صبر

اخلاق و تربيت
اسلامي          قسمت نهم

حجة الاسلام محمد
حسن رحيميان

صبر

موارد و اقسام
صبر

صبر بر حسب موارد
داراي اقسامي است که در تعابير گوناگون به آنها اشاره شده است.

حضرت
اميرالمؤمنين عليه السلام از پيغمبر صلي الله و عليه و آله نقل کرده که فرمود:

الصبر ثلاثة :
صبر عند المصيبة و صبر علي الطاعة و صبر عن المصيبة…

اصول کافي –حديث
15- باب الصبر

صبر بر سه قسم
است:سبر بر مصيبت صبر بر طاعت و صبر از معصيت…

و حضرت امير
المومنين عليه السلام فرموده است:

الصبر
صبران:صبرعلي ماتکره و صبر عما تحب

نهج البلاغه
فيض-خطبه 55

صبر بر دوگونه
است: صبر بر آنچه دوست نداري و صبر از آنچه که دوست داري.

ودر حکمت 31 نهج
البلاغه چنين فرموده:

الْإِيمَانُ
عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَى الصَّبْرِ وَ الْيَقِينِ وَ الْعَدْلِ وَ
الْجِهَادِ-  وَ الصَّبْرُ مِنْهَا عَلَى
أَرْبَعِ شُعَبٍ-  عَلَى الشَّوْقِ وَ
الشَّفَقِ وَ الزُّهْدِ وَ التَّرَقُّبِ- 
فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّةِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ-  وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ اجْتَنَبَ
الْمُحَرَّمَاتِ-  وَ مَنْ زَهِدَ فِي
الدُّنْيَا اسْتَهَانَ بِالْمُصِيبَاتِ- 
وَ مَنِ ارْتَقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ إِلَى الْخَيْرَاتِ

وقتي که راجع به
ايمان از آنحضرت سءوال شد در جواب فرمود:

ايمان بر چهار
پايه استوار است:صبر يقين عدل وجهاد. و اما صبر داراي چهار شاخه است:شوق (علاقه
مندي)رس پارسائي و انتظار پس انکس که مشتاق بهشت است خود را از شهوتها و خواهش هاي
نفس پاک کرده و از آنها چشم مي پوشد و هر که از آتش ترسد از آنچه حرام است دوري مي
گزيند و هرکس از دنيا دل برکند مصيبت ها و گرفتاريها را سبک مي شمارد و هر که در
انتظار مرگ بود بسوي خوبيها شتاب مي کند.

در مجموع امور
مربوط به انسان را مي توان به دو بخش کلي تقسيم کرد: يکي- اموري که موافق طبع و
ميل انسان است و ديگر- اموري که موافق ميل او نيست.

صبر بر
سراء(الصبر علي السراء)

اموري که موافق
طبع و ميل است صبر آنها را ((صبر بر سراء))‌ مي نامند. اين امور مانند سلامت و
آسايش جسم رفاهيات زندگي مال جاه مقام زن و فرزند هستند که اگر انسان خود را
بوسيله صبر در برابر آنها کنترل نکند با دلبستگي و دلخوشي مفرط به آنها خود را مي
بازدو دچار غفلت و بازي خوردن او شده و به سرکشي و طغيانگري مي انجامد.

کلا ان الانسان
ليطغي ان راه استغني)) (علق-6و7)

به حقيقت همانا
انسان آنگاه که خود را بي نياز ديد سرکش مي شود.

در حالي که انسان
بايد همواره در پرتو ياد خدا متوجه به فقر و نياز خويش به خدائي که همه چيز از
اوست داشته باشد.

يا ايها الناس
انتم الفقراء الي الله والله هوالغني الحميد (فاطر-15)

اي مردم شما همگي
– در همه چيز- محتاج و نيازمند به خدا هستيد و آنکه – از هر کس و هر چيز- بي نياز
و غني بالذات و ستوده است فقط خدا است.

قرآن براي
پيشگيري از حالت خطرناک سرکشي و طغيان درآيات متعدي عوامل مهم بروز آن را متذکر
شده و بر ضرورت شکيبائي و خويشتن داري در برابر آن تاکيد فرموده:  $pkš‰r’¯»tƒ tûïÏ%©!$# (#qãZtB#uä Ÿw ö/ä3Îgù=è? öNä3ä9ºuqøBr&
Iwur öNà2߉»s9÷rr&
`tã
̍ò2ό «!$# 4
`tBur
ö@yèøÿtƒ y7Ï9ºsŒ
y7Í´¯»s9’ré’sù ãNèd tbrçŽÅ£»y‚ø9$#  منافقون -9

اي کسانيکه ايمان
آورده ايد مبادا اموال و فرزندانتان شما را از ياد خدا بازدارد و کسي که چنين کند
ايشان خود زيانکاران هستند.

