امن از مکرالله در کتاب و سنت

«قرآن و سنن
الهی در اجتماع بشر»

آیت الله
محمد گیلانی

امن از مکرُالله
در کتاب و سنّت

*بحث در اثر
تشریعی أمن از مکر الله مستلزم بحث در موضوع وسیعتری یعنی مطلق معصیت کبیره است*
تعریف معصیت کبیره آراء گوناگونی را موجب شده * گروهی از فقهاء عظام تقسیم معاصی
را بکبیره و صغیره انکار کرده اند * نقل دلیل آنان و ردّ بر آن * روایت لطیفی در
این باب * اکثر فقهاء معتقد بانقسام معاصی بکبیره و صغیره میباشند * قول مشهور در
تعریف کبیره آن است که بر ارتکاب آن تهدید به آتش یا عقاب شده *آراء منقول در
حدائق در تعریف کبیره بالغ بر هشت است *نظر حضرت امام امت مدّظله در تحریرالوسیله
و آماری از معاصی کبیره مذکور در تحریر *نقل روایت حضرت سید عبدالعظیم حسنی (ع) از
جواد الائمه علیه الصلوة واسلام بوسیله امام رضا و امام کاظم علیهماالسلام از امام
صادق (ع).

اثر تکوینی أمن
از مکرالله عزّوجلّ در منطق قرآن مجید در چندین
مقاله مورد بحث قرار گرفت، و گفتیم ریشه این صفت رذیله پوچ انگاری آفرینیش است که
با ادعاءِ اسلام و ایمان نیز قابل جمع است، زیرا دعوای ایمان و اسلام از واقعیت و
وجودعینی آنها انفکاک پذیر است.

اثر تشریعی امن از مکر الله:

از آنجائیکه این صفت الحادی در حوزه ی تشریع احکام الهی، صاحب اثر است، مناسب
دیدیم دربارۀ اثر تشریعی آن از نظر فقه اسلامی، بحثی در حوصلۀ مقاله طرح کنیم، و
مراد ما از اثر تشریعی مترتّب بر این رذیله، حرمان ازمناصب و مزایائی است که واجد
این رذیله به آن محکوم است چه امن از مکرالله در تشریعیّات اسلامی از معاصی کبیره
شمرده شده است و هر معصیت کبیره ای مستلزم فسق و خروج از حیطه ی وثوق و عدالت است،
و هر منصبی که طبع آن، اقتضا دارد که متصدّی آن باید از عدالت و وثوق لازم
برخوردار باشد، بمرتکب کبیره برگزار نمیشود، پس واجد این رذیله که مصداق مرتکب
کبیره است، از مناصب موصوف محروم است و تصّدی آن مناصب بر وی حرام می باشد.

و بنابراین، بحث درباره اثر تشریعی أمن از مکرالله، مستلزم بحث در موضوع
وسیعتری است و این موضوع وسیعتر همان بدیهی است که اثر شرعی مترتّب بر طبیعی معصیت
کبیره، بر همۀ مصادیق و جزئیات آن، مترتب می شود، و قاعدۀ: « حکم الامثال فیما
یجوز و فیما لا یجوز، واحدٌ» چنانچه در امور تکوینی جاری است، در امور تشریعی نیز
جاری است، مگر آنکه از طریق شرع استثنائی شود که متّبع است.

تعریف معصیت کبیرة:

عدالت شرعیه با تعریفهای مختلفی که برای آن در کتب فقهیّه شده است، تردیدی
نیست که با ارتکاب معصیت کبیره زائل میشود و مرتکب کبیره بفسق که ضد عدالت است
محکوم می گردد، و شیخ اعظم انصاری رضوان الله علیه در رساله عدالت می فرماید:«
فقهاء عظام و مدارک صریح آنان در باب عدالت مانند نصوص و فتاوی متّفقند که با
ارتکاب کبیره، عدالت زائل می شود و فسق که ضد عدالت است پدید می آید».

