عیدفطر

از سخنان جاودانه
شهيد حجة الاسلام دکتر باهنر

عيد فطر

ما در اسلام دو
عيد داريم يکي عيد فطر و ديگري عيد قربان. و نماز عيد هم در همين دو عيد وارد شده
است و دعوت به اجتماع مردم هم در همين دو عيد مشاهده شده است.اين دو عيد را
برادران اهل سنت در کشورهاي عربي خيلي ارج مينهند و جشم مي گيرند و مراسم بزرگ بر
پا مي کنند.

خوشبختانه در
اوائل انقلاب وپس از آن در ايران اسلامي نيز عيد فطر شکل وشمايل تازه اي پيدا کرد
و برادران و خواهران شاهد بودند که مراسم عيدفطر در تپه هاي قيطريه مبدا حرکت منظم
و راهپيمائي عظيمي در سراسر خيابانهاي تهران بودکه به دنبال آن راهپيمائي ها و
تظاهرات و شهادتها و استقبال از مرگ و حرکت انقلابي به سوي پيروزي به صورت گسترده
اي آغاز شد.

عيد فطر پيروزي
است

عيد فطد و عيد
قربان به دنبال دو توفيق است و در حقيقت عيد پيروزي است. عيد فطر بدنبال پيروزي در
عبادتهاي ماه رمضان است آنان که روزه مي دارند و نماز مي گذارند و قرآن تلاوت مي
کنند و سحرگاهان ماه مبارک رمضان به راز و نياز و عبادت و مناجات مشغول اند و در
محافل و مجالس مذهبي شرکت مي کنند و روح خور را با برادران مسلمانشان در سراسر
دنيا پيوند معنوي مي دهند ماه رمضان يک موفقيت و توفيق الهي است براي آنهاکه
بدنبالش عيد فطر مي آيد.

و چنين است عيد
قربان:آنگاه که سيل عظيمي از جمعيت سراسر دنيا در اجتماع ايام حج و مراسم زيارت
خانه خدا موفق به انجام اين فريضه بزرگ حج مي شوند و اين کنگره عظيم اجتماعي سياسي
اسلامي رابر پا مي دارند پس از آن عيد قربان را که عد پيروزي است و موفقيت در
اعمال و مناسک است بر آنان گرامي خواهد بود.

جلوه هاي عيد
اسلامي فطر

ما معمولا در اين
دوعيد اسلامي سه جلوه بزرگبه دنبال پيروزي مي بينيم که اين سه جلوه براي مراحل بعد
از پيروزي درسي است بسيار آموزنده و جالب:

1-دانستيم که
عيدفطر و قربان در واقع عيد پيروزي است عيد توفيق سربلندي نشاط معنوي و انجام
وظيفه است. و يکي از اعمال جالب و ارزشمند که در اين عيد بر عهده مسلمان است اين
است که سهمي از آنچه دارد براي مستضعفان اختصاص مي دهد.در عيد فطر مردم زکات فطر
را مي دهند يعني حداقل از طرف خود و افراد خانواده و تحت تکفل خويش به اندازه 3
کيلوگرم –تقريبا- از غذاي معمولي روزمره در اختيار بيچارگان و مستمندان قرار مي
دهند و در عيد قربان مردم با قرباني کردن شتر و گاو و گوسفند مي توانند کمکيبه
گرسنگان بکنند

واطمعوا القانع و
المعتر

اين مسئله را مي
توان به عنوان الگوئي از خدمت به مستضعفين دانست و در حقيقت گامي کوتاه و نمونه اي
کوچک از وظايف بعد از پيروزي است که بايد نسبت به بي نوايان و مستضعفان انجام
پذيرد.

دقت کنيد! هر
پيروزي که عليه طاغوت ها مستکبرين مترفين و زورگويان و زراندوزان خون آشام انجام
مي شود بايستي بدنبال آن پيروزي برق نشاط در جبين مستضعفين بجهد.

بايستي اقدام هاي
فعال و جدي در راه حاکميت مستضعفين و روي کار آمدن محرومان و بيچارگان باشد.

بايستي در پرتو
آزادي زير بازوي مستضعف و محروم گرفته شود و آنان بتوانند به حيات و حرکت و آزادي
و حقوق اوليه خود برسند.

ونريدان نمن علي
الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمة ونجعلهم الوارثين

اگر اين انقلاب
اسلامي به دنبال پيروزيش طزحهائي نداشته باشد و قدمهاي رسا و استوار براي رهانيدن
مستضعفان جامعه از رنج محروميت و توسري خوري و بردگي و اسارت نداشته باشد پيروز
نشده است. واز اين روي امام علنا اعلام فرمودند: اين حرکت مستضعفين عليه مستکبرين
بوده است.