$pkš‰r’¯»tƒ
šúïÏ%©!$#
(#þqãZtB#uä
žcÎ) ô`ÏB öNä3Å_ºurø—r&
öNà2ω»s9÷rr&ur
#xr߉tã
öNà6©9 öNèdrâ‘x‹÷n$$sù (تغابن – 14)

اي مومنان برخي
از همسران و فرزندانتان دشمن شما هستند –چرا که انسان را با استفاده از دلبستگي به
آنها به معصيت خدا مي کشانند-پس از آنها برحذر باشيد.

انما اموالکم و
اولادکم فتنة والله عنده اجر عظيم (تغابن -15)

جز اين نيست که اموال و اولاد شما وسيله آزمايش هستند و نزد
خدا است پاداش بزرگ.

در اين امتحان و آزمون الهي انسان بايد با بکار بستن صبر
نفس خويش را از بازي خوردن در برابر  مال و
فرزند باز دارد تا از ياد خدا و رهسپردن به سوي او باز نماند و پاداش عظيم صبر را
از دست ندهد.

انسان براسا حب ذات به تمام چيزهائيکه منسوب به او هستند
دلبستگي و علاقه دارد و اگر محبت و دلبستگي به آنها بيش از حد و خارج از کنترل
باشد و تحت الشعاع محبت به خدا و در طول آن نباشد پرده و حجاب تاريکي بر صفحه دل
مي افکند که انسان را از همه حقايق و واقعيات دور کرده و از ياد خدا که منشا آرامش
واقعي قلب و سعادت حقيقي اوست باز مي دارد.

قرآن مجيد مجموعه اي از اين دلبستگي ها را بدين گونه بيان
فرموده است:

قل ان کان ابائکم و ابنائکم و اخوانکم و ازواجکم و عشيرتکم
و اموال اقترفتموها و تجارة تخشون کسادها و مساکن ترضوها احب اليکم من الله و
رسوله و جهاد في سبيله فتربصوا حتي ياتي الله بامره و الله لايهدي القوم
الفاسقين(توبه-24)

-اي پيغمبر- بگو: اگر پدران پسران برادران همسران و بستگانتان
واموالي که به دست آورده ايد و تجارتي که از کساي آن مي ترسيد و مسکنهائي که
دلخواهتان است نزد شما محبوب تر است از خدا و فرستاده او و جهاد در راه خدا پس
منتظر باشيد تا امر خدا فرا رسد و خدا مردمان فاسق را هدايت نمي کند.

اموري که خلاف ميل هستند

اموري که برخلاف ميل انسان هستند خود شامل سه بخش مي باشند:

1-اموري که در حيطه اختيار و توان انسان هستند که انجام
طاعات و ترک گناهان از اين قبيل هستند.

صبر بر طاعت:

طبع انسان از بندگي و اطاعت ديگران گريزان و به ربوبيت و
مطاع بودن متمايل است و بهمين جهت طاعت خدا نيز خلاف ميل اوست و بي حالي و احساس
خستگي يا بخل يا هرودو کار انجام طاعت و عبادت را با سنگيني و سختي مواجه مي کند.

بي حالي در مثل نماز بحا در مثل زکات و بي حالي و بخل  هردو در مثل حج و جهاد پيش مي آيد صبر قبل از
انجام طاعت براي تحصيل اخلاص و در اثناء عبادت براي توجه به خدا و خضوع و خشوع و
… و بعد از عبادت از افشاء آن و عجب و … نقش خود را ايفاء کند.

صبر از معصيت:

عموم گناهان و کارهاي زشت با طبع و هواي نفس سازگار  است و طبعا ترک آنها برخلاف ميل و کشش نفساني
است.طبيعي است که ترک گناهان و صبر از آنها در همه موارد يکسان نيستند مثلا ترک
گناهي که انسان به آن عادت کرده صبر بر آن نسبت به گناهي که عادت نکرده مشکل تر
است و همچنين صبر از گناهاني که انجام آنها آسانتر باشد مانند گناهان مربوط به
زبان مشکل تر از ساير گناهان است.

2-اموري که وقوع آنها خارج از اختيار انسان است ولي انسان
آنها را دفع نمايد. مانند اين که انسان مورد آزار ديگري قرار مي گيرد که در برخورد
با آن قادر است با عمل به مثل يا انتقامجوئي آن را دفع و به مقابله برخيزد و يا آن
که صبر و شکيبائي را پيشه نمايد و از دايره حق و رضاي خدا خارج نشود.

در برخورد با اين امور معيار عمل تکليف الهي است و جز با
صبر نمي توان آن را تحصيل نمود.

در اينجا به مواردي از اين قبيل که در قرآن مجيد بيان شده
اشاره مي کنيم:

واصبر علي ما يقولون واهجرهم هجرا جميلا (مزمل-10)

و بر آنچه که مي گويند شکيبا باش و از آنها به زيبائي کناره
جوي.