و اما در تفسیر معصیت کبیره، اختلاف چشمگیری، میان فقهاء عظام- زادهم الله
عزةً و کرامةً- دیده می شود که اجمالاً به آراء چندی اشاره می شود و رأی حضرت امام
امت مدّظله العالی را در تحریر الوسیله نیز نقل می کنیم و روایات مربوطه را در حدّ
ظرفیت مقاله عرضه خواهیم داشت.

گروهی از فقهای عظام تقسیم معاصی را به کبیره و صغیره انکار فرموده اند، این
عظماء می گویند:هر گناه و معصیتی کبیره است، النهایة بعضی از آنها نسبت به بعضی
دیگر بزرگتر است و در میان معاصی، صغیره ای وجود ندارد، بلکه صغیره بودن یک معنای
نسبی و اضافی نسبت بگناه بزرگتر از خود می باشد و ممکن است همین صغیره نسبي و
اضافی، بقیاس با گناه کوچکتر از آن، کبیره محسوب شود، نظیر سرعت و بط ء یعنی تندی
و کندی در حرکات که از معانی اضافیه بوده و سریع و بطیء معروض این معنی اضافی
هستند که حد هریک بر دیگری در ظرف عروضی نسبتی مانند نسبت آن صدق می کند، چه بطی ء
بعینه، نسبت به بطی ء تر از خود، سریع، و سریع بعینه، نسبت به سریعتر از خود بطی ء
است.

کبر و صغر معاصی نیز چنین است که هر یک بر دیگری در ظرف عروضی نسبتی مشابه
نسبت آن، صدق می کند، گفته می شود که این قول در میان قدماء از فقهاء معروف بوده و
شیخ مفید و قاضی ابن براج و ابی الصلاح حلبی و شیخ الطائفه در عدة الاصول و ابوعلی
طبرسی در مجمع البیان و ابن ادریس در سرائر قدست اسرارهم این رأی را پذیرفته اند،
و ادلّه ای که بر آن میتوان اقامه نمود بدینقرار است:

1-قوله
تعالی: «ÆtBur ÄÈ÷ètƒ ©!$# ¼ã&s!qߙu‘ur £‰yètGtƒur ¼çnyŠr߉ãn ã&ù#Åzô‰ãƒ #·‘$tR #V$Î#»yz $yg‹Ïù ¼ã&s!ur ÑU#x‹tã ÑúüÎg•B»
(نساء14) – «اگر کسی خدا و رسولش را نافرمانی کند و از حدود الهی تجاوز نماید او
را داخل آتش مینماید که برای همیشه در آن گرفتار است و عذاب خوار کننده برای او
حتمی است »

ظاهر آیه
شریفه این است که هر معصیتی، استحقاق جهنم را موجب می شود و گناهی که بر آن آتش
وعده داده شده گناه بزرگ است و بنابراین هر گناهی گناه کبیره است.

2-روایات
وارده در این باب و از آنجمله صحیحۀ حلبی از امام صادق (ع) در قنوت نماز وتر است
که بعد از بیانی فرمودند: «واستغفر لذنبک العظیم ثم قال: کلّ ذنب عظیم» -(وسائل
باب 46 از ابواب جهاد نفس.خبر5ج11طبع جدید)

«برای گناه
بزرگ خویش استغفار کن-سپس فرمودند: هر گناهی بزرگ است».

این روایت
در دلالتش بر کبیره بودن هر گناهی ظهور غیر قابل تردید دارد.