بنابراين بايستي
در طرحهاي انقلابي تمام نهادهاي انقلابي جوشيده از انقلاب و حرکت و آهنگ اين
انقلاب آهنگ نجات مستضعف و حرکت در سوي حاکميت مستضعفين باشد.

ما برآنيم تا
ببينيم آيا پس از قرنها که اکنون يک تجربه بزرگ را در تاريخ اجتماعي و سياسي خود
انجام داده ايم آيا مي توانيم از اين تجربه به نفع مستضعفين استفاده کنيم؟

آيا مي توانيم در
سايه برنامه هاي اسلامي و در سايه نظام عدل توحيدي اسلام عدالت اسلامي را در سراسر
جامعه خود بگسترانيم؟

آيا مي توانيم
قشر عظيم کشاورز و کارگر و محرومين جامعه خود را که در اعماق روستاها از زندگي
فرهنگ بهداشت و رفاهيت محروم اند طعم زندگي بچشانيم؟

آيا مي توانيم
محيطي بوجود آوريم که آنها احساس کنند در پرتو اسلام زنده شده اند حرکت کرده اند
فرهنگشان کشاورزيشان مسکنشان و رفاهشان تامين شده است؟

آيا مي توانيم در
سايه نظام اسلامي وضعي بوجود آوريم که کارگر ديگر مورد استثمار وبهره کشي غلط
نباشد و حاصل کارش به جيب خود و به کام بچه هاي گرسنه اش برسد و بتواند از زندگي
استفاده کند؟

آيا مي توانيم در
نظام توحيدي اسلام وضعي بوجود آوريم که برادري و برابري در جامعه ما حکمفرما گردد؟
اگر بنا است جمهوري اسلامي برقرار شود بايست تمام نهادهاي انقلابي ما آهنگ حرکتشان
آنگونه باشد که بخواهند نظام عدالت گسترانه اسلامي در سراسر منطقه بوجود آورند…

من به صراحت
اعلام مي کنم:اگر انقلاب اسلامي ما بعد از تصرف آن کاخهاي عظيم و بعد از راندان آن
طاغوتها و مستکبرين تنواند مستضعفين را روي کار آورد و محرومين جامعه را به برگ و
نوائي برساند انقلاب ما پيروز نشده است. اگر انقلاب ما به نفع مستضعفين خودمان گام
بردارد آنگاه مي تواند درسي باشد براي مستضعفين جهان….

ما بسياري از
مظلومين و محرومين جهان سوم را مي بينيم که در مصاحبه ها و گفتارهايشان مي
گويند:بعد از اينکه انقلاب ما پيروز شد ما در اعماق و زواياي دنيا چشم اميدمان را
به اين مرکزي دوخته ايم و آمده ايم تا از شما براي نجات خودمان کمک بگيريم. آري!
مستضعفان دنيا به انقلاب ما به صورت يک پناهگاه مي نگرند و توقع دارند کمک فکري
نظامي مالي و اقتصادي به آنها بکنيم تا بتوانند در مبارزه عليه طاغوتها موفق شوند.

درس تزکيه و خود
سازي

2-درس ديگري که
از عيد فطر و قربان مي گيريم درس نماز است. درس تزکيه خودسازي و پاکسازي درون است.
قد افلح من زکاها و قد خان من دساها- اين آيه ها در نماز عيد خوانده مي شد يعني
وقتي اوج پيروزي مير سد لازم است انسان به خودش بازگردد و خود را از آلودگيها پاک
و منزه کند.

مبادا غرور
پيروزي او را دچار نوعي خودسري و يا انحراف کند؟ و لذا در سوره فتح مي فرمايد:
وقتي نصر و پيروزي پروردگارت رسيد و ديد که فوج فوج جمعيت وارد دين خدا مي شود
خداي را حمد و سپاس گو و استغفار کن. تازه پس از پيروزي موقع استغفار و خودسازي
است.

ما چقدر در اين
مرحله نياز به خودسازي و پاکسازي درون و فکر و انديشه و اخلاق و عمل خود داريم؟ در
اين دوران مرحله دوم پيروزي لازم است مردم ما با رياضت کشيدن با نوعدوستي  با حرکت با پشتکار با گذشت و ايثار و با
جلوگيري از تجاوزها و تعدي ها از انقلاب خود دفاع کنند. راستي چه شرم آور است تا
انقلاب پيروز شد کارمند ما سر را بلند کرد و گفت :اضافه کاري حق ماموريت وو….
بازاري ما سخن از احتکار و گرانفروشي به ميان آوردو ديگران به نحوي ديگر!!
خودخواهان شروع کردند به سودطلبي و توقع پشت سر توقع.انگار اصلا انقلابي نشده
است!!

