرم آنها ثابت شود، مورد شکنجه قرار میگیرند. وحشیگری در وکیلآباد یک امر بسیار عادی است. پاهای زندانیان در کُندهای بسیار سنگین چوبی قفل شده توسط یک زنجیر به هوا کشیده میشود تا بتوانند کف پای آنها را با چماقهای لاستیکی که وزنه سربی به سر دارند، مورد ضرب و شتم قرار دهند.»
ساوین در ادامه مینویسد: «ضمن دو و نیم سالی که در وکیلآباد زندانی بودم منظره کتک زدنها و بدنهای شکنجه شده به اندازهای عادی شده بود که دیگر جلب توجه نمیکرد. گاهی زندانیان سیاسی را در زندانهای مجرد که یک متر مربع مساحت داشت نگه میداشتند.»
«شوک الکتریکی به شقیقه و آلت تناسلی، فرو کردن سوزن زیر ناخن انگشتها، استعمال تخم مرغ، که باعث ایجاد تاولهای شدید در روده میشد و به آن «تانگوی تخم مرغ» میگفتند، چون زندانیان از درد مرتباً به بالا و پائین میپریدند، امری عادی بود. طرز استعمال آن به این ترتیب بود که یک تخم مرغ پخته شده با بیش از صد درجه حرارت را با فشار داخل نشیمنگاه زندانی میکردند. تجاوز جنسی توسط باتوم نیز یکی دیگر از شکنجههای معمول بود.»
به نوشته رادیو زمانه، «ساوین» شخصاً شاهد بود که زندانیان را مجبور میکردند روی زمین بخزند و زمین را بلیسند و یا آنها را مجبور به تمیز کردن توالتها با زبانشان میکردند.
و بعضی اوقات مردم را به بهانه آزاد کردن به جاهای دور میبردند و اعدام میکردند. گاهی اوقات این اعدامها در محوطه خارج از زندان انجام میشد.»
شایان ذکر است به قتل رساندن مخالفین رژیم در بیابانهای اطراف زندان، از جمله مواردی است که «اصغر ایزدی» یکی از چهرههای اپوزوسیون نیز بدان اشاره کرده است که در ادامه خواهید خواند.
ساوین در نوع دیگر از شکنجهها با طناب مینویسد: «نه این که مثل انگلیسیها آنها را از گلو یکباره خفه کنند، بلکه طناب برای مدتی طولانی دور گردن زندانی آویخته بود و آدم ساعتها به این ترتیب نگهداشته میشد، مگر اینکه شانس میآورد و یکی میآمد و پایش را میکشید تا طناب گره بخورد و منجر به مرگ محکوم شود.»
روزنامه هرالدتریبون نیز در شماره ۲۵ نوامبر ۱۹۷۸ (۴ آذر ۱۳۵۷) به نقل از ساوین نوشت:
«ادعای شاه مبنی بر اینکه هیچ نوع شکنجهای در زندانها نیست، سراپا مزخرف است.»(۵)
اعتراض اپوزوسیون سلطنتطلب به سفیدشویی جلاد ساواک!
اخیراً عوامل شبکه بهایی منوتو با ساخت مستندی ۵ قسمتی، با نام «پرویز ثابتی»، قصد سفیدشویی ساواک را داشت که این اقدام صدای اپوزیسیون را هم درآورد و متعاقب آن در یک مستند تلویزیونی با حضور تعدادی از چهرههای مشهور اپوزوسیون، از شهرام همایون گرفته تاکورش عرفانی ساخته میشود که همگی به اغراق مضحک سفیدشویی ساواک توسط این شبکه اعتراض میکنند و مستند رئیس ساواک را توهین به حافظه تاریخی مردم ایران بر میشمارند.
در قسمتی از این مستند مجری برنامه نسبت به سفیدشویی ساواک معترض شده و میگوید: «این فضایی که ما در تجلیل از ساواک در بین برخی از سلطنتطلبان میبینیم مقصود، حیثیت بخشیدن به نظامی است که در آن شکنجه و اعدام مخالفین در جهت استحکام بخشیدن به پایههای سیاسی آن سیستم بوده است.» و در ادامه نیز هریک از مصاحبه شوندگان در نقد مستند ساخته شده به بیان نظرات خود پرداخته و برخی از آنان از نحوه شکنجه خود از قبیل شلاق، کوبیدن کابل بر کف پاها، نشاندن در دستگاه آپولو که دستگاهی بوده که متهم را روی آن مینشاندند و کلاهخود آهنی بر سرش میگذاشتند که تا پایین چانهها را در بر میگرفته و سوزاندن قسمتهای حساس بدن با الکل و شلاق زدن بر کف پاها اشاره و میگوید: «سازنده مستند، خیلی ساده از کنار اینها گذشته! اینها همه بر سر خود من آمده است.»
کورش عرفانی از دیگر چهرههای اپوزوسیون نیز میگوید: «این شبکهی دستنشاندهی منوتو رفته یک باباییرو که اگر جهان سرجای خودش بود، بخاطر جنایت علیه بشریت بایستی ۴۰ – ۵۰ سالی در زندان میبود. رئیس سابق ساواک را آورده و دارد یک روایت دروغین تحریف شدهی جعل شده را از تاریخ سیاسی قبل از انقلاب روایت میکند.»
و مهرداد درویشپور نیز از دیگر فعالان سیاسی اپوزوسیون میگوید «این اسفبار و باور نکردنیاست! در کجای دنیا دیدهاید که بعد از ۶۰-۷۰ سال از پایان رسیدن نازیسم، یکی از مخوفترین چهرههای نازیها را بیاورند در تلویزیون و از وی یک چهره قهرمان ملی بسازند؟!(۶)
و در نهایت سازنده مستند پرویز ثابتی مجبور به اعتراف میشود و میگوید: «بله! ساواک، مردم را شکنجه میکرده، من این را انکار نمیکنم!» و در توجیه ساخت مستند خود میگوید: «اما مگر در گوانتانامو و سیا شکنجه نمیکنند؟!»(۷)
«اصغر ایزدی» از چهرههای رادیکال اپوزوسیون که در سال ۱۳۵۰ دستگیر و به حبس محکوم شده بوده در گفتگو با مهرآفاق مقیمی از مجریان «شبکه ضد ایرانی برابری» به اعدامهای بدون محاکمه و حمله به یک خانه در شب یلدای سال ۱۳۵۵ و تیرباران هشت نفر بیگناه، و همچنین کشتار ۹ نفر از زندانیان سیاسی از جمله بیژن جزنی و همراهانش در فروردین ۱۳۵۴، زیر پوشش فرار از زندان در تپههای اوین بهدستور پرویز ثابتی اشاره میکند.(۸)
پینوشتها:
۱٫ https://www.aparat.com/v/zvcNT
https://virasty.com/Mr_Hashtag/1701705168673772631 جواب قابل تامل شاه به پرونده خود در سیا و نوکری خود
https://www.aparat.com/v/UKSfd 2.
۳٫ اعتراف شاه به اعدام مخالفان حکومتش https://eftekhar.ir/
۴٫ https://www.khabaronline.ir/news/1844889 ؛ https://www.alef.ir/news/020914042
۵٫ zamaaneh.com/revolution/2009/01/print_post_213.htmlو http://hvasl.ir/news/151461
۶٫ https://www.aparat.com/v/HJhEm
۷٫ https://www.isna.ir/news/1402091107170
۸٫ https://images.app.goo.gl/1wwPpR7NuaC1TrS76- https://www.farsnews.ir/news/14020914001074
گفتگو با اصغر ایزدی زندانی سیاسی دوره شاه