مسائل فقهی حج

مسائل فقهی حج

آیت الله قدیری

عموم برادران و
خواهران اسلامی باید توجه داشته باشند که یکی از مهمات فلسفه حج ایجاد تفاهم و
تحکیم برادری میان مسلمین است.                                              

امام خمینی

بِسْمِ اللَّهِ
الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

با درود و سلام خدمت
حضرت امام مدّظلّه العالی علی رئوس الانام و طلب مغفرت و علوّ درجات برای شهدای
اسلام و تحنیت بحضور برادران رزمنده و عزیزان خواننده مقالۀ احکام.

خوشوقتم که توفیق
شرکت در ویژه برنامه حج بنوشتن جملاتی مشتمل بر بعض مسائل آن پیدا کردم. و قبل از
بیان آنها نظر دوستان را عطف بمطلب قابل توجهی میکنم و آن این است که احکام و
مسائل حج بقدری زیاد است که اگر بگوئیم قابل احصا نیست جزاف نگفته ایم. بخصوص که
علاوه بر فروع مخصوصۀ بمناسک عمره یا حج، مربوط به بسیاری از ابواب دیگر فقه نیز
هست مثل ابواب طهارت که در طواف و نماز طواف و غیر آنها مورد ابتلا است و یا ابواب
صلات که در نماز طواف مورد حاجت است و ابواب زکات و خمس که در طواف و قربانی مورد
نیاز است و ابواب صوم که در بدل قربانی پیش می‌آید.

و همچنین ابواب
معاملات بخصوص اجاره که در حجّ نیابی لازم می‌شود و بیع و ذباحه که در قربانی محل
احتیاج است و غیر اینها که در مواقع مختلف مورد ضرورت است.

و مخصوصاً که با گذشت
زمان و پیش آمد وضع جدید مسائل و فروع آن چند برابر افزونی می‌یابد چنانچه در
حدیثی منقول از معصوم است که خانه ای که در طول سال‌ها و قرنها باید باقی باشد و
زیارت شود، مسائل آن محدود نیست بلکه خود مناسک مربوطه به عمره و حجّ دارای فروع
زیادی است که احاطۀ بر آن در قدرت انسانهای عادی نیست و در عداد کمالات و علوم
امامی چون جواد الائمّه (ع) ذکر شده است که در جواب یحیی بن اکثم راجع بقتل صید در
حال احرام، در مجلسی که مأمون برای امتحان آنحضرت ترتیب داده بود، بیان فرمود و
شقوق بسیاری در آن آورده بطوری که یحیی بن اکثم متحیّر شده و در صورت او آثار عجز
ظاهر گشته و زبانش لکنت پیدا کرده و تمام اهل مجلس فهمیده اند.

و سؤال و شقوقی که
حضرت در جواب آن مطرح نمود بطوریکه در کتاب احتجاج طبرسی جلد دوّم صفحه 242 نقل
شده به این کیفیّت است:

فقال یحیی: ما تقول
جعلت فداک فی محرم قتل صیداً؟

فقال ابوجعفر (ع):
قتله فی حلّ او حرم، عالماً کان المحرم ام جاهلاً، قتله عمداً او خطأ حرّاً کان
المحرم او عبداً، صغیراً کان او کبیراً، مبتدءاً بالقتل او معیداً، من ذوات الطیر
کان الصید ام من غیرها، من صغار الصید ام من کباره، مصرّاً علی ما فعل اونادماً،
فی اللّیل کان قتله للصید ام بالنهار، محرماً کان بالعمرة اذ قتله او بالحجّ کان
محرماً.

