پیام شهید

پيام شهيد

اين وصيت نامه ها انسان را مي لرزاند و بيدار مي کند. امام خميني

قسمتي از وصيت نامه مهندس شهيد ابوالحسن آل اسحق

شهادت مرتبه اي نيست که همه لايق آن باشند. اين وصيت نامه را هم از آن بابت مي
نگارم که احتمال شهادت برايم بسيار بعيد مي باشد ولي به هر حال آرزو بر جوانان عيب
نيست.

آنچه به وحشتم مي اندازد روز قيامت و شدت گناهان دنيا و اينکه هرچه کنم اميد
به رهايي از آتش دوزخ نيست تنها يک راه نجات هست که مي توان اميدوار بود و آن
شهادت چرا که شهيد اولين قطره خوني که از او ريخته شود تمام گناهانش پاک مي شود.
البته اين را هم مي دانم که شهيد بايست مراحل مقدماتي در اين دنيا طي کند و هيچکس
بدونه طي مراحل لازم به اين افتخار نائل نمي شود و از اين جهت وضع من بسيار ناراحت
کننده است. به هر حال شايد به برکت خون شهيدان و در فضاي عطر اين کربلا رحمت
خداوندي شامل حال من نيز شود.

آري! عزيزانم، اين انقلاب نشانم داد که عابدان 70 ساله چگونه راه خطا رفتند و
مبارزان شکنجه شده چگونه به لجنزار گناه غلطيدند. آري:

جايي که عقاب پر بريزد                           از
پشه ناتوان چه خيزد

آري! عزيزان بالاخره بايد رفت، بالاخره مرگ خواهد آمد و هيچ کس در اين دنيا
ماندني نيست… آيا اين وضعيت طلايي را بايد از دست داد! حال که به برکت اسلام و
خون پاک شهيدان دين بدون زحمت باريدن گرفته است، آيا جان تشنه را باز هم با لجن
دنيا سيراب کنيم…

قسمتي از وصيت نامه شهيد حسين چتر زرين

آن زمان که روح ها خالي از عشق افروز است دل ها بي عشق و بي حب محبوب، رگ هاي
جامعه بي خون، ارزش هاي انساني و الهي به دست فراموشي سپرده همه در مرداب هاي         ضد انساني غوطه ور شده اند. کوله بار بشري
به جز گناه چيز ديگري نيست آن لحظه هايي که نه نور اميد است که از دريچه اي بتابد
که ارزشي بيافريند و نه حرکتي و نه ذوقي و نه شوقي، آن وقت در آن لحظه هست که خون
شهيد، پيام شهيد، حرکت شهيد به سوي خدا، عروج او به سوي خدا، پرواز او به سوي خدا،
خودنمايي مي کند و تمامي هستي را رونق مي بخشد و شراره هاي عشق را بر جان و تن سرد
انسان هاي استحمار شده و استعمار شده و استثمار شده و شيطان زده مي زند و باعث مي
شود که چهره واقعي انسان ها به آن ها نشان داده شود آن وقت پيام شهيد نويد بخش
حرکتي بزرگ و هدفدار به سوي سعادت دنيوي و اخروي مي شود.

آري! اين است که شهيد شاهد است، حيّ است، حاضر است بر همه زمان ها و مکان ها،
عصر ها و نسل ها و با خون خود خط سرخي بر روي مستکبران مي کشد و با آن نگاه هاي
رباني اي که در لحظه شهادت دارند ارزش هاي گمشده و فراموش شده انساني و الهي را
زنده مي کنند. مگر نشنيده ايد که حسين (ع) آموزگار بزرگ شهادت با خون خود، آزادگي
و مختار بودن و عاشق بودن و الهي بودن انسان را مُهر کرد و به همه تاريخ درس داد و
قلب تاريخ را فتح کرد و شمع تاريخ شد و سوخت و به بشريت روشنايي و نور بخشيد حال
بايد مثل شمع سوخت و شکافنده بين تاريکي و نور شد.

مخلص: حسين چتر زرين براي دومين بار به جبهه اعزام شدم چون خبر حمله اي را
داشتم دوست داشتم که در حمله شرکت کنم تا خداوند بزرگ را با قلب و روح و فکر و عمل
و نيت خود ايمان بياورم. مگر نه اين است که مؤمن واقعي با خون وضو مي گيرد و به
نماز عشق مي ايستد. مگر نه اين است که ارزش هر انساني به عشق اوست.

آري! من رفتم تا با خون خود با خط انبياء و امامان و ولايت فقيه ميثاق ببندم.
مادر جان فرزند تو زنجيرهاي اسارت و بردگي و خود فروشي را پاره کرده و آزاد شده و
فقط مي خواهد براي خدا کار کند، اسير شکم و دنيا و اين تجمل پرستي ها و آن افکار
هاي احمقانه نيست. او رفته و تمامي سنگرهاي ضد انساني و ضد ارزش را فتح کرده و سر
سپرده خدا و اسلام شده. آري! مادرجان فرزند تو اسير اسلام شده و به اطاعت و عبوديت
و اخلاص رسيده البته اگر خدا قبول کند.

قسمتي از وصيت نامه شهيد رضا نجف زاده

… در زمانيکه همه طاغوتيان و جباران که دستشان تا مرفق به خون مستضعفان
آلوده است و کمر به نابودي اسلام بسته اند و قصد نابودي انقلاب خونبار حسينيان را
در سر دارند من نيز به مسئوليت شرعيم وظيفه خود دانستم که در اين نبرد شرکت نمايم
که در اين راه پيروزي و شهادت هر دو رستگاري و شهادت است و شکر خداي را که به من سعادت
جنگيدن در راهش را عطا فرمود. برادران و خواهران امروز روزيست که بر همه شما حجت
تمام شده و هيچ عذري نداريد اگر کوتاهي کنيد به روسياهي ابدي گرفتار خواهيد شد اين
زندگي زود گذر دنيا ارزشي ندارد که به واسطه آن زندگي ابدي آخرت را خراب کنيد من
مي روم ولي به شما برادران و خواهران و پدران و مادران عموماً تأکيد مي کنم اگر مي
خواهيد رستگار باشيد بر شما باد به ولايت فقيه متعهد به ولايت فقيه باشيد و بدانيد
خط ولايت فقيه در اين زمان همان خط علي (ع) در عيد غدير خم مي باشد و خط هاي ديگر
همان خط هاي انحرافي آن زمان است.