ما بايد انقلابي
عمل کنيم و دگرگونيهائي در تمام نظام ها و روابط اجتماعي مان به وجود آيد. بايد به
خودآئيم و ببينيم چقدر خدمت کرده ايم؟ ايا باز هم خود خواهيها سود جوئي ها تفرقه
انگيزي ها دشمني ها و فسادهاي اخلاقي –خداي ناخواسته- در بين ما وجود دارد؟ آيا
باز هم بدبيني ها شايعه پراکني ها اتهام ها و دروغها هست يا نه؟ پس بايد اخلاق
انقلابي و فرهنگ انقلابي پيدا کنيم و به تزکيه و خودسازي و تصفيه درون بپردازيم.دزس
بسيج عمومي و همبستگي اجتماعي

3-سومين درسي که
از اين دو عيد بزرگ مي گيريم درس بسيج عمومي و همبستگي اجتماعي و وحدت است. ماه
رمضان را با توفيق پشت سر گذاشته ايم و اکنون عيد فطر را جشن مي گيريم اما درست در
دل متن فرمان نماز عيد و حرکت دسته جمعي مردم و اتحاد هماهمنگي داده مي شود. و در
خطبه هاي نماز عيد برنامه هاي سياسي و اجتماعي براي مردم در يک هماهنگي و وحدت و
بسيج عمومي بيان مي شود.

پس از پيروزي
انقلاب همه شاهد بوديم که دشمنان انقلاب در چهره ها و قيافه هاي مختلف با تهمت ها
دورغ ها شايعه پراکني ها و تبليغات مسموم خود چقدر چهره انقلاب و رهبري انقلاب را
مخدوش کردند و ايکاش به تليغات و اتهامات قناعت مي کردند که به توطئه عملي عليه
جمهوري اسلامي و با مامورين رسمي رژيم گذشته و جاسوسان آمريکائي و عوامل استکبار
همکاري کردندو آن همه جنايت ها و خيانت ها و کشتارها و نفاق افکني ها و تفرقه
افکني ها و تفرقه افکني ها بوجود آوردند و به راستي امام که در تمامفرازهاي تاريخ
انقلاب و همچنين پساز پيروزي بداد انقلاب رسيده است اين بار نيز با پيام خود و
فرياد خود جلوي اين حرکت هاي ضد انقلابي که مي رفت بار ديگر دشمن را بر ما مسلط
کند انقلابي در انقلاب بوجود آورد و با فرمان بسيج عمومي مردم را به حرکت و قيام
در برابر خيانت توطئه گران وا داشت و خوشبختانه مردم قدمهاي بسيار موثري براي در
هم کوبيدن ضد انقلاب و عوامل وابسته به استکبار برداشتند و اين از برکات بسيج
عمومي و همبستگي اجتماعي است.

در اثر همين بسيج
عمومي و ايثار و فداکاري مردم بود که با خون پاک و مقدس خويش از انقلاب دفاع کردند
وبدنهايشان آماج تيرها قرار گرفت و اين شهادتهامبدا يک دگرگوني تازه در روند
انقلاب ما است.

خون شهيد مبدا
شکوفائي است و لاله ها از خون شهيد شکوفا مي شود لاله انقلاب لاله موج لاله بيداري
و لاله حرکت ولذا واقعا مي بينيم که اين قطرات خون به هدر نمي رود و با همه غم و
تاسفي که از مرگ و شهادت عزيزانمان داريم اما چون اين شهدا در راه خدا شهيد مي
شوند و براي خدا جان مي دهند قطرات خونشان مبدا تحرک تازه اي براي انقلاب ما است.

ما اميدواريم که
ان شاء الله اين همبستگي و موج وحدت که گاهي در راهپيمائي وحدت و يا در راهپيمائي
روز قدس تجلي مي يابد براي هميشه باشد تا مردم انقلاب را از ياد نبرند و فراموش
نکنند که رسالت انقلابي بر دوش فرد فرد آنهاست.

اين انقلاب احساس
مسئوليت را در درون ما احيا کرد و اين احساس مسئوليت بايست در بين ما همچنان ادامه
پيدا کند و باقي باشد و ما را در گرماي خود ان شاء الله حفظ کند و نگهدارد تا
بتوانيم مسئوليت خودمان و رسالت خودمان را در اين راه بزرگي که در پيش داريم انجام
دهيم.