و بعد حکم هر کدام از
شقوق ذکر شده را خود حضرت بیان می‌فرماید که بتفصیل در صفحه 243 کتاب ذکر شده، نقل
نموده است و ما برای مراعات اختصار نقل نمی‌کنیم چنانچه خواننده محترم بخواهد می‌تواند
بکتاب مزبور مراجعه نماید. و منظور ما از نقل همین مقدار اشاره به این است که
احاطه بجمیع مسائل و احکام این عمل اسلامی در امکان بشر عادی نیست. و اینکه احیاناً
گفته می‌شود چرا مسائلی که پیش می‌آید در رساله ها یا مناسک ذکر نشده است و باید
مناسکی نوشت که مشتمل بر تمام مسائل باشد توقّع صحیحی نیست.

در هر صورت در این
سالها که توفیق رفیق شد و در بعثۀ حضرت امام مدّظلّه العالی در حج افتخار خدمت را
داشتم تعدادی از سؤال و جوابها یادداشت شد که بعض آنها در ملحقات مناسک حجّ و
نشریّه پاسدار اسلام در شمارۀ سالهای قبل چاپ شده است.

و مسائلی در جلسۀ
استفتاء جمع آوری و بصورت مسأله در مناسک درج و با اضافات دیگری که قبلاً چاپ و در
اختیار مؤمنین قرار گرفته است.

و عجالتاً بعض مسائلی
که در سال گذشته یادداشت شده بنظر خوانندگان می‌رسانیم:

سؤال 1- شخصی پدرش
وصیت کرده که فرزندش از جانب او حجّ بجا بیاورد. بعد از مرگ پدر فرزند مستطیع می‌شود،
آیا لازم است حج خود را بر حج پدر مقدّم بدارد و اگر حج خود را مقدّم بدارد آیا
صحیح است یا نه؟

جواب- اگر قبل از
آنکه پسر مستطیع شود پدر او را اجیر کرده که بعد از فوت او در سال اوّل حج برای
پدر انجام دهد یا نسبت بمدّت مطلق بوده که منصرف بسال اوّل است و پسر قبل از
استطاعت خود اجاره را قبول کرده، لازم است سال اوّل بعد از فوت پدر حج نیابی برای
پدر انجام دهد و در غیر اینصورت باید برای خودش حج کند و در صورت اوّل اگر برای
خودش حج بجا آورد صحیح است گرچه در مخالفت اجاره معصیت کرده است ولی در صورت دوّم
اگر حج نیابی بجا آورد صحیح نیست و نه برای خودش واقع می‌شود و نه برای پدرش و حج
بر خودش مستقر می‌شود که باید بهر نحو شده در سال بعد اتیان کند و اگر بجا نیاورد
در سال بعد با مراعات فوراً ففوراً انجام دهد و باید معلوم باشد که مجرّد وصیت بحج
بدون استیجار فرزند نیابت را بر او واجب نمی‌کند هر چند وصیت را قبول کرده باشد.
بنابراین در فرض استطاعت فرزند بعد از فوت پدر باید برای خودش حج بجا آورد و نیابت
صحیح نیست.

س 2- شخصی طبق وصیّت
پدر که پول بحساب سازمان حج واریز کرده به نیابت او بمکّه آمده در حالی که خود
فرزند نیز استطاعت مالی داشته است. آیا به نیابت پدر حج بجا آورد یا حج خود را
انجام دهد؟

جواب- اگر راه برای
پسر باز نبوده و از جهت نوبت پدر و نیابت از او راه برای او باز شده باید برای
پدرش حج کند مگر آنکه تبرّعاً بدون اجاره به نیابت پدر آمده باشد که در اینصورت
مستطیع شده و باید برای خودش حج بجا آورد و گذشت که مجرّد وصیّت و قبول فرزند
نیابت واجب نمی‌شود مگر آنکه قبل از استطاعت اجیر شود.

س 3- شخصی به نیت
نیابت برای عمره تمتع محرم شده است، بعداً معلوم شد شرائط استطاعت در خودش موجود
بوده است. آیا نیابت او صحیح است و وظیفه او چیست؟

جواب- نیابت او صحیح
نیست و باید برای خودش محرم شود و عمره و حج خودش را انجام دهد.