نمونه اي کار اين مورد را در دروغ پراکنيها و تهمتهاي بيحد
وسائل ارتباط جمعي و بلندگو هاي استکبار جهاني عليه انقلاب و جمهوري اسلامي و
رهبران آن شاهد هستيم که بر مبناي همين روش قرآن و مکتب تربيتي آن که هرگز خود را
نباخته و به صورت انفعالي به عکس العمل مشابه آلوده نشده و از مرز حق خارج نگرديده
ايم که حق سرانجام همچون خورشيد عالمتاب از پس پرده هاي تيره جهان را روشن خواهد
کرد.

واذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما (فرقان -63)

و آنگاه که نادانان آنها (مومنين) را مورد خطاب قرار دهند
در پاسخ سلام گويند.

در برخورد با انسانهاي ناآگاه نادان و قريب خورده بهترين
روش اين است که انسان بجاي مقابله به مثل کردن و همسان جاهل شدن صبر و شکيبائي را
پيشه کند تا هم خود را به زينت حلم و فضيلت اخلاق آراسته کند و هم رسالت هدايت و
سعادت انسانها و خدمت به آنها را با بيدارگري و آگاهي بخشيدن به آنان ايفاء نمايد.

لا تستوي الحسنة ولا السيئة ادفع بالتي هي احسن فاذا الذي
بينک و بينه عداوه کانه ولي حميم وما يلقها الا الذين صبروا وما يلقيها الا ذو حظ
عظيم (فصلت-34-35)

نيکي و بدي- در پاداش- يکسان نيستند بدي را به روشي که
نيکوتر است دفع کن. پس آنگاه کسي که ميان تو و او دشمني بود کوئي دوستي نزديک است
و برخوردار نمي شود از اين خصلت نيک مگر کساني که صبر پيشه کردند و از –عقل کامل-
بهره عظيم دارند.

نمونه هائي از اين خصلت والا که از ويژگيهاي صبر مي باشد در
روايتي از رسول اکرم صلي الله عليه و آله چنان بيان شده است:

صل من قطعک واعط من حرمک واعف عمن ظلمک

با هر کس که با تو قطع رابطه کرده پيوند برقرار کن و عطاء
کن به کسي که ترا محروم کردهو چشم پوشي کن از کسي که به تو ستم کرده است.

وقتي که مورد صبر در آيه جائي است که بين طرفين دشمني و
عداوت حاکم باشد و در عين حال از درخت صبر آنچنان ميوه محبت چيده شود به طريقه
اولي و به وجهي مسلم تر در مواردي که دشمني در کار نيست و فقط اموري مانند
سوءتفاهم بدگماني و مسائل جزئي تري مانند اختلاف سليقه و نظر در امور جاري زندگي-
که عموما طبيعي و غير قابل اجتناب است- در بين باشد همين روش بهترين و تنها راه
جلب دوستي و صميميت بين اعضاء خانواده ها و افراد جامعه مي باشد و صبر در بکار
گرفتن اين روش مي تواند ريشه عمده مشکلات و از هم پاشيدگيهاي خانوادگي و تشنجات
اجتماعي را از بين برده و زمينه را براي ايجاد و تحکيم وحدت در جامعه اسلامي فراهم
کند.

واطيعوا الله و رسوله ولا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحکم
واصبروا ان الله مع الصابرين (انفاق-46)

خدا و رسول او را اطاعت کنيد و با يکديگر نزاع نکنيد که
ضعيف و سست مي شويد و شوکت شما بر باد مي رود و ((صبر)) کنيد به يقين خدا با
صابران است.

در اين آيه ضممن آنکه محور حرکت و وحدت جامعه را در
فرمانبرداري از خدا و رسول او قرار داده مردم را از هر گونه تنازع و رودر روي هم
قرار گرفتن بر حذر داشته و نتيجه تلخ تنازع را هم بيان فرموده است. ليکن از آنجا
که اطاعت از خدا و رسول و نيفتادن در دام تنازع به آساني انجام پذير نيست و عوامل
بازدارنده و مخرب و فراواني بر سر اين راه قرار دارد ناگهانقرآن به مهمترين عنصر
سازنده و بهترين وسيله کمک دهنده تکيه کرده مي فرمايد: ((واصبروا)) صبر کنيد و در
پي آن بالاترين نتيجه حاصله را اعلام مي نمايد:

ان الله مع الصابرين:

به يقين خدا همراه صابران است.

و چه تضمين و پشتوانه اي بالاتر از اين؟!

3-و اما در اموري که وقوع و دفع آنها خارج از اختيار انسان
است مصائب و پيش آمدهاي ناگواري است مانند مرگ عزيزانمان از دست دادن برخي از
اعضاء بدن و امثال اينها که صبر در اين موارد بسيار مشکل و داراي فضيلت فراوان
است.

از پيغمير اکرم نقل شده که:

اسالک من اليقين مايهون علي مصائب الدنيا

خدايا از تو چنان يقيني مسئلت مي کنم که مصائب دنيا را بر
من آسان کند.