و دیگر
روایت زراره از امام باقر (ع) است که فرمودند: «الذُّنوبُ کُلُّها شَدیدَةٌ» «یعنی
همه گناهان شدید است»(خبر3 از باب 40 ازز ابواب جهاد نفس) و در باب 43 روایاتی
قریب به این مضمون آمده است. و خبر مروی از مستدرک الوسائل: «لا تنظر الی ما عصیت
بل انظر الی من عصیت»-«نگاه نکن به اینکه چه گناهی کرده ای، بلکه نگاه کن ببین چه
کسی را معصیت کرده ای»

ظاهر در این
است که میزان کبیره بودن، کبر مقام عصیان شده است، و چون خداوند متعال، اکبر مطلق
است هر نافرمانی نسبت به آستان اقدسش، کبیر و بزرگ میباشد، اگر چه عرفاً کوچکترین
گناه شمرده شود.

روایت اخیره
بسیار لطیف است، زیرا شدت قبح عمل دارای اسبابی است که جملگی بنحو بی پایان در قبح
عمل عبد با خداوند متعال، موجود است. به این توضیح که اگر انسان یک عمل قبیحی نسبت
به همسایه خویش انجام دهد، عقلا او را تقبح می کنند و چنانچه طرف، از علما
پرهیزکار باشد قبح عمل در نزد عقلا بیشتر است و هر اندازه وجاهت و جلالت طرف بیشتر
باشد،  قبح و شناعت عمل خلاف، طبعاً شدید
تر است، وچنانچه این مخالفت، با جمیل نامتناهی و جلیل بی پایان
انجام پذیرد، بالضرورة قبح آن نیز بی پایان است، و از این رو معیار عظمت و کبر
معصیت را باید شخص عصیان شده دانست، اگرچه عصیان، در محیط عرف عمومی، عصیان معمولی
باشد و از نظر  عامه گناه کوچک بحساب آید و
طبق روایت شیخ طوسی(ره) در امالی، رسول الله (ص) به ابوذر فرمودند: «یا اباذر لا
تنظر الی صغر الخطیئة ولکن انظر الی من عصیت»(مستدرک الوسائل باب43 از ابواب جهاد
النفس خبر 8)

3-وجوه دیگری ذکر شده از آن جمله اینکه اخبار وارده درباره کبائر آنچنان مختلف
و متعارضند که امید جمع معقولی بین آنها نیست، و چون این وجوه قابل استناد نبوده
از ذکر آنها خودداری گردید.

این رای مورد قبول اکثر فقهاءِ عظام-زادهم الله عزةً و کرامةً- واقع نگردیده
زیرا ادله قائم بر آن مخدوش است چه مورد بحث، کبر و صغر معاصی با قطع نظر از شخص
عصیان شده است، و وجهه نظر اخبار مورد استدلال، شخص عیان شده است، مضافاً به اینکه
این اخبار معارض با اخباری است که از نظر سند و دلالت و عدد، بر آنها رجحان دارند،
و بعلاوه این اخبار با ظاهر قرآن کریم مخالف است زیرا ظاهر آیه «ان تجتنبوا کبائر
ما تنهون عنه» -نساء 35-انقسام معاصی به کبیره وصغیره است که در صورت اجتناب از
کبائر، صغائر و سیئات تکفیر و زدوده می شود.

و اما آیه «و من یعص الله و رسوله» اگر چه ظهور ابتدائی آن تلازم بین مطلق
عصیان و ادخال در آتش است ولی با ملاحظه عطف «و من یتعد حدوده» اطلاق ابتدائی مقید
میشود به عصیانی که تعدی و تجاوز از حدود الله بر آن تطبیق کند و اما متجاوز از
حدی یا مرتکب معصیتی، از نطاق آیه شریفه برون است، لذا اکثر فقهاءِ معتقد به
انقسام معاصی به کبیره و صغیره شده اند و در تحدید کبیره اختلاف کرده اند، گروهی
گفته اند: کبیره هر گناهی است که خداوند متعال در قرآن کریم بر ارتکاب آن تهدید به
عقاب نار فرموده اند و این قول مشهور است و گروهی گفته اند: هر گناهی است که شارع
تعالی بر ارتکاب آن حدی مترتب کرده یا صریحاً مورد تهدید قرار داده است، و در
حدائق عدد آراء را به هشت رسانیده اند و گفته اند که اقوال کثیری نیز منسوب به اهل
سنت است ولی نقل نفرموده اند.