س 4- شخصی اجیر حج
بلدی از قم شده و خودش ساکن اراک است بعد از اجیر شدن در نظر داشته برود قم و از
آنجا حرکت کند پس از چند روز در حالی که غفلت از موضوع داشته برای انجام کار دیگری
بقم رفته و بعد هم از آنجا با غفلت بتهران رفته آیا همان نیت قبلی برای حرکت از قم
کافی است یا باید برگردد بقم و بر فرض خروج از ایران چه حکمی دارد؟

جواب- اگر می‌تواند
برگردد و چنانچه برنگشت ولو در صورت تمکن و حج را انجام داد حج صحیح است و بالنسبه
استحقاق اجرت دارد.

س 5- شخصی تمام
اختیارات اموال پدرش را دارد پدر نمی‌تواند خودش حج بجا آورد، پسر بدون تذکّر دادن
به پدر شخصی را اجیر برای حج پدر نموده و خودش هم برای حج خود مشرّف شده، آیا حج
اجیر برای پدر مجزی است یا خیر؟ و هرگاه در مدینه تصمیم بگیرد که آنچه را از مال
پدر به اجیر داده با پدر حساب نکند و از مال خودش باشد رفع اشکال می‌شود یا خیر؟

جواب- در فرض مزبور
استنابه در مورد پدر صدق نمی‌کند و حجّة الاسلام از طرف پدر واقع نمی‌شود و فرقی
بین دو صورت فوق نیست.

س 6- شخصی بمدینه
مشرف شده و حال جنون پیدا کرده و از سابق حج بر او مستقر شده آیا می‌شود برای او
نائب گرفت یا خیر و اگر نشد تبّرع حج از او چه صورت دارد؟

جواب- نیابت و تبّرع
در فرض سؤال صحیح نیست.

س 7- استنابه افرادی
که بخاطر عذر وقوف بین الطلوعین را در مشعر ترک می‌کنند مانند خدمۀ کاروانها که
همراه زنها شبانه به منی می‌روند جایز و مبرء ذمّه منوب عنه می‌باشد یا نه؟

جواب- اگر قبل از
استنابه معذور بوده اند استنابه صحیح نیست و چنانچه استنابه قبلاً واقع شده باید
وقوف اختیاری را درک کنند و دیگری را همراه زنها بفرستند یا برای درک وقوف بین
الطلوعین به مشعر برگردند. بلی اگر طوری معذور شوند که نه کسی را بتوانند همراه
آنها بفرستند و نه بتوانند برگردند و اختیاری را درک کنند و عذر بعد از اجاره عارض
شده باشد حج نیابی صحیح است.

س 8- استنابه زنها که
وقوف بین الطلوعین را در مشعرالحرام درک نمی‌کنند و شبانه به منی می‌روند چگونه
است؟

جواب- مانع ندارد هر
چند عنوب عنه مرد باشد.

س 9- زن نذر می‌کند
که قبل از میقات محرم شود یا نذر کرده و محرم شده در حالی که از شوهر در این نذر
اذن نداشته است. آیا نذر او بی‌اشکال است یا اشکال دارد؟

جواب- نذر زن بدون
اذن شوهر باطل است. بنابراین اگر زن خوف دارد که وقت احرام از مسجد شجره حائض باشد
می‌تواند ولو در ایران از شوهرش اذن بگیرد که نذر کند و از مدینه محرم شود و در
اینصورت احرام او از مدینه صحیح است بشرط اینکه نذر او با صیغۀ شرعی معتبر باشد.

س 10- مسجد تنعیم در
حال حاضر داخل مکه است و بنظر عرف محل حتی مقداری قبل از تنعیم را هم مکه می‌گویند
برای کسی که محرم شود در مسجد مذکور برای عمره و بجانب مسجدالحرام برود استضلال
جایز است یا جایز نیست؟

جواب- مکه منزل است و
استضلال در آن مانع ندارد.

ادامه دارد