نظر حضرت امام در مورد گناهان کبیره:

حضرت امام امت مدّ ظله العالی در تحریر الوسیله در تحدید معصیت کبیره بیانی
دارند که ترجمه آن، به این شرح است:

«کبائر هر معصیتی است که بر ارتکاب آن تهدید به آتش یا عقاب شده، یا اهتمام و
تشدید عظیم در نهی از آن بعمل آمده، یا دلیلی دلالت نماید بر اینکه معصیتی بزرگتر
از بعضی کبائر یا همانند آن است، یا عقل مستقلاً بکبیره بودنش حکم کند یا کبیره
بودنش مغروس اذهان متشرّعین است و یا نصّی کبیره بودنش وارد شده باشد.

و معاصی کبیره بسیار و از آن جمله است: یأس و نومیدی از رحمت خداوند متعال و
أمن از مکرالله تعالی. و دروغ بستن بخدا یا برسول الله (ص) یا باوصيائش علیهم
السلام، وقتل نفس بنا حق، و عقوق والدین، و أکل مال يتیم بظلم، و افتراء به زن
عقیقه و فرار از میدان جنگ، و قطع رحم، و سحر، زنا، و لواط، ودزدی، وقسم دروغ و
کتمان شهادت، و شهادت بباطل، و نقض عهد، وجود و تجاوز در وصیت «به این معنی که
تمام یا اکثر اموالش را وصیت نماید و ورثه را از ارث محروم سازد»، و میگساری، و
ربا خواری و حرام خواری، و قمار، و اکل میته و خون و گوشت خوک و ذبیحه بغیر وجه
شرعی بدون ضرورت، و خیانت در کیل و وزن، و تعرب بعد از هجرت «بادیه نشینی و سکونت
در بلده شرک و کفر»، وکمک کردن به ستمگران، و رکون و اعتماد به آنان، و حبس حقوق
بدون عذر، و دروغگوئی و کبر و اسراف و تبذیر، وخیانت، وغیبت و نمّامی، و اشتغال به
لهو، و سبک شمردن حج، و ترک نماز، و منع زکات، و اصرار  بر صغائر ازگناهان، و اما شرک ورزیدن بخداوند
متعال، و انکار ما انزل الله و محاربۀ با اولیائش از اکبر کبائر است.» (تحریر
الوسیله ج1ص275-274)

أمن از مکر الله تعالی مضافاً به اینکه کبیره بودنش از قرآن کریم بطور وضوح
استفاده می شود در روایات متواتره از آل البیت (ع) نیز آمده است ما به جهت تبرک و
استحضار خاطر خوانندگان محترم، روایت حضرت سید عبدالعظیم بن عبدالله علیه الرحمة
مدفون در شهر ری را نقل به ترجمه می کنیم:

سید بزرگوار می گوید: جواد الائمه (ع) برایم حدیث کرد، فرمودند شنیدم از پدرم
«امام رضا علیه السلام» می فرمود که از پدرم موسی بن جعفر (ع) شنیدم که میفرمودند:
عمرو بن عبید (شریک واصل بن عطاء در تاسیس مذهب اعتزال) خدمت امام صادق (ع) رسید و
بعد از سلام و نشستن، این آیه را تلاوت کرد: «الذین یجتنبون کبائر الاثم و
الفواحش»(نجم:33) سپس دم فروبست، پس امام صادق (ع) بوی فرمودند : چرا ساکت شدی؟
عرض کردم: دوست داشتم که معاصی کبیره را از طریق کتاب الله تعالی بشناسم. امام (ع)
فرمودند: آری ای عمرو:

بزرگترین کبائر شرک بخداوند متعال است که در آیه 72 از سوره مائده- می
فرماید:«و من یشرک بالله فقد حرّم علیه الجنة»: هرکس بخداوند شرک ورزد حتماً
خداوند بهشت را بر او حرام خواهد فرمود:

و بعد از شرک بخداوند متعال، نومیدی از رحمت اوست زیرا میفرماید:«
Ÿw ߧt«÷ƒ($tƒ `ÏB Çy÷r§‘ «!$# žwÎ) ãPöqs)ø9$# tbrãÏÿ»s3ø9$# » (یوسف:87)

یعنی: از
رحمت خداوند متعال مأیوس نمی شوند مگر گروه کافران.

سپس أمن از
مکر خداوند است که میفرماید:« و لا یأمن مکر الله الاّ القوم
الخاسرون» (اعراف:97) یعنی: از مکر و غافلگیری خدا احدی خود را در امان نمی بیند
مگر قوم زیانکار.

و از
آنجمله، عقوق والدین است که خداوند متعال، عاق ولدین را-در سوره مریم- جبّار و شقی
قرار داده است.

و دیگر قتل نفس
است بناحق که درباره قاتل عمد فرموده: کیفر او خلود در جهنم است.(نساء:95)

و دیگر
افتراء بستن به زن عفیفه است که مفتری را ملعون دنیا و آخرت ساخته و عذاب بزرگ
برایش مقرر فرموده.(نور:23)

واکل مال يتیم
است که آتش خواری نامیده است(نساء:11).

و فرار
ازمیدان جنگ است که مغضوب خدا و جایگاهش جهنم است(انفال:16).

و ربا خواری
است که ربا خوار را شیطان زده معرفی فرموده است(بقره:276)

و دیگر سحر
است که ساحر را از نعمتهای اخروی بی نصیب اعلام داشته است(بقره:96)

و دیگر زنا
است که زانی را بعذاب مخلد دو برابر مبتلا می فرماید(فرقان:68 و 69)

و دیگر قسم
دروغ است که مرتکب آن از رحمت اخروی بی بهره است(آل عمران:71)

و دیگر
خیانت است که خائن با همان چیزی را که خیانت نموده روز قیامت آورده می شود(آل
عمران:161)

و منع زکات
واجب است که بوسله همان مال زکات نداده شکنجه می شود.(توبه:35).

و شهادت
باطل و کتمان شهادات که از آلوده جانی نشأت میگیرد(بقره:283)

و ميخوارگی،
زیرا خداوند متعال نهی از آن را همپایه نهی از بت پرستی قرار داده است.

و ترک نماز
عمداً یا ترک هر واجبی زیرا رسول الله فرمودند: هر که عمداً نماز را ترک نماید از
حوزه امان خدا و رسول الله بیرون است.

و پیمان
شکنی، و قطح رحم که درباره قاطع رحم فرموده: «لهم اللعنـة و لهم سوءالدار»(رعد:25)

فرمودند:
پس-این هنگام- عمرو بن عبید از خدمت امام صادق (ع)بیرون رفت در حالی که ناله گریه
اش بلند بوده و می گفت: هلاک باد هر خود رایی و هر که در فضل و علم  با شما آل بیت علیهم السلام منازعه کند»(خبر دوم
از باب 46 از ابواب جهاد نفس کتاب وسائل الشیّعه)

در عدد کبائر
بین اعلام نیز اختلاف است، حتی صاحب جواهر عیهه الرحمه نظری که از ابن عباس:«هفتصد
بودن معاصی کبیره نزدیکتر به صواب است از هفت یا هفتاد» نقل شده بلحاظی موجّه
شمرده اند.

باری بحث از
أمن از مکر الله تعالی، موجب گردید که از مطلق معصیت کبیره بحثی اجمالاً به میان
آمده و توفیق نقل پاره ای از روایات مربوطه را یافتیم. و الحمد الله رب العلمین.

ادامه دارد.